تا چند روز دگر ترکیه شاهد نشست صلح برای افغانستان خواهد بود!

 امریکا و ناتو در ۲۰۰۱ وارد افغانستان شدند، آنان کنفرانس بن را دعوت، حکومت موقت را ایجاد و بیست سال حضور خود را در افغانستان به‌منظور مبارزه علیه تروریزم و ایجاد دولتی پر پایه دموکراسی و عدالت ادامه دادند.

 بیست سال اخیر نتنها پایانی نبود برای شبکه‌های تروریستی بلکه این بیست سال نتوانست دولت قانونمند، باثبات و حمایت گر مردمی را ایجاد و گذاری باشد به‌سوی صلح و آرامش.

 در این بیست سال نتنها در زنده گی اقتصادی مردم تغییرات ژرف بمیان نیامد بر عکس مردم بیشتر زخم خوردند، ویران شدند و ما شاهد کشته و زخمی شدن هزاران هموطن ما و مهاجرت جمع وسیع از افغانستانی‌ها به خارج از کشور، بخصوص جوانان بودیم که تلخ‌تر از گذشته تجربه شد

 بیست سال اخیر فساد، رشوت، قانون شکنی، تقابل‌های قومی، زبان ستیزی، نبود عدالت اجتماعی و سخره نمودن دموکراسی را با خود داشت

 پس از بیست سال واضح شد که دگر ادامه جنگ راه معقول نیست و دگر استفاده افزاری از جمهوریت، خواست طالبان برای امارات اسلامی و شعارهای زیر نام ‌اسلامیت و افغانیت جایگاه ندارد، متأسفانه بیست سال اخیر مردم را که پایه اساسی نظام‌اند به فراموشی سپرد.

 بیست سال دست آورده‌ای هم داشت که در مقایسه با امکانات و خواست زمان اندک و کمتر قابل قبول برای مردم بود.

 پس از این همه سال‌های پر از درد و ادامه جنگ نیابتی که جنگ ما نبود و نیست دولت امریکا مصمم شد که پیروزی برایش در هر دو جبهه ممکن نیست، جبهه نخست جنگ با طالبان و جبهه دوم دولت داری خوب در طرف جمهوریت.

 پس چرا نشست ترکیه؟

 امریکا در فبروری ۲۰۲۰ توافق نامه صلح با طالبان را بست، یک سال گذشته نتوانست پیامد صلح و پایداری در افغانستان باشد، مذاکرات جمهوریت و طالبان به بن بست انجامید که دلایل آن را بار بار به بحث گرفتیم.

 امریکا خوب می‌داند که خروج نیروهای نظامی‌شان به‌مراتب قیمت‌تر از بودن شان در افغانستان تمام می‌شود، از جانب دگر امریکا نتوانست زبان مشترک با روسیه، چین و ایران پیرامون جنگ و صلح افغانستان پیدا کند به همین دلیل علاقه‌مند آن است تا رهبری بعدی صلح و جنگ افغانستان را به ملل متحد واگذار کند تا خود در پشت پرده به اهداف استراتژیک خود برسد، امریکا علاقه‌مند ادامه رسیدن به استراتژی سیاسی، اقتصادی و نظامی خود در منطقه است اما نه به شیوه موجود. نشست ترکیه زمینه خواهد شد برای نفس کشیدن بیشتر امریکا ‌‌ و گام گذاشتن به پروسه تحقق اهداف بزرگ شان در منطقه.

 اینکه طرف جمهوریت در عدم اجماع ملی با ده‌ها برنامه و دیدگاه فکری برای نشست ترکیه آماده گی می‌گیرد کاملاً یک امر عادی است زیرا ساختار همین نظام را چنین ساخته‌اند تا همیش در فکر قدرت خود و گروه کوچک‌شان باشند و هیچ گاه اجماع ملی در سر خط اهداف و عملکردهایشان نباشد، نمونه آن را در دو دور ریاست جمهوری اشرف غنی می‌توان دید، طالبان هم خواستار رهایی ۷۰۰۰ زندانی، خروج نام رهبران شان از فهرست سیاه و پافشاری برای امارات اسلامی‌اند.

 گفته می‌شود که اجندای نشست ترکیه آتش بس و گذار به حکومت موقت خواهد بود اما با تکیه بر این همه بهانه جویی‌ها و معامله‌های پشت پرده به این باور می‌توان رسید که نشست ترکیه شکل رهبری جنگ و صلح افغانستان را از دست ناتو و امریکا گرفته و به سرپرستی سازمان ملل متحد تغییر می‌دهد نه تأمین صلح در افغانستان.

 ممکن است طالبان را وادار سازند که در نظام آینده شریک شوند و حتی وعده پولی به طالبان دهند، اما رفتن به‌سوی صلح هنوز هم معما باقی خواهد ماند.

 و اما اگر:

     اجماع ملی در کابل شکل گیرد

     ارگ از درایت و هوشیاری کار گرفته به انحصار قدرت پایان دهد

     سهم و نقش تکیه داران دین، مذهب، قوم و سمت کم رنگ و حتی کنار گذاشته شود

     جایگاه احزاب مترقی و وطن‌دوست، جامعه مدنی برجسته و صدایشان شنیده شود

     به سهم و نقش مردم که پیوسته به فراموشی سپرده شده‌اند اولویت داده شود

     سهم زنان و جوانان، دو قشری که بیشترین مصیبت جنگ را متحمل شده‌اند به شیوه درست و کارساز رعایت و برجسته گردد

     عدالت، آزادی شهروندی و حقوق همه‌ی مردم به شیوه دموکراتیک و عادل رعایت و عملی گردد

     طالبان از اسپ سفید خود پایین و به حقیقت‌های جامعه متمدن امروزی تن و به شیوه صلح آمیز به جنگ و خشونت پایان دهند

     و بالاخره امریکا، روسیه بخصوص پاکستان و متحدان شان صادقانه به صلح در افغانستان اندیشه و عمل کنند

 آنگاه باور داشته باشید که افغانستان به صلح و آرامش می‌رسد، در غیر آن همین آش است و همین کاسه و در نهایت این مردم‌اند که ویران می‌شوند و می‌سوزند.

 باید از تاریخ آموخت و آینده را طوری رقم زد که انسان و جوهر آن انسانیت زنده بماند!

  صمد کارمند

 اپریل ۲۰۲۱