چرا طوفانی گشته ساحل ما؟

 

گرفته باد و باران حاصل ما

 

نه دیروز و نه امروز و نه فردا

 

دیگر یاوه مخوان تو بر دل ما.

 

بیش از دو دهه می‌گذرد، اما مردم هنوز هم در سایه تفنگ، فساد، استبداد و آدمکشی جنگ‌سالاران بسر برده و زندگی برای مردم بی‌واسطه و فقیر شکنجه‌بار و دردناک است. فقط تفاوت آنان با یک دهه قبل اینست که ریش و پکول و بعضی از کلمات مانند «دموکراسی»، «انتخابات» و غیره را نیز یاد گرفته‌اند و با آن بازی می‌کنند. قوماندان‌ها و جنگ سالاران غارتگر و آدمکش که از راه رذالت و چپاول و فساد و قاچاق مواد مخدر به میلیونرها مبدل شده‌اند.

 

دست پرورده‌های جرنیل‌های پلید پاکستانی با بی‌شرمی تمام از قاضی حسین احمد، یکی از خاینان به وطن و مردم ما تجلیل به عمل می‌آورند؛ اما از این اخوانی‌های میهن فروش نباید گله داشت، وابستگی به نیروهای خارجی و خودفروشی مشخصه عمده افکار ارتجاعی و ضد انسانی اینان را تشکیل می‌دهد.

 

داستان مزدوری و سرخمی تنظیم‌های هفتگانه جهادی مستقر در پشاور به دولت و استخبارات پاکستان، از حقایق تلخ و دردناک جنگ مقاومت ضد روسی مردم ماست. هفت تنظیم ساخت پاکستان و بخصوص چهار حزب بنیادگرای گلبدین، سیاف، ربانی و مولوی خالص در آغوش آی.اس.آی رشد نموده و با دالر امریکا به اژدهای خون‌خوار مبدل شدند. اینان عملاً مبارزه آزادی‌خواهانه ملت ما را از پشت خنجر زدند و عامل سیه‌روزی‌های ملت ما اند.

 

پاکستان نه تنها به این تنظیم‌های جنایتکار و تاریک اندیش حزب و تشکیلات ساخت بلکه زمانی اینان را در دولت مسخره‌ای به نام «دولت عبوری» مجاهدین گرد هم آورده بود.

 

در میزگردهای تلویزیونی، امروز تعدادی از این جهادی‌ها کاملاً از گذشته ننگین شان انکار نموده به چشم مردم خاک می‌پاشند. تنها با مروری بر نشریات این احزاب، به‌روشنی می‌توان به میزان بی‌اراده بودن و نوکری رهبران تنظیم‌ها به دولت پاکستان پی برد و ماهیت خاینانه دیروزی‌شان را که آینه‌دار امروزشان است برملا نمود.

 

طشت‌های رسوایی نوکری رهبران جهادی را دگروال یوسف آی.اس.آی. در کتابش «دام خرس: داستان ناگفته افغانستان» سال‌ها قبل از بام انداخته بود، اما در زیر دو نمونه را از نشریه «مجاهد» ارگان نشراتی جمعیت نقل می‌کنم و قضاوت را به خوانندگان می‌گذارم:

 

مجاهد به تاریخ ١٧ جنوری ٢٠١٣ نوشت: سال ١٩٧٩ میلادی برای مجاهدین با یک خبر عاجل آغاز شد. به رهبران تمام تنظیم‌های جهادی مستقر در پشاور خبر داده شد تا با اعضای شورای اجرائیۀ شان به کمپ جلوزو در پشاور حضور بهم رسانند. این گردهمائی توسط جنرال حمید گل رئیس اداره استخبارات نظامی اردوی پاکستان آی.اس.آی در روز اول جنوری که فقط شش هفته به خروج نیروهای روسی از افغانستان باقی مانده بود، فراخوانده شد. در این جلسه بر علاوه از رهبران هفت تنظیم، یکصد و چهل تن از اعضای شورای اجرائیۀ آن تنظیم‌ها، از هر تنظیم بیست نفر، شرکت کرده بودند. حمید گل طی سخنانی با تندی بسیار، رهبران مجاهدین را به خاطر اختلافات شان، مورد انتقاد قرار داد و از اعضای اجرائیۀ تنظیم‌ها خواست که بیش از این در انتظار وحدت رهبران شان نمانند و در مدت سه روز طرحی برای آیندۀ افغانستان ارائه داده و دولتی تشکیل دهند. قرار براین شد تا یک شورای ٤٢٠ نفری که از هر تنظیم ٦٠ نفر در آن شرکت داشته باشند، تشکیل گردد.

 

رهبران جهادی هرکدام در این جلسه صحبت مختصری داشتند. سخنان حمید گل انعکاس از آن داشت که حوصلۀ پاکستان از اختلافات مجاهدین بسر آمده است. وی از عدم موجودیت یک طرح از طرف اتحاد اسلامی مجاهدین افغانستان برای آیندۀ افغانستان اظهار نگرانی شدید نمود.

 

دولت عبوری مجاهدین تحت نظر حمید گل ساخته شد که عملاً آی.اس.آی. قیضه‌اش را در دست داشت تا به‌وسیله آن هست و بود افغانستان را نابود نموده از کشور ما یک ویران‌کده بسازد. هفت رهبر جهادی حیثیت مهره‌های بی‌اراده در آن را داشتند. برای اینکه بدانید این به‌اصطلاح دولت تا چه حد رسوا و دست نشانده بود، به بخشی از مصاحبه با صبغت الله مجددی، رئیس وقت دولت عبوری که در نشریه «مجاهد» (بخش اروپایی، شماره چهارم، میزان ۱۳۶۹ ـ سپتامبر ۱۹۹ انتشار یافته است توجه کنید:

 

ما در این مرحله برای تشدید عملیات خود که باید به پیمانه وسیع صورت بگیرد، به مشکلات روبرو هستیم.

 

برای اینکه اکثر چیزها بدست برادران پاکستانی ما است و تمام کمک‌ها که می‌آید بدست آن‌ها قرار می‌گیرد. من به حیث رئیس دولت اختیارات یک میل کلاشنیکوف را ندارم. اختیار پنج روپیه کلدار را ندارم که بیک قوماندان کمک کنم. وزارت دفاع ما هیچ کاری کرده نمی‌تواند تا وقتی‌که خود برادران پاکستانی ما فیصله نکنند. ما از برادران پاکستانی خواهش کردیم که حالا حکومت است، وزارت دفاع است باید این چیزها به وزارت دفاع سپرده شود و مطابق پلان وزارت دفاع باید کار شود.

 

مسئله دیگر اینکه کمک‌ها روزبه‌روز کم شده می‌رود، ممالک و کشورهایی که کمک می‌کنند، میگویند ما تا حال فوق‌العاده کمک کردیم. برادران پاکستانی میگویند: نه، کمک نیست ما نمی‌فهمیم پیش ما حقیقت گم است.

 

تا جایی که معلومات داریم دیپوها کاملاً از مهمات پر است، لاکن آن‌ها بما داده نمی‌شود. نظر من اینست که چون روس‌ها رژیم کابل را ماهانه تا ۴۰۰ میلیون دالر کمک می‌کنند در حالی که به ما سالانه ۳۰۰ میلیون دالر کمک نمی‌شود که اگر وضع به همین طور ادامه یابد ما نمی‌توانیم در ده سال یک شهر را بگیریم.

 

و اعتراف قاضی امین «وقاد» از گردانندگان حزب گلبدین که در همین شماره «مجاهد» انتشار یافته است: متأسفانه ... وجود حکومت موقت و نام نهاد فعلی مایه یاس و ناامیدی مردم ما گردیده به خاطری که حکومت عبوری موجوده بی‌حیثیت‌ترین حکومت در جهان معاصر است که از حمایت و پشتیبانی ملت مسلمان و مجاهد افغانستان بهره نداشته و حیثیت و اعتبار سیاسی و بین‌المللی را از دست داده فاقد هر نوع ابتکار عمل در میادین سیاسی و نظامی می‌باشد... با توجه به اینکه این تنظیم‌ها و رهبران شان از ابتدا به چاکری و وابستگی به یک نیروی بیرونی عادت کرده‌اند، امروز هم هرکدام خود را به این و آن کشور فروخته و بدون حضور نظامی امریکا و مداخله پاکستان و ایران، ادامه حاکمیت شان را ناممکن می‌دانند.

 

در این طرح معاشات ماهانه چنین در نظر گرفته شده است:

 

برای رییس ‌جمهور ۴۸۷ هزار افغانی

 

برای معاونان ریاست‌ جمهوری ۲۷۶ هزار افغانی

 

برای وزیر، مشاور، امنیت ملی و لوی سارنوال ۱۹۵ هزار افغانی

 

برای روسای نهادهای مستقل از ۱۶۲ هزار تا ۱۳۰ هزار افغانی

 

برای معیننان وزارت‌ها ۱۲۶ هزار افغانی

 

برای وزیر مشاوران ۱۳۰ هزار افغانی

 

برای روسای شورای ملی ۲۲۷ هزار

 

برای معاونان شورای ملی ۱۶۲ هزار افغانی

 

برای منشی‌ها ۱۵۶ هزار افغانی

 

برای سایر اعضای شورای ملی ۱۵۱ هزار افغانی

 

برای رییس ستره محکمه ۲۲۷ هزار افغانی

 

برای سایر اعضای ستره محکمه ۱۹۵ هزار افغانی

 

برای والی ولایت‌های درجه اول ۹۷۵۰۰ افغانی

 

برای والی ولایت‌های درجه دوم ۸۱۰۰۰ افغانی

 

برای والی ولایت‌های درجه سوم ۶۵۰۰۰ افغانی

 

در این طرح برای رییس جمهور حدود ده هزار دالر، معاونانش هر یک حدود پنج هزار دالر، رئیس و دیگر اعضای ستره محکمه هرکدام حدود چهار هزار دالر معاش پس از پایان دوره کاری‌شان نیز مشخص شده است. در کنار معاش،‌ برای تمامی اینان خانه، امنیت، خدمات صحی، موتر و پاسپورت سیاسی به‌صورت مادام‌العمر در نظر گرفته شده است.

 

گل رحمان قاضی، رییس کمیسیون نظارت بر تطبیق قانون اساسی در دفاع از این کیسه‌بری نوین مقامات از جیب ملت می‌گوید «تضمین آینده مقام‌ها، برای آرامش فکری آن‌ها و برای جلوگیری از فساد اداری داشتن همچنین تضمینی ضروریست اما او به این حقیقت چشم می‌پوشد که این مقامات غرق در فساد هرکدام میلیون‌ها دالر در دوران حاکمیت خود از راه نامشروع به جیب زده‌اند و آینده‌شان از نظر اقتصادی کاملاً تضمین است؛ اما از چیزی که اینان تضمین ندارند و هراس‌اند، تنفر و دادخواهی ملت است که شما با دادن پاسپورت سیاسی بعد از خدمت به اینان زمینه فرار از محاکمه را مهیا می‌کنید تا با خاطر آرام همانند صدیق چکری، قدیر فطرت، نادر آتش، زلمی حقانی و ... به زیر بال باداران خارجی‌شان بروند و با دالر های بادآورده در اثر خیانت به ملت عیاشی کنند.

 

زمانی که طرح تازه حکومت روی میز اعضای ولسی‌جرگه قرار گرفت، طبق معمول اکثریت اعضا قبل از آنکه به فکر رد و یا تصویب این طرح شوند زمینه را برای افزایش امتیازات خود مساعد دیده یک بار دیگر چانه زنی برای معاشات خود را آغاز نمودند.

 

مارهای خفته در آستین مردم گاهی خود بخشی می‌کنند و با تصویب قانون جنایت‌های خود را می‌بخشند و گاهی هم برای آسودگی خود پاسپورت سیاسی می‌گیرند و نمبر پلیت های "و-ج " و "م-ج" نصب می‌کنند. پاسپورت سیاسی برای کار و بار قاچاق هیرویین در خارج و نمبر پلیت های ویژه برای خود کامگی‌ها در داخل. معاشات دالری بلند، موترهای ضد گلوله، منازل و قصرهای میلیون دالری، سفرهای تفریحی به دوبی و پاریس و لندن و واشنگتن و ده‌ها امتیاز دیگر همه برای رفاه وزرا و وکلا و روسای است که تکیه بر کرسی‌های بلند دولتی زده‌اند.

 

افزایش چهل ‌درصدی حقوق اعضای پارلمان در افغانستان:

 

چندی قبل کمیسیون امتیازات و مصونیت ولسی‌جرگه فیصله کرد که باید امتیازات اعضای مجلس افزایش یابد. بر اساس این فیصله: شصت و هفت هزار و پنجصد افغانی تنها خرج دسترخوان هر عضو مجلس در نظر گرفته شده است.

 

سی هزار افغانی کرایه منزل

 

دوازده هزار افغانی برای روغنیات موتر

 

هفت هزار افغانی برای مصرف تلفن

 

هم اکنون یک عضو پارلمان ماهوار یکصدو سی هزار افغانی معاش دریافت می‌کند که با افزایش چهل درصدی آن به درخواست کمیسیون امتیازات و مصونیت ولسی‌جرگه این رقم می‌شود یکصد و نود دو هزار افغانی.

 

کابینه و پارلمان در یازدهمین سال حکومت مافیایی کرزی پا لچ کرده‌اند تا آخرین شانزده پولی دخل دولت را به جیب زنند. در حالی که مردم حتی مجبور شده‌اند تا کودکان‌ دلبند خود را به فروش برسانند تا از گرسنگی نمیرند.

 

همه روز ه بر آمار شش میلیون بیکار که همین حکومت جنایت پرور آن را ارایه کرده افزوده می‌شود. عاید روزانه چهارده میلیون افغان تنها صد افغانی یا معادل آن (دو دالر) است.

 

سه صد هزار کارمند رسمی دولت از چهار تا هجده هزار افغانی ماهوار معاش دریافت می‌کنند، معاشی که بخور نمیر است و حتی کرایه یک ماهه خانه هم نمی‌شود.

 

قیمت گاز، تیل، آرد و روغن به‌طور سرسام آور افزایش یافته و مردم دیگر توان خرید را از دست داده‌اند.

 

بازسازی و توسعه کشور چه شد؟

 

 

آیا کمک‌های جامعه جهانی در افغانستان به گونه درست آن به مصرف رسیده است یا خیر؟

 

شماری براین باورند که بیشتر کمک‌های جامعه جهانی حیف‌ومیل شده‌اند و به‌گونه‌ای که انتظار آن می‌رفت این کمک‌ها در بازسازی مؤثر نبوده‌اند. نبود ظرفیت در نهادهای دولتی، فساد اداری، عدم همآهنگی میان دولت و کشورهای کمک کننده در عملی شدن پروژه‌ها و چندین دست شدن قراردادها از علت‌های عمده‌ای هستند که سبب شده است بخش زیادی از کمک‌های جامعه جهانی حیف و میل شوند.

 

افغانستان به دلیل چند دهه جنگ داخلی دچار توقف در همه بخش‌های توسعه شده است.اما اکنون بستر تدوین برنامه‌های بلند مدت و کوتاه مدت توسعه در افغانستان فراهم شده است.امروزه علاوه بر مبارزه با تروریسم، مواد مخدر و فقر باید به رشد و توسعه فرهنگ، اقتصاد و سیاست نیز توجه جدی شود.توسعه فضاهای آموزشی، فراهم کردن بسترهای مناسب تحصیل رایگان و امکانات مطلوب آموزشی از مؤلفه‌های رشد فرهنگی و توسعه تعلیم و تربیه در افغانستان است. در عرصه اقتصاد نیز توسعه سرمایه گذاری خارجی و تقویت بخش‌های تولیدی باید بیش از گذشته مورد توجه واقع شود. به نظر می‌رسد تقویت ساختارها و نهادهای حاکمیت به‌منظور حاکم شدن مردم افغانستان بر سرنوشت خویش نیز در چارچوب توسعه سیاسی مفهوم می‌یابد.

 

به نظر می‌رسد، توسعه همه جانبه و متوازن در افغانستان به دلیل محدودیت امکانات داخلی نیازمند همکاری جامعه جهانی است. باید توجه داشت که سازمان ملل که موضوع توسعه را در دستور کار خود قرار داده باید برنامه‌های ویژه‌ای را در این زمینه برای افغانستان تدوین کند. به اعتقاد ناظران سیاسی کمیسیون اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل مطابق با وظایف و تکالیف خویش باید منابع مالی بیشتری برای رشد و توسعه در افغانستان اختصاص دهد. بی‌تردید تنها بیان مشکلات و ناهنجاری‌های موجود در افغانستان از وظایف سازمان ملل و نهادهای وابسته نیست. فراموش شدن موضوع بازسازی و توسعه افغانستان از سوی ناتو و آمریکا، با انتقاد سازمان ملل متحد مواجه شده است.

 

" جان ماری کوهینو " رئیس صلح بانان سازمان ملل از ناتو خواست به کار توسعه افغانستان بیشتر توجه کند. وی با اشاره به‌ضرورت تأمین امنیت در افغانستان، حرکت در مسیر توسعه را برای کشور حیاتی دانست. کوهینو همچنین خاطر نشان کرد که سازمان ملل به نیروهای خارجی در خصوص احترام به فرهنگ و مردم افغانستان، تذکر داده است. نیروهای ناتو که با شعار کمک به بازسازی وارد افغانستان شده‌اند در طول سال‌های اخیر، عملکرد مطلوبی نداشته‌اند. آمارها نشان می‌دهد که با گذشت سال‌ها از حضور نیروهای خارجی خصوصاً ناتو، روند بازسازی در افغانستان بسیار کند بوده است.باید توجه داشت که اصلی‌ترین پیش شرط توسعه، وجود امنیت است که افغانستان به دلیل سیاست‌های امریکا و ناتو از آن بی‌بهره است. در شرایطی که افغانستان با معضلات بسیاری همچون تروریسم، فقر و مواد مخدر روبرو است، آمریکا و ناتو تمایل چندانی برای رفع مشکلات مردم را ندارند.

 

سیاست‌های دوگانه آمریکا و ناتو در خصوص طالبان باعث شده است فعالیت‌های تروریستی در افغانستان همچنان ادامه یابد. برخی محافل سیاسی معتقدند که آمریکا و ناتو به‌صورت غیر آشکار با برخی رهبران طالبان ارتباط نزدیک دارند. از سوی دیگر باید توجه داشت که از بین رفتن کامل طالبان، توجیهی برای تداوم حضور خارجی‌ها باقی نمی‌گذارد؛ بنابراین به نظر می‌رسد که آمریکا و ناتو برای استمرار حضور خود در افغانستان نیازمند سطح کنترول شده‌ای از خشونت‌ها و درگیری‌ها هستند.همچنین وجود طالبان، اهرم فشار آمریکا بر دولت در جهت تبعیت از سیاست‌های دولت آمریکا محسوب می‌شود.

 

موضوع افزایش کشت خشخاش و تولید مواد مخدر نیز از معضلاتی است که جامعه افغانستان برای رهایی از آن نیازمند کمک جامعه جهانی است. در حالی که معیشت بیش از دو میلیون دهقان به کشت خشخاش گره خورده است، ارائه کشت جایگزین و ایجاد منابع جدید درآمدی به‌تنهایی در توانایی دولت نیست و جامعه جهانی باید در این زمینه فعال شود. در خصوص موضوع توسعه نیز روند کند بازسازی باعث شده است همچنان فقر بر سر مردم کشور سایه بیافکند، برخی گزارش‌ها نشان می‌دهد که تنها بخشی از کمک‌های بین‌المللی به موضوع بازسازی اختصاص یافته است و بخش زیادی از این کمک‌ها صرف هزینه حضور مؤسسات خارجی در افغانستان می‌شود.

 

در اجلاس ناتو در سویل اسپانیا، تأکید برخی کشورهای بزرگ اروپایی بر رویکردهای غیرنظامی و تمرکز بر مقوله آموزش و تجهیز اردو و پولیس ملی نشان دهنده اختلافات در درون ناتو بود.اگرچه تأکید رئیس صلح بانان سازمان ملل بر توجه بیشتر ناتو به امور توسعه نشان می‌دهد که عالی‌ترین نهاد بین‌المللی نیز از عملکرد ناتو در زمینه بازسازی انتقاد دارد اما بی‌توجهی سازمان ملل به توسعه افغانستان نیز جای پرسش‌های بسیاری دارد. به اعتقاد کارشناسان، افزایش سطح رفاه عمومی و تسریع در بازسازی، به کاهش خشونت و ناامنی در افغانستان منجر می‌شود.

 

اما سؤال اینجاست که آیا کمک‌های جامعه جهانی در افغانستان به گونه درست ان به مصرف رسیده است یا خیر؟

 

شماری از کارشناسان براین باورند که بیشتر کمک‌های جامعه جهانی حیف‌ومیل شده‌اند و به‌گونه‌ای که انتظار آن می‌رفت این کمک‌ها در بازسازی کشور مؤثر نبوده‌اند.

 

نبود ظرفیت در نهادهای دولتی، فساد اداری، عدم همآهنگی میان دولت افغانستان  و کشورهای کمک کننده در عملی شدن پروژه‌ها و چندین دست شدن قراردادها از علت‌های عمده‌ای هستند که سبب شده است بخش زیادی از کمک‌های جامعه جهانی حیف و میل شوند.شماری از کارشناسان اقتصاد و مسئولان اتاق تجارت و صنایع براین باورند که بیشتر کمک‌های جامعه جهانی از طریق اینجوها در بخش‌های زیربناها، ساختمان سازی، جاده سازی و دیگر پروژه‌ها مصرف شده‌اند.هشتاد درصد کمک‌ها بر زندگی و اقتصاد مردم عادی اثری نداشته است و نهادهای کمک کننده بیشتر پروژه‌ها و به‌ویژه پروژه‌های بزرگ را با شرکت‌های خارجی قرارداد کرده‌اند که درنتیجه چندین دست شدن قراردادها تنها سی تا پنجاه درصد پول در این پروژه‌ها مصرف شده‌اند و از پنجاه تا هفتاد درصد پول بدون این که به افغانستان بیایند به دست خارجی‌ها می‌رسند. اکنون با استفاده از کمک‌های جامعه جهانی بیش از چهار هزار کیلومتر جاده قیرریزی شده است و بیش از سی پنج درصد مردم از انرژی برق بهره‌مند شده‌اند، اما انتظار می‌رفت بیشتر از این پروژه‌ها عملی شوند.