حقیقت، عارف عرفان: برنامهٔ آمریکا برای محو اتحاد شوروی از نقشهٔ جهان

در جریان جنگ دوم جهانی، آمریکا و اتحاد شوروی از متحدین نزدیک در جبههٔ جنگ دوم جهانی بودند. در گرمایش هم‌پیمانی نظامی و مراحل سرنوشت‌ساز تاریخ، آمریکا برنامه‌ریزی نمود تا با استعمال (۲۰۴) بمب بالای ۶۶ شهر بزرگ اتحاد شوروی حمله اتمی نماید.

  بر بنیاد اسناد طبقه‌بندی‌شدهٔ محرم مورخ پانزدهم سپتامبر سال (۱۹۴۵) که اخیراً از آرشیف محرمیت خارج شده است، امریکا قصد داشت تا در اقدام هماهنگ شهرهای بزرگ اتحاد شوروی را آماج حملات اتمی قرار دهد.

 مبتنی بر این سند سِری که اخیراً در پایگاه انترنتی گلوبال ریسرچ به نشر رسیده است، تمامی شهرهای بزرگ اتحاد شوروی سابق شامل (۶۶) اهداف راهبردی آمریکا قرارگرفته و در نظر بود تا تمامی این شهرها و شهروندان این شهرها در زیر باران اتمی محو گردند.

  برای انهدام شهرهای بزرگ مانند ماسکو، لیننگراد تاشکند، خارکوف، کیف و اودیسا برای هریک این شهرها به تعداد شش بمب اتم اختصاص یافته بود.

 پنتاگون برآورد نموده بود که به تعداد (۲۰۴) بمب کافی خواهد بود تا اتحاد شوروی را از نقشه جهان ناپدید نماید.

 تاریخ گواه است که استعمال تنها یک بمب اتمی در شهر هیروشیمای جاپان منجر به کشتار یکصد هزار نفر ظرف هفت ثانیه گردید، حالا باید تصور نمود که در صورت وقوع پرتاب ۲۰۴ بمب بالای شهرهای بزرگ اتحاد شوروی چه فاجعه هولناک بشری در حال آبستن بود؟

 این اسناد، اجندای مطروحه شیطانی و نظامی سپتمر سال ۱۹۴۵ درست حدود یک ماه بعد از بمباران هیروشیما و ناگاساکی (۱۹۴۵) و دو سال قبل از سرآغاز جنگ سرد (۱۹۴۷) است.

 پلان مخفی به تاریخ ۱۵ سپتامبر سال ۱۹۴۵ دو هفته بعد از محاصره جاپان به تاریخ دوم سپتامبر، در زمانی که اتحاد شوروی و ایالات‌متحده آمریکا متحد نزدیک همدیگر ‌بودند، طراحی گردید.

 شایان ذکر است که استالین برای اولین بار از طریق کانال‌های رسمی توسط «هری ترومن» از پروژه «منهتن» در کنفرانس پوتسدام به تاریخ ۲۴ جولای، ۱۹۴۵, حدود دو هفته قبل از حمله به هیروشیما آگاه گردید.

 پروژه «منهتن» در سال ۱۹۳۹، دو سال قبل از ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم در دسامبر ۱۹۴۱ راه‌اندازی شد. کرملین در اوایل سال ۱۹۴۲ کاملاً از پروژه منهتن آگاه بود.

 آگاهان سیاسی این پرسش را مطرح می‌دارند که آیا حملات هیروشیما و ناگاساکی جاپان در سپتامبر ۱۹۴۵ توسط پنتاگون برای ارزیابی قابلیت حملات بسیار بزرگ‌تر به اتحاد جماهیر شوروی که شامل بیش از ۲۰۴: بمب اتمی بود، راه‌اندازی نگردید؟

  اسناد کلیدی برای بمباران ۶۶ شهر اتحاد شوروی (۱۵ سپتامبر ۱۹۴۵) پنج -شش هفته پس از بمباران اتمی شهرهای هیروشیما و ناگاساکی (۶ و ۹ سپتامبر ۱۹۴۵) نهایی شد.

 کرملین از پلان بمباران اتمی شصت‌وشش شهر اتحاد شوروی در سال ۱۹۴۵ آگاه بود.

 اسناد مزبور به اثبات می‌رساند که ایالات‌متحده امریکا پلان جنوسایت «نسل‌کشی» را در اتحاد شوروی برنامه‌ریزی نموده بود.

 علاوه بر این، بر بنیاد درک ما از جنگ سرد که در سال ۱۹۴۷ آغاز شد، طرح واشنگتن در سپتامبر ۱۹۴۵ برای بمباران ۶۶ شهر بزرگ اتحاد شوروی، نقش کلیدی یی را در راه‌اندازی مسابقات تسلیحات هسته ای ایفا کرد.

 اتحاد جماهیر شوروی در سایه تهدید حملات اتمی آمریکا، درسال ۱۹۴۹ قادر به ساختن بمب اتمی گردید.

  در حالی که کرملین برنامه امریکا مبنی بر نابودی اتحاد جماهیر شوروی سابق از نقشه جهان را میدانست، اما بر بنیاد اسناد طبقه بندی شده مردم از برنامه اتمی اتحاد شوروی چیزی نمی دانستند.

 اتحاد جماهیر شوروی پس از تهدید از سوی آمریکا، بمب اتمی خود را در سال (۱۹۴۹) توسعه داد. در حالی که کرملین در مورد این برنامه ها مبنی بر «خاتمه دادن» اتحاد جماهیر شوروی از نقشه جهان آگاه بوداماعموم مردم بیشتر از این اطلاع نداشتند زیرا اسناد طبقه بندی گردیده بودند.

  برنامه هسته ای در واشنگتن درواکنش به اصطلاح به تهدیدات اتحاد شوروی، زمانی که در واقع برنامهٔ ایالات‌متحده در سپتامبر ۱۹۴۵ برای از بین بردن اتحاد شوروی طراحی شده بود، مطرح گردید که این رویکرد برای ماسکو انگیزه داد تا در خصوص توسعه توانمندی سلاح های هسته ای خود اقدام نماید.

 آگاهان سیاسی معتقد اند که هرگاه ایالات‌متحده آمریکا تصمیم به ساخت سلاح های هسته ای برای استفاده علیه اتحاد جماهیر شوروی نداشت، مسابقات تسلیحات هسته ای صورت نمی گرفت، نه اتحاد جماهیر شوروی و نه جمهوری خلق چین توانایی های هسته ای خودرا به عنوان وسیله ای "بازدارنده" توسعه نمی دادند.

 قابل تذکر است که اتحاد شوروی طی جنگ جهانی دوم ۲۶ میلیون نفر را از دست داد.

 اتحاد شوروی بمب اتمی خود را در سال ۱۹۴۹ در پاسخ به گزارشات اطلاعاتی شوروی در مورد پروژه "منهتن " در سال ۱۹۴۲ به میدان اورد.

 بر بنیاد اسناد محرمانه، پلان ابتدای سال ۱۹۴۵ مبنی بر بمباران شصت‌وشش شهر اتحاد شوروی در جریان جنگ سرد در سال (۱۹۵۶) مورد بازنگری قرار گرفت وبه تعداد (۱۲۰۰) شهر را شامل شهرهای اتحاد شوروی وشهرهای مربوط به بلوک شرق یعنی اروپای شرقی را نیز شامل گردید.

 " با توجه به پلان بمباران اتمی سال ۱۹۵۶ اولویت های که در اهداف این ضربات قرار داشت عبارت بود از " قدرت های هوایی " در اتحاد جماهیر شوروی، چین و اروپای شرقی.

  در پلان، نابودی شهرهای بزرگ اتحاد شوروی وبویژه بدرجهٔ نخست انهدام سیستماتیک برلین شرقی گنجانیده شده بود.

 در شرایط کنونی دردوران پس از جنگ سرد، کماکان پلان جنگ هسته ای تحت رهبری دونالدترامپ زیرعنوان "آتش و خشم " علیه روسیه، چین، کره شمالی و ایران بر روی میز قرار دارد.

 تمایزات بحران اتمی سال ۱۹۶۲ باشرایط حال

 .................................................

 آگاهان امور، شرایط تاریخی بحران اتمی سالهای جنگ سرد را با شرایط کنونی مورد مقایسه وتحلیل قرار داده ونتیجه گیری مینمایند:

  ۱-دونالد ترامپ رییس جمهور امروزه آمریکا، از ایده مه آلودی در خصوص پیامد های جنگ هسته یی برخوردار بوده واز درک عواقب خطیر آن عاجز است.

 ۲- امروزه ارتباطات میان کاخ سفید و کرملین همواره کم است، برخلاف در اکتبر سال ۱۹۶۲، رهبران هر دو طرف، یعنی جان اف کندی و نیکیتا س.خروشچف، از خطرات ناشی از نابودی هسته ای آگاه بوده وبا یک دیدگاه مسئولانه برای اجتناب از جنگ هسته یی بطرز غیر قابل باور همکاری نمودند.

 ۳- دکترین هسته ای در طول جنگ سرد کاملاً متفاوت بود، هر دو طرف واشنگتن و ماسکو واقعیت های تخریب متضاد را درک می نمودند. امروزه سلاح های هسته ای تاکتیکی با ظرفیت انفجاری یک سوم تا شش برابر بمب هیروشیما توسط پنتاگون به دلیل انفجار در زیر زمین به حیث "سلاح بی ضرر به غیر نظامیان ویا " سلاح متعارف "طبقه بندی شده است.

  ۴- تحت اداره دونالد ترامپ هزینه یک تریلیون دالری برنامه تسلیحات هسته ای، که ابتدا توسط اوباما راه‌اندازی شد، هنوز ادامه دارد.

  ۵- بمب های " ترموالکتریک "هسته ای امروزه بیش از ۱۰۰ برابر، قدرتمندتر و مخرب تر از بمب هیروشیما هستند. هر دو کشور، هم ایالات‌متحده آمریکا وهم جمهوری فدراتیف روسیه دارای چندین هزار سلاح هسته ای میباشند. بدون شک کاربرد این سلاح ها زمستان هستوی را بر زمین چیره ساخته وبرزندگی بشر بر روی زمین خاتمه میبخشد.

 پالیسی " آتش و خشم "، از زمان رییس جمهورترومن تا ترامپ به سیاست جنون آمیز خارجی آمریکا مبدل گردیده ومستدام در چرخش است.

 درسایهٔ چنین سیاست فاجعه بار، زندگی در سیاره ما به تار عنکبوت گره یافته است. اقدامات ناتو وبویژه آمریکا چه در حوزه شرق میانه وچه لشکر کشی های ممتد ناتو در ماورای روسیه وچین تاکنون چندین بار جرقه های جنگ سوم جهانی وپایان حیات در زمین را برانگیخته است، اما سطح مدریت کاریزماتیک رهبر روسیه ولادیمیر پوتین برای مدریت بحران تاکنون جهان را از فاجعه هسته ای نجات داده است.

  در هوای دکترین "نظم نوین جهانی " آمریکا وظهور شکست قاطع این طرح به برکت تغییر بلانس سیاسی ونظامی، برآمدابر قدرتهای نوین جهانی و اتحاد استراتیژیک روسیه وچین، تفوق هسته ای روسیه واقتدار روز افزون جبهه مقابل غرب وناتو بایسته ترین پاسخیست برای لجام گزاری بلند پروازیهای هژمونیستی آمریکا.

 ورنه شراره و عطش سیری ناپذیر وفزونبخش مقامات کاخ سفید وپنتاگون برای تامین سیطره آنکشور برجهان وتحقق اهداف راهبردی اش چنان است تا نه از صحرای خاکستر یکهزار دوصد شهر رقیب بلکه از فرازگورستان نیمی از بشریت جهان، برای رسیدن به ساحل موعود عبور نموده ولاجرم ختم حیات بر سیاره زمین را اعلام بدارند؛

 با حترامات بی پایان

 لندن، نوامبر ۲۰۱۷