حقیقت، شیرین نظیری زنِ مبارزه که در نبرد و مقاومت پولادی و آبدیده شد

شناسنامه «بیوگرافی» شیرین نظیری به مناسبت هشتم مارچ ۲۰۱۷

 

شیرین نظیری نویسنده، پژوهشگر و فعال حقوق زنان، يکی از فعال‌ترین شخصیت فرهيخته و پیش گام نهضت زنان در کشور است. او سراسر زندگی خویش را وقف خدمت به مردم درد کشیده، به‌ویژه زنان ستمديده افغانستان نموده است.

 شیرین نظیری از همان اوان نوجوانی نظر به علاقه‌مندی که به میهن و هم میهنانش داشت به فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی به‌ویژه در راستای حقوق زنان پرداخت و سرنوشت خود را با سرنوشت ملیون ها زن ستمدیده کشور گره زد و تا این دم به تعهد خود وفادار ماند. او در تحت هر شرایط در بهترين و سخت‌ترین دوران زنده‌گی در قبال روشنگري زنان لحظه‌ای فرو گذاشت نكرده و با موفقيت و اعتماد گام‌های متين و استوار برداشته است.

 شیرین نظیری همه دوره‌های مکتب را به رتبه بالا «اول نمره» موفقانه به پایان رساند. افتخارات زیادی را از جانب اداره مکتب وهم مدیریت معارف آن زمان استان کندز کسب نمود. شیرین نظیری در سال ۱۹۸۲ ترسایی روانه‌ی دانشکده اقتصاد شد، بخش منجمنت و اداره را پیگیری نمود.

 در سال ۱۹۸۶ ترسایی دروس دانشکده را به پایان رساند و برای تحصیلات مافوق لیسانس «ماستری»، شامل انستیتوت علوم اجتماعی، دانشکده روابط اقتصاد بین‌المللی گردید. در سال ۱۹۸۹ پایان نامه خود را نوشت و از آن دفاع کرد.

 شیرین نظیری افزون بر استعداد و ذکاوتِ که داشت در تمام دوره‌های تحصیلی دانش آموز ممتاز، مبتکر، مهربان، با جدیت و باپشتکار، شایسته و راست‌کار در میان هم صنفی‌هایش بود و با همه همصنفان خود اخلاق نیکو و رویه دوستانه داشت، به همه احترام می‌گذاشت و احترام همه را نسبت به خود کسب نموده بود.

 او از اوانِ نوجوانی وضعیت رقت بارزند گی زنان سرزمینش را، با پوست و استخوان خود درک و حس کرد، زیرا او همیشه در پیرامون خود ناسازگاری‌های زیادی را مشاهده می‌نمود و شاهد مردان دو زن و سه زن بود. بدل دادن و ازدواج‌های تحت سن دختران، دختر فروشی و ازدواج‌های «اجباری» به اموری یومیه مردم تهیدست مبدل شده بود. این هوا و این فضا شیرین نظیری راسخت متأثر ساخت و بنا بر همین دلایل او خودجوش در تازه‌ترین دوره زنده‌گی و شباب خود، یک تنه مصمم شد که کاری ثمربخشی را که ولو هرچه کوچک هم باشد برای نابودی این سنن دیرینه و نابود کننده نیم پیکر جامعه «زنان» روی دست گیرد.

 او از صنف هشتم، جراید دیواری مکتب خود را تحت عنوان طلوع آماده می‌ساخت و در آن راجع به دانش آموزان ممتاز، بانوان آوازخوان و زنان پیشتاز جامعه خود می‌نوشت. همچنین در دوره دبیرستان با اشتراك فعال خود در برنامه‌های فرهنگى و هنرى نقش به سزای داشت.

 شیرین نظیری در جریان کار خود برای تنویر زنان افغانستان سخت سعی و تلاش نمود و در برخی موارد ضروری، حتا کودک نوزاد خود را به نزد مادرش در خانه می‌گذاشت و خود به دیدار زنان در آستان‌های کشور سفر می‌کرد. او، بارها و بارها در سرتاسر افغانستان،«به‌ویژه در شهرها، روستاها و خانه‌های شخصی بانوان» سفر کرد. در کنار تنور و دیگدان زنان، دستگاه قالین و گلیم نشست و در مکاتب و ادارات، بیمارستان‌ها و زندان‌های زنان رفت و از نزدیک جویاي مشکلات شان شد.

 مشکلات و خواسته‌های زنان را شنید و تا حد ممکن رسیده‌گی نمود. البته رفتن به آستان‌ها /ولایات کشور آن‌هم در وضعیت جنگی، کاری ساده و بی‌دردی سر در آن زمان نبود و پیوسته فعالین حقوق زن در چنین وضع جنگی با تهدید مرگ بار از سوي گروه‌های عقب گرا و ضد نهضت زن مواجه بودند و در هر قدم، مرگ آن‌ها را تهدید می‌کرد.

 شیرین نظیری جلسات، سیمینارها و صحبت‌های بی‌شماری را در بین اقشار مختلف زنان در مرکز و آستان‌های/ولایات کشور دایر نموده و زنان را تشویق به شرکت در امور اجتماعی، اقتصادی و برابری جنسیتی، تأمین حفظ‌الصحه، بهبود شرایط زنده‌گی، جلوگیری از باردارشدن‌های پی‌درپی، ازدواج‌های اجباری و پیش از وقت و مهم‌تر از همه دختران را تشویق به شامل شدن در مکاتب وزنان را به کورس‌های سواد آموزی می‌نمود. «در سر لوحه‌ی اهدافش ریشه کن شدن بی‌سوادی در میان هم میهنانش به‌ویژه در میان زنان کشورش قرار داشت.»

 درنتیجه رهنمودها، نشر پوسترها، اوراق تبلیغاتی، گروه‌های تبلیغاتی، تنظیم گفت و شنید های رادیویی و تلاش و پشتکار پیگیر شیرین نظیری هزاران زن و دختر در سراسر کشور به مکاتب مختلف و کورس‌های سواد آموزی رو آوردند و از نعمت سواد بهره‌مند گردیدند و دوشیزه‌گان جوان این کورس‌ها به درس خود ادامه داده و از مسیر این کورس‌ها به مکاتب شبانه و مکتب بزرگ‌سالان معرفی شدند. آموزگاران این کو رس‌ها اعضای سازمان دموکراتیک زنان افغانستان بودند و افتخاری و داوطلبانه این کورس‌ها را تدریس می‌نمودند.

 شیرین نظیری در شماری از کنفرانس‌ها، سمپوزيم‌ها و سمینارهای ملي و بین‌المللی شرکت نموده و خودش هم در سیمینارها و کنفرانس‌ها سهم فعال گرفته است.

 بانو نظیری در نخستین گام‌های خود در غربت با یک گروهی از زنان در آلمان یکجا شدند و شورای را تحت عنوان «شورای زنان مهاجر افغانستان» تشکل دادند. به‌زودی شماری زیادی از زنان بااحساس کشور با آن‌ها پیوستند.

 شورای زنان افغانستان مقیم آلمان به مناسبت اعدام یک زن در استدیوم کابل به‌وسیله بنیادگرایان زن ستیز طالب و دیگر روزهای ملی و بین‌المللی، گردهمایی‌ها و راه پیمایی های خیابانی را در آلمان راه اندازی نمودند و شماری زیادی از زنان افغان در آن اشتراک نموده بودند.

 او نزدیک به یک دهه درین شورا کارکرد. تا مهاجرت دومش فرا رسید؛ اما از شانس بد در شهری که تازه به زنده‌گی آغاز کرد. تنها یک خانواده‌ی افغانستانی را با خود داشت. ناچار شد شیوه جدیدی کار را جستجو کند. او سایتی را تحت عنوان «آوای زنان افغانستان» برای زنان ایجاد کرد و از این مسیر سخت تلاش کرد. تا همه روزه تازه‌ترین گزارش‌ها را در باره زنان افغانستان وجهان با مطالب جالب، گفت و شنیدها، سروده‌ها، مقاله‌ها، شناسنامه‌ها، ویدیوها، عکس‌های مستند، اعلامیه‌ها و ده‌ها رویداد ورزشی، ادبی و فرهنگی را، در اختیار زنان افغانستان و زنان هم زبان خود قرار دهد.

 باافتخار باید گفت که درون مایه این برگه‌ها منبع غنی برای رادیوهای زنان و بخش‌های ویژه زنان در روزنامه‌ها، مونوگراف ها، دیپلوم ها و پروژه‌های کاری برای دختران جوانان گردیده است. همچنین شیرین نظیری همه روزه از مسیر رخُنما و تلفون «وایبر و سکایپ» با زنان و جوانان داخل مرز تماس مستقیم داشته، به مشکلات آن‌ها گوش فرا داده و مشوره های لازم ارایه می‌دارد. حتا ازین مسیر آن‌ها را به مراجع زیربط مانند کمسیون حقوق بشر و نهادهای حقوقی زنان معرفی می‌دارد. همچنین دختران را در نوشتن مونوگراف ها، پروژه‌ها و دیپلوم های مشخص درباره زنان افغانستان و جهان مساعدت می‌نماید. افزون با آن با برخی از رادیوهای محلی و صفحات اختصاصی ویژه زنان هم همکاری دارد. همچنین آن عده زنان که در اروپا و امریکا افسرده‌گی دارند.

 از مسیر تلفون با ایشان صحبت نموده و آن‌ها را آماده به مبارزه با افسرده‌گی می‌نماید.

 شیرین نظیری در سال‌های پناهنده‌گی‌اش در آلمان و امریکا، هم از روشنگری زنان از مسیر نوشتن ده‌ها مقاله در حوزه زنان، داستان‌ها، شناسنامه‌های زنان افغانستان وجهان، گفت و شنود با زنان سرشناس افغانستان، اعلامیه‌ها و پیام‌ها، به کار مثمرِ خود ادامه داده و هیچ گاه در مبارزه با ناملایمات وبی عدالتی خود را خسته و درمانده احساس نکرده است. همه نوشته‌هایش در مجلات و سایت‌های انترنتی درون مرزی و بیرون اقبال چاپ یافته‌اند.

 شیرین نظیری همزمان با پیشبرد تحصیل، دو سال مسؤولیت بخش‌های تشکیلاتی نواحی دوم و دهم شهر کابل س.د.ز.ا. و بیش از ۶ سال مسؤولیت شعبه آموزش سیاسی و توده‌ی شورای مرکزی سازمان دموکراتیک زنان افغانستان را به عهده داشت. پس از پلینوم هژدهم کمیته مرکزی ح.د.خ.ا، او سازمان دموکراتیک زنان افغانستان را ترک کرد و سپس مدت چهار سال به سمت استاد و معاون انستیتوت کادرهای جوان کمیته مرکزی س.د.ج.ا. ایفای وظیفه نمود. به ادامه آن در سال‌های ۱۳۶۹ و ۱۳۷۰ خورشیدی مدت یکسال وچند ماه به سمت کارشناس دردفتراحزاب سیاسی و سازمانهای اجتماعی ریاست جمهوری «زمان دوکتورنجیب الله» کارکرد. این باربه نسبت پروبلم سیاسی و زبانی از ریاست جمهوری سبک دوش و خانه نشین شد.

 شیرین نظیری هرگز در بند مقام، رهبری و یا افتخارات نبود. هدفش فقط توازن جنسیت، آرامی هم میهنان و آبادانی کشورش بود. با آن‌هم نظر به لزوم دید مقام‌ها یک نشان افتخار، دو مدال صداقت، یک مدال فداکاری و شماری از تحسین نامه‌ها و تقدیر نامه‌ها را مستحق شد.

 بانو نظیری با عبدالله دلاور ازدواج نموده و ثمره ازدواج شان یک دختر و دو پسراست. هر سه فرزندشان دارای تحصیلات عالی از کشورهای آلمان، کانادا و امریکا هستند. او از سال ۲۰۰۰ ترسایی بدین سو با همسرش در ایالت فلوریدای امریکا زنده‌گی می‌کند.

 آثار چاپی و غیر چاپی شیرین نظیری:

 ــ «حقوق زنان درگذر تاریخ» چاپ کابل نوروز ۱۳۹۲ خورشیدی.

 ــ «ستاره‌های سرزمین من» چاپ هالند بهار ۱۳۹۴ خورشیدی.

 ــ «گنجینه‌های فرهنگی افغانستان» چاپ کابل دلو ۱۳۸۹ خورشیدی.

 ــ «عجایب هفت‌گانۀ جهان باستان» چاپ کابل- افغانستان تابستان ۱۳۸۹ خورشیدی.

 ــ «عجایب هفت‌گانۀ جهان در سده‌های میانه» چاپ کابل ۱۳۸۹ خورشیدی.

 ــ «عجایب هفت‌گانۀ جهان نو» چاپ کابل تابستان ۱۳۸۹ خورشیدی.

 ــ «زادگاهی زیبای من» (آماده چاپ).

 ــ «رهنمای سفر» (آماده چاپ).

 شیرین نظیری، بهترین، ناب‌ترین دوره زنده‌گی خود را بودن در کشورش و در کنار زنان رنج دیده میهنش می‌داند. از پناهنده شدنش در خارج کشور سخت نادم است و هرگز خود را

 نمی‌بخشد. او همیشه چشمان پر از اشک برای سرزمین و همدیارانش دارد. هر باری که به افغانستان می‌رود. در برگشت مانند ابر بهاری ساعت‌ها در میان هوا پیما می‌گرید. فقط برگشتن‌اش را در کشورش لحظه شماری می‌کند و آرزو دارد که پیش از مردنش، صلح و آرامش را در کشورش شاهد باشد.