حقیقت ، دوکتور حبیب منگل: چه باید شود که در جنگ با تروریسم و افراطیت به پیروزی دست یافت؟

ادامه و گسترش حملات تروریستی انتحاری بزدلانه؛ وحشیانه؛ جنایت‌کارانه و مرگ‌بار مسلمان کشی و ضد انسانی مجاهدین طالبان «امارت اسلامی» وداعش «دولت اسلامی» و سایر شبکه تروریستی در کشور ما افغانستان مبین این حقیقت انکارناپذیر است که در جنگ با تروریسم یک بن‌بست استراتیژیکی به میان آمده است و دولت افغانستان به بحران امنیتی دچار شده است!

  پس چه باید شود که به بن‌بست کنونی در جنگ با تروریسم و بحران امنیتی در کشور نکته پایان گذاشت؟ و به نظر من در صورت تدابیر و اقدامات تأخیرناپذیر ذیل می‌توان در این جنگ به پیروزی دست یافت و به بحران امنیتی در کشور نکته پایان گذاشت.

 ۱- طالبان مسلح به حیث یک گروه تروریستی اعلام گردد و در این زمینه از سازمان ملل متحد خواسته شود که در مورد تطبیق قطعنامه‌های ۱۳۷۳ و ۲۲۵۵ شورای امنیت سازمان ملل در رابطه به رژیم تعزیرات علیه طالبان مسلح اقدامات لازم روی دست بگیرید و عملی سازند و از شورای امنیت سازمان ملل متحد خواسته شود که مطابق قطعنامه‌های شورای امنیت؛ بر حکومت پاکستان فشار وارد گردد تا از صدور تروریسم دولتی به افغانستان و حمایت از شبکه‌های طالبان مسلح امارت اسلامی و بازی دوگانه (تروریست بد و خوب) و بازی «انکار؛ تخلف و دوری» در جنگ با تروریسم دست بکشد و در صورت خودداری و امتناع پاکستان از مطالبات سازمان ملل متحد در مورد انزوای بین‌المللی و وضع تحریم‌های لازم به این کشور تدابیر و تصامیم لارم اتخاذ و عملی گردد.

 ۲- از ایالات‌متحده امریکا و ناتو مصرانه و با جدیت خواسته شود که تعهدات خود را در مطابقت به استراتیژی جدید امنیتی در جنگ با تروریسم و قرارداد استراتیژیکی و موافقت‌نامه امنیتی با افغانستان به‌صورت شفاف و مسؤولانه عملی سازد و در این زمینه بر پاکستان فشار وارد نماید و با جدیت و قاطعیت خواسته شود که از جنگ اعلام ناشده با افغانستان و حمایت از شبکه تروریستی طالبان دست بردارد و لانه و مراکز آنان را در خاک خویش از بین ببرد و در صورت سرباز زدن و امتناع پاکستان از مطالبات متذکره؛ ایالات‌متحده امریکا و ناتو خود بر مراکز و پایگاه‌های تروریستی در خاک پاکستان عملیات لازم روی دست گیرد و لانه‌های شبکه‌های تروریستی را دران کشور نابود سازند.

 ۳- قدرت و قابلیت امنیتی - دفاعی کشور تا سطح خودکفایی ارتقا داده شود و نیروهای امنیتی کشور به سلاح مدرن و ثقیل زمینی و هوایی مجهز گردند و رهبری و قوماندانی نظامی - سیاسی؛ کشف و اطلاعات امنیتی کشور از طریق جا به‌جا نمودن کادر مسلکی وطن‌دوست و مجرب تقویه گردد. اردو و پولیس و ادارات امنیتی دولتی از افسران و جنرالان آموزش نادیده و غیرمسلکی؛ افراط‌گرا جهادی؛ قوم‌گرا و فساد پیشه تصفیه و اقدامات قاطع در ریشه‌کن ساختن فساد مالی در ارگان‌های نیروهای مسلح کشور به عمل آید؛ دوره ء خدمت مکلفیت عسکری مجدداً احیا و ملیشه‌های قومی منحل گردد.

 ۴- مساعی و اقدامات مؤثر و دوامدار در راستای حل صلح‌آمیز و اساسی قضیه ء کشور بر مبنای تأمین اجماع سیاسی و مصالحه ملی تمام جوانب بحران چهار دهه پسین کشور و رعایت ارزش‌های قانون اساسی کشور به عمل آید؛ در نظام سیاسی و انتخاباتی کشور اصلاحات اساسی آورده شود؛ نظام ریاستی کنونی به (نظام مختلط ریاستی- پارلمانی) و نظام پارلمانی کنونی اکثریتی رأی غیرقابل‌انتقال و غیر دموکراتیک کنونی به (نظام مختلط اکثریتی - تناسبی رأی قابل‌انتقال و حزبی) تعدیل گردد و اقدامات لازم و تأخیرناپذیر در راستای حکومت‌داری خوب و تأمین حاکمیت قانون و ریشه ساختن فساد سیاسی؛‌اداری؛ اقتصادی و مالی به عمل آید و ساختار قدرت و اداره ء دولتی و قوای سه‌گانه از مافیای قدرت - ثروت و گروه‌های بنیادگرا و اقتدارگرا جهادی؛ تیکه داران قومی، جنگ‌سالاران و گروه‌های قلدر و زورمند و وابسته به دشمنان خارجی کشور تصفیه گردد.

  ۵- اقدامات مؤثر در عرصه فقرزدایی و توسعه ء اجتماعی و فرهنگی کشور و مبارزه بر ضد افراطیت مذهبی و قوم‌گرایی به‌مثابه شرط کامل تأمین امنیت پایدار و مبارزه پیروزمند در جنگ با تروریسم اتخاذ و عملی گردد و در این عرصه از کمک‌های جامعه جهانی استفاده بهینه و مطلوب به عمل آید و فساد شرم‌آور و گسترده ریشه‌کن ساخته شود.

  ۶- ملت افغانستان؛ اقوام و قبایل؛ جامعه ء مدنی و سازمان‌های سیاسی و اجتماعی کشور در مبارزه بر ضد تروریسم و افراطیت و بنیادگرایی دینی و عوامل و حامیان منطقوی و بین‌المللی شبکه‌های تروریستی و مافیای مواد مخدر و قبل از همه علیه پاکستان این لانه و پایگاه تروریسم و افراطیت مذهبی و بنیادگرایی دینی متحد و بسیج شود و به مناسبات دیپلماتیک با این کشور نیز فکر شود و تصامیم لازم اتخاذ و عملی گردد.

  ۷- تأمین یک اجماع جهانی با ترکیب حکومات ایالات‌متحده و اتحادیه اروپا و کشورهای منطقه به‌منظور تدوین و عملی ساختن یک استراتیژی مبارزه؛ همکاری و مساعی مشترک در جنگ با تروریسم و نابودی لانه‌ها و شبکه‌های تروریستی و حل قضیه کشور مبتنی بر مصالحه ملی و تأمین حاکمیت و استقلال سیاسی؛ حفظ تمامیت ارضی و حدت و یکپارچه‌گی و اعاده موقف غیرمنسلک افغانستان و مبدل ساختن این کشور «قلب آسیا» به شاهراه تجارت و همکاری منطقوی و بین‌المللی و خودداری از مبدل ساختن آن به صحنه‌های جنگ‌های نیابتی.

 ۸ - درحالی‌که از مبارزه و تلاش‌های جاری بر ضد تروریسم و نابودی شبکه‌های تروریستی در افغانستان و منطقه حمایت به عمل می‌آید؛ اما بن‌بست استراتیژیکی در جنگ با تروریسم و افراط‌گرایی؛ بحران دولت - ملت و مشروعیت سیاسی ناشی از فساد سیاسی و انتخابات تقلبی و تحمیل پی‌درپی حکومت‌های غیر مشروع بر مردم؛ سیاسی کردن بی‌سابقه قومیت و قومی گرایی و تضعیف بی‌سابقه وحدت ملی؛ بحران بی‌قانونی و نقض سیستماتیک قانون اساسی؛ فساد اداری؛ مالی و اقتصادی؛ فقر و بیکاری روزافزون و بی‌عدالتی‌های اجتماعی و ادامه دخالت و مداخلات خارجی و خطر روزافزون مبدل شدن کشور به مقابله و جنگ‌های نیابتی کشورهای منطقه و قدرت‌های جهانی وعدم تسلط افغان‌ها بر سرنوشت سیاسی و ناتوانی حکومت‌ها در تأمین و حفظ و حراست منافع ملی؛ استقلال سیاسی و حاکمیت ملی و چالش‌های بی‌شمار دیگر در حیات ملی کشور؛ مبین این حقیقت آفتابی است؛ که گروه‌های که در کنفرانس بن ۲۰۰۱ گردهم آورده شدند و یکی پی دیگری بر مقدرات مردم زجردیده افغانستان مسلط ساخته شدند؛ در حل مسایل و تحقق وظایف تأخیرناپذیر (۸ ماده‌ای) فوق‌الذکر و به‌طور مشخص ریشه‌کن ساختن تروریسم و افراط‌گرایی و بحران امنیتی در کشور ناکام بوده‌اند و می‌باشند.

 ۹- در چنین وضعیت سیاسی؛ ضرورت مبرم به یک بدیل سیاسی دموکراتیک و تحول طلب؛ متشکل از نیروهای ملی؛ دموکرات؛ ترقی‌خواه و طرفدار عدالت اجتماعی به میان می‌آید که دریک جبهه ء سیاسی وطنی متحد شوند و از طریقه‌های قانونی و مسالمت‌آمیز و به‌ویژه شرکت متحدانه در انتخابات و به قدرت سیاسی دست یابند و با ایجاد یک حکومت نیرومند و یکپارچه؛ به بحران ناامنی؛ تروریسم و بغاوت در کشور نکته پایان بگذارد و داعیه ساختن یک دولت ملی - دموکراتیک قدرتمند و معتدل را تحقق بخشد؛ حاکمیت قانون را تأمین و فساد سیاسی؛ اداری؛ اقتصادی و مالی را ریشه‌کن سازد و استراتیژی انکشاف ملی کشور را به‌طور بایسته تطبیق نماید و سطح زندگی مردم را ارتقا بخشد و به دخالت و مداخلات خارجی در امور کشور پایان بدهد و منافع ملی و مصالح علیای کشور را به کفایت حفظ و حراست و جایگاه افغانستان را به‌مثابه کشور دارای حاکمیت؛ آزاد؛ مستقل و غیر متعهد و دوست کشورهای منطقه وجهان در عرصه مناسبات بین‌المللی اعاده و تحکیم نماید. و از مبدل شدن کشور به مقابله و جنگ‌های نیابتی کشورهای ذیدخل منطقوی و قدرت‌های جهانی جلوگیری کند.