برخی‌ها را عقیده بر آن است که ممکن حکومت جوبایدن توافق نامه امریکا با طالبان را تغییر داده و راه دگری را به‌جز از سیاست ترامپ در پیش خواهد گرفت، اما باید پذیرفت که حقیقت طور دیگری است و آن ادامه تحقق توافق نامه طالبان با امریکا.

 

چرا؟

 

فراموش نباید کرد که توافق نامه صلح امریکا با طالبان در حمایت و هماهنگی پاکستان، سعودی‌ها و قطر به امضا رسید، که بیشتر منافع آنان و‌ در رأس امریکا را تمثیل و هویت سیاسی و نظامی طالبان را تضمین می‌کند، به یاد بیاورید که بایدن در سفری به کابل به حامد کرزی، رئیس جمهوری وقت افغانستان گفته بود که "آقای رییس جمهوری، پاکستان برای ایالات متحده پنجاه مرتبه مهم‌تر از افغانستان است."این سخنان بایدن بیان گر آن است که وی ارزش بلند سیاسی و منطقه بی به پاکستان قایل است و حق هم دارد زیرا سیاسیون پاکستان به‌مراتب وطن‌پرستانه‌تر به وطن خود نگاه می‌کنند و با هوشیاری لازم سیاسی منافع کشور خود را طرح و با آن پابند اند ‌و از طرف دگر پاکستانی‌ها خوب می‌دانند که چگونه حمایت امریکا را با خود داشته باشند و همچنان امریکایی‌ها به‌خوبی می‌دانند که پاکستان در استراتژی کلان شان به‌مراتب نسبت به افغانستان جایگاه اول را دارد، پس باید صدای رهبران پاکستان را گوش کرد و به آن پایند بود که یکی از خواست‌های پاکستان عملی شدن همین توافق نامه صلح امریکا با پاکستان می‌باشد چنانچه شاه محمود قریشی وزیر خارجه پاکستان گفت؛”من فکر می‌کنم آن‌ها [دولت بایدن] باید درک کنند که در افغانستان فرصتی وجود دارد و روندی را که راه افتاده باید حفظ کنند و آن را به عقب برنگردانند."

 

پاکستانی‌ها می‌خواهند تا با شریک شدن طالبان در قدرت و سیاست، پاکستان دست بلند در افغانستان داشته و افغانستان تحت تأثیر خویش را حفظ و پاکستان نیرومند را از لحاظ سیاسی، اقتصادی، نظامی رشد دهند.

 

هم زمان با آن اگر به سخنان آنتونی بلینکن که از سوی جو بایدن نامزد وزارت خارجه شده دقت کنید گفته که "باید به دقت بررسی کنیم که واقعاً در مورد چه چیزهایی مذاکره شده. من هنوز از این جزییات آگاه نیستم."

 

وی از تجدید نظر و یا بازنگری سخن نزد بلکه ارزیابی را مطرح کرد که حق هر سیاست مدار است چنین گوید اما به باور من آنان توافق نامه را پس از ارزیابی ادامه داده و منافع خویش را حفظ خواهند کرد، چنانچه آقای بلینکن در جلسه تأیید صلاحیت خود در پاسخ به برخی سناتورها گفت: "ما می‌خواهیم به این جنگ به‌اصطلاح ابدی پایان دهیم. می‌خواهیم نیروهایمان را برگردانیم. می‌خواهیم تا حدودی ظرفیت برخورد با هرگونه بازگشت تروریسم که اصلاً برای آن به آنجا رفتیم را حفظ کنیم."

 

این سخنان به معنای آن است که امریکایی‌ها دگر نمی‌خواهند پول بیشتر را برای این جنگ بی‌مفهوم مصرف کنند و علاقه‌ی ندارند تا سربازان شان کشته شود و یا افزایش نیروها را در افغانستان بازنگری کنند می‌خواهند یک بخش کوچک نیروهای خویش را طوری که با طالبان موافقه نموده‌اند در افغانستان حفظ و پای خود را از این جنگ بدون پیروزی بیرون کنند.

 

به فکر من چه بخواهیم و چه نخواهیم توافق نامه صلح امریکا با طالبان عملی می‌گردد، طالبان وارد قدرت می‌شوند و حتا حکومت عبوری در راه است و در نهایت افغانستان به‌طرف یک نظام دگر که از متن توافق نامه دوحه بر می‌خیزد روان است.

 

پس چه باید کرد؟

 

شرایط سخت است و گذار حتمی پس جامعه سیاسی افغانستان به همکاری، همدلی و همدیگر پذیری ضرورت دارند باید به تمام برتری‌های قومی، زبانی و سمتی نه گفت و فراقومی به آینده افغانستان نگاه کرد.

 

باید پذیرفت که شکل نظام کارا نیست باید به تغییر برخی جهات و تکمیل قانون اساسی فکر کرد، نقش پارلمان در قانون اساسی جدید برجسته‌تر گردیده، به احزاب سیاسی بخصوص احزاب ملی، ترقی‌خواه جایگاه قایل و میدان سیاست و عملکرد برایشان داده شود، در کنار آن احزاب سیاسی آگاه‌تر و بیدارتر شوند، دنباله روی را فراموش و به نیروی متحرک و تأثیر گذار جامعه تبدیل گردند.

 

رسالت روشنفکران است که بیشتر به کار روشنگری پرداخته، به خود آگاهی مردم بخصوص جوانان بپردازند، مبارزه علیه فکر طالب را در سر خط قرار داد، حقیقت‌ها را نوشت و نسخه‌ی داد برای گذار به‌طرف افغانستان بدون جنگ با داشتن صلح و‌ آرامش.

 

آینده را نمی‌توان تضمین کرد، اما نظاره کردن، خود جفا به‌حق مردمی است که در آتش جنگ می‌سوزند، چه بهتر است برای امروز زیست و برای تغییر فردا ایستاده بود و پیش رفت.

 

۲۲ جنوری ۲۰۲۱