موضوع جنگ و صلح افغانستان بیش از چهار دهه می‌شود که توجه منطقه و جهان را به خود کشانیده است. باید گفت که چرا این جنگ از خارج به کشور ما تحمیل گردیده و به کدام هدف درین مدت طولانی روی آتش این جنگ خانمان‌سوز روغن می‌ریزند.

 قدامت تاریخی حوادث و رویدادها درین سرزمین حاکی از آنست که این کشور بمثابه کهنترین کشور متمدن جهان ومرکز بازرگانی عصر باستان و مدنیت پنجهزار ساله، مرکز جاده ی ابریشم با موقعیت جیو استراتیژیک وجیو پولیتیک، گاهگاهی کانون مسلط در آسیا و دارای تاریخ پراز فراز ونشیبهایی بوده است.

 این سرزمین از سه الی پنج هزار سال قبل مرکز تمدن آریایی ها، دوهزار سال قبل دوره ی کنشکای کبیر مرکز چهارراه، چهار طاق وچهار مدنیت جهان بود. اسکندر کبیر در ۳۳۱ قبل از میلاد ازین راه میخواست بسوی شرق آسیا برود وبر عکس چنگیز در قرن ۱۳ میلادی به غرض تسخیر غرب آسیا این سرزمین را مورد تاخت وتاز قرار داد. امپراتوری روس در سال ۱۷۳۰ میلادی بمقصد رسیدن به آبهای گرم بسرزمین ما حمله ورشد. انگلیسها در سال ۱۸۴۹ بمنظور توسعه ی استعماری به سمت شمال آسیا کشور ما را مورد حمله قرار دادند.

 ادامه ی این سناریوی تلخ ی تاریخ، باگذشت زمان وتحولات سیاسی در جهان با عین ماهیت تجاوزکارانه وخصلت توسعه طلبانه با شکل وشمایل جدید ومزورانه در قالب جنگهای مستقیم ونیابتی در وجود دشمنان قسم خورده ی افغانستان با پا ماندن به جای پای گذشته گان وتعقیب راه اسلاف استعماری شان میباشد که پیامد سیاه وزشت آن همین جنگ طولانی در افغانستان است.

 جنگ: بقول مشهور یک دعوایی که بیش از سه سال طول بکشد جنگ گفته می‌شود. بعضی ها جنگ را یک نوع خشونت سیاسی میگویند. جنگ و صلح بخش مهمی از تاریخ بشر است به اعتقاد فلاسفه جنگ در جوامع انسانی قابل دفع میباشد جنگ یک پدیده زشت ویران کننده محسوب می‌شود جنگ بخواست گروه ها وشرایط زمانی ومتفاوت بودن قوتها بوقوع می پیوسته. علمای سیاسی جنگها را از لحاظ شکل فردی گروهی جمعی اجتماعی اقتصادی سیاسی واز لحاظ مراحل میتواند تبلیغاتی، جنگ سرد و گرم تا ذره وی وبیولوژیکی هجومی، برق آسا وفرسایشی ودراز مدت تعریف کرده اند واز نظر خصلت جنگها ظالمانه وتجاوزکارانه، اشغالگری وتاراج ثروتهای طبیعی کشورها، سلب استقلال وآزادی ممالک و در مقابل آن جنگهای دفاعی آزادی خواهی، رهاییبخش، طبقاتی، عادلانه ودفاع از استقلال تمامیت ارضی وحاکمیت ملی میباشد. دشمنان صلح جنگها را در پوشش مذهب ودین، عقیده تی، آیده لوژیکی، قومی، سمتی زبانی نژادی وغیره سازماندهی میکنند.

 در کشور ما افغانستان تحمیل حملات خارجی ومداخلات همسایگان در پیشبرد جنگهای نیابتی از سالیان دراز ادامه دارد که بموجب آن میلیونها نفر کشته، زخمی وآواره شده اند ومخالفین دولت از آغاز تا الحال وطن را بخاک یکسان نموده واز وجود انسانهای بیگناه جوی های خون جاری کردند. یکطرف مداخلات صریح رژیم خونتای پاکستان ودیگر کشور های دور ونزدیک جهان وپیشبرد جنگ توسط اجیران ضد دولتی میباشد ودر مقابل آن قوای مسلح کشور بدفاع از صلح وامنیت تمامیت ارضی حاکمیت ملی واستقلال کشورهمه در یک خط مقدس دفاع مینمایند. باید گفت که ختم یا دوام جنگ به اهداف، ماهیت وخصلت جنگ مشخص ومعین می‌شود. مثلاً در افغانستان جنگ نیابتی قدرتهای بزرگ بشکل عقیده تی مذهبی برغم ابعاد گسترده ی آن میراثی از جنگ سرد بو ده و ادامه ی آن دوام مداخلات ظالمانه ی پاکستان و همچنان نفوس غرب بمنظوراهداف جیو استراتیژیک وجیو پولیتیک آن میباشد که تا هنوردر چشم اندازآینده ی آن فرجامی دیده نمیشود.

 بدون شک ادامه ی جنگ در افغانستان برای مردم ما وجهانیان سوالی را بوجود می آورد که چرا با وجود نیروهای نظامی جامعه ی جهانی در کنار دولت افغانستان تا هنوز جنگ دوام کرده است آیا جهان نمیخواهد که صلح در افغانستان تامین شود اگر میخواهد پس چرا جنگ جهانشمول افغانستان که از همسایگان گرفته تا قدرتهای دور ونزدیک جهان ونا تو با تمام ساز وبرگش در کشور ما حضور دارند جنگ تا هنوز ادامه دارد. در یک محاسبه ی بسیار ساده یکطرف گروه های بنام تحریک طالبان وطرف دیگر دولتی بنام جمهوری اسلامی افغانستان با تمام عرض وطولش همراه با پشتیبانی جامعه ی جهانی ونیروهای نظامی مجهز با تکنالوژی جنگی پیشرفته ی نظامی در حالیکه مردم افغانستان و جامعه ی جهانی بیصبرانه ختم جنگ وتامین صلح میخواهند چرا این صلح بقیمت خون ملیونها انسان این سر زمین هنوزقابل دسترسی نیست؟ به باور آگاهان امور میزان زمان جنگ به منافع قدرتهای خارجی وتامین اهداف شان بستگی دارد هر چند از دیر زمانی میان امریکا وطالبان مذاکراتی بعنوان صلح برای افغانستان ادامه دارد ولی با توجه به نکات فوق چیزی درین نزدیکی ها بنام صلح دیده نمیشود.

 صلح خواست مبرم مردم خسته از جنگ افغانستان است واولن عنصر آن مذاکره تفاهم وعدم خشونت است که در یک فضای امن منحیث حسن نیت برای یک آتش بس عمومی ودوامدار را در بر میگیرد.

 صلح چیست: بدیل جنگ است وهمانطوریکه بطور اجمالی جنگها را به بخشهای عادلانه وغیر عادلانه یاد میکنند صلح نیز میتواند که عادلانه، غیر عادلانه وتحمیلی باشد که علمای سیاسی وفلاسفه به این باور اند که زیبایی وارزشمندی صلح در واقع احترام گذاشتن به تمامی ارزشها ی حیاتی بشریت است و دسترسی به آن به چگونگی خصلت جنگ ومیزان شدت درگیری بستگی دارد. صلح حل مسالمت آمیز موضوع مناقشه است. صلح تامین حقوق است بلاخره صلح آشتی وقطع جنگ است. صلح یک آرمان ملی وبین المللی است. از نظر رهبران کارگران جهان شرایط آرام وآرمشی را که هرکس سهم منصفانه از آن ببرد صلح است.

 آمدن صلح در افغانستان که سر نوشت آن به مذاکرات قطر گره خورده است بستگی به میزان استقلالیت ومشروعیت وصلاحیت وخواستها ونیات طرفهای مذاکره کننده بستگی دارد. وگذشته از آن تامین صلح قطر یا موافقات صلح دوحه مستقیما به خواست ونیات رژیم حاکمه ی پاکستان وهمسایگان وجامعه ی جهانی وموضعگیری ایالات متحده امریکا در قبال منافع جیواستراتیژیک آن در منطقه بستگی دارد. بنا بر آن همانطوریکه جنگ در افغانستان با مداخلات آشکارای خارجی وضع پیچیده را به خود گرفته است، روند صلح نیر شکل پیچیده را به خود میگیرد. هر چند بنده نگارنده با خوشبینی مذاکرات صلح را بفال نیک گرفته آرزو دارم تا یک صلح واقعی وپایدار در وطنم تامین گردد مگر با توجه به نکات فوق تامین خواستهای طرفهای درگیر از جان کشور بیچاره وزخمی ما ومیزان خواستهای آزمندانه ی کشورهای ذیدخل در اوضاع افغانستان زمانگیر ومغلق بنظر میرسد از همین سبب است که ثمر بخشی نظریات بسیار متفاوت برای یک هدف واحد صلح دورنمای طولانی را در بر خواهد داشت یکی از مولفه های صلح نشان دادن حسن نیت است که طرفهای درگیر در جریان مذاکرات با خویشتن داری از خود نشان دهند اما دیده می‌شود که از یکسو دولت افغانستان بارهایی بیش از پنجهزار طالب به عنوان حسن نیات ولو در ماهیت هرچه باشد راهکاریست برای مذاکره واما از سوی دیگر شور بختانه دوام حملات طالبان در نقاط کشور به روند مذاکرات سایه می افگند و از طرفی هم میزان کمکهای خارجی مشروط به موضعگیری در امر صلح ارایه می‌شود.

 درین جا بگزارش دوچه ویله دری مورخ ۱۳، ۹، ۲۰۲۰ مطالبی تحت عنوان

 «مذاکرات صلح بین الافغانی زیر سایه ی حملات گسترده ی طالبان» نگاشته می‌شود همزمان با ادامه مذاکرات میان حکومت وطالبان حملات مرگبار طالبان ادامه دارد بنا به گزارش این منبع خبری طالبان با ادامه ی مذاکرات صلح حکومت با طالبان در دوحه، طالبان شب گذشته حملات گسترده ی را در چند ولایت بویژه ولایات قندهار کندز کاپیسا بدخشان نور ستان راه اندازی کردند وزارت دفاع افغانستان طی اعلامیه یی ۱۸ مورد حملات طالبان در شب گذشته را در سراسر این کشور خبر داد و به نیرو های امنیتی وعناصر ملکی ونظامی تلفاتی وارد شده است. منبع علاوه میکند که مردم خسته از جنگ افغانستان به این مذاکرات چشم امید دارند. در جای دیگری بقول همین منبع زلمی خلیلزاد نماینده ی ویژه ایالات متحده در امور صلح افغانستان در رابطه به مذاکرات بین الافغانی اظهار خوشی کرد ه ولی همزمان گفته است «هستند کسانیکه وضعیت فعلی افغانستان را بسود خود میدانند وموفقیت روی یک فورمول را خطری برای خود می پندارند» امریکا که از دیر زمانی مستقیماً با طالبان وارد گفتگو شده واکنون در مذاکرات میان ایالات متحده وطالبان نیز آتش بس یکی از چهار موضوع مهم بود.

 از نکات فوق معلوم می‌شود که مذاکرات صلح در سایه ی تهدید، توبیخ وحملات گسترده ی طالبان وفشاروطرفهای در گیر بر سرمنافع خود آنها میباشد.

 پس چنین بنظر میرسد که جریان روند مذاکرات صلح حاضربصورت نمایشی وهمان چانه زنی هایی است که بمنظور کسب وجلب باور مردم به روند مذاکرات یعنی همان توافقات پشت پرده ی امریکا وطالبان در رابطه به موضوع معامله ی افغانستان صحه میگذارد.

  زیرا معلوم نیست که هیات مذاکره کننده ی دولت افغانستان امکانات آنرا خواهند داشت که از منافع اصلی وعلیای مردم افغانستان که قربانیان اصلی جنگ اند دفاع کرده بتواند.

 درین میان رسالت تاریخی کلیه وطنپرستان واقعی اعم از گروه ها واقشار زحمتکش جامعه بخصوص قشر جوان روشنفکر آگاه وشخصیتهای ملی و با اعتبار کشور مومنین پاکنهاد وسایر وطندوستان کشور در یک خط بزرگ ملی ومیهنی برای تامین خواستهای بر حق مردم افغانستان ومنافع علیای زحمتکشان کشوراست که بسیج گردند وصدای داد خواهانه ی صلح عادلانه را که متضمن امنیت وآرامی صلح وثبات کشور در تحکیم دفاع از استقلال تمامیت ارضی حاکمیت ملی وعزت وحرمت ملت معظم افغانستان باشد بگوش جهانیان وجامعه ی جهانی برسانند واز داعیه ی صلح بخاطرآبادی پیشرفت وان وانکشاف افغانستان متحدانه دفاع نمایند.

 این وظیفه ی هر وطنپرست است که بر زخمهای خونین ملت هردم شهید کشورم با مرهم صلح درمان شوند. همه طرفهایی که خود را موظف به امر صلح وتامین آشتی ملی میدانند این ضرورت تاریخی را درک میکنند که به خواسته های عادلانه ی خلقهای ستمدیده ی افغانستان ومنافع علیای مردم ستمدیده ی کشور مردم آواره وفقز مریض دفاع نمایند. دفاع از منافع مردم شریفانه ترین موضعگیری در امر صلح عادلانه است. امید واریم تا جامعه ی جهانی که روند مذاکرات صلح افغانستان را زیر نظر دارد همه طرفهای ذیدخل را در امر تامین صلح وقطع جنگ با در نظر داشت منافع مردم افغانستان وتامین صلح عادلانه تشویق وترغیب نماید واز صلح کاذب وریاکارانه واتکا به منافع طرفهای خاصی جلوگیری نموده سنگ بنای اساسی برای صلح پایدار گذاشته شود ومنافع مردم در الویت قرار داده شود آنگاه میتوان آنرا صلح عادلانه وپایدار ومستقل نامید.