اندیشه ورزى، تفكر و تولید اندیشه یكى از مبرم‌ترین راه زنان و مردان است، به‌ویژه زنان افغانستان كه مورد خطاب ماست كمتر به این روند نائل آمده‌اند. تا زمانى كه زنان به این مأمول بزرگ و اساسى نه اندیشند و (اندیشیدن براى اندیشه) را تمرین نه كنند، رهایی‌شان از قیدوبند مناسبات فرتوت قرون وسطى نه تنها دشوار بل ناممکن است.

 باآنکه افغانستان در برهه‌های مختلف تاریخى شاهد جنگ‌های و دشواری‌های بزرگى بوده و این وضع ساختارهای اجتماعى و سیاسى را به‌شدت لطمه زده است. ولى خرد و خرد ورزى در مقطع‌های از تاریخ توانسته است راه‌های حلى براى عبور از این وضعیت را پیشكش دارد.

 زنان كه در افغانستان بیشتر از نصف جامعه ما را تشكیل می‌دهد باوجود اقلیت تحصیلات عالى و متوسط متأسفانه در قسمت فرا گیرى علم روشنگرى عقب مانده‌تر از مردان هستند این هم به علل مسؤولیت‌های خانوادگى و نارسایی‌های جامعه ماست. نه تنها زنان از این پروسه دور مانده‌اند بلكه بیشتر از ۸۰ درصد بخصوص در روستاها بی‌سواد و یا سواد كافی ندارند، و نظر به احصاییه های دیگر کشورها سؤال برانگیز و قابل تشویش است.

 هر گاه در وسایل اطلاعات جمعی نظر اندازیم تا نقش زنان در اجتماع را در یابیم، با دریغ كه حتى با کارهای دولتى یا پارلمانى كشور، صرف از زنان من‌حیث سمبول استفاده شده و تصمیم گیرنده مردان می‌باشند.

 ما از این هم گه بگذریم در میان ۲۰ درصد زنانى باسواد جامعه ما می‌توان از تعداد زنان آگاه كه اعم از زنان نویسنده، زنان شاعره، زنان فعال در سازمان‌های اجتماعى وزنان فعال در نشرات رادیوی، تلویزیونی، فیسبوك، و نشر مجلات و بعضی از نشرات دیگر كه هم كار و فعالیت می‌نمایند یادآور شد، كه انجام وظایف شان بسیار ناچیز و یا به حمایت از مردان صورت می‌گیرد. اگر دیده شود اشتراك زنان در مسایل سیاسى و اجتماعى و مسایل مهم روز و جر بحث‌ها از طریق بعضى از سیاست مداران و یا از فرهنگیان كه را اندازی می‌گردد خیلى ضعیف است و معمولاً مردان افغان پررنگ‌تر از زنان هستند. خوب به هر ترتیب ما گفته آمدیم از مشكلات و كم رسایی‌های زنان ولى هدف در اینجاست كه چگونه می‌توانیم روشنگرى را بیشتر در بین زنان توسعه بخشیم و چگونه می‌توانیم با زنان روشن روابط نزدیك را در داخل و خارج كشور تأمین نمود و خواستار توضیح و تشریع ایده‌های روشنفکری‌شان در بین روشنفكران متوسط و دیگران نمود. گرچه كار ساده نیست ولى با ایجاد کورس‌های سواد آموزی ایجاد اتحادیه‌ها، انجمن‌ها، و سازمان‌دهی كار وسیع تبلیغاتی در بین زنان و دختران جوان، تدویر سمینارها و غیره كه آن هم با در نظر داشت وضع امنیتى و اقتصادى در كشور باید عمل كرد. ولى متأسفانه وقتى در چنین مسایل از مشكلات وطن یاد آور می‌شویم آرزوی ما به یاس و ناامیدی می‌انجامد كه همه ما و شما این درد را با گوشت و پوست خود احساس می‌نمایم.

 ولى امكانات نسبى هم وجود دارد بخصوص زنانى كه در خارج از كشور زندگى می‌کنند می‌توانند از صفحه‌های إنترنیت و نشرات مجله‌ها، جراید و غیره استفاده نمایند زیرا خوشبختانه امروز مواد كافى در دسترس قرار دارد كه با استفاده از آن می‌توانند در بلند بردن سطح آگاهی زنان كار كرد كه این وظیفه خطیر را می‌توان از كارمندان و مسؤولین انجمن‌های زنان، شور ا هاى زنان، انجمن‌های فرهنگى، و کانون‌ها انتظار داشت و آنان می‌توانند با قدم‌های مؤثر با امكانات دست داشته در خارج از كشور در این عرصه استفاده كرد و حتی كار روشنگرى را با زنان فعال در داخل كشور به راه اندازند بخصوص با زنان و دختران جوان.

  به آرزوی اینكه در آینده با كار روشنگرى توسط این انجمن‌ها و شوراها بتوانیم کتله‌یی وسیع از زنان افغان را در بخش روشنگرى به‌مثابه زنان فعال بیشتر داشته باشیم.

 همانطوری که هدف روشنگرى آراسته ساختن جهان با زیور خرد و آگاهی و از میان بردن جهل و خرافات است، پس همین گام‌هایی كه زنان كشور در آراستن صفحه‌های مجله‌ها و روزنامه‌ها و یا در هر یك از رسانه‌ها و نشرات روشنگرانه مى بر دارند خود جزء پروسه روشنگرى ایست، به‌یقین می‌توانیم اذعان داریم كه روشنگرى بدون اندیشه و خردگرایى بی‌مفهوم و نا تكمیل است.

 روشن اندیشى در واقع واكنشى در برابر تحجز، بنیاد گرایى و افراطیت است.

 روشنگرى در حقیقت خروج آدمی از نابالغی به توانایى و به كار بردن فهم و دانش است.

 كار روشنگرانه ما را به‌سوی اندیشه ورزى، خرد گرایى و هدفمندى می‌کشاند.