نی دولت بخدمت نه طرح پلانی

 نه ملت بود مر خوشی را نشانی

 نه کاری نی شغلی برای جوانان

 بود زند گی شرمسار جوانی

 قدرت‌های بزرگ به خاطر غصب سرزمین‌ها و غارت ثروت‌ها با مداخلات سیاسی نظامی و تجاوزات مکرر در نقاط مختلف جهان بحران و ناامنی را به وجود آورده و با ایجاد تفرقه، تشدید جنگ و خونریزی و تعقیب سیاست‌های دوگانه و درگیری‌های شدید منطقوی و راه اندازی لشکر کشی‌ها و عملیات لگام گسیخته نظیر جنگ‌های استعماری و نیابتی با تجزیه کشورها، به خاک و خون کشاندن ملت‌ها، حضور نامیمون و ناخوانده خود را بر مردمان مناطق مختلف جهان تحمیل نموده استقلال، تمامیت ارضی، و حاکمیت ملی کشورها را به چالش کشیده و بجای آن گروهک‌های چاکر صفت و گوش به‌فرمان و اجیران خود را با تشکیل دولت‌های خود ساخته، مزدور و گوش به‌فرمان خود بر مردم تحمیل می‌کنند. متجاوزین خارجی با به‌کارگیری مشتی از اوباشان جلاد صفت و غارتگران مافیایی اولاً با انهدام و تخریب زیر ساختارهای اقتصادی و فرهنگی کشورها به خاطر محروم ساختن مردم از نعمت دانش و فرهنگ، کار و تولید، کشت زرع، کسب و صنعت و پیشه‌وری، جامعه را به فقر، مرض، جهل، بیکاری و ناامنی و ترویج مواد مخدره و هزاران فساد دیگر مبتلا ساخته به این ترتیب کشور را از وجود جوانان این نیروی اصلی کار و پاسداران استقلال، آزادی و تمامیت ارضی کشورشان خالی می‌سازند با ایجاد دسایس، بازی‌های خطرناک و استراتیژی دشمنان بشریت به تمام شئون اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشورها صدمه تاریخی و خسارات جبران ناپذیر وارد می‌شود. در قدم نخست طوری که تذکر داده شد جوانان کشورها مورد ضربه اساسی قرار می‌گیرند تا سرزمین پامال شده از وجود نیروهای اساسی دفاعی به‌زعم آن‌ها تهی گردد.

 در مسیر این عملیات شیطانی و افسانه سازیهای محیلانه و زیرکانه یکی از آن کشور ما بود که آن را هدف گرفتند. افغانستان یکی ازین کشورهایی است که مورد آماج بیشترین تجاوزها قرار گرفته ودر طی بیش از سه دهه جنگ است که مردم رنجدیده کشور آماج تجاوزات دشمنان بوده ودر میان دود و آتش و حملات تجاوزکارانه نفس می‌کشند و قبل از همه ارتجاع و استبداد نخستین ضربه را به جوانان وارد کردند ودر گام نخست سازمان دموکراتیک جوانان افغانستان را که در پاسداری و دفاع از استقلال، تمامیت ارضی و حاکمیت ملی قرار داشت منحل کردند. جوانان که در سنگر مبارزه بر ضد ارتجاع و متجاوزین خارجی در پیش‌آهنگی تمام نیروهای قوای مسلح ودر دفاع از نوامیس ملی فرهنگ و تاریخ نیاکان مردم ایستاده بود مورد حملات ضد ملی و ضد بشری ارتجاع و استکبار قرار داده شد که در نتیجه آن جوانان کشور ما علاوه بر مصیبت جنگ و تحمل قربانی‌ها، از نبود تأسیسات زیر بنایی اقتصادی و دستگاه‌های تولیدی و زمینه‌های بهتر تحصیل، کار و اشتغال همواره رنج می‌برده و در عالم بیکاری، بیماری، فقر و آن‌هم با سرنوشت نامعلوم دست پنجه نرم می‌کنند. آن عده از جوانان وطن حتا تحصیل‌کرده‌ها که بکار های شاق روزمره مجبور می‌شوند همانند پرستوهای سفید در پای زاغان سیه جان می‌دهند ونان می‌خواهند ولی وجدان زورمندان غارتگر هرگز تکانی هم نمی‌خورد. تعدادی کثیری از جوانان را در اردوگاه جنگ رفته که عده‌ی شان با معاش و اعاشه ناچیز ولی بااحساس وطن‌پرستی در صفوف قوای مسلح و دفاع از وطن قرار گرفته شجاعانه در برابر متجاوزین می‌جنگند و از خاک آبایی‌شان قهرمانانه دفاع می‌کنند. ولی عده‌یی از جوانان را زورمندان محلی به مقاصد قدرت نمایی شخصی خو د استخدام کرده آنان در آتش جنگ‌های میان گروهی قوماندانان محلی که ریشه در انگیزه‌های قومی سمتی و زبانی دارد همواره می‌سوزند. با این حالت بسیاری از گروهای جوانان به ناگزیری خاک شیرین وطن را ترک نموده راهی کشورهای بیگانه شده قسمتی از آن‌ها در پنجره‌های شرم آور ایرانی‌ها محبوس و تعدادی جبراً به جنگ‌های نیابتی سوریه و یمن فرستاده شده، عده‌یی به خاطر رفتن به اروپا راهی ترکیه و یونان می‌شوند تعداد دیگری از آن‌ها در آب‌های مدیترانه غرق شده و متباقی آن به حالت نیمه جان خود را تا به اروپا می‌رسانند.

 بهر صورتی که هست جوانان نخستین قشر قربانی جنگ و ناامنی را تشکیل داده و همه طرف‌های درگیر جنگ اعم از متجاوزین خارجی، مافیای داخلی قدرت و قوماندانان محلی از میان جوانان سرباز گیری کرده و آخرین تلفات جانی، مادی و معنوی بر پیکر جوانان وارد می‌شود. بالاخره هرچه بگوییم از تلفات جوانان میگوییم از کشتن و مردن از داخل کشور گرفته تا کشته شدن در جنگ‌های سوریه و یمن تا قفسچه های اسلامی ایران اسلامی تا حصارهای ترکیه تا زندان‌های یونان و مخفی گاه‌های قاچاقبران انسان تا آب‌های مدیترانه و بالاخره تا مفقودی جوانان در اروپا که به‌طور مثال از ده‌ها هزار مهاجر جوان در راه مهاجرت به‌سوی اروپا که بگفته آژانس پلیس اروپا (یوروپل) دست کم ده هزار پناه‌جوی بی‌سرپرست پس از ورود به اروپا ناپدید شده‌اند و به نقل از سایت وزین همایون از ژانویه تا کنون ۸۹۹۱ کودک پناه‌جوی بدون همراه در آلمان ناپدید شده است این آماری است که رادیو دوچه وله به نقل از پلیس فدرال این کشور اعلام کرده است.

 این است روزگار جوانان کشور که با از دست دادن فامیل، اقارب و خاک شیرین وطن که پس از شکنجه‌های وحشتناک راه با روح و روان شکسته به اروپا می‌رسند آن‌هم در وضعیتی که نبود شناخت فرهنگ از کشور دومی، ناآشنایی به لسان، عدم شناخت با مردم محل خود را بیگانه می‌بینند. این جوانان به مواظبت دایمی معیشت، صحت، فراگیری زبان و قوانین حق پناهندگی و دفاع از تقاضای پناهندگی نیاز مبرم دارند و این نیازمندی جوانان کشور چه در داخل و خارج از آن به همکاری تشکل‌های دموکراتیک جوانان حل‌وفصل می‌گردد. باید یاد آور شد که به‌رغم تمام تلاش‌های مذبوحانه دشمنان افغانستان هیچ توفان مدهشی نتوانسته است مشعل جوانان دموکراتیک وطن‌پرست را خاموش کند زیرا به برکت کار و کوشش جوانان وطن‌پرست قامت برافراشته درفش جوانان که در فراز آرمان‌های بلند جوانان وطن در اهتزاز است همواره و همیشه سربلند ودر اهتزاز خواهد ماند. باید گفت که در مسیر فعالیت‌های جوانان در داخل کشور وهم در خارج از آن در کشورهای اروپایی و بخصوص در کشور آلمان از طرف نهادهای مدافع پناهندگی و سازمان‌های جوانان و همچنان احزاب سیاسی من‌جمله حزب متحد ملی و مترقی مردم افغانستان و دیگر احزاب دموکراتیک و ترقی‌خواه شوراهای دموکراتیک جوانان ایجاد و فعال گردیده است که با راه اندازی کورس‌های لسان و پروگرام‌های آموزشی برای جوانان مهاجر زمینه‌های دانش و فرهنگ را برای جوانان مهیا کرده‌اند که نمونه‌های بهتری برای فراگیری و آموزش جوانان با دستآوردهای خوب و مجهز با افکار وطن‌پرستانه و دادخواهانه وجود دارد که در تمام عرصه‌ها می‌درخشند و فعالیت‌های سیاسی، هنری و فرهنگی جوانان را در بخش‌های شعر و موسیقی، قلم و مطبوعات، نویسندگی، نقاشی و رسامی و فعالیت‌های نشراتی رادیو تلویزیون، سایت‌ها، خانه‌های علم و فرهنگ، اخبار و مجلات و صفحات فیسبوک و سایر رسانه‌های جمعی بازتاب گسترده دارد. با ایجاد سازمان جوانان در کشورهای اروپایی بخصوص در کشور آلمان شورای دموکراتیک جوانان تعداد کثیری از جوانان را به دور خود جمع کرده که تمام تفکر و ابتکارات شان روی سرنوشت حال و آینده جوانان متمرکز است با این حال رشد روز افزون جوانان وطن در عرصه سیاسی وطن‌پرستانه و دادخواهانه و حتا در سطوح رهبریت سازمان‌ها و جریان‌های دموکراتیک از آمادگی‌های لازم برخوردار است این نهادهای مربوط به جوانان هم می‌آموزند، هم تحصیل و کار می‌کنند که تا تحصیلات در سطح ینورستی‌ها و بالاتر از آن راه رشد علمی و فکری را می‌پیمایند. همچنان شوراهای مربوطه جوانان را در سطوح و سویه‌های مختلف رهنمایی کرده، راه اندازی کورس لسان و قوانین، شمولیت در کار و مکاتب و مؤسسات تحصیلی و ادامه تحصیلات، تشویق به مطالعه علوم و اندیشه وطن‌پرستانه، ایجاد شغل و سرگرمی‌ها از فعالیت‌های سازمان دموکراتیک جوانان افغانستان در آلمان می‌باشد. با آن‌هم ازین که جوانان و مهاجرین تازه وارد در میان دو فرهنگ قرار می‌گیرند در مراحل نخست مهاجرت به مشکلات جدی مواجه بوده نیازمند کمک‌های جدی و رهنمایی پیشروان امور می‌باشند؛ که درین زمینه رسالت تاریخی گروه‌ها، احزاب سیاسی ترقی‌خواه و نهادهای خیریه سازمان‌ها و نهادهای فرهنگی و کمک‌های بشری را می‌طلبد که به آنان رسیده گی لازم نمایند.