انسان‌ها برای همه اشیا و پدیده‌ها مقیاس‌ها و معیارهای داوری را مشخص ساخته‌اند، اما ملاک قضاوت در مورد خودشان چگونگی طبعیت و سرشت آن‌ها در جامعه به‌مثابه انسان، در برخورد آن‌ها نسبت به ارزش‌های عالی انسانی است. آن معیار داوری که در باره هنرپیشه و هنرمند وجود دارد، آشکار ساختن شیوه‌ها و راه‌های که به کمک آن هنر پیشه روند زندگی و هدف زندگی که خدمت به انسان زحمتکش و در مجموع بشریت است، می‌باشد و استادانی هنر به کاری دست می‌زنند که آفرینش هنری آن‌ها جاویدانه در "صحنه تاریخ " و ماندگار در "تماشاخانه " زمان و از نسلی به نسلی انتقال نماید که در میان استادانی دارای این ویژگی و متعلق به این دسته بدون تردید استاد رفیق صادق از برجسته‌ترین نمایندگان هنر و فرهنگ افغانستان معاصر است.

استاد رفیق صادق از استادان بزرگ تئاتر، رادیو درام و سینما در میهن ما بود، او برای شناختاندن تئاتر در جامعه و تفهیم معنی واقعی و نجات آن از ابتذال و بی‌بهایی، پیکار فراوان و زحمات بزرگ را متحمل شد و باآنکه در تاریخ تئاتر آن زمان او تنها کسی نیست که در این راه جد و جهد کرده، اما از آنجا که نتیجه زحمات او به‌مراتب درخشان‌تر، نفیس‌تر، ثمر بخش تر از دیگران است و هنرمندان نهایت گران‌قدر و دانشمندان گرامی مانند داکتر اکرم عثمان، استاد واصف باختری، استاد لطیف ناظمی، محترم نعیم فرهان، محترم احمد شاه علم، محترم اکبر روشن، اکادمیسن دستگیر پنجشیری، محترم جلال نورانی، محترم نذیر ظفر، زنده یاد ظاهر هویدا، محترم عاقلشاه پیمانی، خانم حبیبه عسکر، خانم حمیده عبد الله، محترم عزیز الله هدف، محترم ف. عبادی، محترم حاجی محمد کامران، محترم معروف قیام، محترم ناصر طهوری، محترم امیر جان صبوری، خانم هما مستمندی، خانم ماریا دارو، محترم دوکتور رضا بهمنش، محترم نجیب شفقیار و ...از استاد رفیق صادق به حیث دوست، استاد، رهنما و شخصیتی که در ابداع و نو آوری‌های هنر تئاتر در افغانستان و تکامل آن صادقانه پیکار نموده است، یاد نموده‌اند، همچنان آثار بزرگ و گران‌قدر استاد را که در تئاتر، رادیو درام، دیالوگ‌ها و سینما اجرا شده است یک‌یک برشمرده و تمجید نموده‌اند که به شرایط تاریخی و اجتماعی آن زمان حیات و روح تازه‌ای داده و بیانگر احساسات، طرز تفکر جامعه بوده و توده‌ها را همواره به آگاهی اجتماعی دعوت و رهنمون نموده است.

رفیق صادق که عاشق تئاتر، دلباخته و دلداده‌ای هنر تئاتر بود به یاری عشق آتشین خود بر ناگواری‌های اجتماعی و سنت‌های ناپسندیده که هنر و هنرمند و هنرپیشه را خوار و زبون و ناچیز می‌شمردند پیروز شد و هنرش را به‌جایی رساند که امروز سی سال بعد از پیوستنش به جاویدانگی ستایشگران و ستایندگان هنر رفیق صادق به آن میزان رسیده است که ورد زبان اهل هنر، دانش و علم شده است، داکتر اکرم عثمان می‌نویسد " رفیق صادق از بزرگ‌مردان فراموش ناشدنی کشور ماست و حق بی‌شماری بر گردن روشنفکران افغانستان دارد " او با انسان و هرچه انسانی بود عشق می‌ورزید و با تمام مشکلات اجتماعی و اقتصادی، قلت آثار ترجمه شده و عدم امکانات تخنیکی که خصوصیت کشورهای عقب مانده است و در دوره‌های مختلف هنری وی وجود داشت خدمات بزرگی انجام داد که هم از لحاظ کمیت شایان تحسین است و هم از لحاظ کیفیت برجسته و بی‌بدیل می‌باشد محترم اکبر روشن از پر آوازه‌ترین درامه‌های که استاد رفیق صادق نقش کرکتر مرکزی را داشتند چنین یاد می‌کنند "شوهر بدگمان، شوهر هفتم، اسپ سفید، من بمیرم تو نمیری، قطرات خون، پنجاه و شش، دیوانگی‌های من، خنجر، پایان عشق، پیاله زهر، شهری و دهاتی، ازدواج اجباری، مفتش، پر جیره، تار توف، ملنگ در لباس پلنگ، طبیب اجباری، کچری قروت، مریض خیالی، پیراهن عروس، نغمه جاویدان، گرسنه‌ها، بازگشت ناگهانی، شبی که آواز زنگ‌ها شنیده می‌شد و صدها نمایش دیگر..." تئاتر هنر زمان حال و بیانگر افتخارات گذشته و رهنمودی است برای آینده، تئاتر هنر زنده و پویا است که همواره از بطن جامعه برخاسته و از مناسبات اجتماعی حرف می‌زند. درک ضرورت هر دوره و هر عصر شایسته و بایسته‌ای پیشرفته‌ترین هنرمندان و آگاه‌ترین هنر پیشه گان می‌باشد و این استعداد از خصوصیات استاد رفیق صادق بود درایو مورد زهره یوسفی می‌نویسد " چون او بیش از چهار دهه زندگی هنری‌اش، هنر تمثیل را بیانگر عواطف هموطنانش ساخته و دردها، آلام، مشکلات و آرزوهای آنان را توسط هنر، مخصوصاً در قالب طنز تبارز داده و بر بی‌خبری و بی‌عدالتی شوریده، عقبمانی و جهالت و مسببین آن‌ها نکوهش کرده به‌نقد جامعه‌اش پرداخته و آن را به اصلاح فراخوانده است." نمایش نامه‌های رفیق صادق مورد بحث و گفتگو بینندگان بخصوص نسل جوان قرار می‌گرفت و بینندگان را وادار به تعمق و تفکر کرده و آنان را در اعماق تصورات و خیالات و احساسات فرو می‌برد او کارگردان، نمایشنامه نویس، رهبر، مدیر و هنرمند توانائی بود، چنانچه زکیه کهزاد با چنین کلماتی به تحسین استاد می‌پردازد " او بااینکه در یک زمان واحد چند وظیفه سنگین را به عهده داشت هیچ‌گاه از در یافت استعدادهای هنری محیط غافل نبود و درامه‌های اکثر مکاتب، موسسه صحت عامه، سره‌میاشت و درامه‌های که به مناسبت تجلیل از روزهای ملی و بین‌المللی تمثیل می‌شد زیر نظر او اداره و بروی استیژ کشیده می‌شد... همچنان خودش درام‌ها و نمایشنامه‌ها و رادیو درام‌های بی‌شماری به رشته تحریر کشیده است " استاد رفیق صادق از راهیان روش هنرپیشه و کارگردان معروف روسی کنستانتین سرگی ویچ الکسییف است، که با نام هنری استانسلاوسکی معروف بوده و جوهر اجتماعی مکتبش " مدافع پیشرفت و ترقی و انسان دوستی بوده است " به همین دلیل بود که استاد رفیق صادق در هنرش همواره کوشیده تا تصویری روشن شرایط اجتماعی، تضادهای اجتماعی و چگونگی نو ساختن چهره زندگی و رفتن به‌طرف یک تمدن نوین را نشان بدهد، این‌ها ویژگی‌های بود تا جوانان روشنفکر که تشنه تحولات هنری و فرهنگی و اجتماعی بودند به‌عنوان پشتیبانی از ایده‌های مترقی و نشان دادن انزجار از بی‌عدالتی‌ها در تمام نمایشنامه‌های استاد اشتراک نموده و جوانان دیگر را نیز تشویق نمایند که از مضمون و ماهیت این گنجینه‌های بزرگ هنری و اجتماعی و انتقادی و کمیدی کسب دانش و آگاهی اجتماعی نمایند، بهترین دوره رشد و آزادی تئاتر دهه هشتاد میلادی است که آشیفتگان هنر و تئاتر آن زمان را مانند رؤیاهای تکرار ناشدنی به یاد دارند در این دوران تازه فرهنگ تئاتری ِیعنی رفتن به تئاتر و گذاشتن حرمت و احترام به هنرمندان آغاز شده بود و اکثر نمایشنامه‌ها برای یک تا دو ماه تماشاچی داشت و این نشانه از رشد فرهنگی جامعه و زحمات و شایستگی هنرمندان و هنر پیشه گان میهن ما بود، آن چه که دوستان، همکاران و شاگردان استاد رفیق صادق نوشته‌اند و بیان کرده‌اند بازگو کننده‌ای آن است که رفیق صادق مانند نقش‌های اجتماعی و انتقادی خویش در مناسبات زندگی نیز خواستار عدالت و حقیقت و دشمن نقاب پوشان مکر و تزویر، فساد پیشه و عفریت و اهریمن بوده و از طرفداران ندای وجدان و انجام صادقانه وظیفه است، یعنی آنچه که باعث می‌شد تا رفیق صادق نقش خویش را واقعی بااحساس و ادراکی عمیقی اجرا نماید که هر بیننده را به خود می‌لرزاند.

استاد رفیق صادق هنر را به‌مثابه آگاهی اجتماعی، انعکاس از هستی اجتماعی تعریف نموده و آن‌ها "وسیله اجتماعی کردن احساسات " و شکل تجسم‌یافته عواطف و احساسات انسانی که در دیدن و شنیدن یعنی "نطق، صدا و حرکت " تجلی می‌نماید، بیان می‌کند.

استاد همواره می‌کوشید تا دانش و تجارب غنی و اندوخته‌های گران‌بهای خویش را به شاگردان و رهروان راه هنر بخصوص هنر تئاتر انتقال بدهد، زنده یاد ظاهر هویدا می‌نویسد " به‌صراحت می‌توانم بگویم که از سر سپید تا به نو جوان در تئاتر، رادیو و تلویزیون تحت نظر استاد صادق تربیه شده‌اند من نیز از سن سیزده سالگی نزدشان کار کردم و شاگردشان بودم " استاد همیشه نظرات استانیسلاوسکی را درام و نمایشنامه‌ها اساس قرار داده و از قول بزرگان تیاتر در جریان آموزش نقل می‌نمود، وی عقیده داشت چون احساس و حرکت تابع بیان است وقتی هنرپیشه بیان صحیح داشته باشد، احساس و حرکت نیز جهت صحیح را پیدا می‌کند "همین اکنون صدها شاگردشان در راه رشد تئاتر کشور کار می‌کنند که نمونه‌های آن‌ها در تلویزیون افغانستان می‌بینیم، البته آثاری بی‌شماری از استاد بجا مانده که می‌توان آن‌ها را در آرشیف رادیو، تلویزیون و افغان فلم سراغ نمود ".

باری، از آنجا که هنر " شکلی از فعالیت انسانی و شکلی از آگاهی اجتماعی انسان است " هنرمند و هنر پیشه متعهد به شیوه روشن در مورد پدیده‌های زندگی قضاوت نموده، زشتی‌ها، زیبایی‌ها، ظلم و استبداد، عدالت و آزادی را آشکار ساخته، انتقاد نموده و راه بیرون رفت را نشان می‌دهد آنچه را که استاد رفیق صادق استادانه در طول زندگی هنری‌اش بی‌باک و بدون ترس و لرز به نمایش گذاشته‌اند. سرانجام اینکه در جریان مطالعه اندیشه‌ها و نظریات دوستان، رفیقان و شاگردان استاد به پیشنهاد جمعی از این فریخته گان هنر و دانشمندان گرامی برخوردم مبنی بر تدویر سمینارهای همه ساله، مسما نمودن مکتب و یا تئاتر بنام استاد رفیق صادق، نگارنده نیز عادلانه بودن این پیشنهاد‌ها را تائید نموده و بر آن تأکید می‌نمایم و امیدوارم تا از سی سالگی پیوستن استاد به جاویدانگی هنرمندان و مقامات مربوط در کشور و خارج کشور قدرمند تجلیل نموده و خاطره‌اش را زنده نگهدارند./

روان استاد رفیق صادق شاد باد

مأخذ:

- نگاهی به تاریخچه تئاتر در افغانستان، ویکی پیدیا دانشنامه آزاد به زبان دری-فارسی

- تاریخچه تیاتر در روسیه، ویکی پیدیا به زبان روسی

- در سوگ استاد رفیق صادق، از اداره هنر و ادبیات رادیو تلویزیون جمهوری دموکراتیک افغانستان

- اندیشه‌های دیگران در مورد استاد رفیق صادق

- ماتریالیزم تاریخی چاپ حزب توده ایران.