از صفحات اخبار شبانه می توان چنین استنباد نمود، که جناب آقای خلیل زاد با گشت زنی در ارگ و تا و بالا دویدن به دفتر رئیس شورای عالی مصالحه و دیدار با رئیس جمهور غنی و عبدالله و تبادل نظر با سران جهادی، نه تنها در صدد جلب همکاری آنها برآمده، بلکه می خواهد توجهء جدی ریاست شورای عالی مصالحه به رهبری عبدالله را غرض مذاکره با طالبان جلب نماید؟

 جناب آقای خلیل زاد با اینهمه تلاش هایش در داخل افغانستان و بیرون از آن در آسیا، نه تنها که می خواهد به بخشی از توافقات "بدون میکانیزیم مشخص برای نظارت بر تعهد شان"  با طالبان را، که یک جز آن عبارت از رهایی بدون قید و شرط پنج هزار از جنگجویان طالب از زندان های افغانستان میباشد، هر چه زود تر و عاجلتر موفق به آن گردد، بلکه می خواهد از سطح و اندازهء قهر و غضب طالبان، که حال دیگر حتا توان و جرئت آنرا نیز پیدا نموده اند، تا "دولت مرکزی افغانستان" را در کم کاری وعدم عجلهء شان در اجرای توافقات آنها با امریکایی را محکوم می نمایند، کاهش داده باشد؟

 در پهلوی آندو مسایلی که در بالا از آن تذکر رفت، جناب خلیل زاد میخواهد، که از یک جانب به طالبان و از جانب دیگر به بلند پایه گان دولت امریکا نیز نشان بدهد، که او در هر دو جناح، یعنی هم در جناحی طالبان و هم در میان دولتمردان دستنگر افغانستان از یک اتوریته و موقف بلند برخوردار بوده و میباشد، که بلا استثنا همه به حرف های او گوش فرا میدهند؟

 گروه یی از چلتار به سران قطری نیز در این روز ها در کابل به مشاهده رسیده اند و آنها با حضور شان در کابل و دید و باز دید های شان با داکتر غنی و عبدالله میخواهند، به این پروسه تکانه و یا سرعتی بیشتر به بخشند؟

 طالبان به این دولت پنجاه در پنجاه تشکیل شده در کابل از جانب غنی و عبدالله با اکراه نگریسته و کدام اهمیتی قابل ملاحظهء برای آنها قایل نه گردیده و صرف با تاکید یک جانبهء به خواستهای شان، چندان علاقه به مذاکره و صحبت ها با چنین یک دولتی ضعیف در آینده از خود نشان نمی دهند؟

 طالبان حال دیگر با غروری پیروز مندانه تاکید می نمایند: " تا زمانیکه پنج هزار از زندانی آنها از بند دولت رها نه گردند، با این دولت مذاکراه نه خواهند کرد؟"

 جلال الدین شنواری دادستان سابق رژیم طالبان، که حالا در کابل نشسته، به تاریخ دوازدهم جون در خبر های شب هنگام آریانا نیوز چنین تاکید نموده و می گوید، که: " د موقت حکومت او د نوی اسلامی دولت جولیدل یوه ضروری او حتمی خبره ده، او د موافقت نامه یی که هم دی مسلی ته اشاره شوی ده."

 حال دیگر وضعیت طوری گردیده، که این طالبان است، که بالای "دولت کرونا گرفتهء" افغانستان شرط و شروط شانرا می گذارند و نه برخلاف آن؟

 دولت امریکا نیز با پافشاری یک جانبه اش، غرض بیرون کشیدن عساکرش از افغانستان حسب موافقت نامه به امضا رسیده، در طی 14 ماه و صحبت ها و بیانات ضد و نقیض جنرالان بر حال و باز نشستهء امریکا "از خروج زود هنگام آنها از افغانستان و اینکه طالبان دیگر دشمن آنها نه بوده و طالبان به القاعده اجازه داده اند، تا در مرز های شرقی افغانستان حضور داشته باشند و غیره و غیره" حرف های نا متعادل و بدور از واقعیت عینی در افغانستان می زنند، که با این سخنان شان، ترس و واهمهء دولت "محتاج و دست نگر" بیچارهء افغانستان را چندین مراتبه بالا برده اند؟

 انگلیسها این بنیان گذاران کمزاد استعمار و استثمار در آسیا به توصیه های جانبدارانهء شان به سود فرزان ناخلف شان، یعنی پاکستانیان دوام داده و یگانه راه را غرض حل و فصل قضیهء افغانستان صرف در مذاکره با طالبان دانسته و آنرا پیوسته گوشزد "دولت لرزان"  افغانستان نموده روانند؟

 توجه شما هموطنان عزیز را به این حقارت نگری افغانها توسط انگلیسها جلب می نمایم و آن اینکه " نیک کارتر رئیس ستاد ارتش بریتانیا در سفری سری یک هفته پیش خود به افغانستان، زمینه ساز سفر رئیس ستاد ارتش پاکستان جناب باجوه در کابل را مساعد می گرداند؟

 " ژنرال قمر جاوید باجوه، رئیس ستاد ارتش پاکستان در سفر خود به کابل با محمد اشرف غنی، رئیس جمهور و عبدالله عبدالله رئيس شورای عالی مصالحه ملی افغانستان دیدار کرد."

 در کدام گوشهء از جهان شما دیده باشید ، که نه تنها رئیس جمهور یک مملکت، بلکه رئیس شورای عالی مصالحهء آن نیز، با رئیس ستاد ارتش یک کشوری همسایه دیدار نموده و ملاقات های از سطح و سویهء بلند تر از رتبهء نظامی را برای او سازمان داده و چنین یک حثیتی را برای او قایل گردیده باشند؟

 این است قایل گری حیثیت پدران کمزاد پاکستانیان، برای پسران ناخلف شان، یعنی پاکستانیان در مقابل دولت های ضعیف و دستنگر افغانستان و مردم بی پناه آن؟

 از جریان اخباری جاری در کشور چنین به ملاحظه میرسند، که ادارهء استخباراتی پاکستان دیگر ابتکار عمل در سیاست خارجی دولتی ضعیف در افغانستان را  در دست گرفته و به هر آن سمت و سویی که  دل شان به خواهند می توانند آنرا به چرخانند؟

 چین منحیث یک ابر قدرت اقتصادی جدید در منطقه در این اواخر به سیاست های مرموز نه تنها در افریقا، بلکه در آسیا نیز رو آورده و دقیقن نمی توان پیش بینی نمود، که چین در چنین یک بازی شیطانی با پاکستان در همکاری بوده و نمی خواهد از تمام امکانات خود که همین اکنون در اختیار دارد، علیه سران پاکستان استفاده نموده و بالای پاکستان فشار بیآورد، تا در "سعی و تلاشهای دیپلوماتیک شان" بالاخره صداقت را پیشه نماید؟

 چین، با کوبیدن "هم در میخ و هم در نعل" ممکن غرض یک دستاورد مناسب و یا حصول نتیجه بهتر برای خودش در منطقه در تلاش باشد، زیرا همین اکنون همکار اقتصادی فعال پاکستان بوده و غرض بهبود اقتصاد ورشکستهء آن کشور میلیون ها دالر را در اقتصاد آن کشور پمپ نموده است و از جانب دیگر با استفاده از چنین یک موقع میخواهد، با این نوع یک سیاست نه کاملن هویدا و روشن به طرفداری از پاکستان عمل نماید، تا در جنگی غیری مستقیمی که با امریکا و جهان غرب دارد، به راندان داوطلبانه آنها از منطقه به کمک پاکستان موفق گردد؟

 ایران در این بازی سیاست " گربه و موش" را در پیش گرفته و هنوز موقف خویش را کاملن روشن بیان نه نموده و در ضمن آنکه سر به طرفداری گویا " دولت فعلی در افغانستان" می جنباند، ولی در عمل مردم افغانستان، شاید کدام اقدام عملی و سازندهء ایران در بارهء چگونگی طرح های آنها در (مذاکره با طالبان) نه بوده است؟

 تاکنون چندین باری شایعات پخش گردیدند، که سران طالبان در ایران رفت و آمد های داشته اند، اینکه ایرانیان چه نوع صحبت های با آنها داشته اند، تاکنون نیز کاملن روشن و هویدا نه گردیده اند و در پهلوی آن این همه دید و باز دید ها چه محتوای را داشتند، هیچ آگاهی نمی تواند به درستی از آن سر در بیآورد، که از چه نوع مذاکراتی بوده اند ؟

 در مورد روسیه هم طوریکه از خبار آنها در مورد افغانستان ملاحظه میگردند، نمایندهء دولت روسیه در مورد افغانستان اعلان نموده اند، که اوضاع اطراف افغانستان را زیری نظر دارند. در کشور هم خبر های پخش گردیدند، که دیپلومات های آنها نیز تماس های را با طالبان داشته اند؟

 به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از اسپوتنیک، «ضمیر کابلوف» نماینده ویژه روسیه در امور افغانستان در سخنانی "از آمادگی مسکو برای اعزام نیروی نظامی به افغانستان در صورت درخواست کابل خبر داده است. نماینده روسیه در عین حال تاکید کرده، که پیش از انجام اعزام احتمالی نیروی نظامی به افغانستان، باید منتظر نتایج گفت‌وگوهای بین الافغانی و دولت باشیم. در این ارتباط ضمیر کابلوف گفته است، که با توجه به مبارزه در برابر تروریسم و کمک نظامی به افغانستان، ما منتظر نهایی شدن نتیجه دولت حاکم در کابل خواهیم بود. ضمیر کابلوف همچنین تاکید کرده، که به طالبان بارها به صورت شفاف گفته شده، که انحصار قدرت و باز گشت انحصاری این گروه به قدرت در افغانستان قابل قبول نیست. به گفته کابلوف، مسکو معتقد است، که افغانستان به صورت جمهوری اداره شود، اما این موضوع به خود افغان‌ها مربوط است."

 این است موقف فعلی کشور های همسایهء افغانستان در قبال مذاکرات دولت افغانستان با طالبان؟

 به امید شب نیک به سخنان خویش خاتمه میدهم.

  مورخ 14 جون سال 2020