دیروز نهم ماه می بود، روزیکه مصادف می گردید به ختم جنگ دوم جهانی، رهبران شرق و غرب به نوعی از آن، از این روز به شکلی از اشکال در کشور های شان تجلیل به عمل آوردند.

 صفحات اجتماعی افغانها نیز، با نشر فلم ها و تحلیل ها و پژهش ها، یادداشت و مقالات و نوشته های گوناگون مزین گردیده بود.

 انگیزهء که مرا واداشت، تا عقب کمپیوتر رفته و چند حرف و نکتهء را به این ارتباط به نویسم، این میباشد، که قشری روشنفکر افغانستان و تعدادی بزرگی از هموطنان شریفی ما، که سال های فراوان از زنده گی شرین و برگشت ناپذیری شانرا در میدان های مبارزات علنی و مخفی سپری نموده اند و گرم و سرد فراوانی از روز گار نا میمون و ناملایمات فراوان سیاسی را نیز شخصن تجربه نموده اند؟

 اکنون که خودی شان، منحیث شاهدان سر زنده، حاکمیت سیستم تک حزبی بوده و آن دوران را پشت سر گذشتانده اند و بسیاری از ایشان ضربات خورد و خمیر کنندهء آن سیستم را نیز مشاهده نموده و متقبل گردیده اند؟

 ولی باز هم هفتاد و پنج سال بعد، بدون اینکه با دقت کامل و مطالعه لازم اوراق واقعی تاریخ جنگ "خانمان سوز" ارتجاعی یعنی دوم جهانی، آنرا به کنکاش گرفته باشند و سیاست های پرخاش گرانه و تصرف طلبانهء میان ایندو سفاک، چون (هتلر و استالین) را به موشگافی و پژهش دقیق گرفته باشند و بخش های تاریک این جنگ را که بالای آن می توان نام "تقسیم مجدد سرزمین ها" را گذاشت، به دقت مطالعه و مورد بررسی نقادانهء شان قرار داده باشند، خیلی ها ساده و بسیط از پیروزی یکی ازجوانب این جنگ، هیولای آدم خور، چون استالین که در راس آن جنگ قرار داشت، گرامی داشت به عمل آورده و آنرا مورد تمجید قرار میدهند؟

 استالین فردی که از هیچ نگاه و نظر از همسان خودش، یعنی "هتلر" کمتر نه بوده و اینک خیلی ها خوش باورانه و سر سری به نظر میرسند، که از پیروزی این "مرد سفاک" تحت هر نام و عنوانی که باشد، تجلیل به عمل آورده و با نشری عکس ها، فلم های مستند و پخش مضامین و مقالات پیرامون این "خون آشام" و "سفاک تاریخ" پرداخت و این پیروزی را بنام او قلمداد نموده و آنرا برای همدیگران و سایر نیرو ها مبارک باد گفت  ؟

 نکتهء را که من در تمام تحلیل ها، نوشته ها و یادداشت ها مطالعه نمودم، آنبود که دولت آن زمان اتحاد شوروی با تمام مکر و حیله و تلاش های مذبوحانهء که جهان غرب و سرمایه در مقابل آن دولت در پیش گرفتند، نه توانستند، کشوری شورا ها و استالین که در راس رهبری آن جنگ قرار داشت، به شکست مواجه نمایند و بالاخره او یعنی استالین بود، که با رهبری خردمندانهء خویش این جنگ را به نفع کشوری شورا ها به پیروزی رسانید؟

 اسناد و شواهد زیادی امروز در دسترس قرار دارند، که تاِئید می نمایند، که دولت شوروی آن زمان به تنهایی تحت رهبری استالین خود مشغول بهانه پالی و تیاری غرض یک حمله یک جانبه به سمت غرب بوده است، البته که با آمدن نازی ها در المان این پروسه سرعت بیشتری به خود می گیرید و جنبهء عملی پیدا می نماید؟

 غرض روشن شدن گوشهء تاریک از این جنگ ارتجاعی، یعنی "تقسیم مجدد سرزمین ها"  که در بالا تذکر دادم، برویت اسناد به آن روشنی می اندازم و آن اینکه : "با به قدرت رسی نازی ها در المان، دولت شوروی آن زمان "گویا" تلاش های دیپلوماتیک را به خرچ میدهد، تا " شوروی" آنزمان را از حملات نازی ها در امان نمایند.

 از همان لحاظ در اگست سال 1393 پکتی را با المان های نازی می بندند، که بعد از امضای آن پکت آوازه های پخش میگردند، که این پکت پروتوکولی پنهانی را نیز ضمیمه داشته، که این پروتوکول پنهانی بالاخره در سال 1948 به چاپ رسیده و پخش گردید.

 در اول سپتامبر سال 1939 زمانیکه المانها به خاک پولند حمله می نمایند، 15 روز بعد آن قشون سرخ شوروی به تاریخ 17 سپتامبر سال 1939 داخل مناطق شرقی پولند شده و مناطقی شرقی آنرا تصرف نموده و آنها را شامل خاک های مناطقی غرب اوکراهین و غرب بیلاروس می نمایند، که بعد ها بنام بخش های غرب اوکراهین و غرب بیلاروس یاد می گردیدند.

 شوروی آنزمان با این حمله خویش این ساحات را شامل خاک های اتحاد شوروی میگرداند، این حمله و تصرفات خویشرا جرمن ها و شوروی ها مطابق به پروتوکولی دانسته و درک نمودند، که آنرا در چهارم اکتوبر سال 1939 با همدیگر شان به امضا رسانیده بودند.

 در نتیجهء این حملات تقسیم مجدد سرزمین های پولند میان جرمنی و شوروی صورت می گیرد و شوروی و جرمنی غرض برسمیت بخشی تصرفات شان، قرار دادی را تحت عنوان دوستی و سرحدات به تاریخ 28 سپتامبر سال 1939 میان همدیگر به امضا رسانیده و بدین ترتیب سرزمین پولند را بدون اعلان جنگ میان خود تقسیم می نمایند.

 به تاریخ 17 سپتامبر ساعت 15ر3 صبح نماینده وزارت خارجهء دولت شوروی " نوت و یا یادداشت" را به سفیر پولند در ماسکو تقدیم می نماید، که در آن از دخول قشون سرخ به مناطق شرقی پولند خبر میداد و در ضمن تذکر داده شده بود، که دخول قوا و تصرف شرق پولند و ضمیمه سازی آن به غرب اوکراهین وغرب بیلاروس غرض دفاع از زنده گی مردمان غرب اوکراهین و بیلاروس صورت گرفته و به عمل آورده شده است."

 این هم گوشتهء کوچک و تاریک از این "تقسیم مجدد سرزمین ها" میان این دو هیولا که چه بلا های را بالای کشور های افتاده در دور و بری شان، چون لیتوانیا، لیتوا و ایستونیا آوردند و در اروپای غرب هم اتریش و فرانسه و سایر کشور ها متقبل گردیدند؟

 اکنون می خواهم خدمت همه دوستان و هموطنان عزیز به این نکته اشاره نمایم، میان ملت شوروی و فردی سفاکی، که آن کشور را رهبری می نمود، باید فرقی جدی قایل گردیم، این جنگ را ملت روس برده، نه استالین که در راس آنها و این جنگ قرار داشت؟

  ویکیپیدیا: قرارداد در باره عدم حمله بالای یک دیگر میان جرمنی و اتحاد شوروی

 ویکپیدیا: رفتن قشون سرخ به پولند

  شب نیک برای تان آرزو می برم.

  دهم می سال 2020