نوروز ۱۳۹۵ خورشیدی بود که بارک اوباما رئیس جمهور ایالات متحده امریکا سنت دیرین دیپلوماتیک کشورش را شکست و به کشور همسایه خود کوبا سفر کرد؛ کشوریکه ایالات متحده بیش از پنج دهه با آن در ستیز و جنگ و همه ابزار تخریب و فشار نظامی، سیاسی، اقتصادی وتبلیغاتی را در برابرش بکار گرفته بود. از همین رو تصمیم اوباما مبنی بر دیدار از کوبا در این بُرهه زمانی و در چنین سطح مناسبات دو جانبه که تنها شانزده ماه از بر قراری مجد د آن میگذرد توجه دست اندر کاران حرفوی سیاست خارجی و به ویژه اگا هان تشریفات و پروتوکول سیاسی جهان را بر انگیخت و پرسش هائی را بمیان آورد که از قدرتمند ترین شخص سیاسی جهان چگونه پذیرائی بعمل خواهد آمد و امپراتوری ایالات متحده که هژمونی آن در جهان روشن است چگونه از «قدرت نرم» خود در برابرنظم سیاسی ـ اجتماعی مو جود کوبا بهره خواهد گرفت. روز نامه «گرانما» ارگان رسمی حزب کمونیست کوبا به یکی از این پرسش ها چنین پاسخ داد: «خلق انقلابی با اگاهی بلند سیاسی از رئیس جمهور ایالات متحده امریکا استقبال خواهد نمود.»

پس از انجام سفر دیده شد که امور تشریفاتی و برنامه دیدار رسمی اوباما خیلی با دقت و با در نظرداشت کیفیت منا سبات دو جانبه، رعایت نورم های حقوق بین الدول و در تناسب با پیام و نتائیج ممکن این مسافرت تنظیم گردیده بود. دیپلوماسی ایالات متحده از این سفر توقع دستآورد های معینی را داشت ولی وا کنش های دیپلوماتیک کوبا آنرا سمت و سوی دیگری بخشید. بارک اوباما رئیس جمهور ایالات متحده در پهنه سیاست خارجی دارای دکتورین نوی است که با سیاست محافظه کارانه و هژمونیک پیشین کشورش تفاوت دارد. او که محدودیت های عملکرد ایالات را در سراسر جهان بخوبی درک میکند باور دارد که اکنون «مدیریت» بجای «رهبری کردن» راهکار درستی برای کشورش است و بایست سیاست خارجی آن از قید قرار داد های متداول گذشته رها ئی یابد. منابع نظامی و سیاسی ایالات بایست درآن نقاط داغی بکار گرفته شوند که دارای موثریت قابل لمس باشند. آرایش مجدد روابط ایالات متحده با قاره امریکای لاتین یکی از اولویت های این دکتورین است و در این زمینه عادی ساختن روابط با کوبا کلید حل مسایل بشمار میآید. تلاش های اوباما در این راستا که تصمیم مسافرت به کوبا نیز بخشی از آن میباشد با دشواری ها و چالش های فراونی روبرو است. نتائیج سیاست های غارتگرانه و نو استعماری ایالات متحده در گذشته چنان در زندگی و روان مردمان امریکای لا تین اثر نموده که فراموشی پیآمد های آن ها کار دشوار است. مبارزه کشور های این قاره در راه احراز حاکمیت ملی، آزادی و برابری حقوق اکنون به دستآورد های بزرگی نایل گردیده و بر پایه همگرائی سیاسی و اقتصادی امریکای جنوبی و مرکزی خود آگاهی و هویت مشترک لاتینی شکل گرفته و تا اندازه ای ایستاده گی در برابر ایالات متحده بخشی از این خود شناسائی را تشکیل میدهد. از این رو نمیتوان تصور کرد که روند نزدیکی و همکاری بر پایه احترام به حق حاکمیت خلق ها و منافع متقابل میا ن ایالات متحده و امریکای لاتین به آسانی و به زودی براه افتتد و جایگاه رقبای جهانی ایالات چون اتحادیه اروپا، چین و دیگر کشور ها در این قاره به نفع ایالات تغیر یابد. نمادی از این خود اگاهی را میتوان بخوبی درجریان مسافرت اوباما در کوبا مشاهده کرد:

ـ بمنظور تمثیل دوستی و همبستگی مردمان امریکای لاتین راول کاسترو روتس رئیس جمهور کوبا دو ساعت پیش از فرود آمدن بارک اوباما به میدان هوائی هاوانا از رئیس جمهور ونزویلا نیکولاس مادورو به گرمی استقبال نمود.

ـ راول کاسترو روتس نخواست تا از سفر اوباما به کوبا بهره گیری سیاسی و تبلیغاتی صورت بگیرد و از آن تصویر نادرستی ترسیم گردد. وی حاضر نگردید تا به این سفر اهمیت تاریخی قایل شود و از همین رو خود بمیدان هوائی نشتافت تا از اوباما پذیرائی کند. رئیس جمهور ایالات متحده را تنها وزیر امور خارجه کوبا خوش آمدید گفت.

ـ جانب کوبا در نشست ها، کنفرانس های رسانه ئی و مراسم دیگر سخت پابند پروتوکول دیپلوماتیک بود. زمانیکه بارک اوباما خلاف رویه معمول میخواست دست بر شانه راول کاسترو بگذارد او با ظرافت خاصی مانع دستش گردید. (تصویر این رویداد در رسانه های اجتماعی بازتاب یافت)

ـ نامه فیدل کاسترو روتس رهبر انقلاب کوبا عنوانی «برادر اوباما» که پاسخی به بیانیه اساسی او در تیاتر بزرگ هاوانا بود جزئیات بیشتر را در باره روابط دو جانبه کوبا ـ ایالات متحده امریکا روشن میسازد. *

بیشترینه بخش رسانه های کشور های غربی که همواره اوباما را در رآس همه امور معرفی میدارند از پیشآمد کوبائی ها در این سفر نا راض اند و کسر شآن او را برای «عادی سازی» روابط میان کوبا و ایالات متحده زیانبار میدانند. آنها نمیتوانند موقف کوبا را درک نمایند و بدانند که تغیر ژست و شرین زبانی های دیپلوماتیک هنوز بمعنای تغیر سیاست نیست. جهان زمانی بارک اوباما را به صفت رئیس جمهور لایق و پایان دهنده جنگ سرد در حوزه کارابین خواهد شناخت که او از روی حسن نیت و با در نظرداشت واقعیت، در موضعگیری های ایالات متحده در قبال کوبا تجدید نظر کند. چند نمونه ای از چالش های جدی این روابط را میتوان در اینجا بر شمرد:

ـ ایالات متحده امریکا در سال ۱۹۵۹ ترسائی بدون درنگ پس از پیروزی انقلاب کوبا تحریم قسمی کوبا را اعلان نمود و در سال ۱۹۶۲ آنرا به تحریم همه جانبه و شدید اقتصادی مبدل ساخت. مجمع عمومی سازمان ملل متحد با اکثریت نزدیک به اتفاق آرآ برای بیست و چهارمین بار خواهان لغو آن گردید، ولی ایالات متحده تا اکنون به این خواست مردم کوبا و جامعه جهانی وقعی نگذاشته است. مسافرت اوباما به کوبا سپری گردید، اما تحریم غیر انسانی هنوز ادامه دارد و فکر نمیشود که در آینده نزدیک به آن خاتمه داده شود.

ـ ایالات متحده امریکا بخشی از خاک کوبا را بنام گوانتانامو اشغال و در آن پایگاه مخوف نظامی خود را که در عین زمان زندان و شکنجه گاه اتباع غیر امریکائی میباشد تأسیس نموده است. ایالات متحده تا اکنون از واپس دهی آن به کوبا سخن نمیگوید.

ـ رادیو و تلویزون «مارتی» که در زمان رونالد ریگن از سوی «بنیاد ملی» امریکائی های کوبائی الاصل به کمک سازمان استخبارات مرکزی و حمایت کنگرس ایالات متحده امریکا ایجاد شده اند تا هنوز به نشرات ضد کوبائی خود ادامه میدهند.

ـ ایالات متحده امریکا در ادامه فشار ها و تهدیدات سیاسی ـ نظامی خود کوبا را در سال ۱۹۸۰ ترسائی در لست سیاهی شامل ساخته و آنکشور را تا سال ۲۰۱۵ ترسائی بمثابه حامی تروریسم میدانست.

ـ «قانون همبستگی دموکراتیک و آزادی کوبا» سندی است که در مغایرت با کلیه نورم های حقوق بین الدول از سوی بیل کلینگتن رئیس جمهورپیشین ایالات متحده بمنظور اعمال فشار بر کوبا به امضآ رسیده وتا اکنون اعتبار دارد. بارک اوباما در مدت دراز ریاست جمهوری خود هیچگونه اقدامی در لغو آن ننموده و در لحظه کنونی نیز در باره آن حرفی نمیگوید.

ـ لابی امریکائیان کوبائی الاصل در تدوین سیاست خارجی ایالات متحده در برابر کوبا و در ارگان های قانونگذارآنکشور اثر گذار و تعین کننده است. این طیف اتنیکی که بیشتر سپید پوست و از گذشته های دور دارای بنیه اقتصادی نیرومند اند با نیرو های محافظه کار و راست افراطی در ایالات متحده پیوند نزدیک دارند. آنها در مقایسه با کمیت خویش در کنگرس آنکشور بیش از تناسب عضویت دارند و هر رئیس جمهور، چه جمهوریخواه و چه دموکرات، حاضر به معامله «بده و بستان» با آنها ست. مارکو روبیو و تد کروس نامزدان ریاست جمهوری در کارزار انتخابات کنونی ایالات متحده فرزندان مهاجرین اقتصادی کوبا اند که خود کوبا را ندیده اند ولی از تهدید کوبا علیه خانواده هایشان سخن میگویند.

نکات یاد شده و موارد دیگر ابعاد آشفتگی روابط دو جانبه را آشکار میسازد. بارک اوباما با دست خالی به کوبا سفر نمود و پیام مشخصی در لغو تحریم های غیر انسانی نداشت. او هر چند اعتراف نمود که سیا ست کشورش در انزوا قرار دادن کوبا ناکام و نا درست بوده، ولی حاضر نگردید برای جبیره آن کاری را انجام دهد. اوباما خطاب به مردم کوبا بیان داشت: «ما در جهان نوی زندگی میکنیم که باری مستعمره اروپا بوده است ... کوبا همانند ایالات متحده امریکا توسط برده های افریقائی اساسگذاری شده است. خلق کوبا مانند مردم ایالات متحده دارای میراث برده گی است.» فیدل کاسترو با شگفتی در پاسخ او نوشت: «در تفکر اوباما مردمان بومی (سرخپوستان ـ م) وجود ندارند. او نمی گوید که انقلاب کوبا تبعیض نژادی را محو نموده، حقوق باز نشستگی و دستمزد همه کوبائی ها را پیش از آنکه اوباما دهساله شود تضمین و عادت زشت بورژوائی و راسیستی مبنی بر استخدام نگهبان ها برای بیرون انداختن سیاه پوستان از مراکز تفریحی را نا بود کرده است.» فیدل از مبارزه کوبا برای محو اپارتاید در انگولا یاد نموده و از کمک ریگن و اسرائیل به رژیم آپارتاید افریقای جنوبی در دستیابی به سلاح اتمی سخن گفت. او در این زمینه نوشت: «نمیدانم که اوباما در باره این تاریخچه چه چیزی برای گفتن دارد؟ اینکه چیزی میدانست و یا نه، آنرا نادیده میگیرم، ولی نمیتوان تصور کرد که او بطور مطلق چیزی از آن نمیداند. پیشنهاد متواضعانه من اینست که او بیاندیشد و تلاش ننماید تا تیوری هائی را در باره سیاست کوبا تدوین نماید.»

اوباما در بیانیه خود با کلمات شرین خاطر نشان کرد: «حالا زمان آن فرا رسیده که گذشته را فراموش کنیم، گذشته را بگذاریم، آینده را بنگریم، آنرا با هم یکجا ببینیم، آینده امید را. امر سهل نخواهد بود، چلنج هائی زیادی وجود دارند، به آنها فر صت دهیم. اقامت من در اینجا مرا امیدوار میسازد که همه مطالبات را با هم بمثابه دوستان، اعضای یک خانواده، همسایه و یکجا بر آورده خواهیم ساخت.» در این رابطه هم فیدل ابراز نظر کرد: «میتوان تصور کرد که هر یک ما از شنیدن این سخنان رئیس جمهور ایالات متحده با خطر سکته مواجه خواهیم شد؛ این همه پس از تحریم بیرحمانه ایکه در حدود شصت سال دوام نموده، آنهائیکه در حملات اجیران در کشتی ها و بنادر کوبائی کشته شده اند، انفجار هوا پیمای خط هوائی ملکی پُر از مسافر در حال پرواز، تعرضات اجیران، اعمال خشونت های کوناگون و زور گوئی های بیمانند! هیچ کس نباید خیال کند که مردم شریف و فداکار کوبا از افتخار، حقوق و غنای معنوی ایکه در رُ شد تعلیم و تربیه، دانش و فرهنگ بدست آورده صرفنظر کند. افزون بر این خاطر نشان میسازم که ما دارای توانائی تولید مواد خوراکه و ثروت های مادی مورد ضرورت بر مبنای تلاش و هوشمندی مردم خود میباشیم و ضرورت نداریم که امپراتوری (ایالات متحده ـ م) چیزی بما تحفه بدهد. مساعی ما قانونی و مسالمت آمیز خواهند بود، زیرا ما به صلح و برادری با همه انسان هائی متهد استیم که در سیاره ما زندگی میکنند.»

دیدگاه های هر دو جانب در این اظهارات بگونه روشن متبارز اند ومیتوان تصور کرد که رئیس جمهور ایالات متحده امریکا پیش از آمدنش به کوبا نیز از پیچیدگی روابط و موجودیت پرابلم های جدی اگاه بوده و میدانست که در عرصه سیاسی هنوز راه درازی برای عادی شدن مناسبات دو جانبه در پیش است. پس چه اهدافی انگیزه های این سفر را تشکیل میداده است؟

یکی از پدیده ها ئی که در سال های پسین در پهنه مناسبات بین المللی به چشم میخورد اینست که روابط خارجی کشور ها در مقایسه با عملکرد های حکومت ها ی آنها بمراتب ابعاد گسترده تر کسب مینمایند واز مدتها بدینسو وزارت های خارجه به تنهائی انحصار فعالیت سیاست خارجی را در دست ندارند. کنسرن های بزرگ اگر از یک سو از همه توانائی ها و امکانات دولت برای نفع خودی بهره میگیرند ولی از سوی دیگر زود تر از حکومت و فراتر از خواسته ها و پالیسی های آن در پهنه جهان وارد عمل میشوند. دولت های جوامع غربی با پذیرش چالش های ناشی از فعالیت های کنسرن ها و شرکت های فرا ملتی خود نیز باور دارند که هر امر اقتصادی یک امر استراتیژیک است و امنیت بین المللی در دفاتر آمرین این شرکت ها، بازار های بورس و میدان های نبرد بر آورده میگردد. آنها سعی میورزند که سیاست، اقتصاد سرمایه داری را در خدمت گیرد تا دیپلوماسی و حضور کشور در خارج تقویت گردد. مسافرت بارک اوباما به کوبا هم تجسم این گونه ای دید است. این بار منافع اقتصادی، دستگاه سیاسی را به پیش انداخت تا زمینه ها را برای سرمایه گذاری و تجارت شان فراهم سازد. البته عوامل دیگر نیز در سیاست گذاری های ایالات متحده امریکا اثر گذار بوده است. کوبا کشوریست دارای ظرفیت های بزرگ اقتصادی و مو قعیت خوب استراتیژیک در حوزه کارابین. فاصله نزدیک به ایالات متحده بازار های آنرا برای سرمایه های تجاری و صنعتی و شاخه های خدماتی جالب تر و پسندیده تر میسازد. مردم کوبا همه آموزش دیده و دارای تحصیلات عالی است و اینکشور در عرصه های پژوهشی، طبابت و تکنالوژی بیو لوژیک پیشرفت های قابل ملاحظه ای دارد. وزارت کشاورزی ایالات متحده محاسبه نموده که تنها در زراعت کوبا ظرفیت بیش از یک ملیارد دالر برای واردات بیرونی وجود دارد. وزارت تجارت ایالات متحده در سال ۲۰۱۴ ترسائی اجازه نامه های تجارتی را به ارزش هفت ملیارد دالر به شرکت های آنکشور صادر نموده است. در سکتور های ساختمان، جهانگردی، مواد غذائی و... امکانات فراوانی برای همکاری های دو جانبه وجود دارد. افزون براین داده ها آنچه اوباما را وادار به بازدید هر چه زود تر کوبا نموده نگرانی ایالات متحده از پیشگامی رقبای اروپائی، چین و برخی از کشور های دیگر در این حوزه است. کنسرن های بزرگ اروپائی در عرصه های ساختمان، تیلی کمونیکیشن، انرژی، خط آهن، جهانگردی، تولید نوشابه ها و ... قرار داد هائی با کوبا امضآ نموده و دست بکار شده اند. اتحادیه اروپا هم اکنون نمیخواهد که کوبا پس از لغو تحریم های ایالات متحده به ساحه نفوذ آنکشور همانند سالهای پیش از انقلاب مبدل گردد.

اوباما در همراهی با پنج صد هیآت بلند پایه اقتصادی وارد کوبا شد و مذاکراتی را در بخش های تبادل کلائی، امور بانکی، جهانگردی و... انجام داد. دیپلوماسی اقتصادی ایالات متحده تا هنوز دستینه های بسیاری ندارد ولی فرایند این سفر بخوبی نشان میدهد که ایالات متحده برای وارد شدن به بازارهای کوبا ناگزیر خواهد شد تا سیاست های خود را در قبال این جزیره به صورت بنیادی تغیر دهد و بپذیرد که این کشور را نمیتواند به زانو درآورد. کوبا بر پایه تجارب خودی و آزموده های دیگران دروازه های خود را بروی جهان باز نموده و با ایجاد پارک تکنالوژی و تآسیس بندر آزاد «ماریل» از ورود سرمایه و تکنالوژی بیرونی به کشور استقبال و حمایت مینماید. کوبا باور دارد که همکاری های سودمند اقتصادی نباید آزادی گزینش نظام سیاسی ـ اجتماعی مردمی و دستآورد های نزدیک به شش دهه مردم کوبا را خدشه دار سازد. راول کاسترو روتس رئیس جمهور کوبا در بیانیه خود بمناسبت برقراری مجدد روابط دیپلوماتیک با ایالات متحده بتاریخ ۱۷ دسامبر ۲۰۱۴ ترسائی این امر را جنین تصریح نمود: «... ما هیچ یک از اصول خود را زیر پا نخواهیم کرد... با اطمینان که هیچگونه برگشتی به اقتصاد دیکته شده بازار وجود نخواهد داشت، این کوبائی ها اند که سمت و آهنگ توسعه را همواره در دست خواهند داشت.»

رئیس جمهور ایالات متحده امریکا شاید در هیچ سفر بیرونی خود با چنین واکنش سیاسی روبرو نگردیده باشد؛ این خود میرساند که این بازدید دارای اهمیت تاریخی نبود و نتوانست دور نما های نوینی را در مناسبات دو جانبه بگشاید.

پانویس

·    نامه فیدل کاسترو روتس عنوانی بارک اوباما رئیس جمهور ایالات متحده امریکا، مورخ ۲۷ مارچ ۲۰۱۶ ترسائی، بر گرفته از روزنامه گرانما مورخ ۲۸ مارچ ۲۰۱۶ ترسائی