روز جهانی کارگر را به کارگران وسایر زحمتکشان کشور عزیزم افغانستان وتمام کارگران جهان تبریک میگویم.

 روز جهانی کارگر بمثابه یک روز تاریخی وسرنوشت ساز یاد آور زمانیست که یکصدو سی و پنجسال قبل کار گران شهر شیکاگو ی امریکا در سال ۱۸۸۶ در چنین روزی برای نخستین بار بخاطر بدست آوردن خواستهای برحق شان بر ضد استبداد و کارفرمایان سود وسرمایه قیام کردند. هرچند در آنوقت آنها مورد سرکوب خونین قرار گرفتند ولی در راستای مبارزه مستدام کارگران بر ضد ظلم وبیعدالتی بلاخره در سال ۱۹ ۱۹ سازمان بین المللی کار بدفاع از کارگران ایجاد گردید ودرسال ۱۹۶۴ با کسب دفاعیه ی قانونی در ابعاد حقوق بشرمنحیث بخش فعال اجتماعی ساز مان ملل متحد قبول شد و در سال ۱۸۸۹ در کنگره بین المللی پاریس روز اول ماه می را بعنوان روز جهانی کارگر برسمیت شناخت. در مسیر انکشاف صنعت، اختراعات، پیشرفت تخنیک وتکنالوژی، استخراج معادن و رشد انکشاف زراعت طبقه کارگرجهانی جایگاه وسیع بین المللی را از آن خود ساخت.

 در کشور ما افغانستان که از دوران سلطنت امیر شیر علیخان برای نخستین بار سنگبنای کار جمعی ومنظم بوجود آمد از ساختمان قلعه شاهی ریشخورگرفته تا دستگاه باروت سازی، اسلحه، مطبعه لیتو گرافی، نجاری، چرمگری وغیره بنا یافت وبمرور زمان با پیشرفت ساینس وتکنالوژی، در زمان امیر حبیب الله خان دستگاه برق جبل السراج، پروژه آب پغمان وچند باب مراگز صنعتی ایجاد گردید.

 در زمان غازی امان الله خان با توسعه روابط دوستانه با اتحاد شوروی وقت وکشورهای اروپایی دستگاه های صنعتی در مرکز ولایات از فبیل برق وانرژی، پروژه های ساختمانی، آبیاری، مواد غذایی، تجهیزات حربی، نساجی، بوت دوزی، نجاری، سنگبری، مواد تعمیراتی، ماشین سازی، تخنیکم موتر ایجاد گردید که این پیشرفت ها در یک کشور تازه به استقلال رسیده برای نیروهای ارتجاعی واستعماری غیر قابل تحمل بود که همه دریک خط نامقدس بر ضد نظام شاهی وتحولات نهضت امانی با دسایس وراه اندازی اغتشاشات ارتجاعی وفرمایشی انگلیس، سلطنت غازی امان الله شاه را سر نگون ساخته وبجای آن غازی مرد ترقیخواه، حبیب اله کلکانی را پیش انداخته و مطابق برنامه انگریزی بر تخت نشاندند. پس از رکود چند ماهه که کشور در اغتشاش فرورفته بود با بر سر قدرت رسیدن نادر خان توسط انگریزها، کارخانه ها ی صنعتی مجدداً فعال گردیده واما نادر غدار خصلتا ً با ترقیات کشور روی خوش نداشت چنانچه در وقت بازدید از دستگاه اسلحه سازی توجه نادربه تفنگچه ساخته ی دست یک کارگر ماهر جلب گردید. نادر چون از ملت بیگانه بود و از ملت تشویش داشت بنا بر آن بجای تشویق وتقدیر کارگر گفت بشکند این دست و پنجه، سه بار این جمله بی ادبانه وزشت را تکرار کرد تا اینکه خشم کارگر بجوش آمد و با نشان دادن نفرت بی پایان به نادر فوراً دست خود را بالای تخته چوبی نهاده با ساطور هرپنج پنجه دست خود را قطع کرده وبه پیش روی پاچای خاین انداخت وانگاه نادر با سر افگنده گی دستگاه را ترک گفت.

 واما در زمان سلطنت پسرش ظاهر شاه که جهان شاهرای تمدن وپیشرفت را طی مینمود افغانستان نیز بالنسبه از انکشاف اوضاع جهانی ورشد تخنیک بهره گرفت وبا ایجاد دستگاه های صنعتی در مرکز ولایات با تاسیس فابریکات ودستگاه های تولیدی وپروژه های آبیاری بند وانهار بیش از سه صد فابریکه خورد وبزرگ با گنجایش حدود سه صد هزار نفر کارگر طبقه خود را در کشور ایجاد کرد ونخستین حرکتهای دسته جمعی کارگران در سال ۱۳۴۴ خورشیدی مارش عظیم کارگران نفت وگاز شبر غان واعتصاب کارگران کارخانجات جنگلک ودر نساجی گلبهاربرهبری عبدالقدوس کارگر میر علم وسید علم کارگر راه اندازی گردید.

 این زمان پس از تاسیس حزب دموکراتیک خلق افغانستان بود که مفاهیم کار وکارگری و جنبشهای کارگری وزحمتکشان وارد ادبیات سیاسی واجتماعی کشور گردید وکارگران موفق به داشتن سندیکا ها، اتحادیه ها وجمعامدها، کورسهای سواد آموزی وکلپهای ورزشی شدند.

 در جنبش کارگری افغانستان بخصوص ولایات کابل مزار جوزجان فاریاب بغلان قندز پروان، کاپیسا، هرات وسایر نقاط کشور کار هدفمند سیاسی واندیشه فنا ناپذیر حزب دموکراتیک خلق افغانستان برهبری زنده یاد ببرک کارمل ونقش جاودانه کارگران پیشتاز وپیشوایان جنبش کارگری چون عبدالستار پردلی، عبدالواسع کارگر، عبدالقدوس کارگر، محمود کارگر، نجم الدین کارگر، رحیم کارگر، ستار کارگر، بسم اله کارگر، عبدالغنی کارگر، شفیع کار گر، نبی کار گر، محمد عظیم کارگر، عظم الدین کارگر، مجتبی کارگر، حمید کارگر، رشاد کارگر، غوث کارگر، جبلانی کارگر، خلیل کارگر، حبیب کارگر، محی الدین کارگر، محمد علم کارگر، کارگر، عزیز کارگر، قادر کارگر، ستار کارگر، شاکر کارگر، در هماهنگی سیاسی رشد وایجاد سندیکا ها وجنبش عظیم کارگری نقش بسزایی داشتند.

 در راستای مبارزات کارگری در سال ۱۳۵۲ خورشیدی با شرکت هزاران نفز کارگر وروشنفکر در مقابل هوتل پلازای کابل با بیانیه ی تاریخی زنده یاد ببرک کارمل رهبر فرزانه ی ح د خ ا که بنده نگارنده نیز افتخار حضور داشتم از روز بین المللی کار گر تجلیل بعمل آمد. خوب بیاد دارم که درین روز تاریخی زنده یاد ببرک کارمل این دوست صدیق کارگران افغانستان در بیانیه تاریخی شان قانون اساسی را از جیب خود کشیده وبا صدای رسا وبلند فرمود در دیباچه این کتابچه شیطانی که میگویند این شاید

 آخرین تیر قانون اساسی باشد وپس از آن با زور سرنیزه وشانتاژ حکومت میکنند. مرگ به قدرت سرنیره. بیانیه ی زنده یاد ببرک کارمل تا به آخر مورد استقبال شایان کارگران وروشنفکران قرار گرفت.

  در چنین حال وهوا پس از دوماه واندی در برج سرطان همان سال در یک کودتای سفید نظام جمهوری جای سلطنت را گرفت وپس از دوره شش ساله نظام جمهوری محمد داود در یک تحول تازه با رویکارآمدن نظام مردمی ودموکراتیک ثوربرهبری حزب دموکراتیک خلق افغانستان

  مطابق به برنامه ح د خ ا پیشآهنگ طبقه کارگر وسایر زحمتکشان برای نخستین بار در تاریخ کشور قبل از همه به تشکل وسیع وهمبستگی رسمی کارگران، باپشتیبانی وحمایت بیدریغ وهمه جانبه حزب ودولت در جهت معشیت و آموزش کارگران واعزام کارگران بمنظور بلند بردن مهارتهای مسلکی بخارج از کشور، تامین حقوق کارگران یعنی حق کار، حق صحت، حق استراحت، معاش، حق آزادی، حق مسکن، تحصیل، نان، لباس حق مظاهرات آزادی بیان اعتصابات و مارشها، حق شرکت در امورات دولتی ورهبریت کارخانه ها، حق انتقال با وسایط نقلیه، تشویق واعطای مواد کوپونی وبخششی ها رتبه ودرجه رویدست گرفته شد.

 واما همسایگان بخصوص رژیم خونتای پاکستان که با رشد وانکشاف افغانستان از بقاو موجودیت خود در هراس بود به دسیسه های تجاوز کارانه وراه اندازی جنگهای اعلان ناشده وجلب گروه های تند رو دینی کشورپرداخته زیر ساختار ها وزیر بنا های اقتصادی کشور را در بدل مزد دالر امریکایی وکلدار پاکستانی تخریب کردند وپس از تاراج وغارت نمودن دارایی عامه چون فابریکات وماشین الات آنرا به پاکستانی ها این دشمنان وطن بفروش رساندند دوصد هزار کارگر را بیکار وهزاران کارگر را شهید معلول ومهاجر ساختند همچنان فابریکه نساجی گلبهار را که در زمان حکومت داکتر نجیب اله شهید بعنوان حسن نیت مصالحه به حزب اسلامی گلب الدین واگذار گردیده بوددارایی همان دستگاه در جه یکم شرق جهان مورد دزدی وتاراج مدعیان دین اسلام قرار گرفت وسامان ولوازم وحتا ماشینهای قابل انتقال آن به پاکستان این دشمن تاریخی افغانستان لیلام گردید.

 پس از فروپاشی حاکمیت ح د خ ا باقیمانده آلات ماشینها و دستگاه های صنعتی را در مرکز ولایات اولاً چپاول نموده و در جنگهای تنظیمی به آتش کشیدند واینباراز جمله یکصد هزار کارگر دیگر از پایتخت کشور تعدادی را کشته، زخمی، معلول، مریض، ومتباقی را بیکار و مهاجر ساختند. وماشین آلات باقیمانده را به پاکستان انتقال دادند. جای تاسف است که کارگران مهاجر شده در ایران جبراً توسط آخوندهای ایرانی به جنگهای یمن وسوریه اعزام شده جنازه های شان به آتش سوختانده میشود.

 پاکستان وایران که نمیخواهند افغانها با دم ودستگاه، صاحب تولید کالا باشند برای فروش وتحمیل مال بی کیفیت ونجس خود در بازار های افغانستان محاصره شده همواره مانع ایجاد زیر ساختارهای اقتصادی یعنی دستگاه های تولیدی وبند وانهار میشوند چنانچه بگونه مثال در چند سال گذشته انفجار وبتعویق انداختن کار بند آبگردان سلما درهرات توسط مدعیان اسلام واسلامیت در برابر مزد دشمن به نفع ایران ومانع شدن ساختمان بند آبگردان بر سر دریای نورستان کنر توسط عمال پاکستانی در برابر دالر وکلدار که حتا مرگ انجنیر جاپانی نیزبه این قضیه مرتبط دانسته میشود شامل کارکردهای مدعیان اسلام بوده است.

 هموطنان عزیز امسال روز بین المللی کارگر در شرایطی تجلیل میشود که بشریت جهان وبخصوص در کشور ما افغانستان همه در گیر کرونا بوده و با ویروس دهشتناک آن دست وپنجه نرم میکنند از یکسو کرونا واز سوی دیگر طالبا روز تاروز در همین ماه مبارک رمضان جانهای مردم را میگیرند معلوم نیست که این کشور جنگزده در میان فقر، رمضان، طالبان وکرونا چگونه جان بسلامت خواهد برد.

 همین اکنون ده میلیون نفر واجدین شرایط کار در کشور بیکار هستند ۵۰ در صد کودکان بجای مکتب بکار شاقه در گیر مانده اند ۷۰ فیصد زنان کشور در مزارع جان میکنند ونان میخواهند قرار احصایه ی رسمی ۶۰ فیصد زنان کشور بیکار هستند، شش میلیون کارگر درایران وپاکستان مهاجر شده است به نسبت نبود کارخانه تولیدی هزاران جوان تحصیلکرده این سرمایه ی ملی ومعنوی کشوربیکار و از بام تا شام منتظر کار اند ودر آخر روز با دست خالی به خانه بر میگردند که در نتیجه آن دها نفر روزانه به خود کشی دست میزنند وبسیاری از جوانان به اعتیاد رو آورده زیرا بنود بیمه صحی ومحیط زیست سالم، عدم مصونیت کاری امنیت وسایل کار، محرومیت کارگران از حقوق حقه شان، نبود محیط ناسالم کار، عدم پرداخت معاش، کوپون، بیمه صحی، مسکن، تحصیل وسایرحقوق و آزادی ها، نبود حمایت ومواظبت از کارگران، عدم کنترول از دستگاه کار وکارخانه های خصوصی، کمبود وناچیزبودن معاش، محروم بودن کار گران از رشد مهارتهای مسلکی وغیره پرابلمهادامنگیر کارگران کشور است.

  با آنکه میزان رشد اقتصادی در نتیجه سر آزیر شدن کمکهای بین المللی بطور قابل ملاحظه افزون است ولی دوام و ضعیت خطرناک بالای قشر جوان کشور که بیکاری اعتیاد مهاحرت وکشاندن شان به میدان جنگ برای این نیروی عظیم ملی ونیروی ذخیره مدافع خاک ونوامیس کشوربسیار کشنده وغیر قابل تحمل میباشد زیرا ادامه آن به استقلال، تمامیت ارضی وحاکمیت ملی ضربه شدید وارد خواهد کرد.

 لازم است مشکل بیکاری جوانان را با ساختن پروژه های اقتصادی حل نموده دولت باید ساختن پروژه های زیر بنایی ایجاد دستگاه های تولیدی، احداث پروژه های آبیاری، میکانیزه ساختن زراعت، حمایت از سکتور دولتی ومختلط، کنترول سکتور خصوصی رشد منابع تولیدی، اعزام کارگران به تحصیلات مسلکی داخلی وخارج کشور بخاطر رشد مهارتهای مسلکی کارگران، ارتقای سطح فرهنگی کارگران و مواظبت از صحت وسلا متی ومعشیت کارگران، تامین حقوق حقه کارگران را در الویتها ی کاری شان قرار دهند.

 در اخیر باید تاکید کرد که حمایت وپشتیبانی از کارگران بخاطر آبادی وشگوفایی وطن رسالت تمام جنبشهای ملی مترفی درهماهنگی احزاب سیاسی، دموکراتیک وترقیخواه کشور است که با همبستگی داد خواهانه این وجیبه ملی را به سر منزل مقصود برسانند.

 زنده باد کارگران دورانساز افغانستان

 عبدالوکیل کوچی