آب نخستین پدیده گیتایی است که در حقیقت بنیاد پیدایش در وجود آن پدیدار است.

 یکی از چهارعنصر. این واژه در زبان‌های مختلف به گونه‌های شگفت آوری ته نشین شده است. بنگریم:

شکل اوستایی آن Äp پهلوی Äp صورت هندی باستانی آن Äp در زبان هندی نخست آبانی و سپس پانی شده است پازند Aw صورت کابل آن Aw که بازمانده پازند است، بلوچی آپ، کردی مانند صورت کابلی واژه Aw واخی yapak مونجانی یودغا، در زبان سوریانی آسومای، در زبان اشکانی آب در زبان ترکی سو در زبان چینی (شو) در زبان عربی برگرفته از زبان قبطی مصری (مو) شده (مآ). در زبان قبطی و عبری (موسی به معنی از آب گرفته شده) در زبان جاپانی این کلمه (میزو) است، در انگلیسی Water چرا واتر شده است؟ در زبان پارااوستایی واژه آتش به گونه آتر بود این واژه در زبان‌های انگلیسی و آلمانی (وا) (اتر) یعنی ضد آتش شده است و سپس به واتر مبدل شده است. در زبان پشتو به گونه ای (اوبه).

در زبان فارسی آب این واژه در اشعار شاعران پدیدار است:

اسبی که صفیرش نزنی می نخورد آب

نی مرد کم از اسب ونی می کمتر از آب است. (منوچهری)

مردم کابل واژه آب را به گونه (آو Aw) تلفظ می کنند.

سنایی که از غزنی بود با این شکل تلفظ مردم کابل آشنایی داشت و واژه آب را به گونه (او) به کار برده است:

کی تواند که همچو ماغ چکاو

بزند غوطه در میان آو

 

پس زبان گویشی مردم کابل که واژه های بسیار باستانی اوستایی، کوشانی را چون: پگاه به معنی صبح، چاشت، به معنی ظهر، دیگر به معنی عصر، بیگاه یا شام به معنی مغرب و خفتن به معنی شب است هنوز هم به کار می برند و میراث خوار واقعی زبان‌های اوستایی و کوشانی می باشند.