سوم دسامبر 2015 مصادف است به روز درگذشت، شخصیت مبارزِ نستوه شادروان ببرک کارمل این ستاره درخشان جنبش روشنگری چپ افغانستان که از عنفوان جوانی قلبش به خاطر ترقی، سعادت و عدالت اجتماعی برای توده‌های ستمدیده و رنجبر کشور می‌تپید؛ و برای تحقق این امر آگاهانه، جسورانه و پیگیرانه، بر علاوه فشار و تهدید و تعقیب و به وجود آوردن فضای ترس و ارعاب، از جانب دستگاهی مستبد نظام فیودالی ـ قبیلوی حاکم در کشور بی‌هراس و با از خود گذری و جان‌فشانی شبانه روزی مردانه‌وار و جسورانه با روحیه سرشار انقلابی، گام گذاشت.

شادروان ببرک کارمل شخصیت عدالت خواه و مصمم بود که حل بنیادی مسئله عدالت اجتماعی، با تغیر نظام مستبد و عقب گرا و از بین بردن ریشه استعمار و استثمار نو و کهنه، با تحقق برنامه‌های دموکراتیک مترقی و ملی و با سهم گیری و پشتیبانی قاطع زحمتکشان، در جامعه میسر و قابل عملی می‌باشد.

فقید ببرک کارمل احترام عمیق به ارزش‌های ملی کشور خود داشته و رعایت عنعنات و سنن جامعه را در الویت وظایف وطن‌پرستانه خود قرار می‌داد. به همه اقوام و قبایل، از لحاظ موقف اجتماعی و اتنیکی مساوی و برابر احترام داشت و به آرمان‌های شهروندی معتقد بود. او انسان فراقومی فراملیتی و منطقوی بود. نظام عادلانه را در وجود همبستگی تمام زحمتکشان جهان در رأس حزب پیشتاز طبقه کارگر عملی می‌دانست. او در تشکیل حزب دموکراتیک خلق افغانستان نقش برجسته داشت، این حزب فراقومی بود که دران نماینده‌گان تمام گروهای اجتماعی و اتنیکی کشور عضویت داشت؛ که تابه‌حال با داشتن همچو هویت فراقومی و منطقوی الگو در میان سایر احزاب سیاسی چپ وراست ِورد زبان مردم ما می‌باشد و از آن به قدردانی یاد می‌کنند. نقش ببرک کارمل در بنیان گذاری حزب دموکراتیک خلق افغانستان در کنار سایر همرزمانش از پایگاهی شایانی برخوردار است. به خاطر تحقق آرمان‌های خود چند مراتبه راهی زندان شد، اما این عمل هیچ‌گونه تغییر در راه و تفکر که انتخاب نموده بود وارد نه توانست بکند، برعکس شجاعانه و جسورانه در راه اهداف خود بامتانت به جلو رفت، و از آن یک قدم هم عقب نشینی نه می‌کرد. با موجودیت هر نوع رویکردهای خشمگین زورمندان دستگاه‌های جهنمی سیاه ارتجاعی داخلی وجهانی از وفاداری به آرمان‌های عدالت اجتماعی و خوشبختی و سرفرازی مردم زحمتکش از هدف خود منصرف نه شده و به‌مثابه انسان متعهد و به ایمان تا آخرین رمق زندگی خود به آن وفادار باقی ماند. ببرک کارمل من‌حیث رهبر باتقوا مبتکر و اندیشمند همیشه برای تحکیم وحدت سازمانی، تشکیلاتی ح.د.خ. ا پیگیرانه مبارزه نموده و از هیچ نوع فداکاری دریغ نه ورزیده است...

ببرک کارمل با تحلیل عمیق و درک علمی، برای نفوذ و گسترش اهداف ترقی‌خواهانه در جامعه و بسیج توده‌ها به دور حزب دموکراتیک خلق افغانستان، برای ایجاد تفاهم و همسوئی با سایر نیروهای ملی و مترقی چپ بعد از قیام هفت ثور سال 1357 و اخص بعد از مرحله تکاملی آن زمینه ایجاد جبهه مشترک ضد استبدادی و ضد استعماری را هموار و آن را به اشتراک افراد با نفوذ کشور تشکیل داد. این پدیده را راه نجات افغانستان از چنگال نیروهای استعمار و استبدادی کشورهای امپریالیستی در روند تاریخ تلقی می‌نمود. ببرک کارمل به مبارزه آزادی‌خواهانه جنبش مشروطه و قانون خواهی و سایر گروهای سیاسی وطن‌پرست ضد استعماری احترام قایل بود، آن را پاسداران نهضت روشنگری و نخستین قیام کننده‌گان ضد استبداد و استعمار بیگانگان در کشور ما می‌دانست و به‌مثابه نگهبانان شرف و ناموس کشور از آن‌ها به افتخار یاد می‌کرد.

 آرزوها و آرمان‌های جاویدان ببرک کارمل که در قلب و رگ و خونش عجین شده بود، برایش بعد از پیروزی قیام هفت ثور یک حادثهء نوید بخش بود تا آن‌ها را تحت رهبری حزب دموکراتیک خلق افغانستان یکایک عملی نماید. شوربختانه اجرای عملی آن اهدافی را که آغاز نموده بود، نه توانست که به سرمنزل مقصود بنا بر دسایس و توطئه و مداخلات بی‌شرمانه نیروهای عقب گرایی متحجر قرون وسطایی در وجود احزاب و گروهک‌های اسلام افراطی با پشتیبانی نیروهای عقبگرای منطقه و امپریالیزم جهانی تا اخیر برساند. خورشید آزادی و خوشبختی و انسانیت در کشور ما افول نموده و سیاهی زوال ناپذیر حاکم گردیده هست. عواقب بعدی اعمال را که این نیروهای سیاه متوحش و تباه کن، در کشور ما تأمین کرده‌اند، برای همه بمانند آفتاب روشن می‌باشد...

شادروان ببرک کارمل به‌مانند شخصیت با تقوی و پرهیزگار به غیر از معنویت چیزی از لحاظ مادی از دوران حیات خود بجا نمانده، فقیرانه زیست و فقیرانه در دیار غربت دنیای فانی را پدرود گفت.

روح و روانش شاد و خاطرات و ارمان‌هایش گرامی باد.