یاد بود و بزرگداشت از زنده گی یک زن مبارز که برای حق و عدالت، بخاطر حق جایگاه عدالتمندانه زن و دختر افغان و برای عدالت اجتماعی مظلومان وطن اش رزمید، برای من بزرگتری افتخار است که خودم در زمان حیات این زن بزرگ در تاریخ مبارزه و روشنگری در عین خط فکری و سیاسی قرار داشتم و امروز خود را در یاد بود زنده یاد دوکتور اناهیتا راتب زاد، این زن مبارز و نستوه و ایده های وی در دفاع از حق مصئونیت زن در اجتماع و خانواده و مبارزه علیه خشونت در برابر زنان افغانستان، شریک میسازم.

برای من خیلی ها مشکل است که بزرگمنشی این شخصیت را که برای زن افغان و حق مشروع اش در اجتماع و سیاست مبارزه شجاعانه نمود، از دیدگاه مردانه خود به ارزیابی بگیرم. بگذارید این ارزیابی را از همان احساس زنان و دختران هم وطن بشنویم که این حق اجتماعی، حق سیاسی، حق کار و حق متساوی شان با مردان چه مفهوم را برای خود شان دارند و چگونه از همان احساس خودشان آنرا بیان میکنند.

من میخواهم بحیث یک روشنفکر و یک فرد صاحب مسلک حقوق و علوم سیاسی و کسی حرف زنم که متانت، درایت، قاطعیت، مصمم بودن، هدفمندانه بودن، طینت پاک این زن مبارز و وطنخواه الگوی بی بدیل در جنبش زن و جنبش رشنفکری، روشنگری افغانستان برای تغیر و تحول بوده است. دوکتور اناهیتا راتب زاذ مثالی بی همتا از یک مبارز سیاسی شجاع و وطنپرست بوده که در گذشته ها، امروز و در آینده ها جامعه افغانی ما به چنین شخصیت ها ضرورت اجتماعی و سیاسی داشته است، دارد و خواهد داشت. شاد روان دوکتور اناهیتا راتب زاد و همرزمانش در دوره مختلف، از مبارزه اپوزیسیونی تا مبارزات مخفی و نیمه مخفی و دوره حاکمیت برای من و هزاران دیگیر از الهام دهنده گان مبارزه، صداقت، وطنپرستی و ترقیخواهی بوده اند. بدین معنی که شخصیت وی را نباید تنها از بعد یک زن بودن و یک مادر بودن اش به ارزیابی بگیرم.

زنده یاد راتبزاد، مبارز بی بدیل نهضت روشنفکری، وطنپرست و ترقیخواه افغانستان بود که راه پدر را یعنی راه مبارز مشروطه خواه احمد راتب خان را تعقیب نمود. این زن بزرگ یکی از اساسگزاران یک حزب ترقیخواه بود، نهضت ترقیخواه زن را در یک کشور سنتی و زن ستیز اساس گذاشت. این مبارز شجاع راه حق و عدالت برای جایگاه حقوقی و اجتماعی زنان را در کشوز سنتی ما افغانستان باز نمود و سنگپایه های استوار را گذاشت و مفاهیم که در جامعه تابو بودند، همه را رهیاب در قوانین و دیگر اسناد حقوقی کشور نمود. دوکتور راتبزاد با جمع از مبارزان شجاع و همفکرش روان اجتماعی جامعه، بخصوص شهر کابل و دیگر مردمان شهرنشین را برای پذیرش آن مفاهیم باز ساخت.

صحبت های وی در مظاهرات زمان شاه که معمولاٌ در ساعات اخیر روز در پارک زرنگار ایراد میگردیدند، هزاران تن از روشنفکران، مامورین دولت و اهالی شهر کابل را به بخود میکشاند. او در صحبت های جذاب و پر کشش صد ها قلب های پر تپش زنان و دختران شهری را تسخیر مینمود و صفوف محصلین و متعلمین جوان از بین دختران را در سازمان دموکراتیک زنان قویتر میساخت.

بخاطر دارم که در مظاهرات سال ۱۳۵۹ (۱۹۸۰) محصلین و متعلمین مکاتب در شهر کابل، تعداد از دختران جوان توسط پولیس به یک محل انتقال داده شدند تا از وخامت اوضاع جلو گیری گردد، این با همان شیوه برخورد صورت گرفت که در کشور های غربی نیز معمول است تا تحریک کننده گان که نظم عامه را به خطر مواجه سازند، توسط پولیس موقتاٌ بازداشت میشوند. گرچه با تاٌسف که یکی از دختران هدف مرمی قرار گرفت و کشته شد که تا بحال این قضیه نا معلوم باقی مانده است. در هر حالت این دختران با یک صحبت با مرحمت و مهربانی دوکتور راتب زاد عمیقاٌ تحت تاٌثیر قرار گرفتند و با گریه و ندامت از عمل خویش دیگر تصمیم به عدم اشتراک در مظاهرات گرفتند. این گروپ دختران به هدایت این زن با درک، با احترام و مصئوون دوباره به خانواده های شان تسلیم داده شدند.

 ماهیت نظریات دوکتور راتب زاد را باید با نظر افراد و حلقات که از جبر زمان و مد روز کلمه حقوق زن و احترام به زن را در سه مشخصه محدود میکنند، در تفاوت عمیق دید و آن اینکه احترام به جا و نقش اجتماعی زن تنها در محدوده خانواده کوچک دیده نمیشود. این مدعیان کاذت میگویند که:" احترام زن در آن است که یک مادر خوب باشد، یک خواهر خوب باشد و یک همسر خوب باشد". در حالیکه دوکتور اناهیتا راتبزاد نقش و موقف زن و سهمگیری اش را در سیاست، دستگاه دولت، اقتصاد، و تضمین های حقوقی برای مصئونیت زن در خانواده، قانونی شدن حقوق بهداشتی در محیط کار، فعالیت های رن در عرصه های مختلف زنده گی اجتماعی میدانست. وی بدان نظر بود که مادر نباید تنها در چهارچوب خانواده محصور به بزرگ ساختن طفل و امور منزل و خاطر خواه همسر باشد، بلکه برای زن باید سهولت های قانونی و تضمین های کاری و رفع ممانعت ها در تبارز استعداد، خلاقیت، توانائی فکری و جسمی اش ایجاد گردد.

یک مشخصه بزرگ و قابل مقایسه در ۵۰ سال که تغیر رژیم های سیاسی بیش از ده بار تار یخ معاصر کشور رقم خورد، این است که او به مانند دیگر همرزمان و هم فکرانش جلال، آرگاه و بارگاهی نداشت، پول غنایم هم نداشت، با افتخار و سر بلند زیست. آنچه را از خود گذاشت درس متانت، پیگیری و استقامت در برابر دشواری های مبارزه اجتماعی و سیاسی بود و هیچکاه سر به سازش خم نکرد.

او یک زن با اراده بود که تلاش برای کسب تحصیل و جایگاه اجتماعی را برای خودش با استواری ادامه داد و الگوی برای دیگران شد.

دوکتور اناهیتای فقید در حاکمیت سیاسی حزبش یک وزیر خوب بود که برای اولین بار در تاریخ افغانستان حق تضمین های کاری، امتیازات برای زنان کارگر، کودکستان ها در محلات کار را برای زنان کارگر و مامور به وجود آورد. در زمان صدارت محترم سلطان علی کشتمند وی موفق شد تا بیشترین حقوق زنان را توسط قوانین و دیگر اسناد حقوقی رسمیت بخشد که اساس خوب و تهدابی برای حقوق زن گردید.

دوکتور راتب زاد فقید یک سیاستمدار بود که راه سیاسی خود را به هیچ چیزی دیگر معامله نکرد. یک مبارز ترقی خواه بود که در برابر جهل و تاریکی و عوامل آن در همان شرایط دشوار استوار قد بلند کرد و زبان گشود، همه دشواری ها منجمله لت و کوب در پارلمان را توسط تاریک اندیشان هم تحمل کرد ولی وی طلسم راه یابی زنان را به پارلمان، دستگاه دولت و سیاست وقت شکست.

او معتقد به جایگاه وزین، قانوناٌ مصئوون و بدون تفاوت و تمایز زن در خانواده، اجتماع و سیاست و دولت بود. یا به عباره دو مفهوم مدرن یعنی " تساوی حقوق و اشتراک و سهمگیری متساوی الحقوق" را در سیاست و اجتماع افغانیآ اشنا ساخت.

 او در سالهای زنده گی مهاجرت حق بزرگ احترام به مقام و جایگاه مبازرات گذشته اش را بالای هر کدام ما داشت که زمانی وی چنین با استقامت می رزمید.

جایگاه بزرگ وی نه تنها برای اعضای حزب دموکراتیک خلق بلکه برای تمامی روشنفکران، آزادی طلبان و ترقیخواهان پر ارج و بی بدیل است. من به عنوان یکی از رهروان همین راه پر افتخار راه مبارزات اش را سبز، خاطر اش را گرامی و جاویدان میخواهم.

 بگذارید با سر بلند و داشتن چنین افتخارات بزرگ راه و درفش افتخارات این زن شجاع و مبارز را زنده نگهداریم و به آینده گان ما به عنوان داستان های جاودانه رزم و پیکار بخاطر ملت و مردم انتقال دهیم.

با حرمت ع. ب. دهزاد