حقیقت: محمد ولی: انتخابات شورای ملی و احزاب چپ دموکراتیک

بیش از ربع قرن احزاب ملی، دموکراتیک، چپ و وطن‌پرست بنا بر ناهنجاری‌های سیاسی ناشی از استبداد مذهبی تا شگردهای ترفند آمیز دموکراسی تفنگ سالاری و زور ورزی ناشی از آن کمتر در متن تحرکات سیاسی و پروسه‌های دموکراتیک جا داشته‌اند. عدم همگرایی نیروهای متفرق چپ دموکراتیک و نبود نقاط مشترک تفاهمی در زمینه‌های تشکیلاتی و ساختاری در جریان این زمان عامل مهم ناتوانی در تبارز قدرتمند آن‌ها در سیستم سیاسی کشور بوده است در حالی که طرح‌های برناموی شان از لحاظ استراتژی‌ها چندان از هم دور نیست.

 حالا که کارزار انتخاباتی و شرکت در آن به‌مثابه آزمون تعین کننده وزنه سیاسی آن‌ها در جامعه در پیشرو قرار دارد ایجاب می‌کند تا با حفظ استقلالیت تشکیلاتی و هویت سازمانی در یک جبهه چپ دموکراتیک به خاطر توسل به آرزوی خدمت گذاری به مردم و ایفای نقش ملی و تاریخی در اتخاذ تصامیم سر نوشت ساز برای کشور موقف مشترک را در کارزار انتخاباتی اتخاذ کنند و با یک پلاتفرم واحد پارلمانی که قابل قبول عامه باشد به مبارزات انتخاباتی بپردازند.

 وضعیت کاندیداتوری و پیشبرد انتخابات چگونه خواهد بود؟

 طوری که در مطبوعات گفته می‌شود ۷۰ فیصد وکلای پارلمان موجود خودشان را برای عضویت مجدد کاندید کرده‌اند، قسمت اعظم این‌ها مردمان بد نام هستند که شاید نتوانند دوباره به پارلمان راه یابند. مگر اینکه وضعیت طور دیگر شکل داده شود (مثل سه سال سر پرستی).

 برخی احزاب جهادی بدو نیرنگ کاندیدهای احتمالی‌شان را برای انتخابات پیش کشیده‌اند: یکی زیر نام کاندیدهای مستقل که در واقعیت مستقل نیستند بلکه زیر این پوشش از حمایت تنظیم مربوطه برخوردار می‌باشند.

 عده دیگر فرزندانشان را به میدان انتخابات فرستاده‌اند تا از اتهام نقض حقوق بشر و برخی بگو مگوهای ناشی از اعمال گذشته در امان باشند. هردو کتگوری کاندیدان از امکانات سرشار پولی، سیاسی و حمایت خارجی برخورداراند زیرا غرب با دادن (زر، زور و سلاح) آن‌ها را به قدرت‌های محلی و قسماً سرتاسری مبدل ساخته است که ابن و ولدشان در پروسه دموکراسی میراثی موجود ریزرف های قابل حساب برای مراجع استخباراتی و سیاست سازی غرب هستند و می‌باشند. امریکا با راحتی می‌تواند با آن‌ها در تفاهم بوده بدون کدام دغدغه سیاسی و مزاحمتی آنچه بخواهد به‌وسیله آن‌ها عملی می‌سازد روی این ملحوظ برای رساندن آن‌ها به ارگان‌های انتخابی و انتصابی کار می‌کند و تشکیل اکثریت در پارلمان را همین‌ها تمثیل خواهند کرد.

 با تأسف برخی کاندیدان فاقد وزنه لازم سیاسی و اجتماعی پناه به شعارهای قومی و سمتی برده با تشدید این تضادها می‌خواهند آرای مردم محلشان را بدست آورند.

 اما کاندیدان مربوط به سازمان‌های سیاسی تحول طلب، چپ و دموکراتیک و عده‌ای از شخصیت‌های مستقل از چنین ظرفیت‌ها و امکانات محروم‌اند نه تنها محروم بلکه با شیوه‌های ظریفانه و نامرئی سبوتاژ هم خواند شد. این‌ها با دست خالی از لحاظ پولی و با مصارف اندک به کارزار انتخاباتی سهیم می‌شوند و به یک امید به تعقل مردم که اگر خوب را از بد و نیک را از زشت تفریق کرده بتوانند و دست حمایت را به نفع خوب و نیک بالا کنند وارد رقابت انتخاباتی می‌گردند. بهتر است این‌ها روی دو اصل در یک مسیر مشترک مبارزه انتخاباتی حرکت کنند:

 ۱- با شعار واحد و برنامه مشترک انتخاباتی.

 ۲- جلو گیری از تعدد کاندیدان تا آرای شان تقسیم نشده باعث ناکامی‌شان نگردد.

 مردم و عده زیادی از وابستگان چپ دیروز از عدم تفاهم مشترک و عمل مشترک چکیده‌های چپ سر خورده و مأیوس‌اند بارها شنیده شده است که برخی از اعضای دیروز حزب گفته‌اند با این تعدد تشکیلاتی - سیاسی چیزی درست نخواهد شد و مردم نیز از روی همین ناهماهنگی چشم امیدشان را دور نگه‌داشته‌اند.

 اگر موقف‌های مشترک میان چپ دموکراتیک در همین پروسه به میان آید یقیناً مورد توجه بیشتر قرار خواهند گرفت و آرای بیشتر را از خود خواهند کرد.

 به نظر من مکانیسم تشریک کننده مساعی انتخاباتی در وجود یک ستاد مرکزی مشترک تمام احزاب چپ و دموکراتیک و برخی کاندیدهای مستقل می‌تواند شکل داده شود.

 مسئولین باصلاحیت هیأت های رهبری احزاب در یک شورای تفاهمی موقت انتخاباتی شرکت کنند که این شورا حیثیت همان ستاد را می‌تواند داشته باشد

 بزرگان این شورا در تفاهم باهم وضعیت انتخاباتی ولایات و شهر کابل را مراقبت داشته برای تقویت نقاط ضعیف کار تصمیم مشترک گرفته به ستادهای مشابه در ولایات هدایت دهند.

 یک‌بار وضع انفرادی هر کاندید را مورد بررسی قرار دهد که کی‌ها در کدام وضعیت خوب در مقابل رقبای شان قرار ندارند و وی را به قناعت برسانند تا از کاندیدی‌اش به نفع کاندیدی که احتمال برد بیشتر دارد بگذرد زیرا تقسیم آرا میان چند کاندید زمینه برد رقبای انتخاباتی را سهل‌تر می‌سازد.

 کاندیدان در کامپین های انتخاباتی علاوه ازین که مشی حزب مربوطه را ملاک کارزار انتخاباتی قرار می‌دهند باید اتکای بیشتر بر تدابیر و فیصله‌های مشترک صف واحد چپ دموکراتیک برای انتخابات داشته باشند تا مردم بداند که این‌ها به حیث یک قوت دارای تفاهم وارد پارلمان می‌شوند و با مشی واحد پارلمانی می‌توانند اثر گذار خوب در اتخاذ تصامیم پارلمانی باشند. این نمایش سیاسی قدرت که ناشی از همبستگی کاندیدان چپ می‌باشد زنده کننده امیدهای همه تحول طلبان و ترقی پسندان شده اعتماد بیشتر مردم را جلب خواهد کرد.

 اتحاد و ائتلاف‌های انتخاباتی جز پروسه‌های دموکراسی است ودر تمام دنیا معمول می‌باشد. اتحاد چپ دموکراتیک برای رساندن عده‌ای از نخبگان به پارلمان تأثیر بزرگ سیاسی بر سر نوشت آینده خودشان و مردم بجا می‌گذارد.

 باید تأکید بر آن صورت گیرد که در وضع موجود امکانات موفقیت تعداد کثیر کاندیدان ممکن نخواهد بود اگر چپ دموکراتیک بتواند با یک عدد نه وسیع‌تر بلکه کاراتر در انتخابات شرکت و به پارلمان راه یابد چنانچه در گذشته‌ها هم معمول بوده است می‌توانند نقش مؤثر بر فضای کاری پارلمان داشته باشند و به حیث یک وزنه قابل حساب نه تنها در داخل بلکه برای جلب توجه جهانیان و پارلمان‌های سائر کشورها نیز از حقیقت وجودی‌شان پیام بدهند. ازین جهت به مصلحت عمومی چپ دموکراتیک بالاتر از علاقه‌مندی‌های شخصی رجحان داده شود تا یک پهنه وسیع‌تر در فضای آینده کشور برای فعالیت گسترده حقانیت راه مردم و منافع مردم باز گردد.