دولت جمهوراسلامی افغانستان که بعداز ورود عساکر امریکا وناتو با اتنخابات جعلی به سردمداری حامد کرزی واشرف غنی درطول بیست ویک سال بوجود امد؛ درعمل حکومتهای تمرکز گرا بوده که زیر عنوان وطن‌پرستی وتبلیغ ارزشهای "ملی‌گرایی ودموکراسی وارداتی "با تحقق اجرای برنامه های اقتصادی واجتماعی با پشتبانی کشورهای استثمارگر امپریالیستی در راس امریکا به سوی دولت الیگارشی مالی گام گذاشتند. وزیر بنای اقتصادی کشور به دست زورداران و اشراف دولتی که موقفهای بالارا دراختیار داشتند، قرار گرفت. دراین نظام الیگارشی مالی دست کشورهای خارجی که درافغانستان حضورنظامی دارند، نیزداخل است. رویکردهای خیانتکارانه مالی شان ازطریق سازمانهای مدنی ومالی جهان ازطریق شبکه های مجازی وغیر مجازی به نشر رسیده که ازآ ن اگاهان سیاسی ومردم اطلاع کافی دارند. این گروه برای گسترش تسلط سیاسی و اقتصاد ی خود، ازاین حاکمیت‌ها، دفاع کرده و روحیه ملی گرایی را به عنوان روپوش اجرای اهداف اقتصادی سیاسی ونظامی خود به کار برده وبراستثمار توده ها وقشر زحمتکش کشورما به نام اجرای ارزشهای "دموکراسی وارداتی"، پلانهای استراتیژیکی خویشرا درداخل افغانستان وکشورهای منطقه افزایش داده وازآن بهره برده اند. فقیر فقیر تر وثروتمند ثروتمند ترشدند، فقر، گرسنگی وبیکاری به اوج خود رسیده است. امریکاییها درهرجا که رفتند با یک سکه ودوروی سیاست بازی برای تامین منافع خویش کرده اند. ازیک سو ازدولت دفاع میکنند وازسوی دیگر جنگهای داخلی را بر بنیاد اختلافهای قومی ومذهبی دامن میزنند؛ چنانکه در عراق مستقیم چنین کردند وسوریه را غیر مستقیم توسط داعش ونیروهای مخالف ضد بشار اسدریس جمهور سوریه به خاک وخون کشانید که هنوزهم جنگ داخلی دراین مناطق جریان دارد. چنین عملی را امریکا درطول بیست سال واندی درافغانستان نیز کردند. امریکایها دراغاز شعارشان قلع قمع تروریزیم در راس القاعده وطالب بود، شوربختانه که نه تنها انرا ازبین نه برد بلکه بنا به مشوره رهبران دولت نظامی پاکستان ودولت اسلامی افغانستان که زیر تاثیر قوم گرایی قرار گرفت، از انها به ابزارهای مختلفی حمایه شد ه وباعث رشد چشم گیری انها از لحاظ کمیت درافغانستان شد. برای اینکه ذهنیت مردم را متوجه عمال خود نه کرده باشند با رویکردهای سیاسی واجتماعی اختلافهای قومی ومذهبی را درمیان مردم تشدید ساختند. بر مبنایی این رویکردهای ارتجاعی ازخواستهای واقعی ودموکراتیک مردم به نام تجزیه طلبی و جدا طلبی توسط رهبران دولت جمهوری اسلامی افغانستان عدول واز ارزشهای واقعی ان چشم پوشی کرده اند. سپس با تجهیزسلاحهای جنگی پیش رفته نظامی طالبان وهمچنان نه بودعلاقمدی امریکا برای ازبین بردن انها برای اهداف بعدی خود درمنطقه اهسته اهسته درمیدان جنگ دست بالا را گرفتند، امریکا را متفاعد ساختند که از راهی جنگ برنده نیست. به این رو امریکا پیش انها زانو زده معاهده صلح را توسط لابی خود خلیل زاد با انها دردوحه به امضارسانید. مطابق این معاهده باید خروج عساکرامریکا وناتو تا 21 سپتامبر 2021 از افغانستان تکمیل کردد. براین اساس تمام نیروهای ناتو الی 4.7.21 از افغانستان به کلی با شتاب زده گی به کشورهای خویش عزیمت کردند. این امر باعث شد که طالبان میدان را شغالی دیده به حمله های نظامی خودر برعلاوه مذاکره صلح میان دولت اسلامی افغانستان وانها دردوحه جریان دارد، سرسام اور به شهرداریها و لایتهای کشور ادامه داده وبه تعداد زیادی ازولسوالیهای کشور تسلط یافته اند. به این روجنگ بیست یک ساله میان امریکا ونیروهای دولت افغانتسان با طالبان به نام دفاع جاکمیت ملی وامنیت ملی مردم افغانستان بی اثربه نام بوده جزو ویرانی وکشتار وتبدیل افغانستان به گورستان دیگردستاورد از خود بجا نه گذاشته اند. معاهده صلح بین الاافغانی با خروج عجولانه عساکرانها خلاف تعهدات امضا شد ه میان طالبان وامریکا بدون نتایح مثبت وفعال باقی ماند، هنوزم معلوم نیست که روند صلح بین الاافغانی چه زمانی به پایان خواهد رسید! بد بختانه افغانستان را به میدان جنگی خونین داخلی و منطقوی رها کرده که دراینده دامنه وسیع را به سوی همسایه گان افغانستان در غرب وشمال به نفع تامین منافع ملی امریکا خواهد گرفت. افغانستان بازهم یک بار دیگر به میدان جنگهای نیابتی ابرقدرتهای منطقه وجهانی تبدیل وقربانی بزرگی را متحمل خواهد شد. برشالوده یی این امر مردم نسبت بی کفایتی رهبری سالم اشرف غنی برنیروهای قوای مسلح تصمیم گرفتند، برای دفاع ازمال وجان خود زیر نام خیزشهای مردمی سلاح بردوش بگیرندو علیه طالبان پاکستانی که میخواهند به پیشرویها خویش درگوشه وکنار افغانستان ادامه دهند ایستاده گی نمایند. چنانکه نظر به گزارشهای خبری تعداد شهرداریها وعلاقه داریها را تا حالی اشغال وبه پیشروی های خود ادامه میدهند. با تسلط برمناطق اشغال شده نیروهای مسلح ومردم سرشناس انرا، زیرنام اجرای قوانین شرعیت اسلامی سر به نیست می نمایند. شوربختانه بازهم نسبت سیاستهای نفاق افکنانه، رهبری دولت نه خواسته است که انهارا زیر درفش واحد ملی درکنار قوای مسلح بسیج وازآن استفاده نمایند. بنابرهمین علت است که اتوریته دولت درمیان توده ها ضعیف شده وحاکمیت ان بالای مردم بی تاثیروبی ارزش شده وخود مردم حاکمیت را درمحلات بدست میگیرند. اگر این جنبش متحد ویک پارچه زیر درفش واحد و زعامت ملی بسیج نه شود اینده وخیم وحزین اور را درقبال خواهد داشت. جنگ خونین تباری ومذهبی بازهم دامنگیرمردم خواهدشد. یا

 

از این وضع عمال وابسته کشورهای بیگانه به نام وطن‌پرستی و ملی‌گرایی، بوسیله گروه ها وافراد متعصب دینی ومذهبی اهداف خودرا تحقق خواهند بخشید.

 

 ویا زیرشعار " تفرقه به انداز حکومت کن"، نابود کننده بیشتری وحدت ملی وحاکمیت ملی خواهد شد.

 

علی رستمی جولای 2021 کشورالمان