سیاست‌های خصمانه و دو پهلوی پاکستان بزرگ‌ترین ضربه به ارزش‌های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی ما وارد کرد، نظامی گران پاکستان با چنان مهارت عمل کردند که افغانستان در نیم قرن جنگ نیابتی سوخت و ویران شد.

پس از قیام‌های گروه‌های اخوانی‌ها در پنجشیر و مشرقی افغانستان (۱۳۵۴) علیه حاکمیت محمد داوود که شکست خوردند و فراری به پاکستان شدند، پاکستان اولین لانه‌های استخباراتی علیه منافع افغانستان را آغاز نمود و با حضور قشون سرخ در افغانستان شعار جهاد برای دفاع از اسلام را به هدایت استخبارات امریکا آغاز و پروژه جنگ سرد امریکا علیه اتحاد شوروی وقت را چنان رهبری و مدیریت کرد که تا امروز درد آن را هر یک ما احساس می‌کنیم.

پاکستان با ایجاد گروه هفت‌گانه در پاکستان از احساسات دینی و مذهبی مردم ما استفاده وسیع کرد، در آغاز دستگاه‌های تبلیغاتی آنان مردم را تشویق کردند که دین و مذهب تان در خطر است پس باید علیه کمونیست‌ها هدف شان حاکمیت دموکراتیک خلق بود اقدام به جنگ کنید تا آزاد شوید تا دینتان از خطر بی‌دین‌ها نجات یابد.

به یاد دارم که در سال‌های ۱۳۵۸ و ۱۳۵۹ مردم با تمام مشکلات اقتصادی و امنیتی که داشتند اما چون زیر تأثیر تبلیغات دروغین دستگاه‌های دروغین غرب قرار گرفته بودند دسته دسته افغانستان را ترک و راهی پاکستان می‌شدند از آن جمله خوشبخت‌های شان روانه امریکا و اروپا شدند و بدبخت‌های شان در پاکستان باقی ماندند که رقم شان به میلیون‌ها می‌رسید.

پاکستان به‌خوبی می‌دانست که جهاد افغانستان پروژه غرب و امریکا است اما هیچ گاهی نخواست حقیقت‌ها را برای مردم پاکستان و افغانستان بگوید بر عکس با به دست آوردن میلیاردها دالر جنگ نیابتی را در داخل افغانستان مدیریت کردند و با استفاده از پول‌های به دست آمده که بنام کمک به جهادیان و مهاجران بود کوشش کردند سرزمین خویش را آباد نمایند که چنین هم شد.

پاکستان از جهاد افغانستان چه منفعت‌ها را به دست آورد؟

•       افغانستان را ویران کرد، ارزش‌های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی این کشور را چنان خراب ساخت تا این سرزمین (افغانستان) محتاج پاکستان باقی بماند.

•       پول کمک شده به گویا جهاد افغانستان را بیشتر به امور امنیتی و اقتصادی خویش اختصاص داد، پشاور و شهرهای دیگر را آباد کرد، بزرگ‌ترین نیروی نظامی را تشکیل و صاحب بم اتم شد.

•       میلیون‌ها شهروند افغانستان را در کمپ‌ها که حد اقل زنده گی انسانی را نداشت جای داد اما از نیروی فکری و جسمانی مهاجران برای آبادی کشور خود استفاده کرد. صدها هزار آنان در جنگ کشته و معیوب شدند.

•       گروه‌های تروریستی را بر پایه نیروی انسانی مهاجران افغانستان ایجاد و آنان را به خاطر تحقق منافع استراتژیک پاکستان در جنگ (جهاد) افغانستان فرستاد.

•       افراطیت و تندروی را توسط گروه‌های اجیر خویش وارد افغانستان ساخت که زمینه شد برای از هم پاشیدن وحدت اقوام و زبان‌های افغانستان

اما ما چه به دست آوردیم؟

•       در نیم قرن جنگ سوختیم، ویران شدیم و افزار دست بیگانه گان از آن جمله پاکستان قرار گرفتیم

•       فکر و نیروی انسانی را از دست دادیم، میلیون‌های انسان میهن ما آواره و محتاج کشورهای مختلف از آن جمله پاکستان قرار گرفتند

•       هر تغییر سیاسی که دست پاکستان در آن شریک بود، افغانستان را بیشتر به‌سوی تاریکی و بنیاد گرایی کشاند تا اینکه پس از تجربه تلخ گروه‌های جهادی سال‌های پس از ۱۹۹۲، امروز در زیر سلطه گروهی قرار داریم که به هیچ ارزش حقوق انسانی باور ندارند و چنان سیاست می‌کنند که آینده آن نهادینه شدن فکری است در جهت افراطگرایی و بنیادگرایی.

پس از نیم قرن جنگ‌ باز هم پاکستان چه می‌خواهد؟

پاسخ روشن است، ادامه همان استراتژی زشت و غیرانسانی پاکستان نسبت به افغانستان

اما در روزهای اخیر ما شاهد خشونت پاکستان علیه مهاجران افغانستان در خاک پاکستان هستیم، این کشور آنانی را که برای جهاد و آزادی افغانستان تشویق به فرار میهنشان کرده بود دو باره به افغانستان می‌فرستند و آن‌هم در وضعیت بسیار بد که خلاف تمام نورم‌های جهانی و انسانی است.

معلوم می‌شود که باز هم زیر کاسه نیم کاسه‌ی وجود دارد، به فکر من چند دلیل برای اخراج اجباری پناهنده گان افغانستان از خاک پاکستان وجود دارد؛

۱- ممکن در توافق نامه دوحه چنین درج شده باشد که پاکستان پس از به قدرت رسیدن طالبان مهاجران را اخراج و گویا به جهان نشان دهند که افغانستان دگر خطر برای شهروندانش نیست و حاکمیت طالبان توانمندی اداره این کشور را دارد.

می‌توان گفت که اخراج پناهنده گان از پاکستان در توافق با گروه طالبان طرح و عملی می‌گردد چون طالبان زاده و پرورش یافته استخبارات پاکستان اند و امروز هم این گروه را نمی‌توان مستقل از استخبارات پاکستان خواند.

۲- پاکستان در وضعیت بسیار بد اقتصادی قرار دارد و به این ترتیب اخراج مهاجران افغانستان را بهانه قرار می‌دهند تا پول بیشتر از جامعه جهانی و ملل متحد به دست آورند تا باز هم بیشترین پول را برای رفع بحران اقتصادی خویش مصرف و‌ یک مقدار ناچیز آن را برای پناهنده گان افغانستان مصرف و دهن پاکستانی‌ها برای مدت کوتاه دو باره بسته شود.

۳- در کنار خراج مهاجران افغانستان کوشش می‌کنند تا افراد وابسته به گروه‌های تروریستی را وارد افغانستان سازند تا در آینده دردسر برای مناطق شمال افغانستان و جمهوریت‌های آسیای میانه شوند.

اما حقیقت این است که پاکستان و رهبران گروه‌های جهادی به شمول غرب و امریکا مقصر وضعیت بد مهاجران افغانستان در پاکستان و ادامه آینده بد زنده گی شان می‌باشند.

در کنار آن متأسفانه افغانستان فاقد رژیم قانونمند، پاسخگو و مشروع می‌باشد که خود زمینه می‌شود برای بی‌توجهی جهان و منطقه نسبت به امروز و آینده این کشور و میدان را باز می‌گذارند تا پاکستان به اعمال شوم و غیرانسانی خود ادامه داده و مردم ما در نبود امنیت فر یکی و روانی بسر ببرند.

بر ما است تا بیدار و هوشیار شویم!

 

صمد کارمند

 

چهارم نوامبر ۲۰۲۳