در این پسین روز ها پس از نشر کتاب یا نبیک (ناشناسی که ناشناس نشد) دشواری های جدیدی در قلمرو آرامش فرهنگی افغانستان پدیدار گشت.

 دکتر محمد صادق فطرت ناشناس در نشست (رو گشایی) این کتاب که نخست در هالند در وسپس شهر لندن کشور انگلستان برپا شده بود، گفته بود: که گویا کتاب (پته خزانه) یک اثر جعلی است و ساخته و بافته پوهاند عبدالحی حبیبی می باشد.

 این سخنان (بم آسا) آرامش فرهنگی کشور را بر هم زد و در فرایند، موجب شد، تا نویسنده گان وخبرنگاران پشتو نویس ما دست و آستین بر زنند و چنان غریو و غرشی را برپا سازند، که آواز آنها از جو زمین نیز فراتر برود.

 در حالی که راه حل این دشواری غریو و فریاد و داد و وایلا نیست، یکی و ساده باید می گفتند:

 «اگر پته خزانه اصلی و یا جعلی است، به مثابه یک اثر پیشینه (نه هویت و حیثیت پشتونها) در منابع پژوهشی کشور و جهان کاربرد دارد، کسی خوش است هم دلش و اگر خوش نیست هم دلش» از سوی دگر کتابی که هنوز اصلیت و جعلیت آن تثبیت نشده است، و یک کتاب عادی است، نمیتواند تا هویت و غرور پشتونها و زبان پشتو گردد. غرور زبان پشتو یا افغانی اصلیت صد ها واژه ی آن است، که از پیشینه ترین زبان ویدایی و اوستایی و فارسی پیشین تا امروز حفظ شده اند، سخنوران پشتو زبان که ادعای دانش و خرد را می کنند، چگونه بخود اجازه می دهند، تا یک کتاب عادی را غرور و حیثیت پشتونها و زبان پشتو بشناسانند. نباید این سخنان دکتر فطرت ناشناس را به مثابه پیراهن حضرت عثمان بر می افشاندن و از این ماجرا دشنام های جدیدی به هویت و زبان پشتو در رسانه ها سرازیر می ساختند.

 آغاز شعر و ادب نگارشی پشتو اگر از زمان مغولان هند و در زمان پیر رروشان و اخوند درویزه آغاز شده است، خودش پیشینه گی ۴۰۰ ساله این زبان را نشان می دهد، در حالی که از ۲۳ زبان مروج در افغانستان چون: شغنانی، بلوچی، پشه یی، نورستانی و دیگران هیچکدام تاریخ ادبیات روشن و پیشینه ندارند و آثاری به این زبانها باقی نمانده است، در حالی که در هر کدام این زبانها ده ها واژه فرااوستایی و ویدایی چون: سشینه، امشاسپ وغیره بدون تغییر حفظ شده اند پس آنها باید خود کشی کنند، از سوی دیگر زبان پشتو نیز توانسته است تا پیشینه ترین واژه های سانسکرت چون: اتن، هیواد و غیره و پیشینه ترین واژه های اوستایی چون: آس، سپی، غر و غیره را تا امروز بدون دست خوردگی در خود حفظ کند. چسپیدن به یک کتابی که بدون شک جعل بودن آن ثابت شده است، نه تنها کار عاقلانه نیست، بلکه هویت و شخصیت زبانی زبان پشتو را نیز به بازی گرفتن است.

 و اما نگاهی به نامها و واژه های که در پته خزانه کاربرد یافته اند:

 نام امیر کرور:

 امیر بدون شک یک وامواژه تازی است، که پس از آمدن تازی ها در فرهنگ و زبان ما ته نشین شده است و چم یا معنی آن به روایت فرهنگ وامواژه های عبری و تاریخ گزیده امیر کبیر رویه ۵۹ چنین است:

 امیر پسر قارن که عمو زاده موسی پیغمبر بنی اسراییل و بر دین او بود.

 در زبان تازی اسم فعیل (امر Amara) است که در زبان فارسی و پشتو به چم یا معنی صاحب امر و فرمان می باشد. از زبان عبری به زبان عربی یا تازی وام شده است و بر طبق دستور زبان عربی گردان می شود که از آن واژه های (آمر، مامور، امر و امیر چون امیر المومنین امارات وغیره) نیز ساخته شده ند. نخست در زبان فارسی وام شده است و از این زبان بدون شک به زبان پشتو رهگشوده است.

 کرور (Korur): این واژه در زبان سنسکرت و هندی باستان به معنی شمارش صد هزار می باشد. در زبان اوستایی دیده نشد مگر در زبان هندی، اردو و پشتو با همین چم یا معنی بازتاب دارد. ابن بطوطه نویسد: نزد هندیان کرور صد لک است و لک صد هزار دینار (از یادداشت های ابن بطوطه (ناظم الاطباء)

 در تاریخ زبان فارسی و پشتو هیچ نویسنده وشاعری نام خانواده گیش را کرور نگداشته است. تنها در پته خزانه نام امیر کرور آمده است، این نام در هیچ آثاری دیگری ادبی و تذکره ها وجود ندارد.

 سروده ای این شاعر:

 زه یم زمری، پر دی نړی له ما اتل نښته

 ‍ه هند و سند و په تخار او په کابل نشه

 بل په زابل نشته،

  له ما اتل نشته

 تقطیع عروضی این سروده:

  بیت نخست:‌ زه یم زمری پر دی نری زما اتل نشته + په هند و سند و په تخار او په کابل نشته

 وزن آن: مفاعیلن، فعلاتن، فعلن + مفاعلن، فعلاتن، فعلن

 در بحر: مجتث، مثمن، محذوف

 بیت های دومی و سومی: بل په زابل نشته + له ما اتل نشته

 تقطیع عروضی: مفعول، مفاعلن فعولن (در بحر هزج مسدس مقبوض محذوف)

 این نوع سروده با اوزان مختلف عروضی در زبان تازی، فارسی، ترکی و بلوچی پیشین مروج نبود، این نوع وزن در سروده های جدید نیمایی و هجایی بکار می رود، که از اختراعات شعر های نیمایی و سپید امروزی است،

 پوهاند عبدالحی حبیبی با استفاده از شعر نوین این سروده را سروده است ودر کتاب پته خزانه به نام امیر کرور جاه زده است؛ که بدون شک تقلبی بودن آن را نشان می دهد.

 ریشه شناسی واژه های این سروده:

 واژه زمری (Zematay): معنی این واژه در واژنامه اوستایی و پهلوی و فارسی پیدا نشد، در لغتنامه های سانسکرت نیز دیده نشد، مگر در (قاموس کتاب مقدس) آن را دریافتم و معنی آن چنین است: نام رییس شمعونیان است (سفر اعداد ۲۵: ۱۴) شخصی از نسل یهودا که سردار ایله بن بعشا بود، پس از آن بر اسراییل سلطنت یافت(در سروده های دوره نخست زبان افغانی ـ پشتو) در دوره خوشحال خان ختک نیز پیدا نشد، بجای آن واژه شیر که در اوستا و سانسکرت به گونه ای (Xshaeir در زبان فارسی و افغانی و هندی و اردو به گونه ای (Shaher) همچنان نام یکی از ستاره ها ۱۲ گانه (واژه نامه بندهشن) شکل مانوی آن Shägr) بود. دریافتم. این واژه پس از کاربرد در پته خزانه در زبان پشتو کاربرد یافته است، واژه های هند، سند، تخار و کابل نام ها اند، که ایجاب نمی کند تا در اینجا به آنها پرداخته شود.

 واژه (اتل ‪(Atal: این واژه نیز در اثار اوستایی، دیده نشد، در زبان سانسکرت به همین شکل (Atal) نگاشته شده و معنی آن عذاب شدید و ته ترین آتش سوزنده می باشد، در هندی نیز اتل کاربرد دارد. مگر نه به معنی قهرمان و پهلوان. نام اتل نخستین بار به معنی پهلوان در پته خزانه کابرد یافته است و از آن پس در فرهنگ زبان پشتو و نامها بکار می رود.

 همچنان برخی نامها نیز در پته خزانه به کار رفته اند مانند:‌تذکره الاولیآ سلیمان ماکو، سالو وژمه محمد هاشم سروانی و نازو انا وغیره که اینک به ریشه شناسی بر خی از این واژه ها پرداخته می شود.

 واژه ماکو (Mäkow): این واژه در لغتنامه ها اوستایی و پارا اوستایی دیده نشد، درزبان فارسی به معنی دست افزار جولاهگان که ماشوره را به آن کنندو با آن جامه بافند، و از آن ترکیب هاب ماکوزن، ماکو نورد نیز ساخته شده است،

 در شتاب سیر بر چرخ قماش

 صورت ماکو هلال آسا خوش است.

 به غیر از همین سلیمان ماکو کسی دیگری این نام را بکار نبسته است، پیداست، که این نام نیز جعلی و ساختگی می باشد، زیرا نام سلیمان ماکو به جز در پیته خزانه در دیگر هیچ آثار فارسی و تازی و پشتو دیده نشده است.

  محمد هاشم سروانی: نام محمد و هاشم دو وامواژه تازی یا عربی اند نخستین به معنی ستوده شده و دومی به معنی شخص پر هیبت و صاحب جاه و جلال معنی می دهد و از نام های بسیار کاربردی در کشور های اسلامی می باشد، زیرا جد پیامبر اسلام نیز هاشم نام دارد.

 و اما واژه سروانی (Sarwänai): اصل اوستایی این واژ (Srvaena‪ ) است که در پهلوی (srunde) شده است به معنی شاخ و درخت سرو معنی می دهد در زبان فارسی به گونه ساروان و ساربان وشتر بان و سروان شده است و به معنی رییس، سرور و افسر گردیده است، در زبان پشتو گاهی به همین شکل و معنی به کار رفته است، سروانی نیز برای نخستین بار در زبان پشتو در پته خزانه استفاده شده است و دیگر در هیچ لغتنامه و اثاری به دیده نیامد. بدون شک که یک نام جعلی و ساختگی است.

 نام نازو انا (Näzu Annä): نخست واژه نازو (Näzu): نوعی از پرنده خوش آواز قمری، گاهی به معنی در خت کاژ و در برخی موارد به معنی بسیار ناز کننده و دارای ناز ونخره باشد،

 انا (Annä): وامواژه ترکی اذربایجانی است، به معنی مادر می باشد، همسوی پشتوی آن مور مورجانی و مورکی و گاهی (ادی، نیز می باشد، این واژه از دوران مغولیان در زبان پشتو وام شده است و تنها در مناطق پشاور پسان ها کاربرد یافته است، در پته خزانه نیز با استفاده از زبان گفتاری پشتونها نگاشته شده است، که به هیچ روی پشتو نیست وپوهاند حبیبی صاحب این نام را نیز به گونه ای جعلی در پته خزانه افزوده است، این نام در ادبیات و در سیاست و در فهرست نامهای خانواده هوتکیان و در تاریخ آنها نگاشته نشده است، زیرا هیچ سندی مبنی بر اینکه هوتکیان به زبان پشتو سخن رانده باشند در دوران خود انها در اختیار نیست، هر چه در زیر نام هوتکیان ذکر شده است در همین دوران جدید و پس از پته خزانه می باشد.

  برای اینکه این نگارش به درازا کشیده نشود، به همین جاه بسنده می شود.

 در پایان خاطر نشان می گردد، که با استفاده از روش (رادیو کرین C14 که در آلمانی آن را Radioaktiver Zerfallsmethode) می گویند بسیار به ساده گی عمر کاغذ و خط نوشته ها را میان سالهای ۳۰۰ تا ۶۰۰۰۰ سال به ساده گی تعیین می کنند. دوستان و عاشقان جعل می توانند تا عمر کاغذ و کتابت کتاب (پته خزانه) را طی دو ساعت روشن و مشخص سازند، تا به این ماجرا پایان داده شود. با درود ومهر