با روی کار آمدن حاكميت ح د خ ا، انحراف و كجروي رژیم حفيظ الله امين سفاک و باند تباه كار او كه حاكميت را از مسير اصلي منحرف كرد تبصره نمی‌کنم.

 اينجا سخن از به قدرت رسيدن ح د خ ا تحت زعامت و رهبري رفیق زنده ياد ببرك کارمل در افغانستان است؛ كه در همه عرصه‌های سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي ‌دگرگونی خاص دموكراتيك، ترقی‌خواه و تحول طلب در سراسر کشور به وجود آمد، كه یکی از آن‌ها همان توزیع عادلانه قدرت و پست‌های عالی‌رتبه دولتی با اصل شايستگي اعم از ملکی؛ نظامی و سیاسی در کشور بودند.

 آنانی که از پنجاه سال به بالا عمر دارند شاهد هستند و به یاد دارند که وزارت خارجه، دفاع، داخله، امنیت و مقامات عالی‌ رتبه دولت قبل از حاکمیت ح د خ ا و به‌ویژه زعامت رفیق کارمل در زمامداري سلطنت ظاهر شاه و جمهوریت داود در دست چه کساني بودند و کی‌ها در پست‌های حساس تقرر می‌‌یافتند.

 طور نمونه لطف نمایند نام ‌چند جنرال در بین قوم هزارهٔ و ازبک را در سه‌ ارگان امنیتی‌ کشور یاد نمایند و یا در پست‌های حساس و مهم دیگر ادارات؟

  در مقابل در ايام زعامت رفیق کارمل این طلسم براي ابد شکسته شد؛ و امروز از برکت آن تحول بنيادي در حکومت‌های فعلي به خاطر ساختار كشور حد اقل معاون اول و دوم ریس دولت از اقوام ديگر در تكت هايي انتخاباتي كانديدمي شود كه معاون اول و دوم حكومت غني خالي از اين ادعا نيست و همیشه لوی درستیز، معاونين قواي مسلح از قوم هزاره و ازبك ميباشد که همچو مقرری در پست‌ها بالا و به چنین ترکیب قبل از حاکمیت (ح د خ ا) و نیرو‌های چپ و دموکراتیک خواب بود و خیال.

 اکنون دیگر زمان گذار از فورمول عقب مانده و شرم آور كه پشتون ریس جمهور؛ تاجک معاون اول؛ ازبک یا هزاره معاون دوم فرا رسیده.

  ما به اين باوريم و زمان ایجاب می‌کند كه سپردن مقامات عالی رهبری کشور در هوشياري و بيداري مردم نظر به اهلیت و شایستگی باید صورت گیرد نه قومیت و ملیت.

 بعد از کسب قدرت حاكميت مردمي، اينكه چپ در قدرت حل گردید سؤال دیگر است.

 بايد پذيرفت که چپی‌ها هم مبرا از اشتباهات نبوده و مرتکب اشتباهات فراوان شدند مگر بی‌انصافی خواهد بُود تا فرق بين اشتباه و خیانت را نكنيم، از هيچ كسي پوشيده نيست كه امروز تقسيم قدرت باز انحصار گرديده و تعین سرنوشت افغانستان در مسايل كلان به همه ملیت‌های يكسان نيست و یا بسیار کم میباشد و این شيوه برگشت به عقب ماندگي است.

 و از سوي ديگر ‌ نه باید فراموش کرد هركس كه کار می‌کند خواهي نخواهي اشتباه هم می‌کند كه نيروهايي چپ مبرا از اين امر نخواهد بُود.

 و اگر كسي اشتباه نكند بدان معنی است که خوابيده و کار نمی‌کند.

 نیرو‌های چپ و دموکرات با يك ارمان شريفانه کار و تلاش را به خاطر سعادت مردم افغانستان و شگوفايي وطن آغاز ‌کردند و خالی از اشتباه نبود.

  نقش زنده ياد ببرك كارمل در رشد دموكراتيزه ساختن ساختار، جامعه و حکومت دموكراتيك روشن و جايگاه او مشخص است.

 روحش شاد باد