تسلط نیروهای تمامیت خواه، مستبد و ارتجاعی در کشور که اینک هشت ماه مردم زیر چکمه های آهنین آنان قرار دارند، نمایانگر حاکمیت قرون وسطایی، ضد بشری و ضد ترقی بوده، مردم عذاب دیده افغانستان را در گودال فقر،جهل، خرافات و بیکاری سوق داده است. حاکمیتی که مشروعیت خودرا نه از اراده آزاد مردم، بلکه از نیروهای امپریالستی جهانی کسب نموده، از جانب ایالات متحده امریکا بمنظور انجام وظایف نیمه تمام آن کشور در منطقه گماشته شده است. طالبان، این مشتی عناصر خود فروخته و مزدورجنگی که توسط امریکا و انگلیس بکمک پولهای باد آورده نفتی کشور های عربی ایجاد و تحت نظر کرنیل ها و جرنیل های پاکستانی تربیت و تجهیز گردیده و سالها قبل بر سرنوشت کشور حاکم گردانیده شده بودند، اینک بعد از بیست سال حاکمیت امریکایی_جهادی دوباره در صحنه سیاسی کشور ظاهر گردیده بنابر توافقات دوحه و توطیه های پیهم بیست ساله حامد کرزی، خلیل زاد، اشرف غنی و شرکا . حاکم بر سرنوشت مردم مظلوم ما گردیده است

 حاکمیت تک قومی، ارتجاعی و ضد بشری کنونی وظیفه دارد تا پلان های امپریالستی امریکا و متحدین را در منطقه تطبیق نموده کشور های آسیای میانه را نا آرام، متزلزل و بلاخره منطقه را به آشوب بکشاند و راه ترقی و تکامل این کشور ها را سد و در مسیر منافع امپریالستی سوق دهد. اینکه عده یی مدعیان دیروزی ترقی خواهی بنابر انگیزه های معینی از این حاکمیت دفاع نموده مشاطه گر چهره کریه آن اند، بهیچ صورت ماهیت ارتجاعی و ضد بشری امارت به اصطلاح اسلامی را دگرگون نمی کند. عده دیگری ساده لوحانه امنیت نسبی موجود را ملاک نظر قرار داده مانور های مداخله گرانه پاکستان و بازی های سیاسی کشور های سرمایه داری را با حاکمان کنونی در نظر نمی گیرند. در حالیکه وابستگی فرد فرد سردمداران رژیم موجود با سی ای ای و آی اس آی اظهرمن الشمش است و هیچ کدام آنان بصورت مستقل کاری نمی توانند انجام دهند. اگر فردی از این سردمداران بخواهند حرکت مستقلی را تمثیل نمایند، آی اس آی پاکستان بسیار به ساده گی با فشار قرار دادن خانواده های شان که اکثرا در گروگان آن سازمان جهنمی قرار دارد فورا می تواند آن فرد را به جایش بنشاند. از جانبی حملات انتحاری در روز های اخیر،قتل های مرموز کارمندان رژیم پیشین، به زنجیر کشانیدن فعالان مدنی اعم از کارمندان وسایل اطلاعات جمعی ، تحلیل گران سیاسی، روشنفکران آزاد اندیش، مخصوصا زنان و جوانان مبارز ، امنیت نسبی مورد ادعای حاکمان کنونی را به چالش کشانیده چهره عریان استبدادی آنان را بر ملا نموده است. در حاکمیت کنونی فقر روز تا روز بیداد می کند، بیکاری نسل جوان را به بیرون وارد کردن کشور می کشاند و بلاخره عدم مصونیت . توده های میلیونی مردم را دچار رنج و عذاب دایمی نموده است. در چنین حالت همه مدعیان ترقی و پیشرفت، همه وطنپرستان خواهان استقلال و آزادی واقعی کشور، همه نیرو ها، محافل، حلقات و شخصیت های مستقلی که در نجات کشور از حالت فلاکت بار کنونی می اندیشند و رنج های عظیم خلق را با همه وجود و وجدان خود درک می کنند، وظیفه دارند تا دست بدست همدیگر دهند و با مشت گره کرده در صف واحد در نجات کشور از وضع غیر قابل تحمل امروزی بکوشند و صدای رسای نیروهای ترقی خواه، استقلال طلب و دموکرات را از کران تا کران کشور، از کوه پایه ها تا دشت ها و از شهر ها تا دهات بلند نمایند و مردم قهرمان کشور را در راه آزادی، استقلال و دموکراسی و ترقی بسیج نمایند. یقینا بیداری توده های میلیونی مردم و بسیج انان می تواند حاکمیت پوشالی کنونی را با حامیان بین المللی و منطقوی شان در گودال تاریخ بیافگند و مردم را حاکم سرنوشت خود نماید. خوشبختانه مقدمات چنین حرکت بزرگ ملی با ایتلاف نیروهای ملی_دموکرات و با طرح خطوط اندیشوی ایتلاف فراهم گردیده و از همه نیرو ها، سازمان ها، محافل، حلقات و شخصیت ها دعوت نموده است تا بیدون در نظر داشت پیش شرطی به این ایتلاف بپیوندند و در غنامندی خطوط اندیشوی و عملکرد آن نقش شایسته خود را ایفا نمایند. ایتلاف نیروهای ملی_دموکرات مبارزه در راه دموکراسی، ایجاد حاکمیت ملی برخواسته از اراده آزاد مردم را در سرلوحه کار خود قرار داده، نجات کشور را از حالت استفبار کنونی بمبارزه منسجم مدنی تا سرحد نا فرمانی مدنی مربوط می داند. نجات کشور بدست توده های میلیونی مردم میسر است و بس. نیروهای ملی_دموکرات وظیفه دارند با روشنگری و بسیج توده ها در تغیر وضع نا هنجار کنونی وظیفه وطن پرستانه خود را به شایستگی انجام دهند و رسالت خود را در قبال مردم مظلوم و عذاب کشیده کشور ایفا نمایند. در این مسیر از همه کسانیکه به برده گی و بنده گی نه می گویند و مخالف هر نوع اعمال نفوذ بیگانگان اند، دعوت بعمل می آورد با کنار گذاشتن سلیقه های شخصی و منافع محدود گروهی، قومی و سمتی در ایتلاف ملی_دموکرات بپیوندند و با مشت واحد در طرد حاکمیت متحجر قرون وسطایی کنونی که کشور را به زندان بزرگ باشنده گان آن تبدیل نموده بپا خیزند. پیروزی نهایی از آن مردم افغانستان است.