طرح امریکایی صلح با جنبش طالبان با گشایش باب تفاهم و دیالوگ اینک وارد هفتمین فاز خود گردیده و جانب هیأت امریکایی به قیادت آقای خلیلزاد در حالی به این دور مذاکرات در اواخر ماه جون به مصاف طالبان خواهند شتافت که به دلیل عدم پیشرفت در تمام مراحل گفتگوهای قبلی شبح بن بست روند موجود مذاکرات را تهدید می‌نماید، زیرا علی الرغم ابراز خرسندی تصنعی طرفین از نشست‌های گذشته، خروج کامل نظامیان خارجی عمدتاً از موضوعات داغ در محور خواست‌های گروه طالب بود و طرف امریکایی قادر نبوده است تا موافقت هیأت طالبان را مبنی بر انفاذ آتش بس، مذاکره فراگیر با دولت افغانستان و سایر طیف‌های قدرت و هکذا خروج نیروهای نظامی غرب در چهارچوب یک جدول مناسب زمانی که واشنگتن متوقع است جلب نماید.

 نشست‌های دوحه و ملاقات سران احزاب اپوزیسیون کابل با نمایندگان حرکت طالبان در مسکو به‌وضوح ثابت ساخت که طالبان مسلح از چنین جلسات فقط به‌مثابه ابزار تبلیغاتی در راستای جلب شناسایی و حمایت دیپلماتیک ازین جنبش بهره جسته نه تفاهم در جهت گشودن گره کور جنگ، زیرا طالبان تا کنون به این باور غالب که ادامه جنگ راهگشای بحران موجود نیست، نه رسیده‌اند لذا ادامه جنگ را که حمایت بی‌دریغ کشورهای پیرامون را با خود دارند، وسیله مؤثر برای بیرون راندن نظامیان خارجی و رسیدن به قدرت می‌دانند لذا پرسش که مطرح باید ساخت این خواهد بود که چرا این جنگجویان با تشکیلات و اهداف مخوف که خود را وارث جهاد جهانی عنوان می‌کند و اعتقادی جزء استمرار جنگ تا کسب قدرت ندارند درین مقطع تاریخی حاضر به تفاهم پیرامون آشتی با واشنگتن گردید؟ به باورم پاسخ ساده است، فشارهای دیپلماتیک و قطع همکاری‌های واشنگتن بر اسلام آباد که در چهارچوب راهبرد دولت ترامپ در قبال اوضاع افغانستان و جنوب آسیا علیه آن کشور به سبب وجود پناه گاه‌های امن گروهای تروریستی در قلمرو پاکستان و پشتبانی مالی وتسلیحاتی نظامیان پاکستانی ازجنگ کنونی درافغانستان اعمال شد ونیزجا گرفتن نام رژیم اسلام آباد درفهرست خاگستری دولتهای حامی تروریزم باعث شد تا دولت واداره جاسوسی پاکستان که درسرپرستی وهدایت دهشت افگنان دست بالادارند تصمیم بگیرند تا بمنظوراغوای افکارعمومی درسطح منطقوی وجهانی، جلب رضایت غرب وتبارزبه اصطلاح حسن نیت، گروه طالبان را واداربا تأمین تماس با جانب امریکا ساخته تا با اقدامات ازین گونه پاکستان را کشورطرفدارختم بحران موجود معرفی داشته وازفشارجهانی که برآن کشوردرحال تعمیل بود به گونه فریبکارانه بکاهد وازسوی دیگربا دادن دستورتشدید حملات وگسترش جنگ به گروه طالبان، خود را تسهیل کننده درایجاد تمهیداب مذاکرات کذائی برای صلح افغانستان معرفی نماید، چنانچه مشاهده گردید که اداره پاکستان درین زمینه با بکارگیری طیف گسترده ازهیاهوی تبلیغاتی درراستای تبرئه خویش با موفقیت عمل نمود وازجانب دیگربرهبران طالب ذهنیتی را القاء داشته است که حاضرشدن واشنگتن به‌مثابه یکقدرت جهانی برای گشودن صفحه تفاهم ومذاکره بااین گروه دال برآن است که امریکا درین جنگ شکست خورده است ودرموقعیتی قراردارد که مانند اتحاد شوروی سابق ازبا تلاق جنگ کنونی با دادن تضمینات غیرالزامی خود را برهاند واین موجب شده است تا تحریک طالبان به امید پیروزی بعدی به رویکرد تشدید جنگ‌ توآم با تداوم مذاکره وتاکید برخروج عاجل نیروی خارجی وعدم روی آوردن به گفتگوهای صلح با دولت افغانستان با خیره سری دوام دهند.

 همچنان گروه های متعدد تروریستی فعال با بهره گیری ازپوشش حمایتی پیکارجویان طالب درمیادین جنگ درکشور وجود دارد که واشنگتن را به اتخاذ تصامیم دشواروهوشمندانه می طلبد، بنابرین اظهارات مطبوعاتی پا مپیووسایر سران امنیتی واستخباراتی واشنگتن مبنی بردوام حضورنظامی امریکا درافغانستان ازیکطرف وطرح بقای یک یا چند مفرزه های ضربتی واستخباراتی ایالات متحده درمبارزه علیه تروریزم وگرانتوردرجهت عملی ساختن توافقات احتمالی صلح نقطه اختلافی بزرگی است که رسیدن به مصالحه وختم منازعه را با توجه به اهداف زیرزمینی طالب وحامیان، غیرمحتمل ساخته است.

 هکذا طالبان صلح را به معنای ترک منازعه مسلحانه ومشارکت سیاسی تا کنون نپذیرفته ونیات شانرا ازمذاکرات انجام شده با هیأت امریکایی صرفأ خروج سربازان خارجی وختم اشغال عنوان میکنند وحاضرنیستند که به هدف ترک مسالمت آمیزمنازعه با دولت افغانستان مذاکره کنند، لذا توقع رسیدن به صلح با تدویرجلسات نمایشی دراین ویا آن کشوربا جنبش مسلح که شرط کاهش خشونت وختم مناقشه مسلحانه را به استشاره حامیان درانتقال قدرت واحیای امارت شکست خورده شان جستجووخود را درموقف پیروزمند احساس مینمایند آنهم دربرابردولت که به وضوح ازاختلافات وچند پارچگی درونی، نبود اجماع ملی، عدم انسجام داخلی وتهدیدات فزاینده دشمنان به شدت متأثراست معمای بیش نخواهد بود. به پندارغالب عدم صداقت حامیان کابل درمبارزه علیه هراس افگنی، ادامه سیاست مجهول شان در قبال انکشافات اوضاع کشور، عدم تمایل مطلق طالبان وحامیان ازمشارکت دریک روند مسالمت آمیزبا دولت افغانستان، تلاش روزافزون دستان پنهان وآشکارازتداوم بحران موجود دروجود شبکه های مختلف تروریستی منجمله گروه خونخوارداعش، امید برای فردای عاری ازجنگ درین وطن نگون بخت را به وضوح به یأس مبدل ساخته وبه ایقان کامل راه رسیدن به صلح وآشتی راه دشواروطولانی خواهد بود.