باز آمدی تا بار دگر فتنه کنی

 از برگه رأی من، مرا بنده کنی

 تو مستحق رأی نه هستی ظالم

 بگذشته چه کردی که در آینده کنی؟

 وقوع تحولات سیاسی و تغییرات اجتماعی دونیم دهه‌ی گذشته که در اثر مداخلات قدرت‌های غربی و تجاوزات نیابتی رژیم خونتای پاکستان صورت گرفت، پیروزمندان عوامل بیرونی، ارتجاع داخلی و مدعیان جنگ به رضای خدا با خلق خدا جنگیدند. پس از رسیدن به قدرت، در نخستین اقدامات شان با منحل ساختن بیش از نیم میلیون نفر قوت‌های دفاعی وطن و قوای مسلح کشور مطابق به سناریوی دولت پاکستان و به لیلام گذاشتن هزاران طیاره، توپ و ماشیندار وسایل زرهی من‌حیث نوامیس ملی کشور را در پشاور و اسلام آباد، تخریب زیر ساختارهای اقتصادی و فرهنگی مطابق به دستور آی اس آی، سوختاندن و به غارت کشیدن هست و بود کشور، غصب زمین‌ها و خانه‌های مردم توسط این گروه‌های به‌اصطلاح ایشان «پابرهنه‌ها» و دریافت صدها میلیون دالر اجرت خرابکاری از قدرت‌های غربی با ساختن قصرهای بلند منزل، هوتل‌ها، بانک‌ها، تجارتخانه‌ها و شهرک‌های شخصی و انتقال متباقی ثروت دزدیده از مال ملت را به خاطر روزهای مبادای شان به بانک‌های خارجی و غیره جاها به این ترتیب خود را همه کاره دولت و ملت ساختند.

  این پروسه در زمان کوتاه مدت به ظهور دلالان کمپرادور، مافیای مواد مخدره، قاچاقبران انسان، غارتگران ثروتهای طبیعی کشور وتشکل گروه‌های مفتخوارو قشر خونخوار وابسته به غرب منجر گردید.

  که یکبار دیگر جامعه را به بحران نا امنی وجنگ خانمانسوز، فقرمرض، گرسنگی، قانون شکنی، خودسری، زورگویی وظلم، استبداد، فساد واعتیاد، بیکاری ومحرومیت، بیسرنوشتی وفرار اجباری از وطن فرو برد.

 این بود نتیجه جهاد گران بگفته خود شان پا برهنه که گویا به رضای خدا کمر بسته بودند.

 قدرت‌های غربی با حمایت از گروه‌های دست پرورده گان خویش وقشر تازه به قدرت رسیده به خاطر حفظ منافع خود در یک معامله ضد ملی ومیهنی از میان آنها دولتهایی را از گماشتگان خود تشکیل و بر مردم افغانستان تحمیل کردند.

 قشر نوظهور اقتصادی در مرکز قدرت به خاطر حفظ منافع آزمندانه خود وحامیان خارجی شان اداره سرکوبگری را بنام دولت مجهز با گروه خاص ژاندارمری مستبد وبا صلاحیت فوق قانون ایجاد وبخاطرنظم جابرانه وقوانین استحکام دم ودستگاه قدرت برای بقای خود افسانه انتخابات وسناریوی ساخته شده در خارج کشور را بنام انتخابات پارالمانی وریاست جمهوری بنمایش گذاشته تا قدرت ظالمانه خود را بارأی داخلی و اتکای خارجی تحکیم ومشروعیت بخشند.

 طوریکه در بیست سال اخیر دیده شد که در چندین دوره انتخابات نمایشی بجز چند تا کاندیداتور های مردمی متباقی همه وهمه زور سالاران وابسته به قشر مفتخوار ومیلیونر های نوبقدرت رسیده با غصب رأی مردم وبکوشش حامیان خارجی شان که هیچ تعهدی نسبت بوطن و ملت ندارند قدرت را تصاحب کردند.

 دریغا گر فتد آراء مردم

 بکام اژدها ومارو گژدم

 حالا سوال اساسی در اینجاست که در ین مدت زمان سپری شده برغم سرآزیر شدن کمکهای خارجی جامعه جهانی چه دستاورد ی برای ملت و تغییرات مثبتی در زنده گی مردم رونما گردیده است؟ طوریکه بملاحظه میرسد یگانه دستا ورد این قدرتمندان نا کام، غارتگری ترویج فساد، چپاول دارایی عامه، رشوت واختلاص، قانون شکنی، ظلم وبیعدالتی، زورگویی، قاچاقبری انسان، تشدید کشت وقاچاق مواد مخدره، گذشته از همه گسترش جنگ ونا امنی وتبدیل کشور به جولانگاه تروریزم وتولید گروه‌های جنگ طلب میباشد که افغانستان را در صدر لیست کشور های تولید کننده مواد مخدره ودستگاه فساد قرار داده اند و این لکه ننگ برجبین اداره دست نشانده میباشد.

 این چنین جفا برای اخلاف آریایی وزادگاه آریانای کبیر با تاریخ متمدن پنجهزار ساله و ادعای تعلقیت به این خاک وسرزمین آیا دشمنی با مادر وطن نیست؟

 ملتی که توسط ارتجاع داخلی وخادمان خارجی بگروگان گرفته شود،

 ملتی که سر زمینش پایمال تجاوزکاران وآدمکشان وگروهای تروریستی دهشت افگنان گردد،

 ملتی که همه روزه در عزای ملی وماتم اندوه شهادت عزیزان شان نشسته،

 ملتی که در فقر، مرض، جهل اعتیاد بیکاری وبیماری بی سرنوشتی در میان خون و آتش باروت دست وپنجه نرم میکند وبا تن مریض احتیاج لقمه نان خشک باشد،

 بلاخره ملتی که عوامل گوش بفرمان خارجی بنام دولت بالایش تحمیل وسرنوشت آن بدست ارتجاع واستبداد باشد،

  آیا صلاحیت انتخاب وکیل و یا ریس جمهور را دارد؟

  پاسخ معلوم است که نه خیر.

 بنا بر آن مردم شریف افغانستان با توجه به تجارب تلخ گذشته از قدرت‌های پوشالی و نکبتبار، این عوامفریبان تاریخ واجیران بیگانه، باید با هوشیاری کامل برای کسانیکه هیچ تعهدی نسبت بوطن و ملت ندارند رأی نخواهند داد.

  بلکه رأی شریفانه خود را برای کسانی که قصرهای بلند نداشته ولی به پیشگاه مردم با سرهای بلند در خدمت مردم بوده و از شکم گرسنه وزنده گانی مصیبت بار مردم باخبر اند وبرای سعادت ملت ونجات افغانستان در هرمقام وموقفی که بوده اند با دستان پاک ومبرا از فساد وزراندوزی، با قلبهای گرم ومهر وطنپرستی و با مغز های سرد واندیشه صلح خواهی وبخاطر عدالت ودموکراسی رزمیده اند وهمواره در مسیرانتخاب، راه ترقی، عدالت ودادخواهی را در پیش گرفته ودر کنار مردم قرار دارند رأی خواهند داد.

 خلق رنجدیده افغانستان پس ازین فریب ملیونرها که هر شش سال بعد در انظار مردم ظاهر میشوند وبا کلمات فریبنده میخواهند ملت را یک دوره دیگر بگروگان بگیرند به آنها اعتماد نخواهند کرد.

 بنا بر آن مردم افغانستان در نمایش انتخابات زیر بار اجبار نخواهند رفت وبا هوشیاری لازم سر نوشت خویش را با خدمتگزاران واقعی توده ها گره زده به صلاحیت واختیار خود رأی ها را به صندوق نماینده گان واقعی مردم خواهند ریخت واین رسالت تاریخی چیز فهمان ترقی خواه وطندوست، دموکرات ومومنین پاکنهادکشوراست که تمام اختلافات گذشته را بیکسو گذاشته به گرایش میلیونی توده های زحمتکش که از رنج ومحنت قدرت‌های زورگو روگردان شده و به نیروهای صادق وخد متگزار با آرمانهای شریفانه رو می آورند با آنها متحد شده با انتخاب صادق ترین ودلسوز ترین انسانی که به مردم، وطن و ملت تعهد وپایبندی داشته باشد واز صفوف زحمتکشان ستمدیده نماینده گی کند آنرا انتخاب خواهند نمود.

  البته خدا وتاریخ غمبار وطن، آنهایی را هرگز نخواهد بخشید که در چنین مرحله حساس تاریخ ولحظه های بسیار مهم زمانی فاصله ها را بیکسو نگذاشته ودر راه ترقی وعدالت ونجات وطن انتخاب واحدی نداشته باشند.

  تشنگی مردم به خدمت ونجات از وضع موجود باگرایش های وطندوستانه بسوی نیروهای ترقیخواه ودموکرات تمام گروه‌های وطنپرست واحزاب ترقیخواه وعدالت پسند را بوحدت واتحاد وهمبستگی داد خواهانه ملزم ومکلف میسازد تا درین برهه حساس تاریخی، جنبش ترقیخواهی کشور در یک خط واحد با انتخاب کاندیداتوری واحد، از آزمون مهم تاریخی پیروز مندانه بدر آید.