حقیقت ، عارف عرفان: آمادگی برای بنای دیوار برلین در افغانستان
محمد عارف عرفان
محمد عارف عرفان

به‌تازگی از "دیوار برلین" مظهر تقابل دو بلوک شرق و غرب و نقطهٔ پایانی میراث جنگ سرد بازدید نمودم.

 دیوار برلین بعد از پایان جنگ دوم جهانی و تقسیم بندی غنایم جغرافیایی و در خط آغازین جنگ سرد با گذر از دل جغرافیای آلمان تحت نام "دیوار حافظ ضد فاشیست "در سال ۱۹۶۱ میلادی بنیاد نهاده شد، و آلمان را به دو کشور آلمان شرق و آلمان غرب درآورد.

 در راستای تغییرات دراماتیک در جوامع اروپا و همزمان با سیر فروپاشی اردوگاه سوسیالیسم که به اثر خیانت و معامله گرباچف و هزینهٔ تریلیون‌ها دالر جنگ استخباراتی محقق شد، پس از مدت ۲۸ سال دیوار برلین با توجه به اتمسفیر برخاسته از اتحاد شوروی و سقوط آلمان شرق فروپاشید و سرزمین آلمان را به کشوری واحدی درآورد.

 با حفظ این دیوار مرتفع که حدود ۱۵۵ کیلومتر طول داشت، با موجودیت سیستم‌های متفاوت سیاسی هرگز دیواری جدایی و نفرت در دل خلق‌های آلمان و خانواده‌های دو طرف مرز راه نیافت و همیشه آلمانی‌های دو طرف دیوار قلباً به این پیوندهای تاریخی، اجتماعی، فرهنگی، خونی و عاطفی وابسته بودند.

 این علایق و وابستگی سبب می‌گردید تا صدها نفر از شهروندان دو کشور هنگام تلاش برای عبور مخفی و پرش از فراز این دیوار مرتفع آماج گلوله مرزبانان قرار گیرند.

 من در لحظاتی که به ساختمان، تاریخ، انگیزه‌ها و پیامدهای این دیوار تاریخی نگاه می‌نمودم، جریان مقدمات تهداب گذاری چنین دیوار مشابه به‌وسیله نقشه پردازان استراتیژیک، مهندسین کارآزموده و خرابکار در افغانستان، ذهنم را به سمت خود درآورده و این سؤال در برابرم قد برافراشت که قدرت‌های که برای فروپاشی دیوار برلین تریلیون ها دالر هزینه نمودند، چرا مجدداً به‌وسیلهٔ معماران جنگ‌های نیابتی تمثال این دیوارها را در افغانستان ودر میان اقوام و مذاهب کشورم بنیاد می‌نهند؟

 آری!

 معماران، انجنیران و سیاستگران ویرانگر یا به طرز مستقیم و یا توسط گروه‌های تروریستی داعش و طالب به‌شدت سرگرم تهداب گذاری " چندین "دیوار نوع دیوار برلین در افغانستان بوده و این کشور را به طرز بی‌سابقه به کوله بار آتش منازعات قومی در آورده‌اند و شبکه‌های معین در ارکان دولت و بیرون از آن به بادبان این آتشکده ویرانگر مبدل شده‌اند‌.

 شرایط رقتبار و بحرانزای منازعات قومی، نفت کافی برای آتش زدن این خرمن فراهم ساخته و کوچک‌ترین جرقهٔ در کاراست تا این سرزمین را به آتش کشانیده و بقایای بی‌جان آن را به کوچک‌ترین پارچه‌ها و میدان‌های فرمانروایی خود در آورده و با تأسیس این دیوارهای مجبره و تصنعی، لاجرم این سرزمین زخم آلود را تجزیه نمایند.

 می‌ترسم که مبادا برخلاف تمایلات و پیوندهای جاویدانه شهروندان دو آلمان، تداوم شرایط خصومت‌بار کنونی همه رشته‌های تاریخی، علایق قومی، مذهبی و زبانی هموطنان عزیز را برهم زده و کشور را به جزایر خون و آتش مبدل و مرز نفرت و خصومت بی‌پایان را در دل این سرزمین بنیاد گذارند.

 کسانی که با عقلانیت به این مسیر طراحی شده و سازمان یافته نگاه می‌نمایند، این سیاهچاله وحشتناک و دوزخی را در تداوم و درازنای استراتیژی جنگ برنامه ریزی شدهٔ پنجاه ساله آینده آمریکا به‌درستی می‌بینند.

 این‌همه برنامه‌ها عمدتاً از اهداف راهبردی واحد سرچشمه گرفته و به‌سرعت در میان انبار دود و آتش استقرار می‌یابد.

 نقش سازمان جهنمی آی اس آی پاکستان‌، حواریون وابسته و مدعیان کاذب فروپاشندگان دیوار برلین برای آتش افروزی نزاع‌های قومی و مذهبی و تهداب گذاری دیوار برلین در افغانستان نهایت برجسته است.

 سوگوارانه برای بار نخست در طول تاریخ غوغا برانگیز افغانستان سکوت مرگبار همه لایه‌های جامعه را فراگرفته و برخلاف نوازش آژیر پر صدای مرگ، همگان، همه احزاب و سازمان‌های چپ، ترقی‌خواه، دموکرات، نهادهای مدنی، شخصیت‌های ملی و وطن‌پرست در گوشهٔ خلوت لمیده‌اند، و به طرز سحر آمیز افسون شده، یا منتظر معجزه‌اند و یا به‌طور زنده برای تماشای برپایی این روز عرصات در سرزمین‌شان آمادگی دارند؛

 این‌سو پیکر نیمه جان میهن در تالاب خون غرق است و آن‌سو بر بالین غمبار آن تیغهٔ نبرد قوم و زبان را به چرخش درآورده‌اند و باران تعصب همه جا و حتی دارندگان پیشین و مدعیان کارت‌های انترناسیونالیسم و همشهری گرایی جهانی را فراگرفته است.

 اینست پاسخ روشن سرنشینان این کشتی در برابر این امواج طغیانگر و مرگ آفرین.

 با حرمت بی‌پایان

 لندن، سپتامبر ۲۰۱۷