حقیقت، دکتر سید احمد جهش: به بهانه‌ی «جایگزینی افراد نزدیک به امریکا در ارگان‌های نیروهای مسلح کشور»

باید خاطر نشان ساخت که کادرهای پخته و باتجربه قوای مسلح سابقه‌ی افغانستان اشخاص وطن‌دوست، پاک و شجاع بودند که از اسرار و اهداف نهان اشغال و خیانت دولت دست نشانده اطلاع نداشتند و مردانه‌وار به خاطر دفاع از مردم با تروریزم جنگیدند. ولی هیچ‌گاهی تسلیم اشغال نه شده و سر تسلیم فرود نیاوردند. چنانچه یکی از صاحب‌منصبان متقاعد برایم گفت که «کوشش کردند که ما را از خود بسازند ولی دیدند که ما از آن‌ها نمی‌شویم بنا ما را تقاعد دادند». البته طبعیست که اشغال دست پرورده‌های خود را معمولاً به روحیه خیانت به وطن و سرسپرده گی به استعمار تربیه می‌کنند و به هر جای نصب می‌نمایند.

 این موضوع یعنی تعویض افراد صادق با خاین یک مصیبت است؛ اما اشغال و استعمار یعنی امریکا و انگلیس مصیبت‌های بسا بزرگ‌تر را بالای مردم بی‌دفاع افغانستان نازل کرده‌اند که ذیلن تشریح می‌شود.

  از سال‌های متمادی به این سو هماره خدمت هم‌وطنان خود نوشته‌ام که منشأ و ریشه‌ی همه مفاسد، جنگ و بربادی، ترور و انتحار، بیکاری و گرسنگی، وطن گریزی و بی‌وطنی ما تنها و تنها انگلیس- ایالات متحده امریکا و اجیرک هایش در ناتو، پاکستان و عربستان سعودی می‌باشد. بنا تا به حضور نظامی خارجی خاتمه داده نشود افغانستان روی صلح و آرامی را نخواهد دید.

 گرچه همه می‌دانند؛ با آن هم به‌طور مختصر یادآوری می‌کنم این که امریکا و شرکا از زمان روانشاد داود خان تا امروز با استفاده از اسلام، وطن ما را توسط تروریستان و نوکران رنگارنگ خود برباد و هم‌وطنان ما را قتل عام نموده است.

 امروز انگریز- امریکا به‌مثابه دول استعماری، کاملن افغانستان را در اشغال خود داشته به اهداف دور و نزدیک چیوپولیتیک و جیواکانومیک خود موفق و نایل شده‌اند. اهداف مذکور با امضای کپیتلیاسیون یعنی تسلیم بلاقید و شرط افغانستان به انگریز- امریکا توسط اشخاص وطن‌فروش و پلیدی مانند اتمر-غنی و کرزی و چاکر عبدالله در موجودیت یک عده خاینین دگر در مجلس تضمین گردید.

 آنکه میگویند غرب در افغانستان ناکام است کاملن یک تبلیغ استعماریست تا خشم مردم افغانستان را فرونشانند. الیگارشی غرب برای آنچه به افغانستان آمده بود همه را به دست آورد.

 موفقیت و دستاوردهای امریکا در افغانستان قرار آتیست:

 1 – حضور نظامی در پایگاه‌هایی که امریکا در آرزویش بود.

 2 – نصب دولت دست نشانده و ستون پنجم.

 3 – ایجاد شبکه‌های وسیع استخباراتی که چون دانه سرطانی پیکر افغانستان را احتوا نموده است.

 4 – ایجاد، تقویه و استعمال تروریست‌های نیابتی طالب و داعش بر ضد مردم افغانستان.

 5 – سرقت معادن یورانیوم و لیتیوم و سنگ‌های قیمتی افغانستان.

 6 – مفاد صدها میلیارد دالری از تجارت تریاک افغانستان.

 7 – ادامه هرج و مرج مدیریت شده و ادامه جنگ تا آخرین تبعه افغانستان و بعداً تاراج افغانستان با استفاده از کارگران پاکستانی، هندی و چینائی (شاید این تعامل پنجاه سال دیگر را در بر گیرد).

 به خاطر نجات چه باید کرد؟

 میگویند نجات غرق شونده به دست خودش است. هیچ‌کس کمک نمی‌کند. حتی سیاسون همسایه‌های ما پول‌های شان در بانک‌های امریکا و سایر کشورهای غربی و اعضای فامیل شان در غرب زندگی و تحصیل می‌کنند. گرچه اکنون غرض فریب مردم شان در یک جنگ زرگری با امریکا قرار دارند  و از تعزیرات اقتصادی نفع می‌برند؛ اما اشغال افغانستان را توسط انگریز و امریکا و متحدینش خوش‌آمدید و لبیک گفته‌اند.

 از رهبران به‌اصطلاح جهادی نیز امیدی نداشته باشید. آن‌ها چهره‌های مسخ شده‌اند. استخبارات خارجی اسناد زیادی ارائه خواهند کرد تا واقعیت آن‌ها را نزد مردم افشاء نمایند.

 عناصر اشغال افغانستان عبارت‌اند از نیروهای اشغالگرانگریزی-امریکائی وشرکای معلوم الحال شان، طالبان وداعش، حکومت دست نشانده ورهبران به‌اصطلاح جهادی ملیتهای مختلفه افغانستان.

  برای توضیح بهترمیخواهم بگویم که همه عناصراشغال دریک دایره معیوبه موقعیت دارند. همه لازم وملزوم یکدیگراند. ازاینرونابودی یکی سبب فنای دگرمیشود. بطورمثال اگرطالب نابودشود امریکا –انگریز باید افغانستان راترک کند. واگرانگریز-امریکا برود طالب منبع تمویل خودرا ازدست داده سرکوب میگردد. به همین ترتیب حکومت دست نشانده بدون انگریز- امریکا ورهبران به‌اصطلاح جهادی بدون دولت دست نشانده مجبوراند به طرف میدان های هوائی عجله نمایند. زیراملت قتل ها وسرقت های شان رانخواهند بخشید. بر مبنای همین فکتور ها همه عناصردایره معیوبه یک دیگر شان راحمایت می‌کنند وهرازگاهی که فغان مردم ازقتل وقتال وبی امنیتی و فقر و تنگدستی به آسمان بلند می شود، عناصردایره معیوبه باایجاد کنفرانس های صلح دروغی وساختگی اینجا و انجا پرداخته و بیشرمانه آتش بس یکطرفه اعلان می‌کنند تا آتش خشم مردم را فرو نشانند.

 ازسالها بدین سو باایجاد شورای صلح قلابی به چشم مردم خاک میزنند. آنهاهمه پیچ موره های اشغال اند. اینجاست که نه عطا محمد نورونه هیچ یک ازجهادی ها شعارسرنگونی رژیم مستعمراتی ودست نشانده را نداده اند؛ زیرا رژیم ازخودشان است وهمه نوکران یک باداراند.

  به اساس آنچه نگاشته شد ازتمام ملیت های افغانستان توقع میرود تا رهبران شانرا ازبالای گرده های خود به بیلرهای کثافات بیندازند؛ زیرا تجربه نشان داد که هیچکدام شان لیاقت رهبری مردم راندارند. آزموده را آزمودن خطاست.

 مردم باید بدانند که اشتراک درانتخابات استعماری، ساختگی ودروغی مانندگذشته به نفع مردم نبوده به دوام اشغال واستعماروادامه جنگ دزدی وتاراج کمک مینماید. بناا باید ازبین خود صادق ترین، وطن‌دوست ترین، داناترین، شجاع ترین ومردم دوست ترین تانرامنحیث رهبرونماینده خود انتخاب نموده تحت شعارآزادی، استعفای غنی وخروج نیروهای خارجی ازافغانستان مبارزه صلح آمیزوقهرآمیزتانراآغازنمائید.

 نصب افسران خاین به وطن وطرفدارمنافع اشغالگران به وزارت های به‌اصطلاح دفاع، داخله وامنیت ازیکطرف وشلیک نیروهای دولتی به روی افرادملکی غیرمسلح درکابل وفاریاب خصلت ضدمردمی نیروهای امنیتی رابرملاساخت. بناا باقاطعیت میتوان گفت که نیروهای امنیتی افغانستان اجیرانی اند که به خاطردفاع ازمنافع غرب استخدام شده‌اند.

 ازاینروازتمام سربازان وافسران وطن‌دوست وآزادیخواه وطن محبوب ماافغانستان توقع میرود تاباسلاحهای دست داشته شان اجیری بیگانه را ترک نموده به دهات وقریه های مادری خودرفته درصف مردم ورهبران آزادیخواه ووطندوست خود قرار گیرند وباایجاد گروپهای مبارزین رهایی بخش دردل ودامان ودره های پرغرورهندوکش، بابا وسپن غرازنظرهاپنهان ووقتن فوقتن قلب تروریستان و حامیان معلوم الحال شان را در هرکجایی از میهن خنجر زده، حماسه آفریده وطن ومردم خودرا از یوغ استعمار و تروریزم نجات دهند.

 23 جولای 2018 ترسائی