برج جدی به‌مثابه مهم‌ترین ماه و نقطه عطفی در تاریخ معاصر کشور ما می‌باشد. به این معنا که یازدهم جدی ۱۳۴۳ مصادف است به تأسیس حزب دموکراتیک خلق افغانستان، ششم جدی ۱۳۵۸ مطابق به‌روز نجات مردم افغانستان از استبداد طاغوتی حفیظ الله امین و بیست و سوم ماه جدی ۱۳۵۸ برابر است بروز تأسیس اداره خدمات و اطلاعات دولتی جمهوری دموکراتیک افغانستان.

سالروزهای گرامی این سه رویداد بزرگ و تاریخی را برای رفقای محترم و کلیه دادخواهان وطن‌دوست کشور تبریک و تهنیت گفته موفقیت آرزو می‌کنم.

تأسیس حزب دموکراتیک خلق افغانستان آغاز فصل نوینی در تاریخ کشور ما بوده و نقش ح د خ ا در گستره انکشاف فکری و جنبش سیاسی دادخواهانه افغانستان نقش اساسی و یک واقعیت انکار ناپذیر می‌باشد. درست نیم قرن و اندی قبل، زمانی که سی و پنج سال از دوران حکومت استبدادی نادر ظاهر می‌گذشت، در افغانستان هنوز مشکل نبود نان خشک حل نشده بود. کشور همچون آرامگاه خاموش برای سکنه نیمه بیدار خود در حالت سکوت قرار داشت. جنبش مشروطیت یگانه جنبش آزادی خواهی و عدالت پسندی قبلاً سر کوب گردیده بود. آزادی خواهان در باستیل‌های دهمزنگ، سرای موتی و سیه چال‌های ارگ همانند مرده‌گان متحرک نفس می‌کشیدند. در کشور عقب نگه‌داشته شده ما جهل، مرض، فقر و استبداد بیداد می‌کرد. در شرایطی که جهانیان پله‌های ترقی و تعالی را طی نموده بودند ولی ملت افغانستان به‌رغم داشتن کشوری دارای خاک زراعتی حاصلخیز، سر شار از منابع طبیعی و مردم بااستعداد و مستعد بکار و تحصیل در همان پله اول یعنی در زیر خط فقر قرار داشتند.

باوجود یک سلسله تغییرات و تحولات مثبت و ناچیز از طرف حکومت، مگر با توجه به اوضاع رقتبار جامعه، مردم افغانستان در میان مرگ وزندگی و در شرایط سختی بسر می‌بردند. در بخش اقتصادی مردمان بعضی از ولایات شمال و شرقی و جنوب غربی کشور از شدت فقر و تنگدستی مجبور بفروش فرزندان خود گردیده بودند. در دهه پنجاه خورشیدی برای بسیاری مردم کشور حتا نان جو آلوده به گیاه تلخ هم میسر نبود. کار امور زراعتی به شکل سنتی و با همان وسایل ابتدایی گاو و آهن جریان داشت. کسب گران و دهاقین توسط فیودالان بی‌رحم تحت استثمار شدید قرار داشتند ظلم ژاندارمری، فساد اداری، رشوت و اختلاس سراپای دولت را فراگرفته بود.

بهره کشی انسان توسط انسان عرصه‌های زندگی را برای طبقات مظلوم و محروم کشور غیرقابل تحمل کرده بود که بلااثر آن توده‌های مردم روز بروز خانه و کاشانه خود را ترک نموده راه مهاجرت را در پیش گرفته و به صفوف فقیران مسکینان و برده‌گان می‌پیوستند. شکاف بین طبقات بالایی و نادار از حد گذشته بود. در بخش صحت عامه برای مریضان علاج و درمانگری به‌تناسب نفوس کشور وجود نداشت. تمام مریضی‌های مردم بی‌بضاعت با استفاده از گیاهان، طب سنتی و به اخذ طومار و تعویذ، پف و چف حواله می‌شد. به‌قرار احصائیه همان سال‌ها در حد اوسط برای هر یک‌صد هزار نفر یک شفاخانه و دو کلنیک که تعداد داکتر های معالج آن به شمار انگشتان یک دست نمی‌رسید. در بخش معارف و فرهنگ رژیم شاهی استبدادی چشم وطن را از دیده‌بان تمدن و فرهنگ جهان پیشرفته مستور و عقب نگه‌داشته بود. طبق احصائیه در اکثر ولایات کشور برای هر یک‌صد هزار نفر یک باب مکتب لیسه دو باب متوسطه یا ابتداییه و دهاتی وجود داشت از اخبار و مطبوعات در بسیاری ولایات خبری نبود و از لحاظ سیاسی افغانستان را منزوی، سربسته و دور از انظار جهانیان قرار داده بودند. مردم از لحاظ اجتماعی به فرقه‌های مذهبی، قومی، سمتی و زبانی تقسیم گردیده و سیاست تفرقه انداز و حکومت کن حکمفرما بود و افغانستان بیک کشور متروک در حالت انزوا و دور از روابط عادی اقتصادی و سیاسی جهانی قرار داشت و هرچه از تولیدات داخلی بدست می‌آمد خوراک اعلیحضرتان والا حضرتان، شیخ و شاه و مشایخ، خانقاه، میر و ملک، ارباب و ملأ، خان و ملاکین و هزاران مفتخوار دیگر می‌گردید.

با این صورت در جریان رشد مناسبات تولیدی سرمایه‌داری مبارزه اجتماعی میان طبقات استثمار گر و استثمار شونده اوج می‌گرفت. تضادهای درون جامعه پیوسته تشدید می‌شد بقول محترم دستگیر پنجشیری، مبارزه اقتصادی طبقه کارگر و تمام زحمتکشان با مبارزه سیاسی آنان تلفیق می‌یافت. سازماندهی اجتماعی به خاطر تحولات اجتماعی و نیل به اهداف سیاسی آغاز می‌گردد سازماندهی تشکیل احزاب سیاسی از جمله عالی‌ترین شکل سازماندهی طبقه کارگر و تمام زحمتکشان به وجود می‌آید.

در چنین اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و شرایط ملی و بین‌المللی وارثان و ادامه دهندگان سنن مبارزات دموکراتیک و ملی مشروطه خواهان و جوانان و روشنفکران احزاب و سازمان‌های سیاسی ویش زلمیان ندای خلق، جمعیت وطن و دیگر حلقات سیاسی چپ مترقی درفش مبارزه ملی و دموکراتیک زحمتکشان را برای نخستین بار به تاریخ ۱۸ سنبله ۱۳۴۲ خورشیدی بنام کمیته تدارک بر افراشته بودند؛ که بنام کمیته سرپرست نامیده می‌شد. کمیته تدارک کنگره مؤسس ح د خ ا برای نخستین بار در جمال مینه کابل در منزل کرایی زنده یاد ببرک کارمل دایر گردید. و یک سال پس از آن از میان حلقات سیاسی زمینه‌های تدارک کنگره مؤسس به‌تدریج فراهم شد و نخستین کنگره جمعیت دموکراتیک خلق افغانستان به ساعت دوی بعد از ظهر ۱۱ جدی ۱۳۴۳ خورشیدی در شهر کابل تدویر یافت. نور محمد ترکی به دلیل سن بیشتر و رسوم پسندیده، به حیث منشی اول حزب و ببرک کارمل به صفت منشی دوم یا معاون حزب انتخاب گردید.

 تأسیس ح د خ ا چون ستاره‌ی در آسمان سیاسی افغانستان تابیدن گرفت. اصول کلی مرامی حزب که در جراید خلق و پرچم نشر شد عبارت بود از دفاع از استقلال تمامیت ارضی حاکمیت ملی کشور تمرکز قوای دولتی در دست مردم و حکومت دموکراسی ملی، تأمین حقوق و آزادی‌های مردم و اقشار زحمتکش، انکشاف اقتصادی راه رشد غیر سرمایه‌داری و تقویه سکتور دولتی، دفاع از حق خود ارادیت مردم پشتون و بلوچ تعقیب سیاست خارجی مستقلانه و صلح‌جویانه، دفاع از صلح جهانی بی‌طرفی مثبت و فعال.

همچنان اصول اساسی و اساسنامه حزب را عضویت داوطلبانه کارگران دهقانان سایر زحمتکشان و روشنفکران وطن‌پرست و ترقی خواه باروحیه سنترالیزم و دموکراسی وفادار به اصول انترناسیونالیزم پرولتری تشکیل می‌داد. پس از تأسیس حزب دیری نگذشته بود که حفیظ الله امین همچون مار سیاه از آستین حزب سر برون کرد و انشعاب را بر حزب تحمیل نمود ولی نتوانست که جریان مبارزه را متوقف سازد تا آنکه پس از ده سال جدایی حزب در سال ۱۳۵۶ با (فشار) در واقع (به وحدت میکانیکی) نایل گردید که با رویداد ثور ۱۳۵۷ منجر به تحولات سیاسی گردید.

ولی امین بار دیگر مسؤولیت شکستن وحدت حزب را بدوش گرفت در گام نخست، رهبران حزبی پرچمداران صدیق کشور را به ترک وطن مجبور ساخت و هزاران سر سپرده حزب را راهی زندان‌ها نموده و سر به نیست کرد امین به این بسنده نکرد و چندی بعد نور محمد ترکی رهبر خود را نیز به قتل رساند. هرچند ح د خ ا با صدور فرمان‌ها سودمند به نفع مردم گام برداشته بود ولی حفیظ اله امین نا امین حزب را با مردم مواجهه ساخت و برخی از مردم را بنام اشرار زندانی و برخی دیگری را سرکوب نمود تا مردم سیل مهاجرت را به‌سوی پاکستان و ایران به وجود آوردند. ژاندارمری پاکستان و رژیم ملایی ایران که چنین روزی را از خدا خواسته و برای تجاوزات شان منتظر بهانه بودند، با سرباز گیری از میان مهاجرین بساختن تنظیم‌های جهادی در مشهد و پشاور پرداخته و به همراهی خرابکاران عرب و عجم کشور ما را مورد تجاوز و تخریب قرار دادند. چنانچه پل‌ها، مکاتب، تأسیسات عام‌المنفعه، دستگاه‌های برق، فابریکات، دستگاه‌های صنعتی وزیر ساختارهای اقتصادی را به‌کلی منهدم و نابود کردند. آن‌قدر وطن را به میل بیگانه تخریب کردند که هیچ مخالفی با وطن خود در تمام دنیا چنین نکرده بود.

در چنین حال و هوا دولت نور محمد ترکی مجبور بود تا از اتحاد شوروی تقاضای کمک نظامی کند که به‌موجب آن قوای محدود نظامی اتحاد شوروی بنا بدر خواست دولت نور محمد ترکی حتا قبل از ماه جدی وارد خاک افغانستان گردید ه بود که تا بعدها ادامه داشت؛ اما در داخل کشور حزب و مردم افغانستان که دیگر تحمل حکومت دیکتاتوری امین را نداشتند با رویداد ششم جدی، دولت امین سرنگون گردید.

ششم جدی ۱۳۵۸ روز نجات مردم افغانستان از استبداد رژیم خونتای امین به‌وسیله زنده یاد ببرک کارمل اعلام گردید. با روی کار آمدن تحول ششم جدی از طرف زنده یاد ببرک کارمل منشی عمومی کمیته مرکزی حزب دموکراتیک خلق افغانستان، ریس شورای انقلابی و صدراعظم جمهوری دموکراتیک افغانستان، فرمان عفو عمومی زندانیان صادر گردید که برخی از رهبران جهادی مانند سیاف و دیگران نیز شامل عفو قرار گرفتند. همچنان مراسم فاتحه در رابطه به کشته شدگان زمان امین خون آشام در تمام مساجد و تکایای کشور راه اندازی شد. پس از آن دولت نو بنیاد مردمی مطابق به اهداف مرامی و برنامه عمل خود در عرصه سیاسی: دفاع از استقلال، تمامیت ارضی و حاکمیت ملی کشور را در سر لوحه کار خود قرار داد و به دفاع از حقوق حقه طبقات و اقشار زحمتکش و مشارکت دادن مردم و عموم ملیت‌های ساکن در کشور در بخش‌های سیاسی و مقامات تصمیم‌گیری‌های سرنوشت ساز که برای نخستین بار در تاریخ کشور از ملیت هزاره صدراعظم و از ملیت‌های ازبیک، بلوچ، پشه‌یی، نورستانی و اهل هنود در سطوح وزیر، سفیر، ریس، والی و منشی برگزیده شد. همچنان پایه‌های اساسی دولت با ایجاد جبهه ملی پدر وطن و تأسیس اتحادیه‌ها جرگه‌های قومی و ملیت‌های مختلف کشور برای نخستین بار در تاریخ کشور روی دست گرفته شد ودر عرصه بین‌المللی باروحیه انترناسیونالیزم پرولتری بر پایه احترام متقابل و همبستگی صلح‌آمیز، بی‌طرفی مثبت و فعال ودر ضدیت با استعمار و امپریالیزم و طرفدار صلح و برادری و دوستی با خلق‌های جهان، وظایف و فعالیت‌های مهم سیاسی دولت را تشکیل می‌داد.

در عرصه اجتماعی: دگرگونی‌هایی بسود اکثریت مردم صورت گرفت و دگرسازی‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سیمای جامعه را تغیر داد. چنانچه احیای حقوق و آزادی‌های دموکراتیک زنان، جوانان، و تمام اصناف و کسبه کاران، ایجاد اتحادیه‌ها سازمان‌ها و نهادهای انتفاعی و تشکل اصناف، تطبیق سیاست برابری و برادری ملیت‌های ساکن در کشور، راه اندازی ساخت‌وساز و تأمین خدمات اجتماعی متوازن و عادلانه در شهر و دهات برای رفاه زحمتکشان و ایجاد کوپراتیف ها و کلکتیف‌های انتفاعی، سازمان‌ها و اتحادیه‌های صنفی کارگران زنان جوانان ژورنالیستان و غیره روی دست گرفته شد.

در بخش اقتصادی: مطابق به برنامه‌های اقتصادی ح د خ ا، اصلاحات ارضی و تقسیم عادلانه آب، حمایت دولت از کار گران دهقانان و سایر زحمتکشان، رشد تولیدات و صنایع تجارت و صنعت، تقویت سکتور دولتی، تشویق متشبثین خصوصی، ایجاد کوپراتیف های زراعتی و دهقانی، توزیع مواد ارتزاقی کوپونی رایگان، اعطای قرضه‌ها، انکشاف ساختمان و نوسازی، تشویق مادی و معنوی زحمتکشان کشور، بلند بردن تولیدات صنعتی و کشاورزی، رشد تولیدات مواد خام و غیره کارهای ثمر بخش از اولویت‌های کاری دولت بشمار می‌رفت.

در بخش فرهنگی: گسترش معارف عصری در سرتاسر مملکت، احیای حقوق حقه تمام ملیت‌ها و اعطای حق آموزش به زبان مادری برای نخستین بار در تاریخ کشور، معرفی و اعزام هزاران نفر محصلین دختر و پسر جهت تحصیلات عالی و مسلکی به خارج از کشور، اجباری ساختن تعلیمات دوره ابتداییه و گسترش آموزش سواد در سراسر کشور، توسعه شبکه‌های اطلاعاتی و رسانشی، آزادی بیان، نشر اخبار و مجلات، جراید و روزنامه‌ها، آزادی قلم و مطبوعات و ساختارهای سیاسی مطابق به قوانین نافذه کشور از جمله دستاوردهای فرهنگی می‌باشد.

 در بخش تأمینات صحی: دولت برای صحت و سلامتی مردم ایجاد شبکه‌ها و مؤسسات صحی، شفاخانه‌های عصری و کلینیک‌های مجهز با تخنیک و لوازم پیشرفته، اجرای معالجه رایگان و اکمال پرسونل طبی در سراسر کشور. در مجموع دولت برای تأمین آب ونان، لباس و سر پناه و صحتمندی مردم با تمام قوت تلاش به خرچ داده است ولی دیری نگذشت که تطبیق پروگرام‌های خدمتگزاری بمردم افغانستان، آتش به جان دشمنان سوگند خورده افغانستان شعله‌ور گردید و آنان به خاطر مقاصد شوم خود دست بدست هم داده منافع علیای کشور را آماج حملات دهشت افگنانه خود قرار دادند. چنانچه که گفته آمدیم دشمنان افغانستان بر خلاف همه معیارها، منافع علیای کشور ما را آماج گرفته و تاراج کردند ولی دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان به خاطر دفاع از امنیت، جان و مال مردم، به دفاع از منافع علیای کشور و به خاطر جلوگیری از حملات دهشت افگنانه دشمنان مردم افغانستان تصامیم و تدابیر لازم را اتخاذ نمود که به‌موجب آن

 اداره خدمات و اطلاعات دولتی: به تاریخ ۲۳ جدی ۱۳۵۸ خورشیدی تأسیس گردید. حزب بهترین کادرهای ورزیده رابه ارگان خدمات و اطلاعات دولتی معرفی و موظف ساخت تا فعالیت‌های تخریبکارانه مخالفان دولت را خنثی نموده و از حملات دهشت افگنانه جلوگیری و دسایس ارتجاع پاکستان را از ریشه نابود سازند. اداره خدمات و اطلاعات دولتی به‌مثابه دستیار مطمین ح د خ ا و ارگان رزمی آن در محراب حزب قرار داشت که از طرف زنده یاد داکتر نجیب الله شهید اداره می‌شد. از میان انبوه وظایف، اساسی‌ترین آن را عمدتاً سه موضوع تشکیل می‌داد. اول دفاع از استقلال سیاسی، تمامیت ارضی و حاکمیت ملی کشور، تأمین امنیت دولتی و عموم ملت. دوم رشد آگاهی سیاسی وطن‌پرستانه و خدمت به مردم افغانستان. سوم خنثی ساختن توطیه ها و دسایس شوم ارتجاع داخلی و خارجی و دشمنان سوگند خورده افغانستان. ارگان امنیت دولتی که از شایسته‌ترین کادرهای ورزیده و پاک نهاد ح د خ ا تشکیل گردیده بود با دست پاک قلب گرم و مغز سرد وظایف وطن‌پرستانه خود را انجام می‌داد. ودر شب و روز همچون سربازان فدایی آماده خدمت بود ه اند.

 قابل یادآوری است که در زمان حاکمیت ح د خ ا باآنکه تمام عناصر ارتجاعی و استبدادی در تبانی با ولینعمتان پاکستانی‌شان در یک صف نامقدس علیه دولت و حاکمیت ملی قرار گرفته بودند ولی نتوانسته بودند که یک سانتی متر از خاک کشور را غصب کنند و آخرین خط پوز آن‌ها در جنگ جلال آباد مشخص گردید؛ زیرا کارمندان خاد با عشق به وطن و خدمت به هموطنان عزیز با همکاری مردم شریف کشور، اشخاص جانی و خرابکاران، قاتلین دهشت افگنان، دزدان، قاچاقبران، رشوت خواران اختلاس گران و مفسدین را به پنجه قانون و عدالت الهی می‌سپردند. آنان در تطبیق قانون تحت تأثیر هیچ‌گونه مسایل مادی و معنوی نرفته زیرا لباس آن‌ها جیب نداشت که در بین آن پول بریزند. در اخیر باید گفت که مهم‌ترین دشمنان حزب د خ ا و دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان و کارمندان امنیت دولتی را خصلتاُ آدمکشان حرفه وی، دزدان، اختطافگران، قاچاقچیان مواد مخدر و تخریب کاران ساختارهای زیربنایی کشور تشکیل می‌داد زیرا حزب و دولت دموکراتیک افغانستان آماج هجوم دهشت افگنان و تروریستان اجیر شده از چندین کشور دنیا در یک جنگ غیرعادلانه و نابرابر قرار داشت. با آن‌هم ح د خ ا و دولت جمهوری افغانستان به نیروی اتحاد توانسته بود سال‌ها با دفاع مستقلانه از وطن پاسداری کند.

 در اخیر باید گفت که حقانیت ح د خ ا دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان و ارگان‌های قوای مسلح، از یکسو به معیارها و درجه خدمتگزاری آنان معین می‌شود و از جانبی به میزان دشمنی دشمنان افغانستان با ارگان‌های یاد شده مشخص می‌گردد؛ زیرا دشمنان سوگند خورده افغانستان، اعضای صدیق حزب و دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان را در صدر لیست سیاه شان قرار داده‌اند. پاکستانی‌ها که تا اکنون به تجاوزات خود در حریم کشور ما ادامه می‌دهند همین موضع گیری‌شان خود نشان‌دهنده زبونی و بزدلی ایشان نسبت به ارگان‌های یاد شده می‌باشد؛ که اجیران داخلی آن‌ها با یک سر و هزار زبان بر علیه اصیل‌ترین وطن‌پرستان کشور دست به توطیه و تبلیغ می‌زنند.

اما مردم شریف افغانستان با توجه به تجارب تلخ و شیرین گذشته اکنون دوستان و دشمنان خود را به‌خوبی تشخیص داده روز تا روز طلسم مزورانه و ریا کارانه دشمنان افغانستان را با شور وطن‌پرستی و خردمندانه‌شان شکستانده و دیگر فریب آن‌ها را نخواهند خورد. اکنون وقت آن رسیده است که وطن‌پرستان واقعی کشور در یک خط مقدس به دور هم بسیج گردیده به دفاع از وطن و نجات مردم کشور مبارزه دادخواهانه را تشدید بخشیده. ودر مقابل توطیه و دسایس تجاوز کاران پاکستانی، آدمکشان و دهشت افگنان، به دفاع از منافع علیای مردم، از استقلال، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشور مبارزه خواهند کرد.

بر افراشته باد پرچم حزب د خ ا

جاودان باد خاطره تابناک ششم جدی روز نجات مردم افغانستان

گرامی باد نام و یاد خادمان واقعی مردم افغانستان