اعتراف سمبولیک حکومت انگلستان، روپوشی بر یک جنایت بین‌المللی

یک کمیسیون پارلمانی مجلس نماینده گان انگلیس در ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۶۶ طی اعلامیه آقای کامرون صدراعظم مستعفی آن کشور را مسئول تشنج، هرج و مرج و قوت یابی گروه‌های تروریستی مانند القاعده و داعش در لیبیا خواند. بر اساس این نتیجه گیری " گویا آقای کامرون از سیاست رئیس جمهور سابق فرانسه " سارکوزی" پیروی نموده بدون اینکه عواقب بمباردمان و ایجاد هرج و مرج را در لیبیا را در مشورت با نهادهای مربوطه حکومت پیش بینی و محاسبه نماید."

 جالب این آن است که چنین اعترافات به‌صورت تکراری بعد از یک مداخله نظامی و عوامل و عواقب ناشی آن یعنی بی‌قانونی، هرج و مرج، خلای قدرت و قوت گیری گروه‌های مسلح و آغاز جنگ داخلی به یک شکلی مورد بحث " ساختگی و پلان شده" پارلمان‌ها قرار می‌گیرد ولی واقعات مشابه توسط این دولت‌های دموکراسی لیبرال به‌دفعات تکرار می‌گردند.

 جالب‌تر این است که این قضایای نقض قوانین بین‌المللی و نقض حاکمیت ملی کشورها تنها در سطح یک کمیسیون بررسی می‌شوند و هیچ‌گاهی در نهادهای عدلی و قضائی ملی و بین‌المللی به حیث جرایم جنگی مورد اقامه دعوی قرار نمی‌گیرند.

  اشتباه جورج بوش و تونی بلر و اکنون کامرون در قضیه عراق، مداخلات در کشورهای، شمال آریقا تحت نام " بهار عربی" و دست داشتن دستگاه‌های استخباراتی آن‌ها در کشته شده رهبران دولتی هر کدام درس‌های جدید برای مداخلات بعدی بوده است.

 جامعه جهانی و بخصوص مردم افغانستان " اخصاٌ جوانان بااحساس ما در کشور " باید در روشنی این قضایا با قضاوت‌های مشخص و مرتبط خودشان برسند که در این جهان کنونی ما تحت نام دموکراسی، حقوق بشر و آزادی‌های سیاسی، کدام جنایات بین‌المللی و نقض قوانین بین‌المللی و منشور ملل متحد گستاخانه نقض می‌گردند و ملت‌ها مورد توهین بزرگ قرار می‌گیرند.

 در هفده هم مارچ ۲۰۱۶ شورای امنیت ملل متحد یک قطعنامه هفده فقره وی را به تصویب رسانید که در آن ابهامت زیاد وجود داشت. ائتلاف آمریکا، انگلستان و فرانسه  در اولین شب بعد از تصویب این قطعنامه  بمبارمان هوائی را در مناطق مختلفه لیبیا انجام دادند  و حتی تعمیر مقر ریاست جمهوری لیبیا هم شدیداً مورد بمباردمان هوائی قرار گرفت.

 هدف قطعنامه تنها منع ساحه پروازهای هوائی لیبیا به خاطر جلوگیری از بمباردمان هوائی و حفظ امنیت مردمان ملکی بوده است. قطعنامه پروازهای هوائی را به خاطر رسانیدن کمک‌های عاجل بشری را مستثنا شناخته بود. این قطعنامه  عملیات نظامی و بمباردمان  تعمیرات دولتی و هدف قرار دادن وسایط جنگی زرهی زمینی را پیش‌بینی نکرده بود. جالب است که سازمان کنفرانس اسلامی که بر تطبیق قطعنامه چراغ سبز نشان داده بود، عملیات شب اول نیروهای هوائی و بحری آمریکا، انگلستان و فرانسه را متناقض با خواست‌های اولی جامعه بین‌المللی  و اخصاٌ ملل متحد دانست

 در قضیه لیبیا در چند مورد مواد منشور ملل متحد و حاکمیت ملی کشور لیبیا صراحتاٌ نقض گردید"

  - ائتلاف ایالات متحده، انگلستان و فرانسه  صلاحیت حقوقی نداشتند تا   متکی بر قطعنامه شورای امنیت دست به بمباردمان در لیبیا بزنند.

 -  تعویض رئیس جمهور قانونی لیبیا با استفاده از ضعیف ساختن نیروی نظامی لیبیا و بمباردمان ساحات مهم نظامی و تعمیر ریاست جمهوری آن  مطابقت با قوانین و کنوانسیون‌های بین‌المللی نبوده و یک نقض صریح قوانین بین‌المللی و سوء استفاده از تفوق نظامی به خاطر اهداف نامشروع شان بوده‌اند.

 - گروه‌های استخباراتی و کشفی دول بزرگ ناتو قبلاٌ در دشت‌های لیبیا و با همکاری گروه‌های وابسته به این استخبارات جابجا شده بودند. چنانچه دو هلیکوپتر و نظامیان کشفی- استخباراتی نظامی هالند در یکی از این ساحات به اسارت نظامیان لیبیا در آمده بودند.

 -عمل انگلستان و شرکای شان عمل پلان شده و قبلاٌ تنظیم شده بوده است و کشته شده قذافی نیز جز همان پلان و عواقب ناشی از آن بوده است.

 عواقب مداخلات امریکا، انگلستان و فرانسه در لیبیا تکرار عین اشتباهات در کشورهای دیگر آغاز ادامه یک جنگ داخلی طولانی و فرسایشی بوده است که ریختن خون  ده‌ها و صدها هزار فرزندان ملت شان را در قبال داشته است. تاریخ چهل سال اخیر این واقعیت‌ها را در قضایای افغانستان، عراق، لیبیا، سوریه و یمن ثابت ساخته است.

پس: این چنین اعتراف بر اشتباهات و تکرار مشابه آن در مقطع‌های مختلف زمانی جز ریگ پاشیدن بر چشم‌ها و فریب و مکارگی انگلیسی چیزی بیش نیست.