حقیقت ، میر عبدالواحد سادات: از «مغلگی» پکتیا تا دهدادی بلخ

(۶۸) سال گریه، ناله و عزا داری:

 پاکستان این کشور غیرطبیعی و مخلوق استراتیژی استعمار هنوز دو ساله نشده بود که در (۲۲) جون (۱۹۴۹ م) نخستین تجاوز نظامی را با بمبارد قریه مغلگی ولایت پکتیا با چراغ سبز انگلیس و امریکا و به خاطر زهر چشم نشان دادن به افغانستان ضعیف و فاقد قوای مسلح مدرن و مقتدر، انجام داد که باعث شهادت (۲۳) تن هموطنان عزیز ما گردید. پادشاه اعزای ملی اعلام و مراسم فاتحه رسمی در مسجد مجنون شاه صدارت برگزار گردید، شاه محمود خان صدراعظم وقت که بازوبند سیاه داشت پیوسته اشک می‌ریخت و گویی به‌نوعی عجز دولت خود را در مقابله با تجاوز دشمن بیان می‌نمود.

 از آن زمان تا کنون جهان و من‌جمله افغانستان تغیر زیاد نموده است، پاکستان از طفلک نازدانه «خالقان» به مردک بی‌آزرم و شرور، مرکز و حامی شرارت پیشه گان شریر بین‌المللی تغیر یافته و افغانستان نیز از کشوری که در تقسیمات فاتحان جنگ دوم جهانی در ساحه نفوذ اتحاد شوری رقم خورده بود، دیگر در اختیار امریکا قرار دارد و برای چندمین با را کنون در کشمکش خونین جیوپولوتیک رقبای منطقوی و جهانی به حیث معبر ورد به آسیایی میانه قربانی می‌دهد و با امپراتوری امریکا که دارایی بزرگ‌ترین عضلات نظامی می‌باشد «قرارداد استراتیژیک» دارد.

 از بوالعجبی‌های روزگار عجایب و غرایب ما که همان دشمن تاریخی ما و مخلوق «پیمانکار» شان به همان جنگ اعلام ناشده که (۱۹۷۵ م) بر ضد نخستین جمهوریت اول، با فرستادن گروه‌های تخریبکار، شروع کرده، کماکان و با پر رویی بیشتر دوام می‌دهد و اظهر من الشمس است که زیر کاسه، نیم کاسه است.

 افزون بر پلان‌های شیطانی بیرونی باید به ضعف خود نیز اعتراف نماییم که چرا از همان یک غار درین قریب به هفتاد سال همه روزه مار افعی از ما قربانی می‌گیرد و ما که «خرد گریزی تاریخی» داریم و مصاب با فقدان حاکمیت عقل می‌باشیم، به خود نه می‌آییم و حتی بعد از همین مصیبت ملی دهدادی اوراق تبلیغاتی سخنگوی طالبان و آی اس آی را مبنی بر مشخص شدن قومیت جنایتکاران را دست بدست می‌نمایم و کشور خود را در مسیر پلان پاکستان به‌طرف جنگ قومی سوق می‌دهیم.

 بدون شک هر افغان بااحساس در داخل و خارج کشور سوگوار است و اما جنابان «ع» و «غ» باید بدانند که «زخم خونین» ما به دعا و فاتحه خوانی و کمیسیون سازی التیام نه می‌یابد، هرگاه می‌خواهند بر نعش آغشته به خون مادر وطن و خون سربازان شهید رحم نمایند، با یک سجده سو، بر بزرگ‌ترین غلطی‌شان مبنی بر تقسیم قوای مسلح به تیم، قوم و تنظیم نقطه پایان بگذارند و به خاطر قوای مسلح مسلکی و ملی با بهترین کدرهای مجرب، متعهد و پاک اقدام نمایند. قوای مسلح ایکه به‌مثابه خلف الصدق قوای مسلح دلیر که بزرگ‌ترین تجاوز نظامیان پاکستان، اشرار شریر عرب و عجم تحت قومانده شان را، بر دروازه شرقی و جلال آباد را دفع و پلان زمامداران تجاوزکار را عقیم نمودند، در احوال جاری نیز در برابر تجاوز و جنگ اعلام ناشده آن کشور از هست و بود وطن و حق زندگی مردم دفاع نمایند.

 مردم دلیر که طولانی‌ترین جنگ تاریخ نتوانسته اراده‌شان را به خاطر وطن عزیز تضعیف نماید و سربازان شجاع وطن که همه روزه با نثار خون شان قربانی می‌دهند، حق و استحقاق آن را دارند تا مورد تکریم دولت و جامعه قرار داشته باشند.

 «ع» و «غ» باید این کلام وخشورانه حضرت صایب را سر لوح کارشان قرار دهند که:

 اظهار عجز پیش ستمگر چو ابلهی است

 اشک کباب باعث طغیان آتش است

 با حرمت