محترم «هارون يوسفی»، در آخرين سروده‌ای طنز گونه‌اش (استخوان جنگی!)، در قبال «بخاک سپاری هایی مجدد!»، در بيت پنجم اش، چه زيبا و بجا می‌سراید:

هر مجاهد، هر رفیق و طالب و بیکار ما

روزها در نقشه و طرح و پلان استخوان

راستش، از ديريست می‌خواستم مسأله ای را با دوستان فرهیخته‌ام شريک سازم، آنچه باور دارم، دردِ فقط من نيست، بلکه همگان از آن رنج می‌برند، اما دريغ که اکثر معصومانه خاموش‌اند و تحمل می‌کنند: از مُرده پرستی ترقی‌خواهان ديروز افغانستان!

من از «مُرده پرستی» هایی بنيادگرايان، که بر قبرها و استخوان‌های پوسيده تجارت سياسی می‌کنند، گله ندارم، از «خودی» ها و دوستان ديروز گله‌مندم، که از رهبران پيشين خاصتاً زنده ياد دوکتور نجيب الله، پيراهن حضرت عثمان ساخته و چنان در وصف اش مبالغه می‌کنند، که اگر آن فقيد برای لحظه‌ای زنده می‌شد، حتی خود را نمی‌بخشید!

در اين روزها که گويا چندمين سال مرگِ زنده ياد نجيب الله است، بعضی هواداران نادان او، تا آنجا در وصف اش مبالغه‌ای در حد خطا و گناه می‌کنند، که نمی‌توان از آن انتقاد نکرد و خاموش بود، ولی دريغا و حسرتا که هواداران نادان‌تر «او»، از چنين وصف‌ها، دلخوش اند و آن را بيشتر بر روی صفحات شبکه‌های اجتماعی از جمله «فيس بوک»، ترويج و شريک می‌سازند؟!

اخيراً در برگهء يکی از هواداران دوکتور نجيب الله، با تعجب خواندم که شخصی ايشان را (نجيب الله عليه رحمه!) خطاب کرده است. نمی‌خواهم زياد در اطراف چنين انحراف بزرگ، که با مکتب و عقايد آن زنده ياد از ريشه منافات دارد، بيشتر بنويسم و به اين مختصر اکتفا می‌کنم که:

اگر سیاست‌هایی اخير نجيب الله درست و موافق با منافع مردم و افغانستان بود، ديگر ضرورت نيست در وصف آن عزيز، که عمری را وقف مبارزه عليه عقبگرائی کرد و عاقبت قربانی اهداف معامله گرانه ای گرباچف شد، از حد اعتدال بيرون شد و او را به يک رهبر مذهبی تا سرحد پيامبر مبدل کرد!

باور محکم دارم که هر نوع گرايش و بازگوئی هایی انحرافی در قبال آن زنده ياد، که متأسفانه اکنون در بين ما نيست و هرکس در اين مُلک بی بازخواست؛ می‌گویند و در اطرافش می‌نویسند، خلاف اخلاق سياسی و ایده‌های اصلی اوست، زيرا موصوف بعد از مرگِ مرموزش، رازهای بسياری را با خود به گور بُرد و اعضای حزب و هوادارانش را، در يک تنگنای دشوار قضاوت قرار داد، لذا حق نداريم هرچه در قيد قلم ما می‌آیند، غير مسؤولانه به آدرس اش بنويسيم!...

ن. روشن

هشتم سپتامبر ۲۰۱۶