ترامپ پیش از احراز کرسی ریاست جمهوری ضد بشری‌ترین دولت دنیا، بار دیگر خبر ساز شد.

 جناب ایشان ارشاد فرمودند: که اداره وی از برکسیت (Brexit) استقبال می‌کند و به این باور است که کشورهای دیگر نیز اتحادیه اروپا را ترک خواهند کرد، که با بریتانیا (دومین دولت جنایتکار جهان) معاملات نیکو خواهد بست،‌ که ناتو دیگر موثریت ندارد، که رسانه‌های غربی مانند سی ان ان و نیویارک تایمز و واشنگتن پست و خارج از کشور، بی بی سی و امثال هم دروغ پراگنی می‌کنند، که مناسبات با روسیه تغییر خواهد کرد و حتا از برداشتن تحریم‌ها حرف بمیان آورد، که در مورد جنگ سوریه باید مذاکره صورت گیرد، که با چین سخت گیرتر برخورد خواهد شد، که مبارزه با تروریزم را یکجا با روسیه پیش خواهد برد و ده‌ها اعلان «مترقی» دیگر.

 در واکنش به این ارشادات ترامپ، سیاست مداران کهنه کار و کرگسان اتحادیه اروپا حرف‌های تند و تیز بیان کردند، از جمله: مانويل والس صدراعظم فرانسه آن را اعلان جنگ با اروپا و ختم جهان خواند،‌ خاله کوکو اروپا، مرکل، گفت:‌ اتحادیه اروپا از خود خودش دفاع می‌نماید و مردم اروپا سرنوشت خود را به دستان خود دارند (هههههههههههه) و فرانسوا اولاند نیز درفشانی‌های در همین مورد داشت که اتحادیه اروپا نیاز به شنیدن فتواهای دیگران برای انجام کاری ندارد. با تمام دریشی ها و نکتایی های قیمتی خود، چقدر مسخره هستند این‌ها.

 این اعلامیه‌های «افراطی» یک دولت و یک رییس جمهور در حال انتظار، بلافاصله در ذهن آدم سؤال‌های را خلق می‌کنند:

 - آیا سرمایه داری اصلاح شده و رو به زوال است و به فرماسیون بالاتر و انسانی‌تر جا خالی می‌کند؟

 - آیا نظام سرمایه داری امپریالیستی با تغییر یک چهره تأثیر گذار (به‌طور مثال رییس جمهور آمریکا)، بلافاصله انسانی می‌شود؟

 - آیا تغییر شکل و شمایل ساختارهای نظام جهانی سرمایه داری و نهادهای حافظ منافع یک در صد نخبه گان برای ۹۹٪ دیگر مردم، می‌تواند امیدوار کننده باشد؟

 - آیا ما حق داریم و یا باید از این تغییرات استقبال کنیم و غافل شویم؟

 تصور من بر آن است که دستگاه سرمایه داری غرب سرگرم بازسازی چهره بربادرفته خویش است و این مرمت کاری‌ها را بدوش ترامپ گذاشته‌اند، زیرا نفوذ گذار است و تجارب وی برای ترمیم چهره زشت آمریکا و نظام امپریالیستی جهانی ضروری می‌باشد.

 شاید تشکیلات کنونی (اعم از ناتو، وال ستریت، بیلدربرگ، باشگاه روم، ناتو، کنفرانس دافوس " که همین امروز (۱۷ تا ۲۰ جنوری) در شهر دافوس Davos کشور سویس شروع شد. "، بانک جهانی، صندوق وجهی پول، بانک اروپا و ده‌ها نهاد دیگر پنهان و عریان)، که دیگر به دل هیچ آدم با خرد چسپ ندارد، را تغییر دهند و عین ساختارها را با نام‌های دیگر عرضه دارند تا زمینه غارت و چپاول بعدی کور نشود و سلسله فریب‌ها ادامه یابد.

 تنوع در بازار سرمایه از هنرهای این نظام است. از یک جنس باید در بازار ده‌ها نوع آن باشد.

 به شکل کنونی، ادامه نظام سود و سرمایه ناممکن شده است. حالا کالاها را رنگ دیگر می‌دهند و همه ذوق زده‌اند.

 شماری شاید تصور کنند که پیروزی سوسیالیزم و کمونیزم قریب شده است.

 به باور من، نظام امپریالیزم جهانی پس از یک شوک تراپی برای هفت میلیارد انسان امروز توسط ناتو و ارتش‌های آمریکا/غرب، برای بازسازی خویش کمر بسته و در جستجوی اشکال تازه استثمار و استعمار برآمده است. آن‌ها متحدان تازه می‌جویند، تجدید نیرو می‌کنند و بار دیگر با چهره‌های تازه در برابر زحمتکشان جهان خواهند ایستاد.

 لذا وظیفه زحمتکشان و پیشاهنگان شان روشن است.

 ما امیدوار باقی می‌مانیم، اما غافل نمی‌شویم.