«قسمت اول»

 شّر وضرری که ازآن میتوان خَیر استنتاج کرد و جوب حفظ و بایسته های پسا کرونا

 ***

 بد ترین آفت روی زمین(کرونا) را می توان ایجاد گر بهترین تجربه وعبرت برای زدودن و ترک بسا عادات ناپسند جامعه محاسبه کرد که تداوم و پایبندی به آن اصلاح سالم همان تیپ نا رسائی را درقبال دارد.

 عناوین فوق بامُحتوای بسیارعمیق ومُبرم که بادرنظرداشت وضع جامعه و ضرورتیکه افراد جامعه احساس می کنند ایجاب توضیح و تفسیر زیاد دارد ولی برای جلوگیری از تطویل کلام ناگزیربطور بسیارمؤجزومختصردربعضی موارد حساس واساسی روابط ذات البینی افرادجامعه که برعادات ناجایز و ناپسند تبدیل شده است تماس میگیرم وبطورمستقیم وغیر مستقیم راه حل آنها را جستجو و تذکر می دهیم من درین راستا خواهان همکاری قلم بدستان،  دانشمندان وهمه عزیزان و دوستان خویش هستم. 

 پیدایش وشیوع آفت کرونا در جوامع بشری اثرات بسیارمخرب و جدّی بوجود آورد ولی در پهلوی آن  قیوداتِ مرتبط به کرونا بطور مشهود وعملی در بسا از جوامع و کشور ها باعث سنت شکنی های منفی وغیر ضروری که مُنافی عادات ناپسند جامعه بوده است قوام گرفته و درراستای منافع عمومی جامعه به پیش می رود که مداومت و پایداری برآن می تواند زمینهٔ مساعد برای ترک این بدعت ها وعادات بی پایه و بی ریشه گردد :

 ضرروخطرکرونا ثابت ومشهود است:

  همانطوریکه همه شاهد و ناظریم: کرونا و حالت شیوع خطرناک آن توأم با ضرر ثابت و مشهودیکه قتل و نابودی مردم را بطور وسیع در قبال داشت و این بلا و آفت طبیعی رو به افزایش و سوختن جامعه بود و هست  ناگزیر مراجع مسئول تجمع غیر ضروری مردم را ممنوع قرار داده و شرایط قرنطینه را وضع واین تجمعات و قرنطینه بطور گسترده تحت نظارت و پیگری قرار گرفت:

 اصل هدف و منظور درین راستا ممنوعیت تجمع مردم بمنظورخطر کرونا و شیوع این آفت طبیعی و جهان سوزطرح و عملی شد که ضررهای گوناگون آن برای مردم در ساحات مختلف قابل درک و مشهود بود و است ولی در زاویه های دیگری ازین قرنطینه و تجمعات مردم فوایدی هم طور خواسته و ناخواسته بوجود آمد که از نظرها پوشیده نیست :

 ببینید: ضرروخطرکرونا وشیوع آن از قتل و کشتار، مشکل تداوی و طبابت، مشکلات اقتصاد و دارائی ، کمبود غذا وخوراک، بی نانی و بی آبی، ازدست دادن شغل و کار، شکنجه های روحی و جسمی وغیره و غیره....... بر همگان ثابت و روشن و محتاج تشریح و تکرار نیست.

 به هرصورت: منظوروهدف من ازین قلم زنی درظاهر یک باور تعجب آورو قابل تأمل است که من آن را بنام (فواید کرونا) عنوان کرده ام امّا توجه داشته باشیم که پذیرش فواید کرونا زمانی مطرح و عملیست که انجامِ کردار نیک و اعمال شایسته ما حافظ منافع جامعه ویا  ترکِ اعمال غیر ضروری منافع علیای مردم و میهن باشد:

 همانطوریکه در بالا اشاره نمودم درپی آمد اثرات ناگوارو شیوع کرونا یکی هم ممانعت تجمعاتِ غیر ضروری مردم وعملی نمودن قرنطینه است که اِعمال این عمل به طور اجبار خواسته و یا ناخواسته سبب فواید و مفاد مردم و جامعه می شود :

  میخواهم درین ارتباط از تجمعات غیرضروری و اضافی بطور کُل و مراسم مصیبت و ماتم ویا محافل خوشی وسرورکه شایع ومتداول است و بویژه از مصارف کمر شکن و تجملی بطور خاص مطالبی نوشته و مدلل سازم که همین ترک تجمعات غیر ضروری  می تواند سدی محکمی در برابراین رسوم وعادات نا پسند شود و یا خبرگان خردمند ما در جلو گیری ازآن کمر همت بندند و مانع چنین اعمال نا جایز گردند؛ من می نویسم وتا حد توان اگر لازم باشد خود در باره ابراز نظر می نمایم ولی طور احترامانه ازرسانه های جمعی،مراجع فرهنگی و کلتوری، نهاد های تأثیر گذار، انجمن های اصلاح طلب، اداره ودفاترمربوط ، بزرگان مجرب و انسانهای رسالتمند و جوانان روشن ضمیرتقاضای می نمایم که بامن از سر لطف و با مردم خویش ازنگاه احساس و مسئولیت میهنی همگام ودر زمینه همکار و همراه شوند :

   ۱ ــ درارتباط به مراسم تکفین، تدفین و فاتحه:

 با انقیاد کامل برامروهدایت شرعی و قواعدمربوط آن که(نماز جنازه فرض کفائی بوده و اگر عدهٔ از مردم آن را ادا نمایند مسئولیت دیگران ساقط می گردد زیرا این نمازدر حقیقت دعایی است که جهت طلب آمرزش ازدربارخداوندج در حق مَیت ادا می گردد).  

  شنیده و دیده ایم درخانواده هاییکه مصیبتی رونما و یکی از اعضاء و یا منسوبین آن وفات نماید طبق معمول چند نفرمحاسن سفیدانِ با تجربهٔ محل و مسئولین ادارات مربوط و انجمن ها و اتحادیه های با مسئولیت درهمکاری با ادارات مسئول و دولت متبوع بویژه اداره خاص« وفیات و بیمه های مربوط»  در خارج مملکت جهت به سر رسانیدن اجرائات لازم اداری وتدابیر مقدماتی برای کفن و دفن به آن خانواده حاضرو کارهارا با مراعات دستورمراجع طبی تا زمان خاک سپاری ادا وخانواده را تنها نمی گذارند. درین صورت لازم نیست: سایر خانواده ها یکی پی دیگری به مجرد استماع مصیبت وارده در خانهٔ مرده دارسرازیر شده خانوادهٔ ماتم دار را در جهات مختلف به مشکلات جدیدی روبرو سازند ویا بعد ازمراسم کفن و دفن وفاتحه که تشریفات معمولِ  مُصیبت مَختومه اعلام میگردد، تعدادی از فامیلهای دور و نزدیک بار بار به خانوادهٔ عزا داربنام فاتحه و دعا وارد شده و غم و اندوه ایشان را تازه می سازند و بسا خانواده ها از صبح تا شام مصروف قصه خوانی و خانوادهٔ ماتم دار مصروف پخت و پز میگردند. که چنین اعمالی نه عنعنهٔ شایسته و نه سنت پسندیدست خداوند از شر چنین افراد نجات دهد. درین اواخر قیودات کرونا برین اعمال تأثیر گزار و این ممانعت برتجمعات افراد درحال ایجاد و شیوع کرونا نافذ و قابل رعایت دانسته شده است.

 البته اعضای خانواده های مربوط و منسوبین نزدیک خانواده ازین امر مستثنی دانسته میشود.

 ***

 غذاهاییکه به عنوان نذر وصَدقه درچنین مراسم آماده میشود بسا هم جایگاه یک دعوت مجلل را بخود میگیرد که بر روحیهٔ ماتم خانواده سازگار نیست؛ البته چنین خرج و مصرف اضافی با میزو سفرهٔ رنگین و تجملی درتضاد با فضای مُصیبت وغم خانوادهٔ عزا دارقرار داشته و نُمادی از یک محفل خوشی و بیغمی را تداعی می کند که در تضاد بر اثرات درد و ماتم وارده دیده میشود.

 غذای ساده با مصرف کم که با روحیهٔ مصیبت وارده همخوانی داشته باشد ازین امر مستثنی است.

 امّا: اگرغذای تجملی و رقابتی یاد شده را که چند چندان اضافه از غذای مراسم عزا داری است بنام نذروصدقه به حق متوفا لازم بدانیم تناول کنندگان این همه مصارف اضافی در کشور های اروپایی و یا کشور های متمول دیگر مستحقین خیروخیرات با این کیفیت نیستند (گرچه درین اواخراین نقیصه با تعدیل خوبی رو به اصلاح و کاهش است).

 نظرنویسنده: برای کسب ثواب و کمک واقعی بر روان متوفا مصارف اضافی بایست بر مستحقین و محتاجان بی نان وغذا درمیهن رسانیده شود که امر شریعت و هدایت خداوند ج  ادا گردد.

 خرافه های نا پسند و بدعت تازه:

 نبود وعدم دسترسی به امکانات در بسا ولایات و شهرها افراد جامعه را بمنظور حل مشکلات شان ناگزیر بر قبول هر گونه شرایط ناگواری می سازد که وسیلهٔ تعدادی از منفعت طلبان وسود جویان بطن جامعه بدون رضائیت مردم نافذ ساخته میشود تا خواسته ها و مطالبات آنها بگونه رضائی و یا غیر رضا ئی خواهی نخواهی به اجرا درآید و مردم برای امیال غیر مجاز ایشان گردن نهند در غیر آن ضرورت پیش آمده مردم حل نخواهد شد و کار و ضرورت آنها لا اجرا خواهد ماند:

 بگونهٔ مثال: درشهرها ومحلاتیکه «غسل خانهٔ اموات و غسال» موجود نیست و مردم ازین ناحیه به مشکلات عدیدهٔ سردچار واشخاصی ازین فضاء استفادهٔ ناجایز نموده ماتم اضافی و مصارف ناجایز بر خانواده مُرده دار تحمیل می نمایند تا حاصل مرام ناجایزشان شود. علت اصلی درین مشکل نبود همان امکانات برای خانوادهٔ ماتم داراست که متذکر شدیم.

 انگیزه های دیگریکه این تنورگرم را داغتر ساخته است رقابت نا سالم بسا از اشخاص در مسابقات مصارف ناجایز و بیجا است که آبروی مرده و خود را در اجرا وعمل آن می بینند.

 ولی آنچه که می تواند خیلی ها درد آور و قابل تشویش باشد همانا مشکلات خانواده های بی بضاعت و ناداری اند که درین مسابقه نمی توانند شامل و یا این اسباب تحمیل شده را آماده سازند.

 نویسنده:

 تقاضای دوستانه:  شهرداری ها و ادارات مربوط درین زمینه برای حل مشکلات مردم در جهت ساخت وساز« غسل خانه ها برای اموات و دیگرضروریات مورد نیاز مردم» که بتواند رفع مشکل نماید اقدام لازم فرمایند کار نیک و مسئولیت پذیری خواهد بود. 

 ***

 ادامه دارد: در قسمت دوم: محافل عروسی را بررسی و روی نکات مهم آن تماس می گیریم.

 با حرمت.

 

 عروس ودامادیکه به تحقق رؤیاهای خود دست یافتند

 

عروس و دامادیکه در محفل عروسی خود ها یک یورو مصرف نکردند ولی تمام وسایل و ادوات زندگی برای شان قبلن مهیا وعلاوه ازآن در شب عروسی مبلغ هفت هزار یوروی نقد برای سفر خارج و ماه عسل گرفتند و روانهٔ خارج کشورِ متبوع شدند: لطفن بخوانید و بدانید:  

 

(فواید جانبی کرونا)

 قست دوم:

 عزیزخوانندهٔ ارجمند: من میخواستم در قسمت دوم این مبحث روی مصارف بیجا وغیر مجاز محافل عروسی افغانهای در داخل و خارج مملکت بنویسم امّا لازم دیدم قبل ازآن مطلب زیرین راعرضه دارم تا شما پیشاپیش ازین شیوه و طریقهٔ بسیارعالی و سنت پسندیده مردم روشن ضمیر برادران ترک آگهی داشته و در وقت ضرورت با محافل خود ما(افغانها) مقایسه فرمایید:

 یک نگاه مقایسوی به محافل عروسی افغانها وتُرکها که من شاهدش بودم

  من «نویسنده وخانواده ام » دریک محفل عروسی برادران ترک که همسایهٔ ما هستند به اساس دعوت ایشان اشتراک وتماشای این محفل اثرات مثبت و جالبی برما ایجاد کرد که در حقیقت محرک و انگیزهٔ این نبشته شد. و برداشت ما ازان چنین خلاصه می شود.

  کاربرد وتدویرچنین محافل برای تشکیل یک زندگی جدید وخانوادهٔ نوبنیاد برای جوانانیکه با دنیای آرزو وامید به آینده مشترک خودها می نگرندمی تواند زمینه سازخوبی برای رفع نیازمندی ها و احتیاج ضروری آغاز زندگی باشد. اینک:بربنیادعرایض فوق مطالب زیرین خدمت شماعرضه میگردد البته نتیجه گیری وچگونگی مقایسهٔ آن با محافل خود ما مربوط به شما عزیزان است: توجه فرمایید:

 ۱ ــ  درین محفل برگمان اغلب درحدود هشتصد تا نه صد نفر اشتراک داشتند. 

  ۲ ــ شروع برگذاری محفل  « ...» بجه بود با تأسف ما هفده تا بیست دقیقه ناوقت رسیدیم ولی مهمانان محفل همه حاضروموزیک و ساز شروع شده بود.         

 ۳ــ ما را میزبان برمیزی رهنمائي کرد که برسمت راست سالُن قرارداشت وروی میزمقداری پیش غذا هم آماده شده بود.

 ۴ ــ عروس و شاه در جایگاه خود ها قرار داشتند و همه مدعُوّین با متانت متوجه آنها بودند

 ۵ ــ موزیک با تُن و صدای لازم نواخته می شد وآواز خوان با رعایت ذوق مُستمعین آواز می خواند و این موزیک و صدا طوری تنظیم شده بود که تخریش کننده نبودو مهمانان دَور میز می توانستند افهام و تفهیم نمایند و صدای یکدیگر را بشنوند.

 ۶ ــ میدان رقص وپایکوبی با رعایت عُرف تُرکی از زن ومرد پُر بود وهمه با نظم و تمکین و شیوهٔ پسندیدهٔ خود ها می رقصیدند و اظهار خوشی می کردند.(ولی این میدان رقص برخلاف عادت ما وسیلهٔ عدهٔ ازاعضای محفل چون قفس احاطه نمی شد تا اکثریت را ازتماشای احساسات رقص محروم سازند)

 ۷ ــ همانطوریکه دوستان دَورمیزازاوقات معین برنامه یاد میکردند٬ منطبق به آن برنامه پیش می رفت و صرف نان هم به زمان تعیین شده آغازو ختم گردید.

 ۸ ــ غذا بسیارساده و شامل برنج (چلو٬ قورمه و کباب پای مرغ) ولی به اندازهٔ کافی موجود و مهمانان میتوانستند به مراتب ازان استفاده نمایند.

 ۹ ــ بعد از صرف غذا موزیک وآواز خوانی دوباره آغاز گردید. ولی بعد از مدتی کمی خاموش و مجلس هم به پایان خود نزدیک می شد وساعت اوقات اخیرتعیین شدهٔ محفل را نشان می داد درین اثناعُرف پسندیده ای ازصاحبان محفل به اجرا درآمدکه نتیجه اش آبادی خانه وکاشانه برای دوجوان تازه عروس و شاه  ومُسبب راحت و آسایش و زندگی بدون تشویش آنها میگردید. توجه بفرمائید:

 صحنهٔ دیدنی و جالبِ اهداء تحایف:

 ۹ ــ  شخصی با سرو صورت آراسته وسنگینی خاص بالای ستیژ آمد واختیار وگردانندگی محفل را بخود اختصاص داد و اعضای برجستهٔ فامیل های شاه و عروس را بالای ستیژ دعوت کرد و صندوق سربسته و مُقفلی رادر مقابل دید همگان قرارداد و متصل به آن اعلان اهداء تحایف راشروع  نمود: مهمانان حاضر با نظم خاص وسنگینی قابل وصفی صف بستند و انتظار نوبت برای تقدیم تحفهٔ خود ها بود ند.که گوینده: و یا همان شخص محاسن سفیدیکه مورد احترام هردو فامیل بود اشخاص تحفه دهنده را با شهرت قابل شناخت آن معرفی واندازهٔ تحفهٔ نقد تأدیه شده را اعلان می نمود و تحفه را در مقابل چشم اهل مجلس بداخل صندوق می ریخت.

 تحفه ها همه پول نقد وهر کس به اندازهٔ توان مالی اهدای تحفه  می نمودند. کمترین مبلغ (سی) یورو و زیاد تر آن تامبلغ یک هزار یورو(۱۰۰۰) یورو هم بلند رفت.

 این پروسه تا آخرین نفرمنتظر ادامه داشت و بعد از اتمام آن: صندوق تحایف باز و شمارش مبالغ جمع آوری شده درنفس محفل طورعلنی آغاز و پول جمع آوری شده مطابق پلان قبلی چنین تقسیمات گردید:

 ۱  ــ  اول تمام مصارف غذا با کرایهٔ هوتل به مالک آن  تأدیه شد. 

 ۲  ــ  پول آواز خوان با نوازندگانش تأدیه گردید

 ۳ ــ  سایر مصارفیکه اسناد آن پیکش شده بود مجرا داده شد

  ودر تصمیم نهائی مبلغ (هفت هزار یورو) بمنظور سفروتفریح درخارج از محل سکونت برای عروس و شاه قسم تحفه داده شد.

 و در اخیرمحفل اعلان گردید که وسایل مهم خانه ازقبیل تلویزیون٬ یخچال٬ فرش وظرف و سایر لوازم منزل توسط اولیا و اقارب نزدیک شاه وعروس قبلن خریداری و تهیه  شده است.

 بدین ترتیب ختم مجلس اعلان و مهمانان به ساعت ... سالن را ترک کردند.

 نتیجه گیری نویسنده:من ازین محفل مجلل وبا شکوه این طُرق وشیوه های مثبت را آموختم و به شما باز گومی سازم: اول: رسم وطریقهٔ پسندیده ایکه برای هرخانوادهٔ برادران ترک ما قابل رعایت بوده وهرکدام به اندازه کمیت اقوام و دوستان شان در زمان تدویر محفلِ عروسی، خود ها را به اندازهٔ توان و قدرت مالی مسئول کمک به همدیگرمی دانند. دوم:  نظم لازم وآرامش محفل. سوم: رعایت حضورحتمی(البته بدون عذرمعقول) در وقت معین و تعیین شده. چهارم: مصرف بسیار کم وجلوگیری از تبذ یر. پنجم: صدا و نوای مطرب و موزیک که اذیت کننده و آزار دهنده نبوده و بر خلاف لذت بخش و قابل سمع بود. ششم: جمع آوری تحفه ها و کمک های مردم در نفس مجلس و تأدیهٔ آن درازای مجموع مصارف انجام شده و تأدیهٔ پول اضافی به شاه و عروس. هفتم: احترام خاص و تبعیت دستور شخصیکه جهت جمع آوری تحایف بالای ستیژآمدواشخاص دیگریکه درتنظیم محفل سهم فعال می داشتند.

 و شایستگی و خوبی های زیاد دیگریکه شما از جریان این گذارش برداشت می فرمایید.

 نویسنده: حال نسبت شیوع و خطر کرونا، تدویر چنین محافل ممنوع است: با ابرازحرمت.

  باقی دارد لطفن منتظر قسمت سوم باشید. سخی صمیم.

 

فواید جانبی کرونا

 

قسمت سوم

 اسراف و تبذیرازدیدگاه قرآن

 ***

 {وَکُلُوا واَشٔرَبُوا وَلٰا تسُرِفُوا اِنَّهُ لا یُحِبُ المُسرِفین}

 «الاعراف ۳۱»

 (از نعمات خداوندی بخورید و بنوشید ولی اسراف نکنید)

 صراحتِ امروهدایت درین آیهٔ مبارک تجویز و مجاز بودنِ أَکل و شُرب حلالِ دنیوی است که به فرمان خدا در قرآن پاک صادرومتصل به آن ممانعت جدّی از اسراف و تبذیرومزید برآن گوشزد ساختن بر شخص بی اعتنا ازین امر است که خدا اسراف کنندگان را دوست ندارد .

 ***

اکنون در روشنی این فرمان خدا نظری بر چگونگی محافل عروسی افغانها قبل از قیودات کرونا در داخل و خارج مملکت می اندازیم:

***

گرچه تدویر چنین محافل بعد از شیوع و قیودات کرونا ممنوع شده است امّا لازم است بمنظور دید وعمل مقایسوی یک بارچگونگی آن را مرور نماییم واز بزرگان صاحب نظر که در اصلاح چنین موضوعات و مراسم سهم مهم و با ارزشی دارند صمیمانه بخواهیم که باما همکار و همگام گردند .

هموطنان و دوستان هم میهنم را حرمت و درود:

توقع دارم به عرایض زیرین من ازسر لطف توجه فرمایید تا طور مشترک دررفع نقایص این مجالس به هموطنان خود هامصدر خدمت شده ادای مسئولیت نماییم؛

هدف مهم درین نوشتاررامی توان با این جملات خلاصه ساخت: درمحافل عروسی لازم و ضروریست تاهمیشه اساسات خیر خواهانهٔ قواعد شرعی را درعقد نکاح وبعد از آن درجلوگیری از مصارف بیجا و تبذ یریکه اصراف خوانده می شود رعایت نموده و مزید برآن بر نظام داخلی و خارجی محفل که در ادامهٔ نوشته می آید پایبند باشیم تا بتوانیم یک عرف بجا و پسندیده به جامعه و مردم تقدیم و از خرابی های محافل در امان باشیم:

همانطوریکه همه آگاهی داریم و منهم شخصن شاهد آن بوده ام ؛ مصارف محافل عروسی و تهیهٔ غذا های مختلف النوعیکه شکل مسابقه و هم چشمی را بین مردم اختیار نموده وبار گرانی برشانه های شاه وعروس تحمیل مینماید اساس وپایهٔ شرعی و استناد قانونی ندارند ومزید برآن از سلامت عُرف خجسته نیز برخوردار نیست:

 ببینید: قبل از قیودات وجود کرونا  تدویربعضی ازمحافل عروسی درداخل و خارج مملکت  به یک مسابقهٔ تعجب آوری تبدیل و برای افراد غریب و جوانان درحال ازدواج و تشکیل خانواده چنان ترس آور و خطرناک گردیده بود که تدویر و ترتیب آن را برای خود ها غیر ممکن و نا رسیدنی می دانستند زیرا در بسا ازمحافل مصرف و اسراف به افراط و تبذیر صعود و خرچ و مصارف عروسی و نوعیت غذاها سیر صعودی می پیمود و این مصارف تا اندازهٔ بلند می رفت که هر نوع غذاهای (لطفن یا داشت پاینی راملاحظه نمایید) ازنوع غذاهای معمولی ومعروف ازقبیل قابلی پلو، زرده پلو، زمرد پلو، نارنج پلو و قُورمه چلو  و غذاهای دیگری که قبلن مروج نبود از گوسفند مکمل کباب شده، کباب تکه ، داشی و تندوری، بودنه کباب ، ابریشم کباب، شامی کباب، کباب مرغ و اقسام دیگریکه شاید فراموشم شده باشد  پاچهٔ گوساله و زبان ، منتو و بولانی، ماهی و مرغ ــ و انواع شرینی باب که از لبنیات وغیره تهیه می شود میوه های های تازه و خربوزه و تربوز که چون خرمن در کنج اتاق با ترتیب و دیزاین خاص آماده می گردد گپ تا شور نخودِ هَوسانه هم رسیده بود خلاصه با یک کلام هرنوع خوردنی و نوشیدنی ایکه دلت میخواست بالای میز آماده و مهیا بود ولی بعد ازتناول و صرف آن باقی این همه غذا ها که تقریبن به نیمهٔ  آن برابری می کرد به بیلرکثافات می افتید وپول مصارف آن هدرمی رفت.

علاوه ازین: کیک عادی محفل به چندین منزل ارتقا نموده و کاردیکه بایست با آن کیک توته می شد درمقابل قیمت و پول توسط دختر و یا خانمیکه قبلن قبضه گردیده بود عرضه میگردید بازی روی میدان که جدیدن رایج شده بود معهٔ کارد آغاز می گردید و این رقص بمنظور اخذ پول بود که  شاه باید برای دخترکارد باز می داد و آنهم تا اندازه که دختر راضی می شد.

 و درعدهٔ از محافل لباس ملی ما برای شاه و عروس به لباسهای هندی و پاکستانی تبدیل شده آن را افتخار و نوآوری تلقی میکردند که سخت قابل مذمت و نکوهش بود و هست. 

بیایید درین بخشِ بخصوصیکه خواندیم چند پُرسشی طرح نماییم:

آیا چنین مصارف از نظر شماضروری و لازمی پنداشته میشود؟ آیا بهتر نیست که  محفل ساده وغذا به اندازهٔ لازم ولی ساده طبخ و پول این مصرف اضافی به ضرورت ها و مایحتاج زوج جوانیکه تازه میخواهند تشکیل خانواده دهند بکار رود و خانهٔ آنها آباد شود؟

 اکثرن دیده وشنیده می شود که مصارف یاد شده به روی اجباروسلطهٔ عرف نا پسند و هم چشمی از طرف یک جانب خانواده ویا هردوطرف بر اساس خوف و هراس از عادت ناپسند حاکم بر جامعه عملی میشد که این ناگزیری ها شاه و یا شاه و عروس را مجبور می سازد که این مصارف را طورقرضه آماده ساخته و به مصرف برسانند که تآدیه وپرداخت آن درآینده برای ایشان بسیاررنج آور وخُرد کننده خواهد بود، بهتر نیست ازان جلو گیری شود؟

آیا به نظر شما استفاده از طرز و ساخت لباس بیگانگان و پوشیدن آن درشب عروسی برای شاه و عروس یک ابتکارخوب است یا عمل نا پسند و مزخرف و بیخردانه.

 چه ممانعتی وجود دارد تا این مصارف کزاف را بگونهٔ جوامع دیگرتقلیل داده وکُمکی به این زن و شوهرنو خانه نمائیم؟

باقی دارد: لطفن منتظرقسمت چهارم باشید! (موضوعات نظمِ داخل وخارج محفل بعدن عرضه می گردد.)

(۱) یاد داشت: منظور از نامبردن و ذکر انواع و اقسام غذا ها و شرینی های قسماقسم بر جسته ساختن کثرت غذا و برجسته ساختن اسراف و تبذیر است.

 با حرمت. سخی صمیم.

 

قسمت چهارم  

 

رعایت وقت وحضورِ بموقع درمحافل  وبویژه درمحافل عروسی نمایانگر فرهنگ بلند و عزت شخص و خانواده است  .  

 

در محافل و مجالسیکه نظم و نظام رعایت نگردد جوشش و کیفیت  محفل از بین می رود ومدعُوین خسته می شوند.

*** 

فضای محفل عروسی چگونه مُکدر میگردد :

همانطوریکه همه می دانیم صاحبان معامله، داماد وعروس واولیای ایشان مدتها قبل ازتدویرمحفل دربارهٔ چگونگی برگزاری، مصارف، ضروریات وسایر موضوعات لازمِ محفل با خانواده و اشخاص صاحب نظر مشوره و پلانهای طرح و در صدد آن می باشند تا محفل خود ها را آبرومندانه تدویر وآبرومندانه خاتمه دهند. ایشان تعداد اشتراک کنندگان محفل را محاسبه و شامل لست و برای هرنفر پول جداگانه درهوتل و یا رستورانت بایست تحویل نمایند و به تعقیب آن کارتهای عروسی که سند واعتبار نامهٔ اشتراک در محفل می باشد ترتیب و درآن مطالب آتی جهت آگهی مدعوین درج وتذکار داده میشود تا خانواده های دعوت شده آن را رعایت نمایند.

۱ ــ  شروع  و ختم محفل با تعیین ساعات دقیق آن.

۲ــ  تذکر ممانعت از آوردن اطفال جهت حفظ نظم و آرامش داخل محفل.

۳ــ ممنوعیت جدّی از آوردن کمره های فلمبرداری و فلمبرداری وسیلهٔ موبایل های شخصی بدون مجوز.

۴ــ  در کارتهای دعوت به صراحت تحریرمیشود که (در صورت عدم اشتراک روی هرعلت و معذرتیکه باشد) لطفن تا این ... تاریخ ما را آگاه سازید.

 عزیزان خوانندهٔ این متن: لطفن با صداقت و و جدان پاک بگویید که ازین شرایط عرض شده ما کدام شرط آن را رعایت می کنیم و متعهد به تعهد افغانی خود ها می باشیم.    

همانطوریکه یاد آور شدم موضوع بسیار مهم در تد ویر و بر پائی محافل عروسی زمان  شروع و ختم آن است که اساس گذار شایستگی و بهتر بودن محفل شده می تواند:

ما افغانها درهرکنج و کنار دنیا که بوده ایم و یا هستیم خواسته و ناخواسته (بزوریا به رضاء) محافل عروسی برپا و دایر می نماییم ودرین ارتباط ترتیبات چنین جشن ها را قبل از تدویرمحفل پیش بین و آمادهٔ ساعت موعود می باشیم، طبعن قبل از تدویرمحفل همه صاحبان معامله به آرزوی سپری شدن محفل بگونهٔ دلخواه ومنتظر نظم و نظامِ کمّی و کیفی محفل خود می باشند.

 امّا با تأسف تجاربِ گذشته نشان می دهد که محافل ما از همان آوان و آغازآن با وعده خلافی رنگ خیره می کند وبا ختم محفل صفات قابل وصفی پیدا نمی کند.

همانطوریکه در قسمتهای قبلی این موضوع نوشته و توجه دوستان و عزیزان خود را صمیمانه معطوف داشته ام یکبار دیگر توجه شان را جلب می نمایم:

۱ ــ زمانیکه ساعتِ شروع محفل و حضورمدعوین به وقت معین و موعد مشخص اعلان وخبر داده میشود وما به آن موافقت می نماییم تعهد و پیمانیست که انجام می دهیم واین تعهد از دیدگاه روابط فردی واجتماعی مسئولیت اخلاقی بار آورده ومارا مکلف  به عمل می نماید و از ما می طلبد که به اجرا ورعایت آن متعهد باشیم زیرا این تعهد به مثابهٔ یک قرار داد فردی که تأثیرات اجتماعی دارد جوهر اخلاق وچگونگی شخصیت ما را رقم می زند وجایگاه شخصی ما را در اجتماع بر ملا و به نمایش می گذارد.

آیا باری به آن اندیشیده ایم که بی اعتنائی و کم بها دادن به تعهد و حضور بموقع در محافل سبب خدشه دار شدن اعتبار خود ما و صاحب محفل، نظم محفل، سکتگی درتدویر محفل، ضرر مادی و معنوی برای دایر کنند گان محفل ، خرابی کیفیت غذای مرتبه و امثال آن که از کیفیت محفل می کاهد و آبروی محفل را تخدیر می کند می باشد؟.

وهمه می دانند که در کنار آن همه بی اعتنائی و بی پروائی دیگران بسا از خانواده های  با فرهنگ و موقع شناس که به وقت معین و موقع لازم به محفل حاضرمی شوند و با سکوت معنی دار انتظار شروع محفل را می کشند  در ایزای این وقت شناسی وحرمت به رسم و آیین پسندیده و فرهنگ عالی ــ تلخیی انتظار را تجربه و در چنین فضای دلگیر از رنج خاطر بخود می پیچند، بویژه تعدادی از خانواده های خارجی که در محفل دعوت وبه ساعت معین ووقت تعیین شده بر اساس عادت و فرهنگ خود ها حاضراین جشن گردیده ومنتظر شروع محفل باشند عجایب صحنه وعمل نادیده را می بینند و تجاربی از محافل ما کمایی می کنند. زیرا اگر قبول کنیم که شروع محفل ساعت « سه بجهٔ عصر» تعیین وما این وقت تعیین شده را پذیرفته و به رؤیت کارت دعوت پیمان بسته باشیم و بعد این پیمان را با تعویق سه ساعته تا چهار ساعته و یا اضافه تر از آن به میل خود تعیین و عمل نماییم چه تصویری به ذهن ما تداعی میگردد.

 و مهمانانیکه در ساعت موعود حاضر محفل و در داخل سالون منتظر تدویر محفل اند تا اگر خدا بخواهد محفل ساعت «هشت بجهٔ شب» به اجرا درآید وایشان از دیدن آن لذت ببرند.

یاد داشت: البته اعذار معقول و مقبول شامل این تخطی ها نیست.

۲ ــ زمانیکه با تحمل خستگی راه ولی با اشتیاق دیدن محفل و توقع لذت ازآن خود را به آدرس محفل می رسانی و داخل تالاروسالونِ عروسی می شوی آنگاه به صفت یک شریک مباشرمی بینی ومیشنوی که مسابقات گوناگونِ دوِش اطفال و صدای موزیک در داخل سالون چنان غوغائی بر پا نموده است که روح و روانت را به سمت پشیمانی از آمدن به محفل می کشاند و تحت شکنجهٔ روحی و عذاب دنیوی قرار میگیری و مغزت به لرزه آمده وترا از خواب چندین شب محروم می سازد و از خدا امان می طلبی که آهنگ «قوالی نیمهٔ شب را که به پاره سازی گوشهایت شهرت دارد نشان ندهد ودرغیر آن به تداوی روحی و شنوایی گوشها محتاج وروزگارت درهم و برهم می شود».

یاد آوری: گرچه مدت زمانی با شدت گرفتن شیوع کرونا ــ تدویر محافل عروسی وامثال آن طوررسمی ممنوع قرارگرفت وگردانندگان ومدعوین محافل از مصارف کمرشکن، عادات ناپسند ورسم و رواج غیر مشروع که در بخشهای گذشته طور مفصل عرض گردید ــ در امان بودند. اکنون دارد  دوباره با تفاوتیکه توصیه شده است آغاز میگردد. لطفن حالا جهات مثبت عرایض قبلی را در نظر گرفته به اصلاح و حذف جهات منفی آن اقدام قاطع فرمایید تا سنت پسندیده تهداب گذاری شود.

***

باقی دارد لطفن منتظرباشید ...... (در آینده به ارتباط « انشعاب و افتراق درونی محفل ـ محاصرهٔ میدان رقص . ومطالب دیگر خواهم نوشت): تا صحبت قلمی دیگر.

 

تذکرقابل توجه: یاد آوری های اصلاح طلبانه درین مباحث متوجه آنعده محافلیست که همین تقصیرات و کمرسی ها را داشته اند.

با ابرازحرمت. سخی صمیم.

قسمت پنجم 

فضای محافل عروسی چگونه مُکدرمیگردد؟

عواملیکه در زیر مرور می فرمایید هرکدام می توانند به سهم خویش سبب تکدیر و خلل بزرگی در نفس و ماهیت محافل و بالخاصه محافل عروسی گردیده مسبب بی نظمی، و سردی محفل و جگر خونی صاحبان محفل و سایر اشتراک کنندگان گردد.

تحریم دعوت وعدم اشتراک به محفل بدون اطلاعِ و ذکر معاذیر:

   «یاد آوری : تحریم دعوت را با تأخیردراشتراک به اشتباه نگیرید.»

 عدم شرکت عدهٔ از مدعوین و یا کسانیکه به محفل دعوت شده و در کارت ایشان هم به صراحت درج میگردد که در صورت عدم اشتراک لطفن آگهی دهید ولی با وجود آن ایشان با اعتنائی ایکه سوال  برانگیز است درمحافل بدون اطلاع قبلی اشتراک نمی کنند و ازین ناحیه ملال خاطر هم ندارند.

بر باورمن: چنین بی اعتنائی زشت ترین عمل ناپسند در تعهد شکنی و وعده خلافی خواهد بود ومزید برآن علل و انگیزه های دیگریکه می تواند درین  خبط و تقصیرایشان ذیدخل شمرده شود  هماناغروروخود پسندی، تعیین جایگاه بلند برای خود که اشتراک درمحفل را کسرشأن ومحفل را ناچیزو بی اهمیت دانسته و صاحبان آن را برای خود همسویه و برابر نمی پندارند علاوه ازینکه به محفل اشتراک  نمی نمایند موضوع عدم اشتراک خود ها را برای صاحبان محفل و گردانندگان آن خبرهم نمی دهند در این صورت همان اضراریکه درعدم حضورِ به موقع (تأخیر درحضور و اشتراک) متوجه محفل و صاحبان آن میگردد ، چند چندان ازعدم اشتراک ضرر عاید آنها می گردد و برای آنها تأثرو تأسف خلق می کند .

انشعاب و افتراق درونی محفل:

زمانیکه خانواده های دعوت شده بعضی ها وقت و تعداد دیگری ناوقت به محفل اشتراک وداخل سالون می شوند ومیزی را انتخاب ودرآن جابجا می گردند هنوز ربعی از ساعت ورود سپری ناشده که بعضی از مردان خانواده با صحبت لایف و یا اشاره های مأنوس و مخصوصیکه با دیگر دوستان دارند خانوادهٔ خود را رها وسالون را ترک وبه خارج رستورانت به بهانهٔ صحبت وهوای تازه می روند و گروپ ، گروپ پشت موترهامصروف نوشیدن وخوردن میشوند وبه صحبتهای حاد وگرم مورد علاقه می پردازند وبعداز مدتی دوباره به داخل سالون عودت و درسالون هم خوشبختانه نسبت صدای خوفناک موزیک نمیتوانند گفتار همدیگر را بشنوند تا اینکه بعد ازگذشت ساعت ونیم ساعتی دوبارههمانجا میروند و تجدید صحبت می نمایند.

من تأثیرات چنین حالات وعمل را که بالای این شخصیت ها مستولی و اثرات آن درفضای محفل وخانواده های مربوط چه می تواند باشد به داوری خود ایشان و شما خوانندگان عزیز می گذارم: 

فلمبرداری غیر مجاز توسط کمره وتلفونهای مُبیل:

با وجودیکه بارها وبمراتب درکارتهای عروسی میخوانیم ومی بینیم که از ممنوعیت فلم برداریی غیرمجاز درمحفل تذکررفته و آن را جِدن ممنوع و تحریم کرده اند ولی بازهم عده ای با بی اعتنائی وپُررویی تلفونها بدست وازنفس محفل فلم برداری وفضا را برای صاحبان محفل وخانواده های مدعوین مکدرو تلخ می سازند.

و زمانیکه از ایشان پرسیده شود اگردر محفل خود شما چنین عمل غیر مجاز وخلاف خواست تان صورت گیرد عکس العمل شما چه خواهد بود؟  پاسخ آنها قابل تصوربرای همگان است.

یاد داشت: فلم گیری از میز های خانواده و اعضای خانواده درین ردیف محاسبه نمیشوند.       

آستابرو وَ وُرود شاه وعروس به محفل:

ـ    دربساط محافل عروسی ومحافل همسانِ دیگر، بهترین زمینه ساز نشاط و خوشی، همان حرکات فزیکی وجسمی (اجرای رقص وپایکوبی توأم با طنین آهسته بروست) که سبب گرمی محفل وخوشی اشتراک کننده ها میشود٬ ولی با تآسف این بخش مهم سُروروشادمانی برای تعدادازمهمانان زمانی رنج آور ودلگیر کننده میگردد که محل اجرای این سنت تاریخی توسط یک تعدادی از مشترکین محفل بگونهٔ قفس حصارکشیده میشود وسایر مهمانان را بطور مُطلق ازدیدن صحنه محروم می سازند. واین حالت بدترین زمان برای آنانیست که ازین نعمت خوشی محروم گشته ناکرده گُناه به جزای ناخواسته محکوم میگردند و با وجود تقاضا های مکرراین دایرهٔ جبرواکراه شکستانده نمیشود که خیلی ها تأسف بار ورنج دهنده است. پس رفع این نقیصهٔ خیلی جدّی و بزرگ بدوش کیست؟

 آیا برگزار کنندگان محافل عروسی در پهلوی قبول زحمات زیاد نمیتوانند این مشکل را با نصب اعلان توسط پارچه های کاغذ به در و دیوار سالُن و یا توظیف چند نفراز مهمانداران برای رفع این نقیصه و یا اعلان مکرر وسیلهٔ بلند گو در نفس محفل رفع نما یند؟

توزیع تحایف

 مشکل دیگریکه سخت توجه میخواهد اعطای تحفه ها برای شاه و عروس یعنی دوجوان (زن و شوهری) است که تازه به زندگی زنا شوهری آغاز کرده اند٬ این جفت تازه نیاز شدیدی به تکمیل ما یحتاج زندگی خود ها دارند که ما اصل نیازومشخصات این ضروریات آنها را تشخیص کرده نمی توانیم، ما موارد اولیه (اجناس واموالیکه به آن ضرورت شدید احساس میشود) نمی دانیم ــ چنانچه بار ها اتفاق افتاده است از جنسیکه شاه و عروس به آن ضرورت احساس نمی کنند بنام تحفه چندین عدد آورده شده و روی میز عروس انبار می شود. پس بهتر نیست؟ عوض آوردن اجناس و لوازمیکه شاید به آن بطور کامل ضرورت نداشته باشند با تآدیهٔ یک اندازه پول نقد به اندازهٔ قدرت و توان خویش این تازه عروس و داماد را کمک مالی کنیم تا ایشان به اختیار خود ها به رفع احتیاج شان بپردازند؟ 

ختم واتمام محفل با آهنگ دلپذیرِشب بخیر:

ختم محفل هم بگونهٔ شروع آن رنج فراوان دارد:همانطوریکه درگذشته به عرض رسانیدم؛ محافل عروسی با همان خصوصیات مثبت و منفی خود بعد ازانتظار زیاد آغاز می یابد ولی به همان اندازه ختم محفل هم رنج آور و تکلیف دِه است بی اعتنا بودن به ساعت ختم محفل و بی توجهی به حال اشخاص مسن و ضعیف و اطفالیکه درمحفل آورده شده اند ــ بیخوابی برای مشترکین مجلس واز همه مهمتر فاصلهٔ راهاییکه مدعُوین در اروپا از شهرها و حتی ممالک همجوار آمده و میخواهند دوباره برگردند  خطر ناک و قابل دقت است.

 بی پرده باید گفت همانطوریکه هموطنان عزیز ما در شروع محفل به وقت معین حاضرنگردیده عهد شکنی و بی اعتنائی روا می دارند  به همان اندازه ختم محفل را به تعویق انداخته ومجلس را تا بعد از نیمه های شب ودر بعضی محافل تا چهار صبح ادامه می دهند وبرای چنین بی اعتنائی و عواقب وخیم آن که شاید در اکثر ممالک جهان دیده نشود چه نام و صفتی قایل هستید؟

باقی دارد لطفن منتظر باشید.

تذکرقابل توجه: یادآوری های اصلاح طلب درین مباحث متوجه آنعده محافلیست که همین خبط وکمرسی ها را داشته اند.

باحرمت سخی صمیم.

 

قسمت ششم

 أو‌ٔفوا بِا لٔعَهٔدِ إِن الٔعَهدَ کانَ مَسٔؤولاً

 آیه اسرا ۳۴

  (وعدهٔ افغانیست یا اروپائی)

 مطایبهٔ بعضی افغانها با همدیگر.

 انتظارسخترین شکنجه ــ و وعده خلافی زشت ترین عادت است

 آنهاییکه دوستان را بدون عذر معقول به انتظارمی گذارند وبه وعده و قرار خویش پایبند نمی باشند ازاعتماد واعتبارخودها می کاهند و سبب رنجش خاطر جانب مقابل میگردند.

 

خلاف روال نوشته های قبلی درین  نبشته از یک رویداد واقعی ولی رنج آور که وسیلهٔ  یک خانوادهٔ افغان خود ما اتفاق افتاده به عنوان تجربهٔ تلخ جهت تقویه و تأکید این بخش وعبرت اندوزی دیگران خدمت شما عرضه میدارم ولی ازبردن ونام و اسم اشخاص خود داری می نمایم:

  ساعت هشت و سی دقیقهٔ صبح روز شنبه که به عرف ما (روز بازار) شهر ماست تصمیم گرفتم برای خرید ضروریات خانه به مرکز شهربروم وبه همین منظور رهسپار سنتروم یعنی محل« روز بازار» شدم، و بسیار عجله داشتم که مواد مورد ضرورت را خریداری وعاجلتر دوباره  بخانه برگردم ــ زیرا در خانه مریض دارم و بموجب توصیهٔ دوکتوران مربوط  نباید او را تنها بگذارم: ناگهان تلفون همراهم صدا داد تا بلی گفتم خانمم گفت خانه بیا که مهمان می آید. گفتم چه وقت؟ گفت همین حالا منهم ارتباط را قطع و طور عاجل به خانه بر گشتم و خانم مریضم جریان تشریف آوری مهمان را چنین بازگو کرد:  همسایهٔ ما در تماس تلفونی چنین گفتند:

 تماس تلفونی:  « فلانه نامه خانم همسایه»  برایم گفت «  محترم فلان نام...از جملهٔ قومای ما (قوم های ما)  با خانم خود» از فلان شهر هلند بخانهٔ ما طور مهمان آمده اند میخواهند به دیدن شما بیایند:

 گفتم خوش می آیند چه وقت؟ گفت معلوم نیست چای خود را بخورند انشا الله می آیند.

 ساعت تلفون به منزل ما : « ۹ و ۳۰  دقیقه»:

  ما درخانه منتظر ماندیم و آمدن ساعتها طول کشید وهردقیقه و ساعت گوش به صدای زنگ و چشم به دروازه بودیم ولی آمدن آنها معلوم نشد ــ ساعت « ۵ پنج و بیست دقیقهٔ» عصر را نشان می داد که زنگ دروازه صدا داد ومهمان ها تشریف آوردند (فَاَعتَبِروُا یا اُولِی الَالباب): (تعبیر وداوری  به شما خوانندگان عزیزمفوض است):

 و اینکه ما در خانه بدون ارتکاب جرم وجنایت و اصدارحکم محکمه از صبح تا عصر و شام روز محبوس بودیم وازعلت تأخیروبی اعتنایی هم خبری نداشتیم و هم روی نزاکتهای که بین افغانها مروج است دوباره بمنظور آگهی تلفون کرده نمی توانستیم و آنها هم علت تأخیر را خبر ندادند و ما بیچاره ها انتظار کشیدیم ورنج بردیم ولی تحمل کردیم.

 چنین اعمال انگیزه داده است که بعضی افغانها بعد از وعده و وعید بگونهٔ مطایبه ازهمدیگر می پرسند (وعدهٔ افغانیست یا اروپائی)

 همانطوریکه در صدر این نوشته مطابق حکم آیه مبارک تصریح شد : تخلف به « تعهد و وعده» به همان اندازه ایکه درقواعد اسلامی وشرعی مذموم و نا رواست و به همان پیمانه درروابط اجتماعی بین افراد جامعه نیز جایگاه مناسبی نداشته وازاعمال حقارت باربه شمارمی رود.  زمانیکه  به امری تعهد و پیمان بسته میشود ایجاب تعهد و وفا را می نماید و تخلف ازین پیمان در زمرهٔ اعمال زشت ونا  پسند محاسبه گردیده و پی آمد های ناگواری در قبال خواهد داشت بگونهٔ مثال کاهش صمیمیت چنین اشخاصِ عهد شکن و وعده خلاف در بین دوستان، امکان صدمه رسیدن به راستی وصداقت ایشان از دید دیگران، کاهش وکمباوری اجتماعی وسردی روابط ذات البینی با افراد، تنزیل اعتبار آنها در بین دوستان و فامیل های قریب  و غیره .. و .. .

  تا جائیکه حدس و گمان کمک می کند: اشخاص متذکره درحقیقت از رنج و عذابِیکه جانب مقابل در زمان انتظارو یا عهد شکنی آنها متحمل می شوند بی خبر واحساس مسئولیت نمی کنند:

 واقعیتهای عینی وعملی دراکثریت جوامع بیرون مرزی بویژه ممالک اروپائی نشان می دهد که مقیاس سنجش حضوروغیبت در اموررسمی واجتماعی یا قرارها و وعده ها به حساب دقایق محاسبه میشود، این معیارعلاوه ازینکه ضوابط قانونی دارد به فرهنگ عمومی جامعه تبدیل و شدیدن قابل رعایت است:

 خبر نگاری: از«اوباما» رئیس جمهور اسبق امریکا در یک محفل بزرگ پرسید چرا یک دخترش با آنها نیست. «اوباما» گفت معلمش تقاضای ما را نپذیرفت و او را رخصت نداد که با ما می آمد. 

  واقعیت امر این است که ما در کشورهای زندگی و بود باش داریم که آنها بر موجودیت غنای فرهنگی وحرمت گذاری به قانون و قانونیت خود ها می بالند وشایستگی جامعه را درین راستا می ستایند.

 زمانیکه ما خود ها را تابع قوانین وفرهنگ پسندیدهٔ جغرافیای محل زیست خود می دانیم برمبنای حکم اخلاق عامل چنان کاری نباشیم که خلاف نورم های علیای انسانی بوده وسبب انزجارجامعه و شرمساری ما گردد.

 باقی دارد: در آینده می خوانید.

 با حرمت سخی صمیم.

 

 

قسمت هفتم و نهایی

 مراسم عید وسایرجشن های فرحت انگیز

 رسم وعادت برآن است که تعدادی از خانواده ها و اعضای فامیل درروزهای عید وسایر جشنها جهت حرمت گذاری بر بزرگان فامیل واقربای نزدیکِ خانواده، بزرگانِ اقوام، و سایرمحاسن سفیدان جهت دست بوسی و ابراز تبریکی رفته تکریم واحترام بجا میآورند وبزرگان نیزازسرلطف ومحبت برسرِ کِهتران خویش دست نوازش کشیده و روـ و سرآنها را می بوسند و تبادل تبریک و عید مبارکی می نمایند واین عادت و رسوم را سنت پسندیده وعمل شایسته در راه تحکیم روابط خانوادگی، احترام بهمدیگر وحفظ صلهٔ رحمی می شمارند که خیلی ها مؤثرو آموزنده برای نسل وجوانان آینده است.

 ولی با تأسف درین اواخر این رسوم پسندیده تحت تأثیر و تسلط مرگبار «کرونا» و بسا ناگزیری های دیگردرجهان وبویژه برای هموطنان آواره ومهاجرما در خارج مملکت که درشرایط بخصوص درمحل بود وباش خود ها زندگی دارند پیش آمده است که برمبنای احکام قوانین کشورهای متبوع بایست آن را رعایت و تابع و پیرو آن باشند درغیرآن زندگی با مشکلات غیرتحمل همراه و هم قابل پذیرش برای کشورهای متذکره نمی باشد بگونهٔ مثال یک نفر کارگر مهاجر که در یک کارگاه و فابریکهٔ مشخص مشغول کار باشد در ساحه و محل کاراو محدود یت ها و شرایط خاص قانونی موجود است که سرکشی ازآن ممکن نبوده و تداوم وظیفه را به خطر مواجه می سازد بگونهٔ مثال مرخصی های فابریکات و سایر کارها وماموریت ها با تقویم احکام قانون ومقرره های مربوط تنظیم و درعید و برات وغیره جشنها  که موافق به عنعنه و رسوم ما باشد رخصتی رسمی ندارند و ادارات دولتی طور رسمی مشغول کارو ماموریت خود ها می باشند ویا هم شرایط اجباری قرنطینه ها که وقت کافی و مناسب بدسترس نمی گذارند ــ ازینرو (مهاجرویا پناهندهندگان وظیفه دار) نمی توانند به اجرا و ادای همان سنت های متذکره بپردازند و آن را بجا آرند. روی همین معضلات و مشکلات لاینحل راه و چارهٔ بهتر همان ارتباط تلفونی، فیسبوک و غیره  است که به یکدیگر تبریک و تهنیت میگویند واخلاص خود ها را به جانب مقابل ابراز می دارند که این عمل آسانترین راه برای رسیدن به هدف و ادای احترام است وهمین شیوه در همه اعیاد و روزهای جشن وخوشی  چارهٔ اصلی خوانده میشود.

 براعتقاد من: با درک این همه موانع و مشکلاتیکه خدمت دوستان عرض گردید، طرق یاد شده (استفادهٔ ازتلفون، فیسوک و یا سایروسایل ارتباط جمعی دیگر) در صورتیکه سایر امکانات وجود نداشته باشد  برای ابراز اخلاص و ارادت کافی شمرده شود بهتر خواهد بود تا عنعنه و عادات اجدادی ما  تا اندازهٔ توان و امکانات حفظ گردد و سنت های پسندیدهٔ ما زنده بماند.

 و همانطوریکه گفته آمدیم این مشکلات در سایراعیاد، جشنها چون نوروز، شروع سال های جدید، تبریکی روز های میلاد (که بطوراکثردرخارخ کشورما معمول است) جشن تولد اطفال وغیره وغیره که چاره اش همان طروقیست که بر شمردیم. با تقدیم حرمت. سخی صمیم.