بندر چابهار در جنوب خاوری ایران، تنها بندر اقیانوسی ایران، در کرانه دریای عمان و اقیانوس هند قرار دارد؛ بندری که قابلیت پهلوگیری کشتی‌های اقیانوس‌پیما را دارد و از مناطق آزاد بازرگانی ایران است. اهمیت استراتژیکی و ژئوپلیتیکی این بندر پس از سرنگونی اردوگاه شرق و بنیان دولت‌های نوبنیاد در آسیای مرکزی و تشکیل دولت نوین در افغانستان پس از طالبان افزایش یافته است. ایران نیز در یک دهه اخیر تلاش کرده با بهبود و توسعه بندر چابهار و ظرفیت‌های گوناگون آن، روابط تجاری و اقتصادی خود را با کشورهای آسیای مرکزی توسعه دهد. این رویکرد در حالی است که پاکستان نیز با همکاری چین سرمایه‌گذاری‌ها و تلاش‌هایی را برای تبدیل بندر گوادر خود به مرکز تجارت منطقه و آسیای مرکزی کرده است؛ چنانچه چین سرمایه‌گذاری عظیمی در بندر گوادر پاکستان در 72 کیلومتری بندر چابهار انجام داده و به‌وسیله خط لوله، فیبر نوری و بزرگراه، این بندر را به استان سین‌کیانگ چین متصل کرده است. در شرایط کنونی به‌نظر می‌رسد هند بیش از هر زمان دیگری توجه مهمی به چابهار نشان داده است و قرار است وزیر کشتیرانی هند به تهران سفر کند تا توافق دو کشور در زمینه توسعه بندر چابهار، قلب استراتژیک بندرگاهی ایران را رسمی کند. در این بین، اگر به انگیزه‌های کنونی هند در نگاه دوباره به چابهار بنگریم، می‌توان به چند علت پی برد:

گوادر و رقابت با چین: بخش عمده‌ای از وام‌های چین به پاکستان، صرف ایجاد تأسیسات بندری در گوادر در دریای عمان و جاده و راه‌آهن (از این بندر با گذر از استان بلوچستان و رسیدن به غرب چین از حوالی نواحی قبیله‌ای به کاشغر در استان سین‌کیانگ) شده است که کریدور اقتصادی نامیده می‌شود و امکان انتقال کالا را از اروپا به چین بدون نیاز به تنگه مالاکا را فراهم می‌آورد. چین احداث بندر گوادر در پاکستان، در هفتاد کیلومتری شرق بندر چابهار را به پایان رسانده، و این رویکرد موجب احساس خطر هند شده است. هندی‌ها معتقدند که هیچ راهی از طریق پاکستان به‌عنوان دشمن برای انتقال کالاهای هندی به افغانستان و آسیای میانه وجود ندارد و لذا به‌دنبال سرمایه‌گذاری در بندر چابهار هستند. در بعد دیگر، بسیاری معتقدند که اگر دهلی‌نو به‌سرعت برای سرمایه‌گذاری در چابهار اقدام نکند، چین می‌تواند رقیبی برای هند در چابهار باشد؛ در این صورت فرصت عمده‌ای از دست خواهد رفت.

رقابت با پاکستان و افزایش روابط با ایران: در واقع، ایران و هند در سال 2003 مذاکراتی در زمینه توسعه چابهار آغاز کردند؛ اما پیشرفت کُند هند در احداث این بندر، دوازده سال به طول انجامید. هند تا سال 2012 تحت فشار آمریکا عملیات ساخت این بندر را متوقف کرد؛ اما در مقابل زمانی که چین مدیریت توسعه بندر گوادر را به‌عهده گرفت، دهلی‌نو علی‌رغم مخالفت‌های آمریکا، عملیات ساخت بندر چابهار را از سر گرفت. در این بین، با هند با توجه به چشم‌انداز مثبت مذاکرات هسته‌ای درصدد است روند سرمایه‌گذاری در بندر چابهار در جنوب شرقی ایران را تسریع کند. حتی هند تمایل دارد تا با آمریکا وارد مذاکره شود و برای سرمایه‌گذاری در چابهار ضمانت دریافت کند. همچنین، تلاش گسترده چینی‌ها برای سرمایه‌گذاری در پاکستان و به‌ویژه بندر گوادر، موجب احساس خطر هند و انگیزه بالا برای همکاری در توسعه بندر چابهار شده است. هندی‌ها از آن می‌هراسند که ناامیدی تهران از هند و حضور چین در چابهار، موجب افزایش دامنه همکاری‌های پاکستان ـ چین و همچنین ایران ـ چین برخلاف منافع ملی هند گردد. هرچند هند درگیر اختلافات درونی برای سرمایه‌گذاری در چابهار بوده، اما اکنون دولت مودی مصمم به حضور گسترده در چابهار است.

رفع نیازهای داخلی هند: هند با جمعیتی بیش از یک میلیارد و دویست میلیون نفر و چهارمین اقتصاد بزرگ دنیا، دومین کشور پرجمعیت پس از چین است. رشد اقتصادی متوسط هند موجب شده این کشور، پنجمین مصرف‌کننده بزرگ انرژی در دنیا گردد و پیش‌بینی می‌شود تا سال 2030 به سومین مصرف‌کننده بزرگ انرژی پس از آمریکا و چین تبدیل شود؛ اما در مقابل منابع انرژیِ گسترده‌ای ندارد. هند در راستای متنوع‌سازی بازارهای انرژی خود کوشش می‌کند تا به افغانستان و آسیای مرکزی توجه کند. در شهریور ماه 1379، زمانی که موافقت‌نامه کریدور شمال ـ جنوب در سن‌پترزبورگ میان وزرای حمل‌ونقل سه کشور ایران، هند و روسیه به امضا رسید، چابهار به‌عنوان بندری استراتژیک در این کریدور معرفی شد و بندر چابهار و راه‌های زمینی اتصال آن به مرز ترکمنستان، کوتاه‌ترین مسیر حمل‌ونقل زمینی کالا در کریدور شرق و شاهراه تغذیه کشورهای آسیای میانه معرفی ‌گردید. بندر چابهار برای هند به‌عنوان خروجی اقیانوس هند در کریدور ترانزیتی بزرگ بین‌المللی شمال جنوب است و دسترسی دهلی‌نو به آسیای مرکزی، روسیه و در نهایت بازارهای اروپایی را فراهم خواهد کرد و سبب خواهد شد تا هند برای تجارت با کشورهای آسیای میانه، دیگر نیازی به حمل کالاهای خود از طریق خاک پاکستان نداشته باشد. همچنین، این مسیر می‌تواند گزینه ترانزیت کالا از هند به اروپا باشد.

گسترش حضور هند در افغانستان و آسیای مرکزی: ایران و هندوستان در مورد افغانستان دارای موضعی مشترک هستند و ایران، هند و افغانستان در سال 2003 میلادی نخستین موافقت‌نامه خود را درباره توسعه بندر چابهار امضا کردند (قرار شد ایران جاده چابهار تا مرز افغانستان را بسازد و دولت هند نیز آن را از مرز افغانستان تا زرنج ـ دل‌آرام ادامه دهد). بدین ترتیب، بندر چابهار به کابل و نقاط شمالی افغانستان پیوند خواهد خورد. طرح ریلی خط آهن بندر چابهار به منطقه حاجی گک افغانستان و تأکید کابل بر اهمیت چابهار (چالش‌های سیاسی و امنیتی روابط کابل و اسلام‌آباد و نوع ناامنی داخلی در بخش‌هایی از پاکستان، افغانستان را به بهره‌گیری از نقش چابهار رهنمون نموده است) موجب شده است هند از توجه به چابهار برای حضور گسترده‌تر در افغانستان و فرصت‌های اقتصادی و ژئوپلیتیک در کنار ایران بهره ببرد. در واقع، سرمایه‌گذاری‌های کلان هند در افغانستان هم بدون بهره‌گیری از کریدور و راه چابهار ـ افغانستان بی‌معناست. علاوه بر این، هندی‌ها با سرمایه‌گذاری در چابهار و راه‌های ارتباطی غرب و جنوب غربی افغانستان، از چابهار به‌عنوان پلی برای دسترسی به آسیای میانه بهره می‌گیرند و از دو مانع زمینی (پاکستان یا چین) گذر می‌کنند. گشایش خط آهن ترکمنستان، ایران و قزاقستان و همچنین طرح خط آهن شرق ایران (از چابهار تا ایستگاه کالشور در خراسان)، چابهار را به بندری مهم برای کشورهای حوزه آسیای میانه تبدیل می‌کند.