تریاک یکی از اقلام اساسی تجارت استعمار از قرن نزده تا کنون است. استعماریون انگلیس از آغاز ورودشان به نیم قاره هند این مرگ سفید را شیوع ساختند، آن‌ها برای به رخوت درآوردن مردمان سرزمین پهناور چین از طریق «کمیسیون درون مرزی چین» تریاک را تا قرا و قصبات آن کشور انتقال می‌دادند. در سال‌های ۱۷۹۱-۱۸۹۴ توانستند تنها در شانگهای تعداد ساقی خانه‌های دود تریاک را از ۸۷ به ۶۶۳ برسانند.

 خاندان سلطنتی انگلیس که اداره قاچاق تریاک را به‌طور انحصاری در اختیار داشت سود سرشاری از آن به دست میاورد. چینایی ها با درک مصیبت ناشی ازین تجارت، جنگ مشهور تریاک را آغاز کردند و از جهان تقاضا نمودند تا آن‌ها را در مبارزه با این ماده کشنده همکاری نماید، برای این منظور در لاهه کنوانسیونی بنام «کنوانسیون لاهه» منعقد شد که هدف آن جلوگیری از فروش و مبارزه با مواد مخدر بود.

 دران زمان تجارت تریاک تا جاپان توسعه یافت و در افغانستان از طریق سرحدات شمالشرقی تا بدخشان رسید.

 حالا در قاچاق تریاک و مشتقات آن برخی خانواده‌ها و صاحبان قدرت، افراد ذی‌نفوذ در ارگان‌های دولتی و بانک‌ها و مؤسسات جهنمی استخباراتی چون سی. آی.ای و آی. اس.ای. مصروفیت دارند، از همین سبب در مبارزه برای جلو گیری از کشت، پروسس و انتقال آن به نقاط مختلف جهان قاطعیت وجود ندارد.

 در امریکا قاچاق ظاهراً قانونی به‌وسیله کارخانجات دوا سازی راکفلر انجام می‌شود. بخش عمده این مواد در امریکا به همکاری نزدیک شرکت‌های سویسی، فرانسوی و برتانوی ساخته می‌شود. ممالکی مانند افغانستان، برما، تایلند، پاکستان، ترکیه، لبنان، پیرو و اکوادور و بولویا محلات زرع تریاک و کاکوئین اند.

 در افغانستان در گذشته‌ها کشت تریاک و قاچاق آن به پیمانه‌ای نبود که آوازه آن در سطح جهان بالاگیرد، اما با مستقر شدن گروه‌های جهادی در پاکستان کشت، پروسس و قاچاق تریاک رونق گرفت و با ورود آن‌ها به کابل این کار به شغل منفعت آور مبدل شد، با اشغال کشور توسط امریکا تریاک از جمله اقلام منفعت آوریست که مانند قرن نزده که برای خاندان سلطنتی انگلستان ارزش داشت برای امریکا ارزش دارد.

 در سال ۱۹۸۹ در حدود چهل تن تریاک در افغانستان تولید می‌شد ولی در سال ۱۹۹۵ این رقم به سه هزار تن افزایش یافت و حالا افغانستان مقام اول تولید تریاک را در سطح جهان کسب کرده است.

 اینکه چرا با حضور نظامی امریکا، افغانستان به این مقام رسید سابقه آن به دوران ریاست جمهوری ریگن همان مدافع آتشین جهاد می‌رسد.

 تمویل و تجهیز جهاد افغانستان بر بودجه امریکا سنگینی می‌کرد و ریگن در مبارزات انتخاباتی‌اش وعده رفع کسر بودجه را داده بود، از قضای روزگار اتحاد غرب درراه اندازی جنگ بنام جهاد پای رئیس سازمان استخبارات فرانسه (الکساندر دی میراژ) به قصر سفید می‌رسد، او در ملاقات با ریگن می‌پرسد: «آقای رئیس جمهور! آیا می‌توانم بپرسم که با اشیای ضبط شده از طرف مؤسسات مربوط به مواد مخدره چه می‌کنید؟» سپس دی میراژ می‌گوید: «من پیشنهاد می‌کنم که یک قسمت این مواد را به اردوگاه‌های شوروی‌ها به افغانستان بفرستید تا ازین راه نیروی رزمی سر بازان ارتش سرخ را به تحلیل ببرید (عین همان سیاست قرن نزده انگلیس برای چین). من پیشنهاد می‌کنم که بخش باقیمانده آن را در بازارهای جهانی به فروش برسانید تا مصارف جهاد افغانستان را تمویل نمایید...رئیس جمهور گوشی تلفون را برداشته به ویلیم کیسی رئیس (سیا) در تماس شده و از او خواست تا به پیشنهاد جالب مهمان فرانسوی گوش دهد.»

 از همان زمان به بعد پروسس و ترافیک مواد مخدر باعث تقویت بنیاد مالی جهاد گردید و سررشته آن از امریکا تا پاکستان و دفاتر سرکردگان جهادی و از آن طریق به افغانستان تمدید شد، ایشان به پیروی از ساست ریگن هر کدام شبکه خاص برای امور مواد مخدر ترتیب دادند و یکجا با جرنیل‌های پاکستانی به این عمل جنایت‌بار قدسیت بخشیدند.

 جرنیل‌های پاکستانی رهبران تنظیمهای تحت فرمان شانرا وظیفه دادند تا در «اراضی ازادشده، بعوض حبوبات، خشخاش بکارند». دستگاهای کوچک پروسس تریاک مربوط به تنظیم های جهادی عمدتآ درچترال متمرکز شده بود.

 حاجی قدیر وقوماندان عبدالحق مربوط حزب اسلامی یونس خالص قربانی قاچاق تریاک گردیدند.

 امر نمایندگی ملل متحد برای مبارزه با مواد مخدر باری به حامد کرزی گفته بود تا (۱۳۱ هزار) هکتار زمینیکه خشخاش کشت می‌شود نابود نگردد ثبات در افغانستان به وجود نمی‌آید.

 بر طبق راپور ملل متحد در سال ۲۰۰۷ میلادی ۹۵ فیصد هیروئین جهان از افغانستان حاصل می‌گردید، طبق این گذارش ۲، ۹ ملیون نفر درین ساحه مصروفیت دارند و به تعداد یک‌صد هزار نفر در کار قاچاق آن مشغول‌اند.

 همه گزارشات ولایت هلمند را مرکز اصلی کشت تریاک می‌دانند جایی که در اول عساکر انگلیس دران مستقر بودند، کار وزارت مبارزه با مواد مخدر نیز به دست مشاورین انگلیسی سپرده شده بود.

 شهزاده انگلیسی زیر نام خدمت عسکری به همین ولایت مصروفیت داشت، رادیوهای جهان افشا کرد که طیارات انگلیس تریاک را از ولایت هلمند بارگیری کرده به لندن انتقال می‌دهند، در اصل شهزاده انگلیس سازمانده این پروسه بوده برسم قرن نزده عواید خاندان سلطنتی را بالا می‌برد.

 با تنقیص در قوت‌های نظامی خارجی، عساکر امریکایی در هلمند مستقر شدند، آن‌ها مانند برتانوی ها از منفعت بزرگ تریاک بهره می‌گیرند و یورانیوم آن ولایت را نیز در قبضه داشته دزدانه آن را به امریکا می‌برند.

 در اواخر جنوری سال ۲۰۰۵ در حدود ۲۰ موسسه خارجی که در مورد کشت تریاک و جلوگیری از آن مصروفیت داشتند از کاندولیزا رایس وزیر خارجه امریکا طی یادداشتی تقاضا کردند تا بوش سیاستش را در مورد مواد مخدر در افغانستان تغیر دهد در غیر آن ثبات در کشور به وجود نخواهد آمد. این تقاضا نشانگر آن بود که پای امریکا در کار تریاک و بهره برداری از آن دخیل است. این مطلب در گزارش تازه تلویزیون دولت المان (ای.آر.دی) پرده برداری شده افشاء گردید که کشورهای عضو ناتو زیر فشار امریکا از کشت و ترافیک تریاک محافظت می‌کنند و ملیاردها دالر عاید ایشان می‌شود و این عامل تداوم جنگ است.

 دین محمد راشدی وزیر مبارزه با مواد مخدر در سال ۲۰۱۲ در تلویزیون طلوع گفت سالانه ۷۸ میلیارد دالر امریکا و غرب از عاید تریاک افغانستان عاید دارند.

 مطبوعات در همین سال افشا نمود که سی.آی.ای.در عملیاتش در افغانستان ۵۰ بلیون دالر به مصرف رسانده و گفته است تا این مبلغ را از طریق تریاک افغانستان به دست نیاورد به جنگ در افغانستان ادامه می‌دهد. بعدها افشا شد که ۱۷۸ میلیارد دالر سالانه از درک تریاک افغانستان وارد بانک‌های امریکایی می‌گردد.

 با این همه عواید بزرگ میلیارد دالری باز هم به افغان‌ها منت می‌گذارند که سالانه ۵ میلیارد دالر از پول مالیه دهندگان شان به افغانستان کمک می‌کنند. استعمار همان استعمار است ولی رنگ و شیوه آن را دگرگونه ساخته‌اند.

 یک روزنامه امریکایی برای پوشاندن سیاست امریکا نوشت: «امریکایی‌ها با کشت مواد مخدر به خاطر آنکه باعث خرابی وضع روستائیان می‌گردد و آن‌ها موج ضدیت با امریکا را بر می‌انگیزند سرو کاری ندارند» بازهم روستائیان افغان را وسیله قرار داده وانمود می‌سازند که آن‌ها را با امور تریاک غرضی نیست.

 آغای کرزی در ملاقات با ۵ تن از سناتوران امریکا در کابل گفته بود «همه قاچاقبران مواد مخدر را عفو خواهد کرد».

 این قاچاقبران کی‌ها بودند؟ مجله نیوزویک مورخ ۲.۱.۲۰۰۶ در مقاله‌ای برملا ساخت که «سیزده والی و چهار وزیر کابینه کرزی قاچاقبران مواد مخدر اند»، مجله از قول جاوید لودین یک مشاور ارشد آغای کرزی نوشت: «به گفته لودین این قاچاقبران از حمایت امریکا برخورداراند و این‌ها که در جهان بنام قاچاقبران مواد مخدر شهرت دارند متحدین ما در مبارزه با تروریسم می‌باشند» نیوزویک در ادامه نوشت: «این قاچاقبران کسانی اند که در سقوط طالبان و مبارزه با بقایای آن بهترین ممد امریکا بوده‌اند».

 هویداست که این بهترین‌ها برای امریکا همان سران جمعیت اسلامی و قوماندان‌های مشهور آن هستند که حالا صاحب امتیازترین کسان جامعه از لحاظ پول و سرمایه و امکانات حمایوی امریکا می‌باشند، نام عطا محمد نور از جمله قاچاقبران مواد مخدر نزد مراجع المانی ثبت است.

 افغانستان از لحاظ کشت، پروسس و قاچاق تریاک به سه زون تقسیم شده است:

 ۱-ولایت هلمند، قسماً قندهار و ارزگان زون کشت تریاک.

 ۲- ولایت ننگرهار زون پروسس تریاک به هیروئین.

 ۳- ولایات بدخشان، تخار و کندز زون انتقال آن به خارج.

 تلویزیون آریانا در ۲۵ جون سال ۲۰۰۸ گزارشی از ولایت ننگرهار به نشر رسانید که نشان می‌داد حیوانات خانگی معتاد به مواد مخدر شده‌اند زیرا این حیوانات با نوشیدن آب‌های که از فابرکات هیروئین سازی بیرون می‌شود معتاد شده‌اند، تصویرها نشان می‌داد که گاوها و گوسفندان بی‌هوش و رخوت زده خوابیده‌اند.

 بر طبق تحقیقات یک موسسه استراتژیک امریکا ساکنان دو طرف دریای آمو در انتقال مواد مخدر به روسیه با به دست آوردن ارزان این مواد از افغانستان و فروش آن به قیمت بلند در ماسکو مصروفیت دارند. صد فیصد مواد مخدر در بازارهای روسیه و ۷۵ فیصد در بازارهای اروپا از افغانستان می‌آید.

 اینکه شبکه تلویزیون دولتی المان گفته است که کشورهای عضو ناتو زیر فشار امریکا از کشت و ترافیک هیروئین حمایت می‌کنند حرف احمقانه‌ای بیش نیست. وقتی اروپایی‌ها خودشان را ممالک مستقل و دارای حکومت‌های باثبات و نیرومند میگویند، از حقوق بشر، آزادی و دمکراسی و غیره نام می‌برند چگونه حاضر می‌شوند بیک عمل غیرقانونی حتی جنایت‌بار با امریکا همکاری نمایند؟

 آنچه در کشور ما در طول ۴۰ سال فاجعه آفریده است و حالا هم جریان دارد سررشته آن از واشنگتن و لندن تا اسلام آباد می‌رسد جهادی‌ها و جانشین آن‌ها طالبان مجریان این همه فجایع در حق کسور ما بوده‌اند که زیر نام دین و اسلام و شریعت مردم را فریفتند و حالا هم می‌فریبند.

 اگر تروریسم است، اگر مواد مخدر است، اگر جنگ است، اگر اشغال است وگر امضای پیمان اسارت‌بار امنیتی است دست آن‌ها با امریکا یکی است.

 جهاد به جنگ طالب تبدیل شد و جنگ طالب به جنگ تریاک مبدل گردید.

 این امریکایی‌هایی اند که جنگ افغانستان را چند بعدی ساخته‌اند زیر نام جنگ با تروریسم و بنیادگرائی جنگ تریاک را ادامه می‌دهند، ولی حیف به اولاد این وطن که تنها در چهار سال حکومت «مصیبت ملی» ۴۵ هزار نظامی افغان جان شان را از دست دادند و خانواده‌های به غم نشسته‌شان قربانی جنگ تریاک می‌گردند درحالی‌که امریکا در همین مدت ۷۵ کشته به‌جا گذاشته است.

 خون از عسکر افغان، مزرعه و عرق ریزی از دهقان افغان حاصل خون و عرق افغان‌ها از بانک‌های امریکا.

 اگر این استعمار نیست چه است و اگر افغانستان مستعمره نیست پس چه است؟