اهدا به کسانیکه پاکستان را تا هنوزبطورلازم نشناخته اند

 

پاکستان را خوب بشناسید، پاکستان کشوریست در سال ۱۹۴۷ درسرزمینهای هند وافغانستان بدسایس استعماری انگلیس ساخته شده است که بقا ودوام خود را بجنگ دایمی درافغانستان مرتبط میداند.

 

به مذهب، مسلمان مولود جنگ

 

بسیاست فرنگی تراست از فرنگ

 

مادامیکه صدراعظم محمد داود دخان در سالهای ۱۹۶۱ و ۶۲ در اثر برخورد نا متعارف رژیم خونتای پاکستان تصمیم حمله ی نظامی به آنکشور گرفته به جمعاوری عساکر تعلیمیافته پرداخت وگفته بود که فردا چای صح را در اسلام‌آباد صرف خواهد کرد نظر به عجز پاکستان در آنزمان با میانجیگری شاهان عربستان وایران خطر لشکرکشی داود خان به پاکستان دفع میشود.

 

 پانزده سال بعد در سال ۱۳۵۵ خورشیدی همان محمد داود خان اینبار درموقف ریاست جمهوری کشور که در اثر حملات جنگی تنظیمهای جهادی از سوی رژیم پاکستان در افغانستان و تغیر مواضع قبلی وروگردان شدن از اتحاد شوروی ونیروهای چپ ودموکراتیک آنقدر بیچاره گردیده بود که هنگام سفر به پاکستان، ذلفقار علی بوتو در میدان هوایی اسلام‌آباد بنام پدراز داودخان استقبال میکند، خطاب به بوتو میگوید که پدرمویسفید تانرا نزد مردم افغانستان وپاکستان نشرمانید.

 

درعین زمان داود خان برای معتقد ساختن ممالک خارجی بر تغیر مواضع سیاسی اش از متکای شرق ومیلانش بسوی غرب در سفر بکشور های عربی مصر را خانه ی خود بتعریف گرفته وبا اجرای حج عمره در عربستان صعودی ودریافت چک سفید از جانب امیر کویت در زمان بازگشت از خارج به افغانستان درمیدان هوایی هرات ضمن سحنرانی اندیشه های دموکراتیک را آیده لوژی وارده خوانده بود.

 

پاکستان بمثابه نوزاد ودست پرورده ی استعمار انگریزی که عمر آن تا آنزمان بیش از بیست وهشت سال نبود گذاشتن پا بپای انگلیس را تجربه میکرد وبا تشدید جنگ در افغانستان وپس از سقوط داودخان از صحنه زنده گی و سیاست، پروگرام اول برنامه ی وابستگی افغانستان به پاکستان را توسط گلب الدین حکمتباز که بگفته ی ریس آی اس آی دولت وقت پاکستان، گلبدین نسبت به برخی پاکستانیها پاکستانی تر است آنشخص برنامه ی را در مذاکره ومعامله ی پنهانی با نماینده گان حفیظ اله امین در ولایت کنر رویدست گرفت که ۴۱ سال بعد عین کاپی آن در قطر بنام مذاکره صلح با امریکایی ها معامله گردید اما تفاوتش با دوره بعد در این بود که در آنزمان یعنی مرجله ی اول معامله پای اتحاد شوروی را در جنگ افغانستان کشانیده بود.

 

پاکستان در قدمهای بعدی که جنگ را توسط گروه های پرتاب شده ی تنظیمی مسلح درافغانستان شعله ور میساخت با بدست آوردن کمکهای همه جانبه ی ملل متحد بنام اعاشه واباته ی سه ملیون نفر مهاجر از افغانستان درخاک خود ودریافت کمکهای سرشار امریکا واروپا بنام گروهای تنظیمی جهادی برای تشدید جنگ درافغانستان وحصول کمکهای بزرگ مالی وتجهیزاتی ایالات متحده به قوای مسلح پاکستان اقتدار بیشتری کسب کرد ه ودرجنگ استخبارات نظامی بد ستاوردهایی نایل میشود که رژیم خونتای پاکستان با تطبیق سیاست نرم و پیچیده میتواند بینظیز بوتو صدراعظم برکنارشده پاکستان مشهور به پرورش دهنده ی طالبان وتعدادی از سران بازنشسته پاکستانی وشخصیتهای ملی پاکستان به ایجاد روابط تنگاتنگ جانب مقابل توفیق می یابند

 

از سوی دیگر مواضع رژیم خونتای پاکستان در حمایت از کشور های عربی وغربی بخاطر پیشبرد جنگهای نیابتی درافغانستان وموضعگیری تسلیم طلبانه ی گرباچف که جهان به پایان جنگ سرد نزدیک میشد در سطح بین المللی تحکیم یافته که بر بنیاد آن رژیم پاکستان در قدمهای بعدی با یک بهانه یی صلح با افغانستان را به بر کناری ببرک کارمل مشروط ساخته وبا یک معامله ی پشت پرده وتصمیمات خانینانه ی یک مثلث شیطانی گرباچف آی اس آی وسی آی ای ببرک کارمل به حاشیه رانده شد.

 

با توجه به جریانات بی وقفه ی پاکستان در تبانی به غرب روز بروز مواضع پاکستان قوت بیشتر گرفته تا حدی که داکتر نجیب اله از طریق خان عبدالولی خان وشخصیتهای مطرح پشتونها ی آنسوی سرحد با اطمینان دریافت کمک از پشتونهای لر وبر منتظر ساخته میشود که در ازا ُ آن چند ملیون دالر وانگشتر خیلی ها قیمت بهایی را از طرف داکتر نجیب دریافت نموده ولی در عمل پشت داکتر نجیب را خالی ساخته وچندی بعد در نیرنگ دیگری رژیم خونتای پاکستان کودتای نظامی را بر ضد دولت داکتر نجیب برپا میدارد با چنین ترفند ها پاکستان به جهانیان ثابت میسازد که منحیث پرورش یافته ی دست استعمار با توجه به داشته ها وبرداشته های دروس انگریزی وکسب سیاست نرم میتواند پا بجای پای انگلیس گذاشته ونسبت به انگلیسی ها انگلیسی تر شود. چنانچه در گامهای بعدی پاکستان با تقلب در تصاویب کنفرانس ژنیو وبرخلاف مصوبات آن با تشدید حملات جنگی درافغانستان توسط مجاهدین وادار ساختن داکتر نجیب اله به عقب نشینی زیر نام مصالحه ی ملی وآوردن عین شرایط قبلی بهانه قرار دادن برکناری ببرک کارمل از قدرت، اینبار داکتر نجیب را مانع صلح خوانده علی الرغم تغیرات وعقب نشینی های داکتر نجیب اله در اصول حزب ودولت از طریق ملل متحد او را وادار به استعفی نمودند وپاکستان به آن نیز بسنده نکرد بلکه زنده ماندن داکتر نجیب اله را حتا در

 

خانه ی ملل متحد نیز تحمل نکرده توسط گماشتگان آی اس آی بشهادت رسانده شد.

 

آنگاه هوشدارهای چهار سال پیش زنده یاد ببرک کارمل بیادش آمد که گفته بود تغیرات رهبری یک بهانه است روزی میشود که پاکستان عین بهانه را برخلاف اخلافش نیز تحمیل خواهد کرد بیادش می آید که ببرک کارمل در رابطه به صلح گفته بود که صلح نه به هرقیمت بلکه صلح عادلانه هم چنان بیادش می آمد که ببرک کارمل سی چهل سال پیش به اعضای جزب هوشدار داده بود که ورچمداران دموکراتیک خلق افغانستان هوشیاری را از دست ندهید زیرا که دشمنان سوگند خورده ی افغانستان شما را بمثابه وطنپرست ترین صادق ترین وخدمتگار ترین فرزندان کشور تشخیص داده اند ودر صدرلیست سیاه خود ثبت نموده اند هوشدار میدهم که وحدت حزبی تان را مستحکم نگهدارد وتحکیم ببخشید زیراکه وحدت ضامن بقا وپیروزی شماست. ولی این هوشدارهای رهبر بداکتر نجیب دیر شده بود.

 

با فروپاشی حزب دموکراتیک خلق افغانستان ودولت دموکراتیک افغانستان وجابجایی گوش بفرمانترین دولت دست نشانده ی جهادی آنها جنگهای تنظیمی بشکل وحشیانه بیشتر از پیش شعله ورتر میگردد.

 

در همین حال دولت خونتای پاکستان گروه دیگری را در مقابل آند دولت اسلامی جهادی و دست نشانده ی خود بطور مسلحانه پرتاب نمود با بقدرت رسیدن طالبان نیز پاکستان باردیگر به حمایت غرب، گروه جهادی ها وطالبان نکتایی دار را روی صحنه آوردند که کرزی وغنی خود بارها ادعای طالب بودن میکردند آن نیز با مخالفت گروه طالب مواجه گردید پس از آن با پیریزی افسانه ی قطر طالبان روی صحنه آمده که اینبار داعش را بعنوان مخالف طالب از عراق وسوریه به کوها ی افغانستان انتقال داده اکنون در بازی جدید به بهانه ی جنگ با داعش ازیکسو تشدید حملات انتحاری در شهرها واز سوی دیگر بعنوان جنگ ضد داعش همدیگر را درین بازیهای پیچیده ی استخباراتی متهم ساخته افغانستان را در زیر آتش وخون نگهمیدارند.

 

بهر حال هدف از توضیحات درین برگه این بود که اگر بفرض محال رهبران پاکستان بچه ی اصلی وخونی خود را بر تخت کابل برسانند باز هم یک گروه تروریستی دیگری را بر علیه آن در کشور ما همچون دولت موازی تشکیل وتحت حمایت قرار میدهند.

 

اما هستند کسانیکه علی الرغم حضور عملی در جریانهای ذکر شده وچشمدید از دشمنی پاکستان با افغانستان بازهم هنگام آمدن طالبان بکابل ایشان بشکل دستجمعی در اسلام‌آباد به خانه ی قاتلین صدها هزار از مردم افغانستان وشخصیتهای شناخته شده چون برهان الدین ربانی، مزاری، احمد مسعود وداکترنجیب مراجعه نموده واز آنها طلب خیر میکنند. درینجاست که باید بگویم افسوس بحال این وطن دردا ودریغا به حال این ملت.

 

در حالیکه پاکستان در تمام دوره های جنگ تحمیلی چهل ساله به نیابت از غرب وپاگذاشتن بپای استعمار مطابق برنامه غربیها مرحله بمرحله بر طبق سناریو وبرنامه قبلاً تنظیم شده ی خود موبه مو پیش رفته با تطبیق وتکمیل همه جانبه ی آن، شرایط معامله ۴۳ سال قبل زمان امین گلب الدین را اکنون به همکاری ایالات متحده امریکا در قطر عملی میسازد که بر بنیاد آن به بلعیدن کشور ما دهن باز کرده و در پرده جدید بجای کری قریشی پاکستان را تریننگ استعماری بدهند.

 

اما پاکستان این آرمانهای رذیلانه را بگور خواهد برد همانطوریکه افغانستان به گورستان متجاوزین شهرت دارد تا یک نفر از مردم افغانستان زنده باشد افغانستان آزاد وسربلند خواهد بود. این پاکستان است که بصورت مصنوعی وخیالی توسط استعمار پیر فرنگی از خاکهای هند وافغانستان با توطیه استعماری ساخته شده است لهذا عمر وموجودیت خود پاکستان زیر سوال باید باشد نی افغانستان پنجهزار ساله.

 

انگریزی ها خوب بیاد دارند وپاکستانیها نیز بدانند که در زمان سه بار جنگ افغان وانگلیس یکنیم قرن پیشتر کجا بود احزاب سیاسی پیشرو، گروه های ترقیخواه منظم وتشکلهای رزمی وسیاسی ما؟ کجابود اسلحه وتجهیزات عصری وتکنالوژی عصری پیشرفته این چیزها در دسترس مردم افغانستان بجز جنبش آزادیخواه وطندوست چیزی نبود اما چیزی که داشت ایمان کامل به پیروزی وحدت سرتاسری ملی، غیرت شجاعت عزم واراده ی قوی که در هر سه بار مردم افغانستان در جنگ با متجاوزین پیروز شدند

 

اکنون هم علی الرغم نفاق افگنی صدساله ای سیاست تفرقه انداز وحکومت کن دشمنان افغانستان جالا نیز در برابر متجاوزین خارجی تمام مردم افغانستان متحد ویکپارچه از وجب وجب خاک پدران وآبایی خود دفاع خواهند کرد.

 

زنده باد افغانستان آزاد مستقل وتجزیه نا پذیر

 

با عرض حرمت