(تبصره و تکانه)

 

نباید در فهم پیام این افتضاح جهنمی اشتباه کرد!

 

هرچند اوضاع نابسامان و بحرانی ی جاری کشور کارمایه‌ی چندین ساله‌ی حاکمیت کرزی - احمدزی و فهیم در تبانی با استخبارات خارجی بوده است، اما در حاکمیت دو مزدور و دو مأمور (عین و غین)، آن‌همه برنامه‌های استخباراتی ای که روی صفحه‌ی کاغذ ریخته شده بود، اکنون دارد عملی می‌شود. برنامه‌ها طی 15 سال به پختگی و قوام نزدیک شده است.

به همین سلسله؛ رویداد بی‌نهایت فجیع کندوز از چندین ماه پیش پلان شده بود تا در جریان تدویر مجمع عمومی سازمان ملل متحد اتفاق بیافتد؛ تا همگان به‌سرعت و سهولت از آن آگاهی حاصل کنند که مزدوران جنگی پاکستان در افغانستان پس از مرگ ملأ عمر هم منسجم و فعال و مقتدر استند.

البته علی‌الظاهر رجاله های حاکم غرب و ملل متحد آن را محکوم کنند ولی در عمق به ملل جهان افاده داده شود که طالب نیرویی است که باید باب مذاکره و جور آمد را با آن‌ها گشود و در سیستم سیاسی و نظامی افغانستان؛ آن‌ها را (چیزی برتر از پروژه انگریز- سعودی و پاکستان) در نظر گرفت.

پیش از حادثه‌ی کهندژ یا کندوز دیدیم که مهره‌های پنهان مزدور، مأمور و فرستاده‌ی خاص اشرف غنی  همچو گلاب منگل (مهره‌ی انگلیسی) با وقاحت و نهایت بی‌شرمی عیان شد؛ وظایف  ضد وطنی و ضد مردمی خویش را شجیعانه! انجام داد و منطقه‌ی سوق‌الجیشی «دند غوری» را برای نوکران پاکستان تسلیم نمود؛ تا مراکز فرماندهی پاکستان از همان منطقه توسعه و گسترش‌یافته و مدیریت شود.

قدرت تبلیغات و جنگ روانی را ببینید که بعد از سقوط کندز کمتر کسی از خاینان اصلی در استقامت این رویداد یعنی گلاب خان منگل و توظیف کننده‌اش نام می‌برد و در به‌اصطلاح جلسه استجوابی ولسی جرگه برایش چنان درامه بازی می‌کنند که او سلامت و بی ملامت خوانده‌شده و برعکس افکار عامه با نفاق قومی ملتهب گردیده از مسئله منحرف و منصرف شود!

 

قبل بر آن؛ اظهارات ناقص و اعترافات اجباری مسؤولین امنیتی در پارلمان شکی نگذاشته بود که پشت توطیه و همه ی این رخدادهای مربوط؛ سرقوماندان اعلی قوای مسلح، مشاور امنیتی‌اش و سایر ارکان «ستون پنجم» بوده است.

از آن جمله رحمت‌الله نبیل رئیس امنیت ملی گفت: قرار بود در 27 نقطه قندوز عملیات تصفیوی اجرا گردد تا خطرات سقوط شهر کندوز و فاجعه ایکه پیش آمد؛ رفع شده باشد. بدین منظور قوت‌های ویژه داخلی و خارجی توظیف و به میدان هوایی کندوز جابجا شدند ولی ظرف 45 روز سر قوماندانی و شورای امنیت ملی دستور عملیات را نداد!

بلی هموطن. در حاکمیت کشور اشغالی؛ قاعدتاً همه مهره‌های مهم مزدورند و احتمال وقوع هر نوع عمل منجر به هر حادثه‌ای شوم برای ملت و مردم از سوی آن‌ها متصور است.

 

رهبران دولتی این کشور فلک‌زده هم برای اغفال ذهنیت عامه در داخل و خارج؛ لایسنس و یا اجازه‌نامه‌ی دشنام دادن و موضع‌گیری کردن تند را از جانب  سازمان جهنمی «آی  ایس آی» به دست آورده‌اند و هر آنچه سخت و تند بخواهند به آدرس پاکستان و نوکران طالبش اظهار می‌دارند؛ مگر عمل شان چنین است و چنین است و چنین!

 

پیش از دیگر عرایض توجه تان را به تماشای این ویدیوی مستند از تجاوز به ناموس مردم و همچنان قتل‌عام کندوزیان معطوف می‌داریم:

 

https://www.youtube.com/watch?v=ghHzuuKFGL8

سازمان عفو بین‌الملل: گروه طالبان در کندز مرتکب جنایات هولناک شده است

 

در یک کشور اشغالی  احتمال وقوع هر نوع حادثه‌ای غیرمنتظره متصور است.

 

هموطنان اندکی به هوش باشید و از این‌ها و از تجربه‌های عینی سی‌وچندساله درس بگیرید و الا در آینده‌ی نزدیک سرنوشت تان را باز کرنیل ها و جرنیل های پاکستانی به دست می‌گیرند. خاینین دست‌اول و دوم با گاوصندوق‌های پر از دالر و کلدار... از وطن فرار می‌کنند. پاکستان حاکمیت خود را می‌سازد. ما دگر هیچنوع استقلال و اقتدار و افتخاری نخواهیم داشت؛ جز مزدوری ذلیلانه به جنرالان پاکستان.

غربی‌های اشغالگر با بازی شوم موش و گربه، طی 15 سال مردم مان را آن‌قدر خوار  و ذلیل ساختند که اکنون می‌پندارند یارای به پا خواستن و مقاومت کردن را ندارند. شگردهای جنگ روانی و تبلیغاتی در همین راستا تیترهای همه رادیوهای غربی و رسانه‌های مزدور درونی آنان را انباشته است.

اگر مردم نجنبند، به پا نه ایستند؛ باید بپذیرند و آماده باشند تا ریسمآن‌های پنجابی‌ها را تا سال‌های طولانی نامعلوم در گردن‌های خویش حمل کنند و کوله بار درد و رنج نفرت‌انگیز غلامی را همیشه بر دوش کشند!

چراکه اشغالگران دسیسه‌گر، متقلب، عوامفریب و جهانفریب گویا آخر به همین نتیجه رسیده‌اند که پنجابی‌های پاکستان و مزدوران جاهل و جلاد و وحشی و بربر آن‌ها در افغانستان و فراتر از آن؛ به نیابت از غارتگران غربی استیلا پیدا نمایند و حکومت نفاق ملی را به‌مثابه «ستون پنجم» پاکستان با ترکیب جواسیس حتی لنگ و لاش خود به همین هدف ایجاد نموده‌اند. ببینید آیا این حکومت منفور و مزدور جز جاده‌صاف‌کنی در همین استقامت کدام عمل و کارنامه دیگر دارد؟!

ازجمله به روند کند و ناهماهنگ بازپس‌گیری و عملیات تصفیوی 10 ـ 15 روزه غور دقت نمایید و ببینید که حکومت دست‌نشانده آقای جان کیری امریکایی با ده‌ها هزار آواره، زخمی، مصدوم و در بدر قندوز آفت‌زده و حتی با جنازه‌های پرت‌افتاده در خیابان‌ها و قصاب‌خانه‌های طالبان شریر و ابلیس؛ با چه اراده و ادا و خرام رفتار می‌کند.

مگر آن وکیل هموطن در تالار شورا از دیوانه گی فریاد زد که «مردم سران این حکومت منحط و خاین را با سنگ و چوب باید بکُشند؟!»

 

مطالب مرتبط:

 

خان‌آباد؛ صدای الله‌اکبر از قصاب‌خانۀ طالبان

گروهی میگویند که شاید قصابان خان‌آباد، طالب نباشند! یعنی طالبان به خون‌آشامی و سربریدن آشنایی ندارند!

 

دانشجویی که از چنگ طالبان در کندز نجات‌یافته، می‌گوید که این گروه در بندر خان‌آباد شهر کندز کشتارگاه انسانی دارند. به گفتۀ او، طالبان در این کشتارگاه انسان‌ها را به جرم همکاری با دولت و هویت زبانی‌شان سر می‌برند.

عبدالقدوس که دانشجوی دانشکدۀ شرعیات است، ناوقت روز گذشته (یک‌شنبه) هنگامی که از کابل به سوی ولایت تخار در حرکت بوده، برای تحقیق از سوی طالبان دستگیر و پس از لت‌وکوب، به کشتارگاه برده می‌شود.

به گفتۀ عبدالقدوس، کشتارگاه طالبان در پشت هوتل عروسی پامیر در بندر خان‌آباد واقع شده و طالبان قربانیان را پس از عبور دادن از داخل هوتل و دو حویلی دیگر، به آن‌جا می‌رسانند.

به روایت عبدالقدوس، در این کشتارگاهِ طالبان، آدم‌کشان مسلح به تبر و ساطور مصروف سربریدن مردم اند. او می‌گوید که در این کشتارگاه، مردان جوان را به تناب می‌بندند و پس از پایان تحقیقات، سرشان را از تن‌شان جدا می‌کنند.

عبدالقدوس هم‌چنان می‌گوید کسانی که سر مردم را می‌برند، به زبان دیگری صحبت می‌کنند و باشنده‌گان افغانستان نیستند. به گفتۀ او، آن‌ها با گفتن «الله‌اکبر» قربانیان‌شان گردن می‌زنند.

 

این دانشجو که انگشت دستش از سوی طالبان بریده شده، می‌گوید که حوضی لبریز از خون و مرده‌گان بسیاری را دیده است که در گوشه‌یی از کشتارگاه انبار شده بودند. او می‌افزاید که هنگام رسیدن او به داخل کشتارگاه، طالبان سر جوانی را از تنش جدا می‌کرده اند.

طالبان پس از این‌که انگشت دست عبدالقدوس و دست هم‌سفرش را می‌برند، او را با پادرمیانی مردی از باشنده‌گان کندز که همکار طالبان است، رها می‌کنند.

اما محمدحسن حقیار، روزنامه‌نگار و معین وزارت معادن در زمان حاکمیت طالبان می‌گوید که این کار از سوی طالبان انجام نشده و شاید کار شبکه‌های استخباراتی خارجی برای ایجاد تفرقه و درگیری میان اقوام افغانستان باشد.

آقای حقیار می‌گوید که در میان گروه طالبان افرادی از اقوام گوناگون افغانستان حضور دارند و اکثریت کسانی که در شمال علیه دولت می‌جنگند، متعلق به اقوام ازبیک، تاجیک و... اند. او می‌افزاید که هم‌اکنون قاری دین‌محمد حنیف، یکی از اعضای دفتر سیاسی طالبان در قطر، تاجیکی از بدخشان است و هم‌چنان در دوران حاکمیت طالبان، افرادی از اقوام مختلف افغانستان در رده‌های بالای این گروه حضور داشتند.

به باور او، این کار از سوی هر گروهی که صورت بگیرد، «یک جنایت و عملی ضداسلامی» است.

این در حالی است که سازمان عفو بین‌الملل در گزارشی از سه روز تسلط گروه طالبان بر شهر کندز گفته است که این گروه در این سه روز دست به کشتار جمعی، تجاوز جنسی گروهی و تلاشی خانه به خانه در این شهر زده‌ اند.

ریاست جمهوری افغانستان نیز پس از نشر این گزارش گفت که طالبان جنایت‌هایی را در شهر کندز مرتکب شده و دولت افغانستان در این باره تحقیق می‌کند.

تار برگ سلام وطندار

**************************************************************************