"شریفه دانش زرینگر" شخصیت چند بعدی در ابعاد فرهنگ و ادب و اجتماع، نویسنده و شاعرعارف و در زبان پارسی دری در افغانستان و استاد هنر آفرین، در عرصه های نقاشی، میناطوری، دیزاین، تندیسه و کندنکاری بود.

 بادرد ودریغ چندی قبل، در شفاخانه نظامی سردار محمد داود خان واقع شهر کابل، به عمر ۶۱ سال، در شرایط نهایت ناگوار، رقتبار و نابسامان زندگی، این جهان فانی را بدرود گفت.

 شریفه دانش در سال 1339 هجری خورشیدی در منطقه شوربازار شهر کابل در یک خانواده روحانی و با عصمت، دیده به جهان گشود.

 شریفه دانش، از سن ۹ (نه) سالگی، آغاز به سرایش اشعار عرفانی و اجتماعی، پیرامون درد ها و آلام مردم، نمود که باعث تحیر و تعجب شخصیت ها و شعرای برجسته آن زمان چون: شایق جمال، استاد خلیل الله خلیلی، گوهرتاج محمد زایی، استاد صلاح الدین سلجوقی، استاد بی نظیر هوتکی، استاد عاقله بارکزی، استاد نجوا بارکزی، استاد رفیق محمد شمعریز، استاد سراج لدین سراج، صوفی عشقری و ‌‌‌‌... گردید و از سوی ایشان مورد تحسین و تقدیر بی حد قرار می گرفت.

 شریفه دانش در قالب های گونگون صنعت شعری با خلاقیت عالی که داشت شعر سووده است

 مجموعه شعر "شب چراغ" گزیده ای شعری شریفه دانش زرینگر است؛ که در کابل به چاپ رسید

 این مجموعه شعری، باری از سوی مراکز علمی و ادبی کشور های آلمان و فرانسه در کابل مورد تحسین و قدر دانی قرار گرفت.

 شریفه دانش مدت بیش از ۴۰ سال زندگی اش را در شرایط نهایت دشوار، وقف تدریس و تعلیم هزاران تن، فرزند کشور و بانوان فقیر و بی پناه وطن، در شرایط نهایت پر مشقت و درد اندود زندگی اش، نمود.

 او از ابتدا دارای استعداد، فصاحت و بلاغت عالی و عارف پرهیزگار و متقی بود.

 وی، مدتی چند، به حیث معاون وزیر اطلاعات و فرهنگ کشور، ایفای وظیفه نمود که درین مدت، خدمات شایان از خود به کشور، بجا گذاشت.

 شریفه دانش بر علاوه اینکه، در موضوعات شعر و ادب، دست بلند داشت، در عرصه مسایل هنری چون کندنکاری و تندیسه نیز بلدیت کامل داشته و در خصوص مسایل هنری چون شبکه کاری، نقاشی، سوزن دوزی، میناطوری، دیزاین، شاگردان کشور را در انستتیوت هنر های غلام محمد میمنگی در سالیان طویل نیز تدریس نمود.

  نمایشگاه نقاشی استاد شریفه دانش، در شهرنو کابل به نمایش گذاشته شد که از سوی مراکز علمی و فرهنگی کشور مورد تحسین قرار گرفت. تابلوی بزرگ "امام محمد غزالی" شخصیت بزرگ علمی مشرق زمین، اثر نقاشی استاد شریفه دانش زرینگر است تحت نام " از نور به سوی نور" که از طرف بیشترین مجامع علمی و فرهنگی کشور مورد ستایش و ارج قرار گرفت.

  استاد شریفه دانش عازم زیارت حج بیت الله شریف گردید که به عنایت خدای تعالی آن حج اکبر شد و استاد با اولین مشاهده خانه کعبه مکرمه، از گریه های قلب و چشمانش کنترول نمی توانست و بیشترین فواصل مناسک حج را بدون موتر با پای پیاده ادا نمود.

 وی موضوع زیارت حجش را در یکی از اشعارش، نیز چنین اشاره نموده است:

 "دانش" پیاده، کعبه دلخانه می رود

 پرواز جابرانه، به منظر نمی رسد

  الفاظ، اصطلاحات و کلمات عرفانی و قرآنی در اشعار صوفیانه شریفه دانش با وضوح به مشاهده می رسد که نشان دهنده ذهن و تفکر اسلامی عرفانی و صوفیانه وی است.

 آثار بی شمار پراکنده و چاپ ناشده شعری و هنری شریفه دانش زرینگر، هنوز بدون نشر و چاپ باقی مانده است.

 استاد شریفه دانش به تاریخ ماه حوت سال پار دیده از جهان بست و به ابدیت پیوست. روانش شاد و بهشت برین جایگاه شان باد!

 آثار بجا مانده:

 گزیده اشعار او به نام (شب چراغ) در کابل از سوی مطبعه به چاپ رسیده است

 

اینک نمونه شعر این بانوی فرهیخته

 

 برق افلاک

 استاد شریفه دانش

 دهر جنبید که معجز بصری پیدا شد

 قطره لرزید که موج دگری پیدا شد

 زنگ فطرت همه کر شد که ازین خاک سیه

 گهری دیده وری با بصری پیدا شد

 خبری شد ز ملایک به اسیران ازل

 که پس پرده نما پرده دری پیدا شد

 برق افلاک درخشید و به لولاک بگفت

 قمری شعله وری پر شرری پیدا شد

 عرق جام صفا ریخت به گوش سحری

 نغمه بالید که سوزی جگری پیدا شد

 نمک حسن زخاک قدمش شعله گرفت

 چو پیام آوری زیبا نگری پیدا شد

 سر فرو برد شجر بهر سجودش به زمین

 که حقیقت شجری پر ثمری پیدا شد

 تخت ابلیس فروشد ز کمال قدمش

 چو سزاوار نبوت بشری پیدا شد

 مرغ اسرار سما گفت به دنیای سکوت

 که جهان دگرو شور و شری پیدا شد

 گهر از بزم تجلای حقیقت نظران

 ناله سر داد که صاحب نظری پیدا شد

 قصر کسرا به سر بتگر و بتخانه شکست

 چو نیکو پیشه نیکو سیری پیدا شد

 چه بسا بنده به خاک قدمش دیده نهاد

 که نماینده قدرت سحری پیدا شد

 اندرین بحر خروشان سراپا اسرار

 زورق "دانش" خونین جگری پیدا شد