در بستر استراتیژی جهانی آمریکا و شرکای آن در حوزه "محوریت آسیا" Asia pivot افغانستان، یکی از کلیدی‌ترین و بااهمیت‌ترین منطقهٔ ژئواستراتژیک را در بازی‌های رقابتی میان ابرقدرت‌های جهان و کشورگشایان تشکیل می‌دهد.

شمال دهلیزگاه اصلی این استراتیژی است. در تداوم ترورهای زنجیرهٔ و برنامه ریزی شده سران و فرماندهان جمیعت، جنرال دوستم یکی از بارزترین ستون مقاومت بازدارنده درین چرخهٔ استراتیژیک محسوب می‌گردد‌.

موج سواری‌ها و شناهای خلاف امواج متعارف سیاسی در خارج از اتمسفیر ارگ، رفتارهای مستقلانه این ارتش‌مرد کار آزموده برای درهم کوبیدن مستدام گروه‌های تروریستی در شمال و انهدام پایگاه‌های تروریستی در آن بلاد، موقعیت او را در راستای اهداف "گستره تروریسم در شمال "در آن‌سوی خط قرمز ترسیم نموده بود. هکذا برنامه ریزی کمین برای امحای فزیکی جنرال در امتداد راه ولسوالی غورماچ چندان غافل انگیز نبود و به طرز تصادف بار نخست جنرال ازین تله پرش نمود.

بلافاصله جنرالی از دام رهیده خواستار تحقیق و محاکمهٔ مقامات عالی‌رتبه امنیتی و کاربرد تغییرات ساختاری نظام گردید.

تداوم یخبندی در مناسبات جنرال با ارگ و بن و بست‌های ایجاد شده، پندارهای واکنشی از سوی جنرال، و ضرورت سریع جابجای گروه‌های تروریستی از جمله لشکریان شکست خورده در سوریه و عراق در شمال و ایجاد معبرگاه‌های معین به‌سوی چین، روسیه و آسیای میانه به‌ویژه پس از سقوط "حلب " به‌مثابه ممثل لیننگراد ثانی که شکست مفتضحانه غرب، زایش جهان نوین و دنیای چند قطبی را بشارت داد، این‌ها همه شکل دهنده اتمسفیر جدید سیاسی در شمال افغانستان بود و از ضرورت فوری تغییرات در شمال در راستای اهداف تلافی‌جویانه شکست‌های غرب در خلیج سخن می‌گفت.

 

فاز نخست" ترور شخصیتی "جنرال دوستم

جنرال دوستم از جمله شناخته‌شده‌ترین سپاهی افغانستان است که طی چهار دهه پیکار و حضور سیاسی‌اش در میدان رزم، نامش با واژه‌های جسارت، صداقت، پاکی، عیاری، ایثارگری، فداکاری، مردانگی، و ناموس داری گره یافته ودر سینه‌های مردم نقش یافته است.

او سال‌هاست که بدون کوچک‌ترین لغزش اخلاقی درفش دفاع از خاک و نوامیس ملی را بر دوش داشته و درین راه قربانی‌های عظیم بجا گذاشته است. جنرال پیاده عادی تختهٔ شطرنج سیاست افغانستان بود که بازور شمشیر خویش هزاران گذرگاه پرمخاطره را مردانه‌وار طی کرد ودر مقام وزیر رسید، و تا همین اکنون چون دژ استوار و شکوهمند در برابر هیولای تروریستی و لشکریان نیابتی دشمنان افغانستان ایستاده است.

او دیگر به‌مثابه مدافع صدیق وطن در قلب‌های هموطنان مان ره گشوده و تا پایانی‌ترین لایه‌های زمین ریشه گسترده بنا بر آن دیگر دستان خون آلود شکارچیان و حامیان تروریسم از آستین بیرون آمده و قادر نیستند تا کراراً به‌صورت فزیکی قتل او را برنامه ریزی نمایند، ازین رو به روش‌های ماکیوالیسم و تاکتیک‌های ننگین دست یازیده و به طرز مضحک یکی از کثیف‌ترین بازی‌ها را برای درهم شکستن شخصیت، اعتبار و معنویات این وطن‌پرست پرشور و فرزند راستین خلق افغانستان برگزیده و یک‌تن از بازیگران نو کاره وبی تجربه را در ازای وعده‌های ثروت و قدرت بنام «احمد ایشچی» درین نمایشنامه شرم آور برگزیده‌اند.

در راستای برنامهٔ حذف سیاسی جنرال دوستم، احمد ایشچی دریک بازی بزرگ و سهمگین در بیان گویا "آزار جنسی" از سوی جنرال که در فرهنگ سنتی جامعه ما ادای آن به‌ویژه در پرده تلویزیون دل شیر می‌خواهد، با خونسردی کامل و لب‌های پرشگوفه و تبسم بار و روایت یک داستان نامتجانس، متناقض و تصنعی که هیچ آمیزه و همخوانی با شخصیت شناخته شدهٔ جنرال دوستم ندارد، شرف، حیثیت و وقار خویش را در برابر ملیون‌ها انسان به حراج گذاشت و برای خود شرم خریداری کرد!

سرگذشت احمد ایشچی، روابط و پیشینهٔ تنگاتنگ او با اصحاب قدرت در ارگ، تقرر فرزند ارشد او به حیث ولسوال «آقچه» و واگذاری آن ولسوالی برای طالبان، متعاقباً برکناری او از سوی جنرال دو ستم و تقرر مجدد او از سوی مقامات ارگ به حیث ولسوال «خواجه دکو» و تبدیل آن ولسوالی به میدانگاه رزمی طالبان، اندوختن بی پیشینه و یکباره گی سرمایه‌های قارونی احمد ایشچی، همه و همه رشته‌های اند که سرنوشت خانواده ایشچی را با دشمنان مردم افغانستان و حامیان تروریسم واضحاً پیوند می‌دهند، ازین رو گزینش احمد ایشچی به‌مثابه کارگردان نه چندان لایق این نمایشنامه‌ مضحک، تصادفی به نظر نمی‌رسد.

 

صدای مهیب بلند گویان حقوق بشر

یکی از بارزترین فاکتوری که بطلان نمایشنامه ناکام احمد ایشچی را آفتابی می‌سازد، مظلوم نمایی ها و صدای هماهنگ و همزمان نمایندگان غرب برای داد خواهی احمد ایشچی است. این صداها از حنجره‌های برتافته شد که چتر پرورشی و محافظتی را برای گروه‌های تروریستی داعش در سوریه گسترده بودند و تا آخرین لحظات کوچی گری این گروه تروریست از حلب سوریه، از دولت‌های روسیه، سوریه و متحدان برای آن‌ها پناه مطالبه می‌نمودند. ‌تعجب انگیز است که روزانه صدها جنایت عریان و مستند در اطراف‌واکناف سیاره‌مان، من‌جمله جامعهٔ فلک زده و جنایت‌بار افغانستان اتفاق می‌افتد که سراغی ازین بلند گویان حقوق بشر به نظر نمی‌رسد اما در یک ادعای واهی و نا مستند، این کمین اندازان کهنه کار درین وادی گرگان، چون کرگان و لاشخوران بر بالای "تنبان " احمد ایشچی سایه انداخته و تقاضای برسی موضوع خیالی را نموده تا دامی برای گرفتاری جنرال دوستم پهن کرده باشند.

 

بازتاب بازی‌های آتش افروزانه

رخ بازی ترسیم کننده دورنمای جهنمی در مقیاس کُل کشور، به‌ویژه دهلیزگاه کنونی استراتیژی شمال بازور آزمایی غرب از یکسو و روسیه، هند چین، ایران و پاکستان از سوی دیگر می‌باشد. در راستای برنامه ریزی قصر سفید و به استناد افسر باز نشسته پنتاگون این جنگ ویرانگر نیم قرن تداوم خواهد یافت که بدون شک این اژدهای جنگی جمع بی‌شمار از مردمان مان را تا آن زمان خواهد بلعید.

تکرار برنامه‌های دسیسه انگیز و فقدان مراجع عدلی و قضایی بی‌طرف برای برسی ادعاهای واهی و توهم انگیز احمد ایشچی، هیچ‌گونه پُل عقبی برای جنرال دوستم باقی نمی‌گذارد جز اینکه جنرال، شمال را به «غزه» ثانی مبدل نماید. بیگمان در وضع بحران‌زای کنونی اتخاذ چنین رویکرد مجبره خسارات بزرگی را بر پیکر دولت مافیای کابل و مردمان ستمدیده افغانستان تحمیل نموده و ضرورت تغییرات و بازنگری سیاسی و هوشمندانه را از سوی کاخ و حامیان آن در دستور روز قرار می‌دهد.

گزینه‌های که برای مردم افغانستان و برای نجات شان باقی می‌ماند بسیج سرتاسری و حمایت قاطع از پیش‌قراولان نبرد، فرزندان راستین و وطن‌پرستان واقعی کشور به‌ویژه آنانی‌ست که در آزمونگاه نبرد، شجاعت، دلیری و وطن‌پرستی خویش را به اثبات رسانیده‌اند.

جنرال دو ستم که به واکنش خشماگین ارگ و حامیان تروریسم جهانی مبدل شده است، بی‌هیچ گمانی گناه بزرگ وطن‌پرستی و حمایت از خاک و وطن را بدوش کشیده است. او چون ستون پولادین در برابر تروریسم قد برافراشت، لذا او فرزند راستین وطن است.

او در پراکتیک سیاسی از فرازهای قومی عبور نموده و متعلق به همه ساکنان کشور بوده دفاع از او وظیفه و وجیبهٔ هر انسان وطن‌پرست است!

آن نخل ناخلف که تبر شد از ما نبود؛

لندن دسامبر ۲۰۱۶