افغانستان بار دیگر وارد فصل فاجعه بار حیات سیاسی خود می‌گردد. تغییرات دراماتیک در حال شکل گیری است. عقربهٔ تاریخ در مدار سال‌های دهه هشتاد و نود میلادی در یک عقبگرد شگفت انگیز در گردش است.

 جبهات جدید استخوان‌بندی گردیده که در یک سمت آن غرب، پاکستان، بخش اعظم ازسران مجاهدین و طالبان با سلاح "صلح "کمین گرفته‌اند و در سمت دیگر آن دولت دکتر غنی قرار دارد.

 پرواضح است خطی را که امریکایی‌ها و پاکستانی‌ها بنام صلح افغانستان و در غیاب مردم افغانستان، رنگ آمیزی نموده‌اند، راهیست به سمت بردگی و به‌سوی اسارت تاریخی به دست پنجابی‌ها و پاکستانی‌ها و لاجرم پس منظر این صلح کذایی تسلیمی بدون قید و شرط افغانستان برای پاکستان است.

 در صورت تحقق چنین برنامه اسارت‌بار، افغانستان توسط دشمن تاریخی ما پاکستان بلعیده خواهد شد. کسانی که برای قپیدن کلید قدرت سیاسی آمادگی دارند، آن‌ها لشکر عریان و نیابتی پاکستان‌اند.

 برنامه‌های پیشین بینن سیوان نماینده ویژه ملل متحد در تسلیمی رژیم داکتر نجیب الله و رویکرد زلمی خلیل زاد نماینده ویژه آمریکا از لحاظ شکل، مضمون و محتوا از همرنگی کامل برخوردار است. سرنوشت همگون فروپاشی حاکمیت داکتر نجیب، افغانستان معاصر را مجدداّ به شدت تهدید می‌کند.

 تاریخ، سرنوشت نظام کنونی را مثل رژیم داکتر نجیب الله یکجا با ملت در عرشهٔ یک کشتی گره زده است، مبرهن است که غرق شدن این کشتی نه تنها رژیم دکتر غنی و تیم فاسد و مافیای او را بل یک سرزمین و یک کشوری بنام افغانستان را در خود غرق می‌نماید.

 دکتر غنی با شیفتگی حفظ مقام دولتی، در یک سلسله تحرکات پارادوکسی در خط مقابل برنامه‌های صلح آمریکا به راه اندازی نمایشنامه‌های میهنی ادامه می‌دهد؛ اما هرگاه چنین تقابل لباس حقیقت را بر تن نموده و ادامه یابد، نمی‌توان گزینه کودتای مانند پلینوم هژده برای برکناری فقید ببرک کارمل و جانشینی داکتر نجیب را در سناریوی تعویض دکتر غنی مرتفع دانست.

 روال بازی نشان می‌دهد که تاریخ فاجعه بار " مصالحه "داکتر نجیب الله که توسط دسیسه غرب بر افغانستان تحمیل گردید بار دیگر در کشور تکرار می‌گردد. و این بار آمریکا کشتی سرنوشت افغانستان را در موج‌ها رها می‌دارد.

 راین کروکر سفیر پیشین آمریکا در افغانستان، از ماهیت مذاکرات صلح زلمی خلیل زاد نماینده ویژه آمریکا با طالبان پرده برداشت و برنامه صلح خلیل زاد با طالبان را تسلیمی افغانستان نامید. او افزود که با خروج ارتش آمریکا طی جدول زمانی ۱۸ ماه از افغانستان، طالبان به‌سادگی قدرت سیاسی را دوباره به دست می‌گیرند.

 او ضمن مصاحبه با وبگاه «فورین پالیسی» در خصوص گفتمان صلح زلمی خلیل زاد با طالبان، اظهار نظر نموده افزود "[۱] حدس من چنین است که خلیل زاد تحت فشار ادارهٔ کنونی [آمریکا] قرار گرفته است، اما من به معلومات حساسیت برانگیز این اداره دسترسی ندارم‌"

 راین افزود:"نباید از موضع ضعیف مذاکره کرد.

 باید طوری مذاکره نمود که لااقل تصویر مذاکرات سیاسی را برتابد، نه تسلیمی کامل را "

 در چنین بازی بیرحمانه ومعاملات پشت پرده و وضع آشفته ومایوس انگیز ودرآستانهٔ که کشتی طوفان زده مردم افغانستان درامواج پرتلاتم غوطه خورده و در حال غرق شدن است، ماباید قلب های خود را از کینه وانتقام پاک نموده وبطرز دور اندیشانه متحدانه چاره اندیشیم.

 سوگوارانه دیده میشود که تعدادی از بازیگران مطرح، ساده باوران سیاسی ورهبران عصر "مقاومت "وتکنوکراتهای تعلیم آموختهٔ غرب در زیر تبلیغات ناوگان های تبلیغاتی غرب ونمایش چراغ های سبز از طرف اسلام آباد، افسونگرانه بدون توجه به دندان سایی لشکر نیابتی پاکستان یعنی طالبان، وآمادگی اسلام آباد برای برپایی جشنواره قریب برای فتح افغانستان، پایکوبی نموده وباا تخاذ مواضع اشتباه آمیز، بطور آگاهانه ویاغیر آگاهانه در آسیاب دشمن آب را جاری می‌گردانند.

 آن‌ها به صدای آمریکاوپاکستان لبیک گفته، تحت نقاب " صلح " سنگر گرفته ومشتاقانه برای ورود طالبان برسکوی اقتدار سیاسی افغانستان بلاوقفه تلاش مینمایند.

 کنون شگاف عمیقی میان مردمان مخالف صلح تسلیم طلبانه با طالبان ورهبران اسارتگر ومعامله گر سازمانهای دین گرا ونمایندگان تکنوکرات‌های غربی که هوادار معاملات تسلیم طلبانه اند، بوجود آمده است.

 این در حالیست که در ساختمان بندی دولت آینده طالبانی، حذف این احزاب و رهبران، در چوکات دولت، از قبل طراحی شده است.

 وبگاه گلوبال ریسرچ این موضوع را مورد تحلیل قرار داده خاطر نشان می‌دارد:"[2]

 رئیس اطلاعات امنیتی عربستان سعودی از دولت افغانستان خواست تاچهار حزب عمده در افغانستان را منحل نموده تامانع از شرکت آنهادر انتخابات آینده ریاست جمهوری شود. این احزاب در لیست سیاه عربستان سعودی قرار دارند که در ارتباط با ایران، ترکیه، قزاقستان و سایر رقبا هستند."

 نویسنده موضوع استقلالیت طالبان را مورد پرسش قرار داده مینگارد:"این پوشیده نیست که طالبان از رهبری مستقل برخوردار نمی باشند، وانها هرگز این وقار را نخواهند داشت تا دربرابر حضور آمریکا، باروسیه، چین وایران صحبت نمایند. این بدان معنا است که قوت های منطقوی مارک خود شانرا در وجود طالبان تشکیل نموده‌اند، تا توسعه طلبی آمریکا را به چالش در آورند "

 همچنان وبگاه گلوبال ریسرچ پیوند های طالبان را با کشور های منطقه مورد نگرش قرار داده اظهار می‌دارد "ایران، روسیه، چین، ترکیه، قطر، امارات وعربستان سعودی دستان شانرا باپاکستان یکی نموده تاباطالبان مذاکره نموده ودولت افغانستان را از میز مذاکره بیرون نمایند؛ زیرا هیچ یکی آن‌ها معتقد نیستند که [دولت] بتواند افغانستان را نمایندگی نماید "

 موازی به انکشافات منطقوی، همزمان در اتمسفیر سیاسی جدید وهیاهوی برگشت طالبان در سکوی اقتدار، حلقه محاصرهٔ سیاسی بردولت غنی بیشتر شده وجبهات جدید ضد دولتی در حال شکل گیری است.

 در سمت دیگر این معرکه، اکثریت قاطع نیروهای ترقی‌خواه وداد خواه کشور که پیکارجویان حرفوی وآزادیخواه این کشور بودند، سرنوشت سیاسی شانرا روی کف دست حوادث گذاشته وغرق شدن کشتی سرنوشت مردم افغانستان رابا همه بی‌تفاوتی واندیودالیسم به تماشا نشسته اند. کسانی که می‌توانستند با تشکیل جبهه بزرگ میهنی و در همیاری با مردم وهمه نیرو های میهن‌پرست، مسیر تاریخ را در افغانستان دگرگون نمایند، از عرصه بیرون اند.

 تلخ ترین بخش این تراژیدی تاریخی آنست که آمریکا وغرب در چهارچوب منافع غارتگرانه شان در دولت آینده وخروج نه چندان آبرومندانه ارتش آمریکا از افغانستان از یکسو واز سوی دیگرکشور های منطقوی مخالف آمریکا نیز برای بیرون ساختن ارتش آمریکا از کشور، افغانستان رادر یک بازی پیچیده به حراج گذاشته اند.

 در چنین تصویر سیاه و تاریک میتوان بخوبی ملاحظه کرد، که افغانستان در یک اتحاد نامقدس دشمنان داخلی وخارجی در لبهٔ پرتگاه قرارگرفته و در فرایند موجود تا اعماق زمین غرق خواهد شد.

 درین سناریو، عصر حکمروایی دکتر غنی پایان کار خود را به نمایش گذاشته ولاجرم همه دست آوردهای مادی، معنوی وتاریخی افغانستان در کام اژدهای خونخوار پاکستان محو خواهدگردید.

 باید قاعده بازی را تغییر داد

 * * *

 افغانستان هنوز از پتانسیل قوی دفاعی برخوردار است و نیاز به لوکوموتیف سیاسی واجتماعی ومدریت دارد. یک دولت "مستقل " وملی میتواند بسیج عمومی ورستاخیز ملی برای دفاع از افغانستان را بدرستی برنامه ریزی نموده تا از آزادی، استقلال، حاکمیت وتمامیت ارضی افغانستان در برابر اجنبی ولشکر نیابتی آنهابه دفاع برخیزند.

 باید با تشکیل جبهه بزرگ میهنی، نهضت رستاخیز ملی را برپا کرد وحس پرغرور نیاکان مانرا برای دفاع از افغانستان واحد وتجزیه ناپذیر زنده ساخت.

 همهٔ ملت، احزاب، سازمانها و نیرو های میهن‌پرست بدون توجه به خطوط سیاسی وقومی شان بخاطردفاع از افغانستان در برابر یک آزمون بزرگ ملی قرار گرفته‌اند.

 یاد آوری مینمایم که سطح نفرت وبی اعتمادی همگانی ازرژیم دکتر غنی به اوج خود رسیده و در تاروپود رژیم موجود چنان رشته های سرطانی تنیده شده است، که چاره دفاع از آنرا ناممکن ساخته است. معقول ترین راه پیدایش یک رویکرد جامع و بایسته برای دفع بلا است.

 راه نجات ازین طوفان ویرانگر برپایی " لویه جرگه " ویا اجماع ملی وایجاد " دولت موقت "وقابل قبول برای همه اقوام و قبایل کشور وحضور همه شخصیتهای مطرح، نمایندگان احزاب وسازمانهای سیاسی، اجتماعی، مدنی وترقیخواه کشور در آن است.

 باید کمیته تدارک لویه جرگه ملی با ترکیب همه نمایندگان ملی، اقوام وقبایل کشورونمایندگان سازمانهاواحزاب میهن‌دوست تشکیل گردد.

 دولت موقت برآمده از اراده ملی میتواند "شورای دفاع ملی " را تاسیس نموده ودرباره صلح وجنگ وسرنوشت نیروهای خارجی تصمیم اتخاذ نماید.

 باید شورا های دفاع مردمی در همه ولایات، ولسوالی ها وروستا ها بنیادگذاری گردد.

 دولت موقت در راستای آمادگی برای تدویر انتخابات، باید کلید صلح را دردست خود گرفته واز موقف نیرومند ملی ودفاعی، گفتمان صلح واقعی وعادلانه با طالبان رابرنامه ریزی نموده و برای ختم جنگ وتامین صلح تدابیر لازم اتخاذ نماید.

 همزمان سیاست خارجی جدید تدوین گردیده وبا تغییرسیاست خارجی افغانستان ودگرگونی گرایشات غربی، دولت جدید در سمت تحکیم پل های ارتباطی ودیپلماسی با کشور های منطقوی چون روسیه، چین، هند، ترکیه وایران گامهای جدید بردارد.

  اینجاست که میتوان راه نجات افغانستان را درین دقایق طوفانی راهیابی نموده وازوطن و شرف وناموس ملی وجغرافیای افغانستان دفاع نمود.

 دولت جدید میتواند خون‌های تازه را در رگ رگ سپاهیان میهن به دوران انداخته، انگیزه دفاع ملی را تقویت نموده و اعتماد و امید سراسری را بر انگیزد. دولت موقت میتواند از بزرگترین ذخایر کادری نظامی وغیر نظامی رژیم دموکراتیک برای سوق واداره قطعات ورهبری نبرد ویاساز وکار های اداره ومدریت بهره جوید؛

  بااحترامات بی پایان

  لندن، فبروری ۲۰۱۹

  منابع:

  [1]Foreign policy,Ryan Crocker: The Taliban Will ‘Retake the Country’Former U.S. ambassador to Afghanistan

 BY MICHAEL HIRSH | JANUARY 28,2019

 [2]Global research,The US Paved the Ground for Regional Powers to Seek a Stake in Afghanistan

 24 January 2019