چهل ساله جنگ نیابتی تروریزم، جهادیزم و طالبیزم قلب کشور را به خط و نشان‌های گروهی، تنظیمی، سمتی، زبانی و قومی جریحه‌دار ساخت. از میان ده‌ها و صدها عوامل جنگ در افغانستان می‌توان به عقب مانده گی عمومی، بالاخص فقر سواد و سواد سیاسی و از جانبی مداخلات کشورهای منطقه و فرا منطقوی جهان اشاره کرد که با ایجاد بحران‌های سیاسی اقتصادی و اجتماعی و دامن زدن به نفاق‌ها و تشدید تضادهای قومی، سمتی، لسانی، عقیدتی و جنسیتی هستی و آسایش کشور را به چالش کشیدند.

 درین میان پاکستانی‌ها با بی‌شرمی تمام و دشمنی آشکارا آتش جنگ را بیشتر از هر جانبی شعله‌ورتر ساخته و پای مداخله دیگر کشورها و قدرت‌های جهان را بر مبنای منافع خودشان وارد صحنه جنگ در افغانستان نمود که با حضور داشت نیروهای نظامی آن‌ها نی تنها جنگ فرو کش نکرد بلکه روز تا روز تنش‌ها و تلفات در میان مردم ملکی روبه افزایش نهاد ه و مناطق مختلف کشور پایمال گروهای جنگ طلب وحشتگرا وفرستاده گان جنایتکار پاکستانی گردید.

 اکنون پس از چهار دهه جنگ در افغانستان، کشور در اوج بحران ونا امنی قرار داشته است؛ که تشدید مستدام آن استقلال، تمامیت ازضی، حاکمیت، وحدت ملی را زیر سوال می برد.

 موضوع دوام جنگ در افغانستان بنقل از آریانا نیوزونشریه امریکایی اسپانسیل در مورد افغانستان نگاشته است که «برای ختم بحران در افغانستان راه حل منطقی از سوی امریکا جستجو نشده. این نشریه افزوده است نه با حضور ونه با خروج نیرو های امریکایی از افغانستان چالش جنگ در کشور ختم نشده است. در بخش دیگر نشریه تذکر رفته است که جنگ افغانستان از راه جنگ قابل حل است اما موجودیت گروهای مختلف سیاسی مسُله را مشکلتر ساخته است. درجای دیگر این نشریه تا کید کردیده است که هر گونه اقدامات وتصمیم های غیر مسُولانه ی جامعه جهانی خاصتاً امریکا در افغانستان اوضاع را در کشور پیچیده تر ساخته وطرفهای داخلی را به بر داشتن سلاح در برابر همدیگر وادار کرده است» اینست اوضاع رو به وخامتی که آقای خلیلزاد نامش را صلح میگذارد یعنی صلحی که گویا یکی از طرفهای جنگ به کشتار ادامه داده بتواند وطرف مقابل حق دفاع از خود نداشته باشد در حالیکه قوای مسلح ونیروهای امنیتی افغانستان بدفاع از خاک ونوامیس ملی کشور قهرمانانه وجانبازانه دفاع میکنند ولی موضعگیری دولت بر آن‌ها اثرات مستقیم دارد.

 با توجه به توافقنامه میان طالبان وخلیلزاد دو سوال مطرح میشود اول اینکه این توافقنامه که بیانگر امتیاز رهایی هزاران طالب جنگجوی میباشد در مقابل آن دولت افغانستان چه چیزی بدست می آورد؟

 دوم اینکه با توجه به نشریه فوق اگر طرفهای داخلی با برداشتن سلاح در برابر همدیگر قرار ربگیرند، پاسخگوی تشدید جنگ احتمالی کدام مرجع خواهد بود؟ طبعیست که کلید حل هردو سوال در دستان طالبان وامریکایی ها یعنی امضا کننده گان توافقنامه یک جانبه میباشند که در برابر تاریخ وجامعه جهانی جوابگوی خواهند بود.

 با توجه به اوضاع جاری در کشور و روحیه ی نشریه ی یاد شده امریکایی بنظر میرسد که این صلح در واقع ادامه همان جنگی است که در داخل کشور تنها در یکسال گذشته یکصد هزار انسان از افغانستان را کشته وزخمی ساخته است.

 آنهم در شرایطی که نبود سواد عمومی وپایین بودن سطح درک سیاسی، عقب مانی فرهنگی اقتصادی، موجودیت مرض، بیکاری، فقر، اعتیاد و فساد، دوام جنگهای نیابتی با اداره ی ضعیف وتحت الحمایه ی دولتی وووو مسبباتی اند که اسباب آنرا استراتیژی دشمنان افغانستان تشکیل میدهد که تشدید بحران وخطر تجزیه ی خاک کشور به مناطق مختلف جنگی وتقسیم مردم افغانستان به گروهای مسلح سیاسی ونظامی، اثر منفی پروسه انتخابات و جریان پسا انتخاباتی در وجود دو گروه قدرت خواه همچون کرونای قومی، ملت را تا حدی جدا جدا میسازد که هیچ انفلونزا، سارس وکرونایی خطر ناکتر از نفاق قومی بوده نمیتواند.

  زیراکه این تضاد ها وجنگ قدرت یکبار در سال ۹۲ میلادی کابل را بخاک وخون نشاند واین بار تفوق طلبی قومی وسمتی وحدت ملی ویکپارچگی کشور را بخطر تجزیه روبرو میسازد آنهم بواسطه ی کسانیکه یکی خود را مدعی قهرمانی دفاع ومقاومت ودیگری تطبیق کننده شریعت غرای محمدی میخوانند که با تلاشهای مذبوحانه بخاطر بدست آوردن قدرت «در رقابت وابستگی، هرکدام از دیگری پیشی میگیرند» ازینجاست گروهای اسیر شده ی دالر وکلدار بدستان خود درخت پیر استعمار را در کشور خود آبیاری کرده و زمینه امر ونهی طالبی وانگریزی را دوباره مساعد میسازند اگر دیروز احکام آقایی استعمار توسط ملای لنگ فتوا داده میشد اینبار توسط طالبان اجرا میشود بدا به این اوضاع.

 در حالیکه جهانیان در زیر تهدیدات کرونا دست وپنجه نرم میکنند و افغانستان پس از چهار دهه جنگ در آتش کرونای قومی، ویروسی و صلح غیر عادلانه میسوزد با این حال کشور صحنه تاخت وتاز سیاسی مدعیان قدرت که یکی مصروف جابجایی مجریان کمپاین انتخاباتی در رده‌های بلند دولتی، دیگری مشغول تقرر ونصب مهره های سوخته ی انتخاباتی در مقامهای بزرگ کلیدی و از جانبی هم محلات آرایش نیرو های نیمه نظامی زورمندان قومی و در آنسوی خط تحرکات نظامی طالبان وآماده گی جنگهای هجومی نیابتی به اتکای دشمنان خارجی افغانستان آنهم در شرایط شیوع ویروس خطرناک کرونا آمده از غرب کشور که یاد آور دوران سیاه ارسال تسلیحات وتجهیزات جنگی به جنگ دولت افغانستان وتخریب کشور میباشد که در مقابله

 باآن برغم کومکهای جامعه جهانی وتدابیر دولت افغانستان و تلاشهای مقامات صحی در عرصه کاری و رسانشی متاسفانه کشمکش رده‌های بالایی دولت بر سر تقسیم قدرت، ضعف همکاری لازم سراسری ملی ونبود بودجه کافی برای اعطای بدیل معاش ومخارج معشیتی روز مره به قشر نادار کشور وکمبود تجهیزات صحی وسایل طبی همچنان دوام جنگ توسط گروه های جنگ طلب وحملات جنگی طالبان در مناطق مختلف کشور زنده گی را بر مردم دشوار ساخته است که بر بنیاد آن روز تا روز شیوع مرض کرونا در سرتاسر کشور رو به افزایش بوده وازصفوف زحمتکشان کشور قربانی میگیرد.

 این در حالیست که زنده گی اکثریت شهر وندان در میان فقر وتهی دستی به فعالیتهای روزمره معشیتی بستگی داشته ودولت که با دستورالعملهای ضروری و از روی ناگزیری مردم را به نشستن در منازل شان هدایت میکند ومردم نیازمند به نان خشک اگر نتوانند در خانه بنشینند یعنی در صورتی که «دولت از رساندن نان خشک ومردم از تطبیق دستورالعمل خدمات صحی عاجز بمانند» اوضاع را بیشتر از هم پیچیده تر میسازد.

 بنا بر آن این وظیفه علمای صادق، مومنین پاکنهاد، ورسالت گروهای سیاسی، اجتماعی وفرهنگی، قدرتمندان واغنیا ونهاد های بشر دوستانه وموسسات خیریه، شخصیتهای با اعتبار وعناصر ملی وسایر وطندوستان وبشر دوستان کشور است که با شعار خدمت به انسان واحترام بمقام انسانی در چنین شراایط حساس و اوضاع پیچیده سیاسی ونظامی با کنار گذاشتن اختلافات وانواع تعصبات ونفاق قومی وزبانی، با گذشت قهرمانانه در یک خط همبستگی ملی وبسیج سرآسری بطور متحدانه در راه دفاع از وطن ونجات جان هموطنان مستضعف افغانستان صمیمانه ومتحدانه قدم گذارند وازاین آزمون تاریخی موفقانه بدر آیند.