حقیقت ، عبدالوکیل کوچی: کارگران به‌مثابه سازندگان تاریخ

کارگران دورانساز نیروی اصلی رشد جامعه وتحولات انقلابی میباشند. نباید فراموش کرد که اندیشه وفکر ما باید از موضع پرولتاریا یعنی طبقه کارگر جوان افغانستان باشد

 در غیر آن ما در طرح مسایل بطرف انحراف اپرتونیزم چپ وریوزینیزم راست ویا چپ کشانیده خواهیم شد. یکی از انحرافات ناسیونالیزم است که درین انحراف بسیار وحشتناک میباشد بعضی خرده گیری هایی که در حزب وجود دارد وحدت حزب را تضعیف میکند ویکی از عوامل آن فقر تیوری است وعدم درک وقضاوت از موضع طبقاتی پرولتاریاست. بدینگونه است که به نشنلیزم می لغزیم. بلای دیگر ناسیونالیزم قبیله یی ناسیونالیزم فیودالی است این هم ناشی از شرایط کشور ماست. اعضای حزب باید از لحاظ درک تیوری واز لحاظ فهم دقیق وظایف مجهز شوند باید تمام این حقایق را بفهمند در غیر آن مرتکب اشتباهات سنگین در سرنوشت حزب وانقلاب ما میگردند.

 ببرک کارمل

 نیروی ترقی جهان کارگر است

 معمار بهشت جاودان کارگر است

 از داس و چکش گرفته تا انترنیت

 رهکارزمین و آسمان کارگر است

 کار وحرکت انسانرا از همان آغاز پیدایش متحول ساخت. خلقت انسان سرآغاز کار وزندگی بود که درمسیر رابطه انسان با طبیعت وکوشش برای بقا به برقراری روابط، شکلگیری جامعه، ایجاد تمدنهای بزرگ وشهر ها، ساز وساخت ماشین ورشد تخنیک، تمرکز تولید وسرمایه منجر بظهور اقشار، طبقات وایجاد طبقه کارگر گردید که بخاطر تامین حقوق با تلاش ومبارزه همراه بود و تاریخ مبارزات جنبش کارگران جهان به‌مثابه نقطه عطف ونماد اتحاد وهمبستگی بین المللی کارگران علیه سرمایداری از ماه می سال ۱۸۸۶ منشاُ میگیرد که محافل ومظاهرات کارگران با سرود انترناسیونال برگزار میشد.

 درین سال مادامیکه کارگران در چهارمین روز اعتصاب شان در شهر شیکا گوی امریکا خواستار حقوق خویش بودند، پلیس بروی آنها آتش گشود. سه سال بعد در سال ۱۸۸۹ برگزاری کنگره بین المللی کارگران درکشورایتالیا این روز یعنی اول ماه می را بنام روز کارگر نامیدند. در سال ۱۸۷۰ میلادی کارگران فرانسوی که کمون پاریس را بنا نهادند، طرف هجوم توپ وتانک سرمایداری قرار گرفتند. در سال ۱۸۷۲ کارگران شیکاگو با حمل شعار خون یا نان تظاهرات برپاکردند. در سال ۱۸۷۵ اتحادیه مرکزی کارگران شیکاگو قطعنامه مسلح شدن کارگران را صادر کرد واز طرف سرمایداری بیرحمانه سرکوب گردید. در سال ۱۸۷۷ اعتصاب بزرگی در سراسر امریکا راه اندازی گردید. درسال ۱۸۷۸ حزب انقلابی کارگران را غیر قانونی اعلام کردند. در سال ۱۸۸۴ فدراسیون سازمانیافته واتحادیه کارگران نام گذاری شد. در سال ۱۸۸۵ کارگران امریکا طی اعلامیه ی از کارگران خواسته شد تادراول ماه می سال ۱۸۸۶ دست به عمل بزنند ودرین سال کارگران مسلح شدند وباشعار مسلح شوید درسرکها ریختند وبیش از نیم میلیون کارگر در سرتاسر امریکا در اول ماه می ۱۸۸۶ دست به اعتصاب عمومی وتظاهرات زدند وبسرکوب خونین کارگران منجرشد.

 سه سال بعد در کنگره بین المللی کارگران در پاریس روز اول ماه می را بنام روز جهانی کارگر مسمی کردند. تعریف وتصویر اول ماه می یاد آور روزهای خونین و روز های قربانی وایثارگری طیقه کارگراست که نزدیک به یکصدوسی سال قبل مقدمه جنبش کارگری در کشورهای مختلف جهان چیده شد تا که روز اول ماه می بعنوان روز اتحاد وهمبستگی کارگران در مبارزه حیاتی بر ضد سرمایداری ثبت گردید.

 بگواهی تاریخ درکشور آسترالیا در سال ۱۸۵۶ برای اولین بار تقلیل ساعات کار از جانب کارگران مطرح شد ودرسال ۱۸۸۱ فدراسیون کارگران امریکا تشکیل گردید. ودر سال ۱۸۸۴ روز کار هشت ساعته را بتصویب رسانید در سال ۱۸۸۸ فدراسیون تصمیم گرفت که در سال ۱۸۸۹ اعتصاب وتظاهرات عمومی درسراسر امریکا برپاشود وتاریخ حرکت بعدی کارگران را در سال ۱۸۹۰ تعین کرد.

 در سال ۱۸۸۹ به ابتکار فریدریش انگلس از رهبران انترناسیونالیزم پرولتری جهان کنگره کاری بشرکت ۳۹۱ نماینده از ۲۰ کشور جهان در پاریس برگزار شد کنگره تاریخ وبرگزاری اعتصاب راتایید وروز اول ماه می را بنام روز کارگر تصویب نمود. در ماه می سال ۱۸۹۰ صدهزار کارگر تظاهرات کردند واز آن روز تا بحال روز اول ماه می به عنوان روز جهانی کارگر یاد میشود ودرسال ۱۹۱۷ انقلاب کارگری در روسیه به پیروزی رسید.

 در کشور ما افغانستان در قرن نزدهم که بدوره ریفورم نیز یاد میشود در زمان امیر شیر علیخان انکشاف امور اقتصادی، فرهنگی وپیشه وری، مخصوصاً اسلحه سازی، باروت سازی، توپ ریزی، بخشهای مطبعه لیتوگرافی و درعرصه زراعت ومالداری توجه امیر متمرکز گردید که که بنای کار تولیدی وصنعتی را بوجود آورد. البته درینجا عکس امیر نه بخاطر آن نشر شده که امیر بود بلکه به آن نشر شده است که منشاُ کارگری از عصر آن امیر آغاز گردیده است.

 بفرموده میرغلام محمد غبار برای بار اول در جامعه فیودالی افغانستان زمینه روییدن جنین سرمایداری آماده گردید. امیر در بخش ساختمان بنیاد نهادن شهر مستحکم شیر پوردر سال ۱۸۷۰ بیشتر از پنج سال روزانه شش هزار نفر کارگر ساختمانی یکهزار معمار ونجار در تعمیر آن مشغول بکار بود.

 در زمان امیر حبیب اله خان ماشینهای بخار وماشین خانه کابل وچند دستگاههای برق وکارخانه وفابریکه نساجی شفاخانه وخفرنهر ها احداث بند ها وانهار وسرکها در مرکز ومحلات ونیز اعزام ۷۵ نفر کارگر بخاطر فراگیری تخنیک بکشور هند برای اولین بار رویدست گرفته شد.

 در زمان اعلیحضرت غازی امان اله خان کارخانجات تولیدی وصنعتی بشکل منظم از خارج کشور خریداری وبکشور انتقال داده شد ودر تمام عرصه ها دستگاهی کوچک وبزرگ ساخته شد وافغانستان با جهان خارج از راه صنعت وانکشاف صنایع راه پیدا کرد.

 در زمان غازی امان الله خان تورید فابریکه دستگاهای صنعتی وتمدید خط آهن بکشور به کمک کشور جرمنی ودیگر کشورهای اروپایی وایجاد بیشترین کارخانجات در تمام عرصه ها در مرکز ولایات صورت گرفت که به ایجاد طبقه کارگر در افغانستان منجر گردید.

 در زمان سلطنت محمد ظاهر ایجاد فابریکات ودستگاهای صنایع وصنایع ماشینی در پایتخت ولایات رونق بیشتری بخود گرفت بآنهم بمقیاس نفوس کشور وتقاضای زمان ونیاز جامعه بسیار ناچیز بود که درزمان صدارت داود خان تعداد کارگران کشور از پانزده هزار نفر تجاوز نمیکرد بعدها به تعداد ۱۸۵ موسسه ونهاد صنعتی مختلط وخصوصی اکثراً بکمک اتحاد شوروی سابق ایجاد گردید.

 پس از سال ۱۳۴۴ کارگران کارخانجات بمنظور تامین حقوق وامتیازات کاری شان اتحادیه های کارگری را در مرکز ولایات تاسیس کردند. یکی از نمونه مثالهای آن نخستین هسته اتحادیه کارگری در سال ۱۳۴۵ توسط زنده یاد عبدالقدوس کارگر وهمرزمش میر علم کارگردر فا بریکه نساجی گلبهار ایجاد گردید. ودرسال ۱۳۴۸ پس از تشکیل کمیته حزبی ولایتی ولایت کاپیسا که افتخار مسولیت آنرا بنده بعهده داشتم در جنب کمیته حزبی ولایتی اتحادیه کارگران نساجی گلبهار رسماً تاسیس گردید.

 هدف از تشکیل اتحادیه تشکل اجتماعی وهمبستگی کارگران رشد فکری واخذ تصامیم جمعی بخاطر خواستها ومطالبات صنفی کارگران، تامین حقوق و آزادی های مدنی ومعشیتی حق کار واستراحت، تقلیل ساعات کار آزادی بیان، تظاهرات، اعتصابات ومیتنگها محور اصلی ساختار وبیان اهداف اتحادیه را تشکیل میداد. جنبش نوظهور کارگران وخواسته های آنان روز تاروز گسترده تر میشد تا به جنبش عمومی وهمگانی در کشور مبدل گردید چنانچه مارش ظفرنمون کارگران شبرغان وهمراهی کارگران سمت شمال کشور، اعتصاب چهل روزه کارگران نساجی گلبهار وهمزمان به آن اعتصابات کارخانه جات جنگلک وسایر دستگاهای مرکزی ولایتی علی الرغم اینکه برخورد سرکوبگرانه رژیم شاهی را در پی داشت، اما کارگران باروحیه عالی وطنپرستی پرچم مقدس رزمندگی را بلند وبلند تر برافراشته شاختند.

 پس از رویداد ثور ۱۳۵۷ خورشیدی اتحادیه صنفی کارگران افغانستان با ساختار وسیع تشکیلاتی رسمی ومنظم رهبریت وشوراهای خود را در مرکز ولایات انتحاب کرد.

 دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان بمنظور رشد طبقه کارگر در عرصه سیاسی، فرهنگی، اجتماعی واقتصادی، شورای مرکزی وشورا های ولایتی کارگران را مورد حمایت قرارداده و کارگران را در سطوح مختلف دستگاه های حزبی ودولتی سهم شایسته داد وبرای بلند بردن مهارتهای مسلکی کارگران کورس های مسلکی داخل کشور وخارج از آن همچنان با ایجاد دستگاهای نشراتی وکتابخانه ها زمینه رشد کارگران رامساعد ساخت. دولت دموکراتیک وملی افغانستان به‌مثابه حامی طبقه کارگر تمام خواستها وحقوق کارگران را ضمانت وتامین کرد. رشد فکری کارگران باروحیه کارگری وانقلابی وتحقق خواسته های صنفی کارگران از الویتهای کاری دولت بود.

 واما دشمنان داخلی وارتجاع سیاه منطقه خودکفایی، رشد تولید، صنعت ورشد طبقه کارگر را در افغانستان تحمل نکرده، برضد منافع علیای کشور بدسایس بیشرمانه ومداخلات مغرضانه دست زدند. چنانچه در سالهای جنگ مدعیان اسلام زیر نام اسلام تمام دستگاهای صنعتی وتاسیسات عام المنفعه را در محلات به آتش کشیدند وصدها هزار کارگر را که هرکدام نان آور فامیلهای خود بودند بیکار وتعداد زیاد کارگران را بجرم کارگری بشهادت رسانیدند. یکی ازین نمونه های وحشتناک آنزمان بستن درب فابریکه بزرگ نساجی گلبهار توسط حزب اسلامی بود که بوسیله آنها کارخانه تاراج وکارگران بیکار واکثراً بشهادت رسیدند.

 پس از تحولات سیاسی، تغیر نظام وانتقال قدرت بدست مجاهدین تمام فابریکات کشور که از خون ملت ساخته شده بود بغارت رفت تا جایی که ماشینهای فابریکات را اره کرده همانند انتقال اسلحه این ناموس کشور را در بازار های پاکستانی لیلامش کردند. پس از آن طبقه کارگر را ازبین برده مردم را در چنگ خود بگروگان گرفته در فقر وتهی دستی وبیکاری وبیماری نگهداشتند ودر قدمهای بعدی وطن را در آتش وخون جنگهای تنظیمی فروبرده وتا اکنون آتش جنگ درشهر ودهات کشور گسترش زبانه میکشد.

  برغم جانفشانی قوای مسلح قهرمان کشور، دولت نا کار نا کار آمد تا بحال نتوانسته است جنگ را مهار بسازد زیرا در کشور ودرمیان زورمندان فساد، چپاول وغارتگری، ادامه دارد که قدرتمندان پول پرست کشور مصروف جمعاوری و انتقال پول بروز های مبادای شان به بانکهای خارجی هستند وبرای کارگران تنها یک روز را بایک محفل نمایشی وفریبنده بنام روز کارگر به تجلیل گرفته از سایر حقوقشان محروم میدارند.

 کسانیکه ادعای به اصطلاح نجات وطن را از کام اژدها با دهن کجی بخاطر فریب خلق زمزمه میکنند مگرآنها نبودند که همچو اژدهای خطرناک (بجان ملت شدند) و مشروعیت دولت خود را از همان اژدهای سرخ گرفتند وبا رسیدن بقدرت سیاسی همه را یکسره غارت کرده وبلعیدند و هرآنچه مانده بود به بازار های پاکستانی لیلامش کردند. واکنون به همان به اصطلاح خود شان اژدها دست گدایی را دراز کرده کمک میخواهند تا مگر غارت کمکهای احتمالی ربلی را نیز تجربه کنند وبه دالر های دزدی کرده خود بیفزایند.

 اکنون بر ملت هردم شهید ومردم نجیب افغانستان بخصوص نسل جوان وبیدار کشور تعلق دارد که با آگاهی کامل از اوضاع جاری در کشور راه حل ونجات کشور را از حالت فعلی وبحرا نی، با خرد جمعی وهمبستگی دادخواهانه پیدا نمایند تا بر مبنای آن جنگ مهار گردد وصلح سراسری در کشور تامین گردد. آنگاه مردم شاهد تجلیل واقعی از روزکارگر خواهند بود. کارگران زنجیر شکن نیروی تان توانا ومبارزات دادخواهانه تان پیروز وپرچم دادخواهانه تان برافراشته باد.