در حاشیهٔ سفر رییس ستاد ارتش پاکستان در افغانستان؛

 آمریکا، قراراست تاآخرین میخ یی راکه درتبانی باپاکستان ونیرو های نیابتی آن طالبان در کارخانه صلح قطر ساخته است، برتابوت جغرافیای سیاسی افغانستان فرو برد.

 برای پیاده سازی این پروژهٔ استراتیژیک که به لطف فعالیت وکاربرد هنرویژهٔ سازوکارهای استخباراتی واطلاعاتی آمریکا بویژه نقش دراماتیک سازمان جهنمی استخباراتی آی اس آی پاکستان به مثابه قدیمی ترین دشمن آشتی ناپذیر افغانستان، ارگ نشینان کابل وسران دست پروردهٔ جهادگران آمریکایی-پاکستانی، تمامی شرایط لازم وفاکتور های داخلی بین المللی ومنطقوی آماده شده است.

 پخش امواج ناوگان های تبلیغاتی آمریکا-پاکستان، برای نوید صلح کاذب وانحراف افکار جامعهٔ فلک زده افغانستان، بخش اعظم از لایه های سیاسی واجتماعی افغانستان بویژه هسته های بازدارنده طوفان های سیاسی آتی در افغانستان را مسموم ساخته است.

 نه در متن جامعه سیاسی افغانستان ونه در راس هرم اقتدار سیاسی کشور وجامعه تدابیر پیشگیرنده برای دفع بلای هولناک وسیطره لشکر نیابتی پاکستان برقلمرو افغانستان وجود دارد. ارگ وسپیدار به فرمان آمریکا وخواست پاکستان تمامی شاهراه ها را برای مارش طالبان در جاده اقتدار سیاسی افغانستان گشوده اندوبا تمام تعهد و پیمان سیاسی درین خط به پیش می‌روند. حاکم ارگ کابل، در اوج حملات بلاوقفه وخونین طالبان، درب های آهنین زندان ها را شکست وحدود ۳۰۰۰‌ طالب را از اسارت زنجیر های زندان آزاد وبا اهدای دسته های گل آنها رابدرقه نمود، او مصمم است زندان های افغانستان را از وجود طالبان پاکسازی نماید.

 جریان پروژه تسلیمی افغانستان برای پاکستان در آخرین فاز تکاملی خود قرار دارد. درین دور قرار است تا بایک تغییر استراتیژیک در کمربند منطقوی افغانستان، آمریکا، هند را از آخرین دور بازی در افغانستان، از رینگ بیرون نموده وکپ قهرمانی وپیروزی را برای پاکستان واگذار نماید.

 آمریکا مبتنی بر پایگذاری سیاست دوستی هفتاد ساله با پاکستان و آزمون جنگ سرد ودوره جهاد (!) در افغانستان، به حاکمان آن کشور دل بسته است، تا در آینده منافع استراتژیک وغاتگرانه آمریکا در افغانستان را تضمین نموده ودرغیاب آمریکا وحضور استخباراتی اش درکشور، پروژه های آمریکا را در عرصه های سیاسی واقتصادی تحقق بخشد.

 

سفر رییس ستاد ارتش پاکستان در کابل وپرده اخیر

 سفر رییس ستاد ارتش پاکستان در کابل که به مساعی آمریکامحقق شد، وملاقات اش بادکتر غنی که خطوط نا متعارف دیپلماتیک را پیمود، در واقع پل جدید دیپلماسی میان کابل-اسلام آباد را برقرار ساخت. این سفر حاکی از تغییر استراتیژیک آمریکا در منطقه وکشانیدن پای افغانستان درین مبدا است. گشایش جاده جدید دیپلماتیک میان کابل-اسلام آباد که کمرنگ سازی سیاست هند در افغانستان را به دنبال خواهد داشت، افغانستان را بیش از پیش درکام نهنگان آی اس آی پاکستان داخل خواهد کرد.

 آمریکا در نظر دارد تا دست پاکستان رادر افغانستان باز گذاشته و همه موانع بازدارنده را از راه پاکستان بردارد.

 پاکستان در اوج کشتار وفعالیت های تروریستی طالبان، به شدت آرزومند تحقق سریع ویکجانبهٔ توافقنامه دوحه میان آمریکا وطالبان ورهایی تمامی زندانیان طالب از افغانستان است. سفر رییس ارتش پاکستان در افغانستان روی همین سناریو شکل یافته است تا شاهراه اقتدار سیاسی طالبان را هموار وپروسه استقرار امارت اسلامی طالبان در کابل راسرعت بخشد.

 آمریکا وپاکستان با توجه به تبعات بازتاب سیاسی شکست استراتیژیک «جنگ باتروریسم» آمریکا در افغانستان، مایل اند، تا بایک نرم افزارسیاسی ودر زیر ابرپاره های صلح کاذب، پای طالبان را در مسند اقتدار سیاسی درکابل بکشانند ومتعاقبأ بیرق پاکستان را بدست طالبان در کابل در اهتزاز در آورند.

 جریانات غم انگیز افغانستان، مستدام در چشم انداز رسانه های جهانی بازتاب روش یافته، هکذا به تازگی وبگاه گلوبال پسیفیک، سفر رییس ستاد ارتش پاکستان در افغانستان را مورد تحلیل قرار داده می نگارد: [۱] «پاکستان معتقد است که عدم تمایل کابل برای آزادی ۵۰۰۰ زندانی طالبان که قبلاً با آنها توافق شده بود، روند صلح تازه را تهدید می کند، از این رو رییس ستاد ارتش پاکستان باید احتمالاً بر ضرورت تحقق این بند به میزبان خود تأکید نموده باشد.

 او همچنین بایداز كمكهای كشورش در حمایت از راه حل سیاسی صلح آمیز برای درگیری طولانی مدت با هماهنگی همه سهامداران همسایه اطمینان داده باشد»

 نویسنده، در حاشیهٔ سفر رییس ستاد ارتش پاکستان، انگیزه های منطقوی این سفر را مورد تمرکز قرار داده خاطر نشان می سازد:«نکته مهم ودرخور توجه در میان همه این موارد اینست که برنامه» جنگ ترکیبی «هند برای استفاده از افغانستان در جنگ های نیابتی علیه پاکستان، به دنبال نزدیک شدن روابط تازه ونوظهور افغانستان و پاکستان در هفته گذشته پیچیده‌تر گردیده است.

 آمریکا برای دریافت راه حل دیپلماتیک به روند صلح افغانستان متکی به پاکستان می باشد»

 همچنان نویسنده جریان سیاست تحمیلی آمریکا برکابل را مورد نگرش قرار داده می نویسد: «آمریکا به دولت نیابتی خود درافغانستان اجازه داد تاداخل مناسبات جدید ونزدیک باپاکستان گردد. میتوان خلاصه نمود که اهداف استراتژیک آمریکا در شرایط معاصر درهمترازی ونزدیکی با پاکستان است، تاهند».

 به پندار نویسنده این بینش نشان می دهد كه نقش حكومت هند مورد حمایت آمریكا در افغانستان به زودی كاهش می یابد زیرا آمریکا درین راستانیازی به هند ندارد تابتواند ازینطریق در حوزه اقتصادی، چین را از طریق بندر چابهار در انزوا نگاه دارد.

  نویسنده به این باور است که پاکستان نبرد استراتیژیک در افغانستان را از هند ُبرده است، اما از آنجا که هنوز نفوذ کشنده دهلی در افغانستان نافذ است، هنوز در این جنگ پیروز نشده است. با این وجود، این فرض معتبر مبنی بر اینکه ایالات متحده ازروابط میان افغانستان و پاکستان حمایت می کند، باعث میشودکه هند در بازآزمایی مجدد استراتژی منطقه ای خود وانطباق آن با واقعیت های جدید تجدید نظر نماید.

 همراستا با ظهور تغییر دپلماسی آمریکا در حوزه منطقوی افغانستان، سیاست مداران پاکستان نیز با مشاهدات چراغ سبز امریکا، بازتاب این تحولات را مورد تحلیل قرار داده و دیدگاه های سیاسی شانرا حول آن مطرح می سازند.

 اخیرآ پرفسور ظمیر احمد، دیپلمات پیشین وتحلیلگر شناخته شده پاکستان جریان مناسبات وتحولات سیاسی افغانستان را مورد پژوهش قرار داده می‌نویسد: [۲]

 «پرزیدنت ترامپ تصمیم گرفته است که نیروهای خود را از افغانستان بیرون بکشد، و بایداین برنامه قبل از انتخابات نوامبر در ایالات متحده تحقق یابد تاباشد او اعتبار کسب کند و برای یک دوره دیگر، دوباره به عنوان رئیس جمهور انتخاب شود. به نظر می رسد رئیس جمهور ترامپ جدی و متعهد به عقب نشینی نیروهای خود از افغانستان است.

 اگرچه مشکلات متعددی در چند ماه گذشته وجود دارد، اماجدی بودن رئیس جمهور ترامپ هنوز نمایان است».

 به باور این تحلیلگر، این پاکستان است که طالبان را به میز مذاکره کشاند و در مذاکرات دوحه نقش مهمی ایفا کرد. به باور او رییس جمهور ترامپ آن را تصدیق و قدردانی می کند. او مینویسد که «در حقیقت، رهبران درایالات متحده، به ویژه رهبری نظامی، پتانسیل پاکستان را درک می کند»

 نویسنده در تحلیل خود، ارزشمندی جغرافیای افغانستان، موقعیت استراتیژیک، بزرگترین منابع مخدر وعظیم ترین منابع معدنی افغانستان را درانگیزه بخشی تبانی آمریکا-پاکستان کتمان نموده وبر تاریخچه دوستی میان پاکستان وآمریکا واطاعت پاکستان از فرمان آمریکا، وشگرد های نوین هم‌پیمانی آمریکا با پاکستان نظر انداخته اذعان میدارد «تازمانی که ایالات متحده با پاکستان درزمان جنگ سرد یا جنگ افغانستان با تروریسم باهم همپیمان نزدیک بود، پاکستان از منافع ایالات متحده محافظت می کرد، پیروزی استراتژیک را برای آن کشور تضمین می نمودامااز زمانی که ایالات متحده از پاکستان فاصله گرفت و به سمت هند تمایل نمود، پیهم باشکست روبرو شد. ایالات متحده می خواست هند را با پاکستان در افغانستان جایگزین نماید تا ازانطریق چین رابه انزوا بکشاند، که درین سیاست باتوجه به ضعف پتانسیل هند دربرابر چین کاملاً ناکام شد؛

 آری؛

 درین آیینهٔ قدنمای حوادث وسیرتلاطم های بزرگ سیاسی، افغانستان، بزودی در داخل این امواج غرق میگردد.

 آیا، در آستانهٔ فروپاشی مجسمه های بردگی، استعماری واستبدادی در جهان، وقت بیداری، زمان اتحاد وتاریخ رستاخیز ملی برای نجات مادر وطن برای مردم افغانستان، فرا نرسیده است؟

 ما هنوز یک قطعه برنده در دست داریم و آن اراده وقوت مردم است، تعین شعار ها وانگیزه های ملی است، جستجوی راهکار ها برای بسیج جامعه ومردم وجستجوی الترناتیو سیاسی در افغانستان است؛

 به پیش بسوی استقلال، آزادی ورهایی؛

 

با احترام بی پایان

 لندن، جون ۲۰۲۰ میلادی

 منابع:

 [1] www.asia-pasificglobal.com,The Afghan-Pakistani Rapprochement Complicates India’s Hybrid War Plan,11/6/2020

 [2]One World press,Pakistan Is Committed To Peace In,11/06/2020Afghanistan.