حقیقت، عتیق الله مولوی: اگر جای استاد بودم چه می‌کردم

گفته می‌شود که وضعیت صحی استاد سیاف خوب نیست دوستان و مریدانش از مردم خواستند که در حقش دعای خیر کنند، وقتی این خبر را شنیدیدم، با توجه به زندگی پر از فراز و نشیب استاد با خود گفتم، اگر جای استاد بودم چه می‌کردم؟

اگر جای استاد بودم و در بستر مریضی انتظار تشریف آوری حضرت عزرائیل را می‌کشیدم، خبرنگاران و رسانه‌ها را دعوت می‌کردم، چند وصیت خدا پسند و خلق پسند و آموزنده را در حضور آنان اعلان می‌کردم.

اولاً از همه مردم افغانستان عاجزانه عذر خواهی می‌کردم و می‌خواستم که تقصیرات عمدی و غیرعمدی‌ام را مورد بخشش قرار بدهند و از خداوند منان برایم آمرزش طلب نمایند.

بعداً بیشترین دارايی و ثروت بدست آمده دوران جهاد و بعد آن را وقف درراه خدا و تربیت فرزندان وزنان بی‌سرپرست این کشور می‌کردم، و برای خانواده‌ام تنها آنچه را که از پدرم به میراث بردم، تقسیم می‌کردم، برای شان می‌گفتم، نور چشمانم، زمانی که من به پشاور مهاجر شدم تنها یک ونیم هزار کلدار و یک دست لباس داشتم، بقیه دارائی تمام و کمال از خیرات جهاد و مجاهدین است که به شکلی از اشکال در خدمت من قرار گرفته است، فرزندانم! من و سائر رهبران جهاد، امانت دارانی بیش نبودیم که مسلمانان بر ما اعتماد کردند و آنچه را که می‌خواستند به مجاهدین کمک کنند به‌حساب ما واریز کردند، و حالا که من برای مرگ لحظه شماری می‌کنم و در برابر دادگاه الهی و عدالت اوتعالی قرار دارم، اگر این ثروت و دارایی و خانه و پروژه و...را به جایگاه اصلی‌اش تحویل ندهم، یقیناً حساب الهی دشوار و عذابش درد ناک است، که من تحمل روبرو شدن با آن را ندارم. ...

فرزندان عزیزم! امیدوارم از تصمیم من شما دلگیر و ناراحت نشوید، من برای نجات از عذاب الهی چاره دیگری ندارم و یقین دارم که شما هم از اینکه سرنوشت من با عذاب الیم خاتمه پیدا کند، راضی نخواهید بود، فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ ﴿۷﴾ پس هر كه هموزن ذره‌ای نيكى كند [نتيجه] آن را خواهد ديد (۷) وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ ﴿۸﴾ و هر كه هموزن ذره‌ای بدى كند [نتيجه] آن را خواهد ديد (۸)

سوره زلزال

مطلب سوم اینکه، وقتی خدای قادر جانم را گرفت نمازم جنازه‌ام را به‌صورت غیررسمی و بدون حضور دولت مداران کنونی در زادگاه خودم توسط مردم عادی و بیچاره، بر گذار کنید، زیرا حضور افراد و شخصیت‌های سیاسی مزدور و جاسوس و خائن و دزد بر جنازه‌ام نه تنها موجب رحمت خدا نمی‌شود، که مایه عذاب بیشتر روح بیچاره من می‌شود!

بعد از ادای نماز جنازه جسدم را در مقبره پدری‌ام دفن نمایید و از غصب تپه و املاک مردم و بنای عمارت و گنبد بر بالای قبرم جدا خود داری نمایید که برای من جز زیان و خسران سود و فایده ندارد.

وقتی جسدم را دفن خاک کردید، همان‌جا در حق بنده دعای خیر کنید و از خداوند بخواهید که حساب و کتابم را آسان گرداند و از عذاب الیم نجاتم بخشد.

 مراسم فاتحه و ختم و مراسم چهل و سال برای من بر گذار نکنید که موجب آزار و اذیت مردم می‌شود و خدای رحمان را خوش نمی‌آید که پول‌های گزافی را در امورات بیهوده وبی معنی به مصرف برسانید.

برای اجرا و عملی شدن وصیت نامه خودم کمیته از افراد مورد اعتمادم را تعین می‌کردم که تمام بندهای وصیتم به اجر ا در می‌آوردند.

از رسانه‌های تصویری و طباعتی می‌خواستم که در نشر و پخش وصیت نامه بنده مسئولیت خود را در قبال مردم به‌خوبی ادا نمایند.

 والسلام علیکم و رحمته الله و برکاته.