دولتمردان آمریكایی پس از حمله نظامی به افغانستان اعلام كردند كه یكی از عمده‌ترین برنامه آنان نابودی مزارع خشخاش، جلوگیری از کشت آن و ممانعت از قاچاق مواد مخدر است. حقیقت این است كه دولت آمریكا پس از تصرف افغانستان نه‌تنها هیچ گا قدمی جدی برای جلوگیری از کشت خشخاش و قاچاق مواد مخدر برنداشت بلكه در بسیاری از موارد نیز به مافیای مواد مخدر در كشور كمك كرده است. این چند سالی كه از حمله آمریكا به افغانستان می‌گذرد علی‌رغم ادعاهای آمریكایی‌ها مبنی بر تلاش برای كاهش كشت خشخاش در کشور و جلوگیری از تولید مواد مخدر، ارقام موجود از افزایش تولید مواد مخدر در كشور و قاچاق آن به سایر نقاط جهان خبرمی‌دهد.

 مخوف‌تر از سلاح كشتارجمعی، سلاحی در افغانستان تولید انبوه می‌شود كه در پایان قرن بیست درآمد حاصل از آن تا دو صد میلیارد دالر تخمین زده می‌شد. تریاك و هروئین. بزرگ‌ترین دغدغه اردو و سازمان اطلاعات پاكستان پذیرش نقش گارد ویژه قاچاق مواد مخدر برای این اردو و سازمان اطلاعاتی از سوی امریكاست. تجارت بین‌المللی مواد مخدر كه سود سالانه آن به ده‌ها میلیارد دالر سر میزند به‌اندازه تجارت نفت اهمیت پیدا می‌كند. از این لحاظ كنترول ژئوپولیتیك شبکه‌های مواد مخدر به همان اندازه كنترول لوله‌های نفت و گاز اهمیت استراتژیك دارد. از درون همین تجارت مرگ و رخوت حکومت‌های مرتجع مذهبی سر برآوردند و جنبش‌های اسلامی از درآمد حاصل از آن ارتزاق كردند.

 بعد از سال نوزده صد و هفتاد نو میلادی بخشی از فعالیت‌های مخفی سازمان سیا ایجاد یك شبكه بنیاد‌گرای اسلامی بود كه به آن نام جهاد و جنگ مقدس علیه شوروی داده شد. این شبكه از طرف ایالات‌متحده و عربستان سعودی پشتیبانی می‌شد؛ اما بخش اعظم كمك مالی این عملیات از طریق قاچاق مواد مخدر در مثلث طلایی تأمین می‌شد. در سال نوزده صد هشتاد پنج ریگن رییس‌جمهور وقت آمریكا دستورالعمل امنیت ملی شماره یک‌صد و شصت شش را امضا كرد. بر اساس این دستورالعمل باید كمك نظامی را به مجاهدین هرچه بیشتر تقویت نمود تا به ازهمپاشی قوای شوروی و خروج آنان از افغانستان منجر شود. کمک‌های نظامی به‌شدت افزایش یافت، به‌طوری‌که در سال نوزده هشتاد هفت سلاح‌های تحویلی به مجاهدین به شصت‌وپنج هزار تن رسید.

 در طی این مدت سیل متخصصان سیا و پنتاگون به‌طور پنهانی و بی‌وقفه راهی ستاد فرماندهی سازمان اطلاعات پاكستان - ای.اس.ای-  واقع در شاهراه اصلی روالپندی شد. در همین محل كارشناسان سیا و پنتاگون برای سازمان دادن جنگ شورشیان افغانستان علیه قوای شوروی با مأموران اطلاعاتی پاكستان دیدارمی كردند. سازمان سیا از طریق سرویس اطلاعاتی پاكستان نقش كلیدی در تربیت نظامی مجاهدین داشت.

 مدارسی كه توسط بنیادگرایان وهابی و پشتیبانی مالی عربستان تشکیل‌شده بودند تدریجاً تدریس تکنیک‌های جنگ‌های چریكی سازمان سیا را در تعالیم خود گنجاندند. ایالات‌متحده آمریكا از دیكتاتور پاكستان جنرال ضیاءالحق در تأسیس هزاران مدرسه در پاکستان پشتیبانی كرد، مدارسی كه از آنان طالبان سر برآوردند. بدین‌سان سازمان سیا تلاش خود را بر ترویج این اندیشه گذاشته بود كه از اسلام یك ایده سیاسی اجتماعی بسازد. 

 سازمان سیا عملیات براندازی حكومت افغانستان را آغاز كرده بود. اكنون روشن است كه هدف واقعی واشنگتن راه‌اندازی جنگی داخلی در افغانستان بود، جنگی كه بیش از سی سال می‌شود که ادامه دارد. برژینسكی مشاور امنیت ملی دولت کارتر دریک مصاحبه مطبوعاتی در نوزده نودوهشت میلادی حمایت از مجاهدین توسط سازمان سیا را به این شكل تایید كرد. برژینسكی: بر اساس اطلاعات رسمی، سازمان سیا كمك به مجاهدین را از سال نوزده هشتاد یعنی بعد از حمله نظامی شوروی به افغانستان در بیست چهار دسامبر نوزده هفتاد نو آغاز كرد.

  اما حقیقت امر تاكنون مخفی نگه‌داشته شده است. متأسفانه این اهداف تا اکنون در کشور ما ادامه داشته و دست‌های در زرع، تولید و قاچاق مواد مخدر سهیم‌اند. میزان کشت و تولید مواد مخدر در افغانستان پس از لشکرکشی نیروهای آمریکایی نسبت به‌پیش از آن، ده برابر افزایش‌یافته است. این امر به‌خوبی بیانگر اهداف سیاسی و استعماری کشورهای غربی به‌ویژه آمریکا در زمینه توسعه مواد مخدر و گسترش اعتیاد در منطقه است. افزایش تولید و کشت مواد مخدر در افغانستان و گسترش قاچاق این مواد در سطح کشورهای منطقه، اقدامی سیاسی در جهت تحقق اهداف استعماری است. برخی کشورهای غربی، با گسترش پدیده شوم اعتیاد و گمراه کردن فکر و اندیشه جوانان و ایجاد بی‌انگیزگی در فرد، در پی تحقق اهداف و سیاست‌های تهاجم فرهنگی خود در منطقه هستند. وی اظهار داشت: یکی از موضوعات مهم در امر مقابله با مواد مخدر و پدیده اعتیاد، بحث مصرف و میزان تقاضاست به شکلی که کنترول تقاضا نقش مؤثری در مقابله با معضل اعتیاد و کاهش چشمگیر هزینه‌های جاری در مسیر مبارزه با مواد مخدر و پیشگیری از اعتیاد دارد بر همین اساس موضوع کنترول و کاهش تقاضا باید به‌عنوان یک برنامه محوری در دستور کار دولت باشد.

 دست‌اندرکاران مواد مخدر به گروه‌های قدرتمند مافیایی تبدیل شده‌اند. این گروه‌ها ثروت‌های هنگفت را به دست آورده و تعداد زیاد افراد مسلح را استخدام کرده و اسلحه‌ بی‌شمار را خریداری کرده‌اند و مهمتر این‌که این گروه‌ها اکنون در حکومت‌ها نیز رخنه کرده‌اند. اینان در ویلاهای خود نشسته، هیچ کاروبار رسمی ندارند، ولی میلیون‌ها دالر در حسابات آن‌ها سرازیر می‌شود. یکی از عوامل اصلی و نخستین عامل در وجود مزرعه‌ی تریاک و گسترش این مزرعه در افغانستان مافیای تجارت و قاچاق مواد مخدر است. این مافیا از سه بخش داخلی، منطقوی و بین‌المللی تشکیل می‌شود.  هیچ‌گاه نه درگذشته و نه امروز، دهقانان و زارعین کوکنار در افغانستان به وجود آورنده‌ی مافیای تجارت و قاچاق مواد مخدر نبودند و در آینده هم نخواهند بود. این قاچاقچیان و تاجران قدرتمند مواد مخدر چه در داخل و چه در خارج افغانستان هستند که کشت و زرع تریاک را در افغانستان به وجود آورده‌اند و عامل گسترش و زرع تریاک می‌شوند.

 آیا تریاک و مواد مخدر را دهقانان و زارعین تریاک از افغانستان به بیرون کشور می‌برند؟ آیا از هر ده گرام هروئینی که در کوچه‌ها و جاده‌های لندن در دست نوجوانان انگلیسی قرار دارد با مرکب و قاطر توسط دهقانان هلمندی، ننگرهاری، قندهاری، و بدخشانی انتقال داده‌شده است؟ مسلماً که پاسخ منفی است. اگر مافیای قدرتمند تجارت و قاچاق داخلی مواد مخدر در افغانستان تریاک و هروئین را تا آن‌سوی مرزها می‌برند، مافیای قدرتمندتر از آن‌ها آن را تا کوچه‌ها و پس‌کوچه‌های لندن می‌رسانند. ازاین‌رو بار این شرمساری را نباید رئیس‌جمهور کشور ما در برابر خارجی‌ها به‌تنهایی بکشد.

 بلکه قسمت اعظم آن بار را بدوش خارجی‌ها بگذارد.

 تقسیم بار از این زاویه نیز قابل توجیه و منطقی است که اگر در جامعه که فقیر، عقب‌مانده، جنگ‌زده، ویران و دارای پایین‌ترین سطح سواد و تعلیم و تربیه است کشت تریاک و تجارت تریاک و مواد مخدر مایه‌ی شرمساری و خجالت باشد، در جوامع مدرن، پیشرفته، مرفه، دارای فرهنگ و مدنیت عالی غربی و در لندن مرکز ترقی، دموکراسی و پیشرفت اجتماعی و اقتصادی جهان قاچاق و اعتیاد مواد مخدر بیشتر مایه‌ی خجلت و شرمساری است.

 از این‌ها که بگذریم پرسش اینجاست که چرا با قاچاقچیان و تاجران مواد مخدر به‌عنوان یک عامل اصلی زرع و تولید تریاک با شدت و قاطعیت بیشتر از مبارزه علیه زارعین تریاک و مزرعه‌ی تریاک برخورد نمی‌شود؟  چرا به همان پیمانه‌ای که تصویر تخریب مزرعه‌ی تریاک توسط پولیس و نیروهای امنیتی افغانستان در پرده‌های تلویزیون به نمایش گذاشته می‌شود از دستگیری و محاکمه‌ی تاجران و قاچقبران مواد مخدر در تلویزیون‌ها تصویری به چشم نمی‌خورد؟

 باوجود تلاش‌های زیاد دولت و جامعه جهانی برای منصرف کردن دهقانان از کشت کوکنار، سروی ملل متحد در افغانستان در سال ۱۳۹۲ بار دیگر ثابت ساخت که کشت کوکنار همچنان به گونه نگران‌کننده در حال رشد و افزایش می‌باشد. سروی اداره مبارزه با مواد مخدر و جرایم سازمان ملل متحد با همکاری وزارت مبارزه با مواد مخدر در سال ۱۳۹۲ نشان می‌دهد که در ۲۰۹ هزار هکتار زمین در کشور کوکنار کشت شده است.

 جنگ واشنگتن در افغانستان در سال دو هزار و یک و استقرار حکومت موردحمایت آمریكا تولید تریاك را به‌شدت افزایش داد و شبکه قاچاق مواد مخدر را بازسازی نمود. با حمایت دولت كشت خشخاش به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای افزایش پیدا كرد. بازارهای تریاك به‌سرعت احیا شدند و از فردای یازدهم سپتامبر قیمت تریاك در افغانستان سه برابر شد. در آغاز سال دو هزار و دو میلادی بهای هر كیلو تریاك به دالر ده برابر بهای سال دو هزار بود. بر اساس ارزیابی صندوق توسعه ملل متحد- آنكتاد- تولید تریاك در سال دو هزار و دو نسبت به تولید آن در سال دو هزار و یک حدود شش‌صد هفتاد پنج درصد افزایش را نشان می‌دهد. کشت کوکنار و تولید مواد مخدر به‌صورت سرسام‌آور در حال افزایش است و افغانستان هنوز هم ازجمله بزرگ‌ترین تولیدکنندگان مواد مخدر در جهان محسوب می‌شود. هرسال گراف کشت کوکنار در افغانستان در حال افزایش قرار دارد. پرسشی که در ذهن مردم ما خطور می‌کند این است که کی ها از کشت مواد مخدر نفع می‌برند و چرا در بیش از یک دهه گذشته حکومت و همکاران بین‌المللی نتوانسته‌اند این پدیده را مهار کنند؟ مفاد اقتصادی غیرقانونی که از مواد مخدر به دست میاید بعد از خروج نیروهای خارجی، چه نقشی را بازی خواهد کرد.

 قسمی که مشاهده می‌شود وضیعت امنیتی در افغانستان خوب نیست و این خبر خوشی را برای حمایت‌کنندگان کوکنار می‌دهد و آنان می‌توانند از وضعیت موجود بیشتر برای کشت کوکنار استفاده نمایند. کشت کوکنار و انواع مواد مخدر منبع خوب عایداتی برای قاچاقبران بین‌المللی و دهاقین فقیر افغانستان به شمار می‌رود. در سال ۲۰۱۳ میلادی ۵۵۰۰ تن مواد مخدر تولید شده است که در مقایسه با سال ۲۰۱۲ میلادی ۴۹٪ افزایش را نشان می‌دهد و ولایت‌های بلخ و فاریاب ازجمله ولایت‌های عاری از کشت کوکنار اعلام‌شده بودند اما دوباره به حالت اول برگشته‌اند. در سال ۲۰۱۳ میلادی ۵۵۰۰ تن مواد مخدر تولید شده است که در مقایسه با سال ۲۰۱۲ میلادی ۴۹٪ افزایش را نشان می‌دهد و ولایت‌های بلخ و فاریاب ازجمله ولایت‌های عاری از کشت کوکنار اعلام‌شده بودند اما دوباره به حالت اول برگشته‌اند.

 ناامنی و فقر باعث افزایش مواد مخدر در کشور شده است. در افغانستان مخالفین مسلح دولت و مافیای جهانی مواد مخدر مردم را به کشت کوکنار تشویق می‌کند. درعین‌حال قیمت بلند مواد مخدر دلیلی دیگری است، که دهاقین را به کشت کوکنار وامی‌دارد. آگاهان به این باوراند که افزایش کشت کوکنار در سال ۲۰۱۳ مرتبط است به تلاش‌های بی‌باکانه‌یی دهقانان برای کشت کوکنار در سال ۲۰۱۲ که بعد از آن به گونه سرسام‌آور افزایش کلی را به وجود آورده و بیشتر این مواد در مناطق جنوب و غرب افغانستان زرع می‌شود. بنا بر بلند رفتن قیمت مواد مخدر در سال ۲۰۱۲، دهاقین بیشتر تشویق شدند تا به کشت کوکنار روی‌آورند. بر اساس معلومات وزارت مبارزه علیه مواد مخدر، ٪۸۹ مواد مخدر تولید شده در سال ۲۰۱۳ تنها در ۹ ولایت‌های جنوب و غرب افغانستان کشت شده است.

 ولایت جنوبی هلمند با تولید ٪۳۴ مواد مخدر یکی از بزرگ‌ترین ولایت‌ها در سطح کشور به شمار می‌رود و بعد از آن قندهار با تولید ٪۱۶ در مقام دوم قرارگرفته است. ولایت‌های شرقی، درمجموع ۹٪ مواد مخدر را در سطح کشور تولید می‌نمایند، در سال ۲۰۱۳ در ولایت ننگرهار کشت تریاک پنج برابر نسبت به سال گذشته افزایش‌یافته است و در لغمان ٪۴۱ درصد نسبت به سال پیش از آن افزایش را نشان می‌دهد و درعین‌حال در ولایت بدخشان ٪۲۳ افزایش‌یافته است.
ولایت‌های شرقی، درمجموع ۹٪ مواد مخدر را در سطح کشور تولید می‌نمایند، در سال ۲۰۱۳ در ولایت ننگرهار کشت تریاک پنج برابر نسبت به سال گذشته افزایش‌یافته است.