نهم مارچ ۲۰۲۰ ذلیل‌ترین روز در تاریخ پنج هزار ساله‌ی افغانستان بود. میگویند حملات اسکندر و چنگیز و انگریز و روس‌ها و یا مهاجرت اجباری مولوی به روم همچنان ترک اجباری سید جمال‌الدین افغانی و غازی امان الله شاه به خارج کشور و شکست جنبش ترقی دموکراتیک در افغانستان که حتی درین اواخر بعضی منابع غربی به مداخلات و تلاش مذبوحانه برعلیه آن را اذعان می‌کنند وووووو همه اتفاقات، رخدادها در جنگ‌های تحمیلی و نابرابر آن‌قدر خوار کننده و ذلیل نبود که درین روز پر افتراق و سخنان پر طمطراق نقشه دشمن را عملی می‌سازد.

 

اخیراً علی الرغم شیوع مرض کرولا که سلامتی جهان را شدیداً تهدید می‌کند اما درد توافقنامه‌ی شکننده و تحلیف دو حکومت موازی در افغانستان نسبت به کرونا هم شدیدتر پنداشته می‌شود که مردم افغانستان را به خطر جدی و بازی‌های جدید روبرو می‌سازد. مراسم تحلیف حکومات موازی، همزمان با امضای توافقنامه با طالبان داکتر ع و داکتر غ را به جنگ خودی در میان دولت از یکسو و جنگ با دهشت افگنان پرتاب شده از سوی خارج چنانچه جنگیدن در دوجبهه، هرکدامش را در شرایط سختی قرار میدهد که پیشبرد ن آن به تنهایی ناممکن بوده باز هم نیازمند کمک خارجی وتحت الحمایه ی خارج میباشد.

 

احتمال این رویا رویی نظامی که امید است پیش نیاید در صورت وقوع آن یک بار دیگر مردم افغانستان را بخاک وخون میکشاند ومطابق به میل خارج اهداف استراتیژی خارجی را در منطقه به ثمر میرساند و خارجیها همواره برسر آتش جنگ روغن پاشیده نظاره گر جنگ ذات البینی مردم افغانستان میباشند.

 

همچنان توافقنامه بنام صلح که منجر به رهایی بلا قید وشرط طالبان خواهد شد با حضور هزاران طالب جنگ دیده ومجرب جمع داعش و دیگر تروریستان عربی جبهه جنگ را قوی ونیرومند می‌سازد که باز هم هزینه آن با خون مردم افغانستان پرداخته خواهد شد که هردو بازی مصرف تبلیغاتی انتخابات دور دوم ریاست جمهوری دونالد ترامپ در امریکا خواهد بود.

 

نتیجه زود رس رهایی طالبان تازه نفس نشاندهنده آنست که تا هنورز رنگ قلم توافقنامه خشک نشده است که طالبان به بیش از ده ولایت حمله ورشده بازی‌های جدید را در تمام نقاط کشور براه انداخته اند.

 

دونالد ترامپ به پیشواز کمپاین انتخاباتی دور دوم ریاست جمهوری امریکا بمنظور کسب اعتماد وباور مردم میخواهد یک سلسله اقدامات نیمبند وغیر سازنده را در خارج کشورش زیر نام صلح ودموکراسی و دفاع از منافع ملی امریکا بنام موفقیت های دوره ی کاری دولت امریکا توجیه کند؛ یعنی کشتن البغدادی رهبر گروه داعش، شکست تروریستان در سوریه، عراق و کشتن قاسم سلیمانی سرکرده نظامیان ایران، امضای توافقنامه با گروه طالبان وبازگشت نظامیان امریکایی، موضعگیری در سرنوشت مردم فلسطین، ادامه جنگ در یمن، فهرست کلانی را شامل دستاوردهای دولت امریکا ساخته است

 

در حالیکه کشورهای سوریه وعراق، یمن ولیبیا وافغانستان در شعله های آتش جنگهای نیابتی وپلان شده از سوی خارج بوسیله تروریستان داعش، القاعده وطالب وگروه های تند رو عربی کماکان میسوزند. درین مناطق جهان صدها هزار انسانهای بیگناه کشته وزخمی ومیلیونها نفر از ساکنین اصلی آنها مجبور به ترک وطن و مهاجر میشوند. زیر ساختارهای اقتصادی این کشورها ویران تاریخ وفرهنگ آنها نابود وکشورهای شان بمرکز جولانگاه های تروریزم مبدل میگردد. این است دستاورد غرب برای کشورهای جهان سوم که حاصل آن مرگ ومیر، فقر، مرض، بیکاری، اعتیاد، بیوطنی وغیره در حالیکه ملیونها نفر را جبراً از وطنشان بیرون وآواره میسازند باز هم بزور ژاندارمری وپولیس موظف آوراه گان را از آمدن بکشورهای شان ممانعت کرده صدها هزار مهاجر عذاب دیده در عرض راه بیسرنوشت رها شده بکام مرگ فرو میروند این است مدعیان حقوق بشر که بنام دفاع از حقوق بشر گلو پاره می‌کنند.

 

 این است میراث جامعه جهانی برهبری ایالات متحده امریکا در افغانستان.

 

در حال حاضر طوریکه گفته می‌شود رهایی طالبان از زندانهای کشور در حقیقت زمینه ساز تجمع وتشکل گروهای جنگ طلب داعش، القاعده و تند روان عربی در یک خط بزرگ جنگ وبازیهای جدید یست که خلای نظامی خارجی را پر نموده در راستای منافع جیو پلتیک، جیو اکانومیک وجیو استراتیژیک خارجی تنها شکل جنگ را تغیر داده افغانستان را به بحران تازه میکشاند.

 

به اینترتیب با حضور داشت جامعه جهانی برهبری امریکا اخیراً روی صحنه سیاسی افغانستان بازی های جدید با سه وریانت قدرت در آستانه نمایش ورویکار شدن است.

 

یکم داکتر عبدالله دوم اشرف غنی وسوم اداره ی موقت. طوریکه گفته می‌شود برهبری کرزی و یا شخص دیگری از احتمال بدور نیست.

 

درین صورت باز هم کشمکش ها بر سر قدرت ادامه خواهد داشت بنا بر آن هر ضلع مطرح در قدرت سیاسی در واقع با دوضلع دیگر حتی درجنگ با همدیگربدور یک استراتیژی واحد خارجی میچرخند.

 

همچنان بفرض محال اگر نظریه ی تقسیم کشور به زونها و یا حکومات فدرالی مطرح شود با ز هم با موجودیت گروه های جنگی غیر قابل کنترول مشکل جنگ حل نخواهد شد زیرا امریکا این را خوب میداند که نیرو های جنگ نیابتی در خطوط احتمالی تجزیه افغانستان هم آرام نخواهند نشست بلکه هرکدام ازین گروه ها خود را وارث کل مملکت دانسته جنگ را ادامه میدهند.

 

در چنین شرایط وای بحال کسانیکه بخاطر کسب قدرت خود را پیشوای خیالی این گروه وآن قوم جازده خاک آبایی را تجزیه وجوانان وطن را به کشتن میر سانند. همه میداند که با روبرو شدن دو گروه تمامیت خواه وقدرت طلب بازی‌های جدید در میادین جنگ سر از نو شروع می‌شود در آنصورت فرزند هیچ قدرتمند ی کشته نخواهد شد الی بچه ی غریب.

 

بنا بر آن در افغانستان جنگ وقتی مهار می‌شود که مردم آگاه وبیدار ومسولیت پذیر این کشور در یک صف مقدس متحد ویک پارچه در سنگر واحد ضد جنگ بخاطر صلح ودموکراسی وامنیت کشور گامهای مشترک برداشته که در قدم اول این رسالت تاریخی داد خواهان ودگر اندیشان کشور است تا بدور هم بسیج گردند.

 

 با عرض حرمت