پنجمين سالروز وفات بانوی نستو زنده ياد اناهيتا راتبزاد اولين زن سياستمدار مترقی، پزشک و فعال اجتماعى زنان افغانستان در دهه 1965-1992

 اناهیتا راتبزاد که در اکتبر سال ۱۹۳۱ ترسايى در گلدره ولايت كابل چشم به جهان گشود و در٧سپتمبر ٢٠١٤ در المان درگذشت و به شهداى صالحين در كابل دفن شد.

 در دهه ١٩٦٥-١٩٩٢

 وى يكى از سياستمداران چپى و ماركسييتى بود كه در جمع مبارزين ازاديخوا مترقى حزب دموكراتيك خلق افغانستان مبارزه كرد. بانو اناهیتا راتبزاد که یکی از جمله تهداب گذاران حزب دموکراتیک خلق افغانستان بود در پست هاى اساس رهبرى حزب و دولت تا پست معاون ريس جمهور افغانستان، نماينده مردم در دوره دوازدهم پارلمان افغانستان، وزير تعلیم و تربیه و اموزش افغانستان، سفير افغانستان در يوكوسلاويا، وزير امور اجتماعى افغانستان، عضو شوراى رهبرى حزب دموكراتيك خلق افغانستان و عضو بیروی سیاسی حزب دموکراتیک خلق افغانستان، بنياد گذار سازمان دموكراتيك زنان افغانستان و ريس انجمن صلح و همبستگى افغانستان ايفاى وظيفه كرد.

 براى من اين بانو نستو در سن نو جوانى و جوانى يكى از الگو هاى كار و مبارزه ام بوده است كه خوشبختانه افتخار همكارى را در سازمان دموكراتيك زنان افغانستان در سالهاى 1363-1368 با ايشان داشتم و خاطرات شيرين و مادرانه اش را فراموش نمى كنم هميشه برايم جاودان است. وقتى از اناهيتا راتبزاد سخن بر زبان مى اوريم بايد به تاریخ پنجاه سال قبل از امروز مراجعه كرد.

 داكتر اناهيتا راتبزاد ضمن اینکه در رشته پزشكى از تحصيلات يكساله در داخل كشور بهره مند بود ادامه تحصيلات را در همين رشته با دوسال در كشور شيكا گو فرا گرفت وى بعد از برگشت دوباره در وطن با كار و فعاليت هاى پزشكى اش دانشگاه پزشكى كابل را فراگرفت و در خدمت مردم شتافت سياست و ادامه سياست را هم يكى از بخش هاى فعاليت هاى ارزنده اش دانسته و به مبارزه عليه نا برابرى هاى جامعه و عدالتخواهى برای مردم سرسختانه تلاش كرد.

 وقتى از اناهيتا راتبزاد سخن در ميان است جنبش مترقى زنان و ايجاد سازمان دموكراتيك زنان افغانستان را در سال 1344 ترسايي به چشم مجسم ساخته كه صد ها هزار زن عضويت اين سازمان فعال مدنى را داشت و ى حمایت و تربيه كدر ها را در سرخط كارش قرار داده بود که تا بحال كار و فعاليت اين جنبش با كدر هاى با تجربه بر ضد سلطه مردسالارى و زنستيزى ادامه دارد و مبارزه كرده اند و مى نمايند كه تعداد اين كدر هاى فعال و تربيه شده در مكتب عدالتخواهى، مبارزين راه ازادى و مبارزه عليه تبعيض جنسيت در داخل و خارج كشور كم نيست كه تا امروز تعدادى از همين چهره ها در داخل و خارج كشور دست از مبارزه نبرداشته بلكه به ادامه راه پر ثمر اين بانوى شجاع با ايجاد نهاد ها، شورا ها، اتحاديه ها و انجمن ها مشغول مبارزه عليه نا برابرى انسان و خشونت علیه زنان گام گذاشته و مى گزارند تا بيرق سرخ تامين حقوق مساوى و مشاركت مساوى در تمام امورات سياسى اجتماعى و فرهنگى در كشور را به اهتزاز نگه دارند. گر چه از چهار دهه به اين سو اين جنبش مترقى زنان از فراز و فرود هاى بيشمار تاريخى به دور نمانده و در نطفه خنثى شد كه ضربه شديد در پيكر اين جنبش صد ها هزار نفرى وارد گرديده است اعضاى اين سازمان اجتماعی پراگنده و منفرد شده است ولى هر كدام از كهنه كاران با تجربه و كدر هاى مسلكى زنان تربيه شده در مكتب ازادى و عدالتخواهى زير رهبرى زنده ياد اناهيتا راتبزاد بودند كه تا امروز تلاش دارند كه دستاورد هاى تاريخى زنان را که به قیمت خون و جان سپردن صد ها شهید در سنگر داغ مبارزه بود حفظ نمايند و گامهاى استوار تر به خاطراعاده حقوق زنان افغانستان به پيروى از اهداف نيك اين بانوى نستو بر دارند.

 بانوى نستو اناهيتا راتب زاد در همبستگى و انسجام زنان افغانستان كوشيد و لحظه ارام ننشست و فعاليت هاى گسترده داشت همه ساله در تجليل روز همبستگی جهانى زن هشتم مارچ تلاش مى كرد واين روز همبستگى زنان را به فرهنگ و تاريخ مبارزات زنان ما رقم زد كه تا امروز همه ساله در بين زنان ازايخواه و ديگر زنان تجليل شايسته بعمل مى اید. وى دراين روز دفاع از زنان كشور و جهان را سرخط پيام هايش قرار مى داد و ده ها پيام به دفاع از زنان مظلوم افغانستان و سراسر جهان به دفتر ملل متحد و از تربيون هاى جهانى دست نشر مى سپرد.

 كه مى توان از پيامى دفاع از جوانا - نخستين مبارز كيوبا را با جملات ستايش كننده از مبارزات خلق كيوبا بر عليه انحصار بيرحمانه ايالات متحده امريكا مى نويسيد كه وى را بنام مرواريدانتيلها ياد مى كند و يا در كنار دختران عرب غزه با قوت و شجاعت مى ايستد و توسط پیامی از اعمال وحشيانه إسرائيل تند انتقاد مى كند و عنوانى ريس فدراسيون كل زنان عرب ا ز جانب سازمان دموكراتيك زنان افغانستان مى نويسد و ارسال مى دارد.

 اناهيتا راتبزاد وکیل دور دوازدهم پارلمان افغانستان بخاطر بلند كردن صداى آزادی و تامین عدالت اجتماعی برای مردم از تربيون پارلمان افغانستان مورد لت و كوب دولتمران مستبد ان دوره قرار مى گيرد ولى هيچگاه صدايش خاموش نمى شود و رساتر به دفاع از حقوق حقه مردم فقير و بى دفاع كشور مى پردازد. وى كه زن شجاع و مادر مهربان بود از درد ها و كمبود هاى پزشکی زنان ولايات و شهر هاسخن مى زد و از كوچكترين امكانات براى تامين مسايل بهداشتى به دور ترین روستا های ولايات كشور استفاده مى كرد.

 بانو اناهيتا راتبزاد نتنها به حمايه طفل و مادر توجه داشت بلكه كودكان را نو نهالان و اينده سازان جامعه خطاب كرده و می دانست از تمام امكانات جهت ايجاد كودكستان ها، شيرخوارگاه ها محل زیست و محل کار در شهر و ولايت كشور با امكانات پزشگى كار وسيع و همه جانبه را انجام دا ه است. وى كه يكى از چپى هاى ماركسيستى بود تند در مقابل امپرياليزم جهانخوار مبارزه مى كرد در نوشته و مقالات اش در مورد صلح و جنگ و مرگ و زندگى درشت مى نوشت و از سيستم سرمايه دارى نقد مى كرد و مبارزات مردم را بر عليه ظلم و ستم و استثمار فرد از فرد حمايت مى كرد ولى جبر زمان و مداخله بيش از حد امپرياليزم و منطقه در امور داخلى افغانستان بعد از سقوط حاكميت حزب دموكراتيك خلق افغانستان و جنگ هاى نيابتى و فرسايشی که کشور را به کوله اتشبار مبدل کرده است او را مجبور به ادامه زندگى در كشور امپریالیستى نمود يعنى در دامان دشمن طبقاتى اش با تاسف در المان وفات کرد مطابق وصیتنامه اش در مرکز افغانستان شهر کابل به جایگاه اجدادش شهدا صالحین دفن شد.

 واى! كه چه سخت و دلگير است این مجبوريت و ظلم زمان، چنين چهره هاى مبارز سرسپرده كه عمر عزيز شان را در مبارزه عليه يوغ استثماري امپرياليزم جهانخوار امريكا صرف نموده اند خلاف میل شان به زنده گی اقامت بار سپرى كردند در دامان دشمنان شان با قبول ده ها مشكلات زندگى را ادامه بدهند و مرگ را قبول بکنند من مطمین استم که تعدادی بیشتر از وطنپرستان نیرو های چپی که در خارج کشور در دامان امپریالیزم که مجبور به ادامه زندگی شده اند این درد جانکا را با گوشت و پوست شان احساس می کنند.

 با وجود که اين نيرو ها تلاش بسوی یک چتر همگانی را پیگیری می نمایند و آرزوی اتحاد و همبستگی را برای چپی های این حزب مترقی و خدمتگزاران واقعی مردم خواهان استند بنا بر تار و مار کردن این حزب مترقی تا بلاك سوسياليستى توسط دستگاه های جاسوسی سی ای هی تا به حال نتوانسته اند به پا شوند و بار دیگر حضور زنده در میدان نبرد روی یا روی را با دشمنان که سال‌های دراز را در تجربه ناامنی و کشتار مردم بخاطر حفظ منافع شان در منطقه داشته اند در ختم این جنگ فرسایشی نقش ارزنده را ایفا نمایند. اگر ما به وضعيت سياسى، اجتماعى و فرهنگى امروز زنان افغانستان مكث نمايم متاسفانه در طول سپرى شدن بيشتر از چهار دهه هنوز هم زنان افغانستان در مبارزه عليه خشونت با زنان، مشاركت اجتماعى و مبارزه عليه تبعيض جنسيت در پله هاى نخستين قرار دارند با وجود دستاورد هاى سترك تاريخى زنان در دهه ۷۰ ادامه مبارزات زنان بنابر حاكميت دولت هاى فوندميتالستى به عقب رانده شد و پايمال گردید حقوق زن يكى از سياست هاى روز دولت شمرده شد ولی مبارزه به خاطر حقوق زن به تیم مافیایی قدرت مبدل شد در حالیکه ملیون ها دالر از سوی کشور های همسو در زمینه مبارزه بر علیه خشونت زنان، مشارکت فعال زنان در اجتماع، بلند بردن سطح ظرفیت های شغلی و مسلکی زنان اختصاصی داده شد ولی تا به حال کدام نتایج چشمگیر را به دست نیاورده اند بلکه زنان را بیشتر نا توان و ذولانه سنت را در دست و پای شان سخت بست و گاه از جانب طالب گاه هم از جانب افراطیون مسلمان نما ناقص العمل خطاب می شود و روز تا روز ارزش های انسانی برایشان نا دیده گرفته و به حاشیه رانده می شوند.

 بنا بر این با درک و ضعیت زنان ما در کشور امروز از درس ها وتجارب سازمان دموکراتیک زنان افغانستان استفاده کرده و می آموزیم و کار کرد های زنده یاد اناهیتا راتبزاد را در تغییر حیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زنان افغانستان را سر خط کار خود قرار می دهیم با تجدید پیمان و همدیگر پذیری اتحاد و همبستگی این راه و رسم مبارزه صادقانه ایشان را تا پیروزی و موفقیت ادامه می دهیم و برای تامین عدالت اجتماعی، قانونیت، خود ارادیت، محو تبعیض جنسیت، محو خشونت علیه زنان و آزادی و دموکراسی مبارزه می نمایم و میراث بجا گذشته مبارزات را بانوی نستو اناهیتا راتب زاد و پیروان این مکتب خرد و تفکر با امانت داری حفظ و ادامه را به نسل های آینده ترویج می نمایم.

 

متن ادبی به گرامیداشت از خدمات بانوی شجاع نستوه افغانستان داکتر اناهیتا راتبزاد به مناسبت تجلیل شایسته از ‌پنجمین سالروز وفات اش را بشما پیشکش می نمایم

 "اناهيتا إلهه بود ستاره شد "

 اناهيتا الهه آب و فرشته، نگهبان چشمه ها و باران بود. او نماد عشق، باور مندی و دوستی بود. آناهیتا عصیانگر و سنت شکنی از تبار خونی شقایق های سرخ که از جهان بی تفاوتی فکر ها و صدا ها و فریاد ها آمده بود تا برای عدالت و رهایی و آگاهی زن برزمد. او در پی بدست آوردن حق یا حقوق گرفته شده، گُم شده و یا پنهان شده بود و با همت و عواطف شفاف وارد میدان رزم و پیکار گردید و راه رهایی و آزادی را برگزید.

 او یک سنت شکن سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بود که در برابر سنت هزار و چند صد ساله مردسالاری عصیان و مبارزه کرد. مبارزه او به معنی مبارزه یک بُعدی با فرهنگ مرد سالار و زن ستیز نیست؛ آناهیتا برای بیداری می تپید و برای آگاهی دادن می رزمید.

 او که به فردیت رسیده بود، از فردیت رسیدگی به جمع دموکراتیک پیوست و شانه به شانه همرزمان خود از جایگاه فعال جمعی مبارزه را جولان بخشید و اسطوره آفرید و خود ستاره شد. او با شناختی که از زمانه و محیط پیرامونی اش بدست آورده بود به مبارزه چند بُعدی پرداخت. او قصد آفریدن آگاهی کاذب نه، بلکه حد نهایی آگاهی ممکن برای آزادی، رهایی و برابری را به زنان و جوانان شامل دختران و پسران انتقال میداد.

 عصیانگری و نبرد زنانه او در برابر بی عدالتی و نابرابری اجتماعی پایدار ذاتی، واقعی و انسانی خود غایت و رهایبخش و آزادیخواهانه بود. آناهیتا الهه بود ستاره شد.

 روح این بانوی شجاع بی هراس و سر سپرده افغانستان شاد باد

 کار نامه های شان گرامی باد

 جرمنى 03.09.2019