(فشرده ای از یک نامه وارده)

 خواهری؛ با سواد و خردمندی بالا از ننگرهار همیشه بهار؛ انتقاد و اعتراض شدیدی به یکی از نوشته های اینجانب وارد نموده در زمینه دلایل و اسناد و ویدیو های انبوهی نیز آورده اند.

 پیش از همه خواسته پر معنی و پر صلابت شان را اجابت کرده ایشان را با استعاره؛ «ملاله میوند» می نامم.

 «ملاله میوند» در اصل گزارشگر تلویزیون انعکاس در جلال آباد بود که صبح روز 10 دسامبر سال 2020 میلادی هنگام رفتن به طرف دفتر کارش؛ توسط  تروریستان معلوم الحال همراه با راننده اش به قتل رسید.

 ترور «ملاله میوند» در یک پیچ تند موج کشتار هدفمند خبرنگاران و فعالان سرشناس مدنی افغانستان وقوع یافت که پیشتر به فاصله های کوتاه؛ ستاره های تابناکی همچون الیاس داعی در هلمند و یما سیاوش در کابل را قربانی گرفته بود و متعاقباً با ترور فوق ددمنشانه همزمان سه خانم کارمند دیگر تلویزیون انعکاس در منطقه های 1 و 4 شهر جلال آباد ادامه یافته موجبات دست از کار کشیدن و حتی از کشور متواری شدن بسیاری فعالان رسانه ای و مدنی را فراهم آورد.

ملاله میوند گزارشگر ننگرهاری یکی از قربانیان تنور و ترقی در افغانستان
ملاله میوند گزارشگر ننگرهاری یکی از قربانیان تنور و ترقی در افغانستان

 

 اما خواهرِ نورانی ایکه اینک «ملاله میوند» می خوانیم؛ به مقاله «آیا طالبان؛ مسلمانتر از پیامبر اسلام هستند؟» اعتراضی دو گانه دارند.

 ـ "مسلمانتر از پیامبر اسلام" گفتن طالبان در مصاحبه با استاد علی امیری یک فریاد از سرِ شدت درد است. این همان حالتی است که فرد مؤمن و مسلمان ممکن است در بین ناله های خود حتی چیز های گناه آلود و کفری هم بگوید که بنا بر عذر شرعی معذور شمرده میشود.

 ـ اگر کمی دقت میشد و هدف دقیق بیان میگردید؛ باید به جای طالبان و گروه های جهادی خوانده دیگر که طی این نیم قرن در پاکستان خلق شده و به اقصا نقاط جهان به جان انسانیت انداخته شده اند؛ باید پاکستان؛ فوج پاکستان و آی ایس آی پاکستان گفته میشد؛ مثلاً این طور:

 آیا ... پاکستان؛ مسلمانتر از پیامبر اسلام است؟

 چرا که مسلمانی جهادی جاهلانه، قصه ای و تلبیسی کم از کم درین نیم قرن؛ دعوای اسرائیل منطقه ما؛ پاکستان مخلوق انگلیس بوده؛ هست و خواهد بود.

 در مورد این حقیقت عظیم و خونچکان؛ بیشترین اسناد اثباتی را قبل از دیگران؛ خود پاکستانیان و کرنیلان و جرنیلان آن نوشته و به چاپ رسانیده اند. کتاب های مستند و مفصل «تلک خرس»، «خاموش مجاهد»، «طالبان، نفت و بازی بزرگ جدید...» و مصاحبه ها و فاش گویی های نصیرالله بابر؛ پرویز مشرف، جنرال حمیدگل، کرنیل امام،... و فتوا ها و خطبه ها و بیانات بیحد و حساب ملا های مدارس اکوره ختک؛ حقانی، سمیع الحق، فضل الرحمن و غیره و نیز اعترافات زعمای مسئول وقت پاکستان مانند بیظیر بوتو؛ نواز شریف؛ حنا ربانی کهر ... و اخیراً عمران خان صدر اعظم کنونی پاکستان صد مرتبه بیشتر از حد کافی نشان میدهد که حقیقت ماهیت جهادی ها و طالبان پیش از اشغال افغانستان توسط امریکا و ناتو؛  جهادی ها و طالبان زمان اشغال، امروز و فردا از چه قرار بوده و هست و خواهد بود.

 اما نوشته ها، راپور ها، افشاگری ها، اطلاهات و بالاخره کتاب ها و فیلم های مستند جهانیان که طی این نیم قرن در مورد پاکستان و جهادیگری تبه کارانه و انتحاری (خرمرگی) راه انداخته آن فراهم و انبار شده؛ شاید پُشت کره زمین را هم به درد آورده است.

 به هرحال اینجا کمی از عمران خان صدراعظم پاکستان بشنوید فقط به خاطر زیاد نو بودن آن:

 ”۸صبح، کابل: عمران خان، نخست‌وزیر پاکستان می‌گوید کشورش به دنبال حل‌ وفصل مساله افغانستان پیش از خروج نیروهای بین‌المللی است تا از بروز جنگ داخلی در همسایه‌گی شرقی خود جلوگیری کند.

 براساس برنامه اعلام شده، قرار است که نیروهای امریکایی و ناتو تا یازدهم سپتامبر سال جاری میلادی به صورت کامل از افغانستان خارج شوند.

 نخست‌وزیر پاکستان روز جمعه، چهاردهم جوزا، به خبرگزاری رویترز گفته است: «تمام مردم پاکستان در حال حاضر با ترس زنده‌گی می‌کنند و من حالا از طرف خودم اطمینان می‌دهم که ما می‌توانیم مشکلات سیاسی را قبل از رفتن نیروهای امریکایی حل کنیم».

 به گفته او، اگر جنگ داخلی در افغانستان آغاز شود، مردم به پاکستان و سایر کشورهای همسایه مهاجرت خواهند کرد و پس از افغانستان اولین کشوری که آسیب می‌بیند، پاکستان است.

 او گفت: «پس از جنگ در افغانستان ما نیز تحت فشار قرار می‌گیریم که وارد جنگ شویم».

 از جانب دیگر، عمران خان می‌گوید که دولت به رهبری او سیاست دهه‌ های قبل و سنتی پاکستان را که به ایجاد «عمق استراتژیک» در افغانستان متمرکز بود تا دولت حامی منافع اسلام‌آباد در کابل شکل بگیرد، تغییر داده است.

 به گفته خان، هر حکومتی که در افغانستان از سوی مردم گزینش شود، پاکستان باید با آن کنار بیاید و همکاری کند.

 عمران خان تأکید کرده است که پاکستان نباید تلاش کند تا در امور افغانستان مداخله و اعمال نفوذ کند.

 هم‌چنان عمران خان می‌گوید که پاکستان در چند سال گذشته متهم به همکاری با طالبان بود. او اذعان کرد که در سال ۱۹۹۶ اسلام‌آباد با گروه طالبان همکاری کرده بود و حتا در زمانی که این گروه با امریکا می‌جنگید نیز مورد حمایت پاکستان بود."

  به  همه مردمان کمی آگاه افغانستان و پاکستان و دنیا روشن تر از افتاب است که خاصه در مداخله های نظامی و جاسوسی و تروریستی به افغانستان؛ نقش اصلی و تعیین کننده به سران فوج و سازمان آی ایس آی پاکستان تعلق دارد. لذا در مورد اخیر پرسیدنی است که آیا عمران خان با جنرالان ارتش و آی ایس آی مشوره و توافق کرده است یا خیر؟

 هنوز که هنوز است نه تنها ملیشه هایی چون لومپن های وروکزی در صفوف طالبان در افغانستان از جمله در ننگرهار می جنگند و میکشند و کشته میشوند بلکه عساکر عادی و مشاور و متخصص پاکستانی بیشتر از پیش دخیل در جنگ ها اثبات میشوند.

 حتی ناظران بزرگ بین المللی چون سفیر اسبق کانادا در افغانستان فاش میکنند که پاکستان نه فقط افراطیون دارای ملیت گوناگون را برای جنگ به افغانستان می فرستد بلکه حتی به این منظور زندانی های خودش را برای صدور به جنت! راهی افغانستان می نماید.

 بر علاوه تاکنون از هیچ نظامی و استخبارات چی پاکستان کلمه ای در باره صلح و آتش بس و توافقات بین الافغانی وغیره شنیده نشده است با اینکه نمایندگان عالیرتبه امریکا و ناتو و افغانستان همه و همه به بارگاه های این فراعنه در رفت و آمد اند و حتی گفته میشود که رئیس جمهور غنی بار ها به این مکانها سفر های اعلام شده و مخفیانه داشته است.

 این خواهر گرامی در برخ دیگر یاد داشت هایش آورده که «ازماست که بر ماست!»

 ما مسلمانها به اثر کردنِ شیطانی و منافقگری اعتقاد داریم ولی باید هم از 50 سال فریب های تباهکن خود و نسل ها و قوم ها و قبیله های خود درس ها بگیریم و کم و بیش گرفته ایم.

 درین شک نیست که شیوه های زندگانی قبیله ای و کوچیگری شیوه های زندگی پسمانده است و کلچری که در چنین شیوه زندگی سفت و سخت میشود؛ برای رو برو شدن با دنیای صنعتی و ساینس محور امروزی توانایی ندارد. گرچه خجالت اور و بسیار تلخ است؛ بازهم ناچاریم به حقیقت ها روبرو شویم. شخصاً برای من این خجالت و تلخی وقتی کاهش بسیار پیدا میکند که می بینم که این حقیقت ها را شخصیتی از خود ما و از جمله عالمان دینی ما روشنگری می نماید. آرزومندم برای دیگر هموطنان هم چنین باشد.

 این شعر زیبا را هم اضافه کنم که:

 آینه بنمود گر عیب تو راست       خود شکن  آینه شکستن خطاست

 https://www.youtube.com/watch?v=_5oQfjNQtzI

  خواهر «ملاله میوند» فرموده این ویدیوی جناب قاری عیسی محمدی را به خاطری انتخاب کردم که تازه بود و وقت دیدن من 6 ساعت از آپلود آن در یوتیوب گذشته بود و دیگر به منظور و مرام این قسمت سخنم خوب چسپ داشت.

 خوشبختانه در مبارزه آگاهی دهی و بیدار سازی؛ قاری عیسی محمدی کارنامه های بزرگ و برجسته زیاد دارند. شما با جستجوی «قاری عیسی محمدی» در یوتیوب و دیگر رسانه های جمعی گنجینه های زیاد می یابید و از کیفیت والا و بالای انها حیرت زده میشوید. اما درین رزمگاه قاری صاحب عیسی محمدی تنها نیست کثیری از روشنگران و مبارزان پشتون لر و بر در کنار برادران و خواهران مشابه خود از دیگر قومیت ها فعال استند و روز تا روز زیاد و زیاد تر میشوند.

 دیگر عصبیت های دیوانه وار برخاسته از شیوه زندگی بدوی در هم  برهم شده ولیکن بدویت و نادانی و بد دانی خصوصاَ در دین و دینداری هنوز بسیار میباشد. بدبختانه همین جا میدان تاخت و تاز و بهره برداری انگریز و پاکستان و دیگر موجودات ضد انسانیت است. این گفته هنوز در مورد عشایر و اشخاص بدوی مدعی دینداری صدق میکند که:

 

از آنکه یک کتاب دارد و آنرا هم نمیخواند؛ باید ترسید!

 تجربه «جنگ های صلیبی» در قرون وسطی به استعمارگران و جهانگشایان بعدی اروپا خیلی درس ها داشت که از ایمان کور مردمان به این وآن دین و مذهب چقدر ها میشود به هدف های جنگ و سیاست استفاده نمود.

 انگلیس از این درس ها بسیار بهره برد و قریب همه ممالک اسلامی را عرصه تاخت و تاز خود توسط ملا های اروپایی الاصل و ملا های مزدور ساختهِ محلی قرار داد که کتاب های قطوری چون «بازی شیطانی» در مورد نوشته شده است ولی هنوز خلاصی ندارد.

 اما شهکار بس بزرگ این اهرمن؛ ساختن اسرائیل در شرق میانه و ایجاد پاکستان در جنوب شرق آسیا بر اساس جعل و تحریف و سیاسی سازی دین های یهودیت و اسلام بود که یکی بیشترین آفت به جان خلق های بیدفاع فلسطین است و دیگری بالاترین آفت به جان مردمان افغانستان و مردمان محکوم خود رقبه پاکستان.

 البته اگر شانس یاری کند؛ هردو برای کل شرق میانه و تمام جنوب شرق بلکه تمام بر اعظم آسیا؛ نقشه های عملیاتی عظیم و مخوف دارند. می بنید که دیگر پرسش اینکه «آیا طالبان؛ مسلمان تر از پیامبر اسلام استند؟» یک سوال بچه گانه میشود. حداقل باید چنین پرسید که «آیا پاکستان؛ مسلمان تر از پیامبر اسلام آست؟»

 جواب این سوال بزرگ هم بزرگ است؛ بیایید ببینیم شاید قاری صاحب عیسی محمدی درین راستا هم گفتنی های روشنگر خواهند داشت:

 https://www.youtube.com/watch?v=XbOY3YGI-QI