عبدالاحمد فیض
عبدالاحمد فیض

كمك به اوكراين، مساعي جميله براي صلح است يا تسلح بيشتر؟

 در فضای پرتنش موجود كه ابرهاي سياه جنگ، آسمان و زمین اوكراين را پوشانيده است، كماكان فرصت‌های براي مذاكره و گذار به صلح وجود دارد، مسكو و كيف آمادگي خود را براي آغاز دور دوم مذاكرات به هدف ترك مخاصمه علی‌الرغم عمق اختلافات و تضاد در اهداف طرفين، ابراز نموده‌اند، اوضاع پيچيده و رو به وخامت كنوني در اطراف اوكراين مستلزم مساعي همه جانبه و بی‌وقفه بین‌المللی و رجوع به اصل جهاني حل و فصل مسالمت آميز مناقشات است، قاعده‌ای كه به‌وضوح متضمن صلح و ثبات بین‌المللی است.

 با بذل توجه به عرف جهاني و اصول پذيرفته بین‌المللی، همان‌گونه كه استفاده خشن و بی‌رویه زور از سوي مسكو عليه يك دولت مستقل، نقض آشكار، قوانين بین‌المللی تعريف می‌گردد، از جانب ديگر، ارسال تسليحات، سربازگيري و اعزام دستجات مسلح و هکذا ايجاد مفرزه هاي رزمي از جنگ‌آوران مزدبگير به طرفين جنگ كه موجب مشتعل نگه‌داشتن آتش جنگ و استمرار آن می‌گردد، به‌صورت قطع ممنوع گرديده است.

 هفت روز از تهاجم مسلحانه روسيه عليه كيف می‌گذرد، درين مدت كه به ویرانی‌های گسترده، مهاجرت‌های كتلوي صدها هزار انسان، درد و آلام باشندگان اوكراين منجر گردیده است، حرفي از میانجیگری و مساعي جهاني به هدف ختم منازعه و تأمین صلح درين منطقه بخصوص از طرف قدرت‌های حامي كيف وجود نداشته، درحالی‌که ارسال تسليحات سبك و سنگین از جانب غرب بنام دفاع غيرمستقيم از كيف با ابعاد وسيع در جریان است، اين همه تحركات در شرایطی در حال انجام است كه اكثريت کانون‌های فكري و آگاهان امور بین‌المللی بدين عقيده هستند كه در صورت دوام جنگ، كيف توان مقاومت در برابر ماشين جنگي دومين قدرت نظامي جهان را نداشته و سرانجام به شكست مواجه خواهند شد.

 مبرهن می‌نماید كه اعاده صلح در شرق اروپا كه دوام آن تهديد بالقوه براي امنيت بین‌المللی محسوب می‌گردد، با حفظ استقلال، حاكميت و تمامیت ارضي اوكراين و تضمینات معتبر حقوقی براي آينده ثبات و امنیت روسيه گره خورده است، بنا برين سازمان ملل متحد و دول حامي كيف دريك چنين اوضاع ناگوار حاكم در جمهوري اوكراين با توجه به اصل تشنج‌زدائی می‌بایست به اقدامات بي تأخيري متوسل گردد كه پاسخگوي نیازمندی‌های دوران جنگ براي طرفين در حال مناقشه باشد.

 با اهتمام به اين نظريه هنري كسينجر مشاور امنيت ملي اسبق ايالات متحده كه آزمون سياست، ختم بحران است، نه شروع بحران، بی‌باکی تعمدي نبست به اوضاع پرمخاطره در اطراف اوكراين، تحريكات، دامن زدن به نبرد رواني و تسریع روند ارسال انواع جنگ افزارهاي تباه كن به طرفين درگير معناي جزء پهنا بخشيدن به مصايب مردمان بی‌دفاع اوكراين و تقرب جهان به برهم خوردن نظم بین‌المللی سودي در پی ندارد.

لذا به باور این قلم بزرگ‌ترین كمك به مردم اوكراين، مساعي بین‌المللی در راستاي كاهش تنش‌های موجود و رسیدن بيك راه حل مسالمت آميز در جنگ خونين كنوني است نه تسلح كه به دوام جنگ منتج و خاک اين کشور در قالب اهداف بيروني به صحنه رقابت منافع و نبردهاي بی‌پایان نيابتي مبدل گردد.

صمد کارمند
صمد کارمند

 ۴۳ سال جنگ افغانستان نشان داد که جنگ بد است و هیچ پیامد جز ویرانی و کشتار انسان‌ها ندارد، این بازار سرمایه (شرق و غرب) است که از جنگ سود می‌برد و بیشتر به اهداف استعماری خویش می‌رسند.

 جنگ‌های عراق، سوریه، افغانستان و حالا جنگ اوکراین همان بازی‌های سیاسی و استخباراتی است که منفعت آن را قدرت‌های بزرگ برده‌اند و می‌برند.

 باوجودی که اروپاییان کوشش کرده‌اند تا اروپای واحد داشته باشند اما پس از هفتاد سال نتنها اروپای واحد ایجاد نشد بلکه ما شاهد جنگ دو اروپا می‌باشیم، جنگی که قربانی آن مردم اوکراین اند.

 امریکا و غرب آن چنانکه در بیست سال برای افغانستان کاری نکرده‌اند، بنام مبارزه علیه تروریزم وارد افغانستان شدند اما بیست سال بعد از ۲۰۰۱ باز هم همان تروریستان را بر گرده‌های مردم افغانستان نصب و جمهوریت کاذب را دور زده‌اند، امروز هم کاری برای اوکراین ‌و مردم آن نمی‌کنند، همان‌گونه که رییس جمهوری اوکراین اعتراف می‌کند که غرب و ناتو کشور وی را در جنگ با روسیه تنها گذاشته‌اند.

 غربی‌ها بازی سیاسی و نظامی را پیش می‌برند که در نتیجه آن اوکراین چندین پارچه و ضعیف می‌گردد، غربی‌ها خواهان آن اند تا روسیه دگر اقتدار بزرگ اقتصادی و نظامی نداشته باشد و روس‌ها در انزوای جهانی قرار گیرند.

 اوکراین مثل افغانستان فاسدترین رژیم را که درک درست از منافع ملی و منطقه‌ی شان نداشتند تجربه کرد که نتیجه آن آغاز جنگ امروزی است، جنگی که اکثریت روس‌ها و اوکراینی‌ها طرفدار آن نیستند بر عکس می‌خواهند در حوزه مشترک تاریخی، اقتصادی و فرهنگی خویش زنده گی کنند.

 روسیه هدف این حمله نظامی را خلع سلاح اوکراین اعلان نموده است اما بسیاری‌ها به این باوراند که روسیه پلان کلان‌تر نسبت به آن دارد که در نهایت منجر به تغییر سیاسی نظام به نفع روسیه خواهد شد.

 متأسفانه جنگ بزرگ‌ترین وسیله برای چرخش ماشین تجارت جهانی سلاح است، اگر جنگی نباشد این همه درآمد پولی قدرت‌های بزرگ (امریکا، روسیه، انگلستان، المان، فرانسه و‌ چین) از کجا و چگونه به دست می‌آید؟ پس باید جنگ کنند تا خوب نفس بکشند!

 در چنین وضعیت آشفته جهانی بهترین گزینش همانا مبارزه علیه جنگ و مبارزه علیه تجاوزهای آشکار و پنهان شرق و غرب می‌باشد که همه باید برای پایان جنگ و پایان اقتدارطلبان شرق و غرب تلاش و به کار بزرگ روشنگری بپردازند.

 نابود باد جنگ!

 نفرین باد به جنگ افروزان و حامیان کلان شان!

  ۲۵ فبروری ۲۰۲۲

 

رقابت‌ها در افغانستان پدیده شومی است که بیشتر از چهل سال این کشور را در خون و آتش غوطه‌ور ساخته و این رقابت‌ها از سال ۱۳۵۷ در پی سرنگونی رژیم سردار محمد داود به شکل فعال آن درامد. در ادامه جنگ نه‌تنها کشورهای سرمایه‌داری مقصر هستند که حتی کشورهای منطقه مانند پاکستان و ایران و حتی چین کمونیستی نیز در شرارت پیشگی در این کشور سهیم بودند و با ایجاد کمپ‌های آموزشی برای باند گروپ‌های جهادی یک جنگ سراپا عیار را بره انداختند.
ایالات‌متحده امریکا خیلی امیدوار بود تا به کشاندن سردار داود خان جای پای وسیع‌تری درین شو باز کند که با به قدرت رسیدن دموکراتیک خلق درین مقطع از زمان به اهدافش نرسید و بدین ملحوظ با کمک‌های میلیون دالری و تجهیزات باند گروپ‌های مخالف حکومت دموکراتیک و ایجاد کمک‌های اختناق و ترور در خاک پاکستان کار را تا سقوط حکومت حزب دموکراتیک خلق کشاند و تا اینکه گروه‌های هشت و هفت‌گانه به تسلط در کابل دست یافتند ولی امریکایی‌ها قادر به تحت تسلط آوردن ایشان نشد زیرا از یکسو این گروه‌های نامتجانس باهم سر آشتی نداشتند و از سوی هم نقش پاکستان در ادامه جنگ درین کشور چون گذشته پا برجاماند. این بار استخبارات امریکا با مسلح ساختن گروه متحجرتر و تروریست تر بنام طالبان جنگ را از سر گرفت و این متحجرین فاسد و فاسق را به مدتی بر اریکه قدرت رساند ولی بازهم این بار تیرش به خطا رفت و پاکستان حاکمیت بر این گروه را از دست نداد و امریکا ناگزیر شد تا بهانه دیگری را زیر نام حمله تروریستی در برج‌های دوگانه اقدام برچیدن بساط این متعصبین قرون‌وسطایی کند و در طی یک هفته با عملیات بی ۵۲ اش آنان را از اریکه قدرت بیرون کرد و به‌عوض آن‌ها یک تن از اتباع کشورش حامد کرزی را به حیث ریس جمهور زیر نام دموکراسی گماشت و این بار کارساز قدرت در کشور سه تن از اتباع ایالات‌متحده هریک حامد کرزی، اشرف غنی احمدزی و زلمی خلیل زاد شدند. آنان استراتیژیی را طرح کردند تا به خاطر جلوگیری از قیام‌های ملی علیه لجام‌گسیختگی امریکایی‌ها و حکومت توأم با فساد این سه شیاد و قاتل مردم افغانستان در حفظ طالبان به حیث سرکوب گر مردم افغانستان در دهات و قصبات بخصوص مناطق هم‌سرحد با پاکستان حفظ گردد و با استفاده از این طرح خام باعث شد که میلیاردها دالر امریکا و تجهیزات اسلحه‌شان نابود گردد و تلفات زیادی بر اردوی ناتو و امریکا ببار آید. در عین زمان کشورهای مخیل منطقه نیز از این آب گل‌آلود استفاده کرده طالبانی را به‌رغم خودشان تربیه کردند و با پلان منظم این سه شیاد بالاخره قدرت را به این گروه تروریست و فاقد فرهنگ سپردند حال که در افغانستان فقر، ترور، اختناق، آدم ربایی و کشتار انسان‌های متعهد و ملی در خطوط اساسی طالبان قرارگرفته برای کشورهای منطقه و جهان اهمیتی ندارد و بخصوص کشورهای آسیایی، روسیه و چین بر این باوراند که این تروریستان بهتر است از حضور پایگاه‌های امریکا و ناتو در خاک افغانستان و هر که در جستجوی منافع کشور خودند حتی در وجود فاسدترین حکومت ولی بی‌خبر از انست که درین شرایط وحشت و ترور تجمع تروریستان از اطراف‌واکناف جهان در افغانستان ادامه دارد و همه‌روزه تروریست‌های کشورهای عربی، آسیایی میانه و ایغور های چینی و تروریستان از چیچین در مراکز آموزش طالبان تجمع می‌کنند و در اندک زمان این کمپ بزرگ تروریستی بنام حکومت طالبان از کنترول جهان خارج خواهد شد که آنگاه با تلفات سنگین مالی و بشری برای محو آنان نیاز می‌گردد.

 دولت هند اعلام کرد ه است که به تاریخ 10 یا 11 نوامبر میزبان کنفرانس مشاوران امنیت ملی کشورهای منطقه درباره افغانستان خواهد بود و از مشاوران امنیت ملی کشورهای منطقه ازجمله روسیه، چین، پاکستان، ایران، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، قرقیزستان و قزاقستان دعوت کرده است تا در این نشست درباره وضعیت امنیتی افغانستان را مورد برسی قرار دهند. شماری از کشورها شامل روسیه، ایران، ازبکستان، ترکمنستان، تاجکستان، قرقیزستان و قزاقستان مشارکت خود را در این نشست تائید کرده‌اند. چین از اشتراک در این نشست تاکنون چیزی نگفته است و پاکستان از شرکت در این نشست خودداری کرده است و دولت هند از حضور نداشتن پاکستان در این نشست اظهار تأسف کرده اما آن را قابل پیش‌بینی دانسته است.

 منابع دولت هند به رسانه‌ها گفته‌اند که پاکستان می‌خواهد کنترل افغانستان را کاملاً در دست داشته باشد و هر حرکتی برای تأمین استقلال افغانستان را رد می‌کند و مدعی شده‌اند که پاکستان از شورشگری و تروریسم در افغانستان به‌عنوان ابزاری برای ضربه زدن به منافع کشورهای منطقه، ازجمله هند، استفاده می‌کند. در این نشست از طالبان دعوت نه شده است و مقام‌های هندی طی نزدیک به سه ماه اخیر و پس از مسلط شدن طالبان بر افغانستان، هیچ تماسی با این گروه نداشته‌اند. بااین‌حال، برگزاری نشست امنیتی به میزبانی هند در مورد افغانستان، نشان می‌دهد که هند جای خود را در بازی‌های سیاسی و امنیتی در افغانستان به رقیبان منطقه‌ای‌اش واگذار نمی‌کند.

 به نظر می‌رسد که هدف اصلی هند از برگزاری این نشست امنیتی، نگرانی این کشور از رویکرد تقابل‌گرایانه طالبان به هند است که به ترغیب پاکستان صورت می‌گیرد و تحلیل گران به این نظرند که قدرت گیری طالبان در افغانستان، ضربه‌ای مهلک به منافع منطقه‌ای هند وارد می‌کند. فرار اشرف غنی، رئیس جمهوری افغانستان که دهلی‌نو روابط دوستانه‌ای با او داشت و سقوط ناگهانی دولت مورد حمایت غرب در کابل در ۱۵ اوت (۲۴ اسد/مرداد) که خروج سریع و بی‌سابقه دیپلمات‌ها و امدادگران خارجی را در پی داشت، باعث گردید که هند به «متضررترین» بازیگر منطقه‌ای تحولات افغانستان تبدیل شود. در پی این تحولات، هند نیز مانند بسیاری از کشورها مجبور شد اتباعش را از افغانستان خارج کند و بر این اساس، دهلی نو در چهارچوب عملیات «دیوی شاکتی» بیش از ۸۰۰ نفر را از افغانستان تخلیه کرد. این عملیات همچنان به‌صورت محدود ادامه دارد.

  هندوستان یکی از مهم‌ترین کشورهای منطقه و بزرگ‌ترین کمک دهنده منطقه‌ای به این کشور است. دهلی نو ۳ میلیارد دلار در پروژه‌های عمرانی افغانستان سرمایه‌گذاری کرده بود و بورسیه تحصیلی به دانشجویان افغان ارائه می‌داد. همچنین با کمک به احداث ساختمان پارلمان افغانستان آن‌هم با بودجه‌ای ۹۰ میلیون دلاری، توانسته بود جایگاه خوبی در این کشور ۳۸ میلیون نفری برای خود ایجاد کندو «۴۰۰ پروژه» که هند آن را در ۳۴ ولایت افغانستان به اجرا گذاشته است و علاوه بر این سطح از سرمایه‌گذاری، تجارت دو جانبه دو کشور نیز طی سال‌ها به میزان قابل توجهی افزایش یافته و به ۱.۵ میلیارد دلار رسیده بود. اگرچه برخی سیاستمداران هند پیشنهاد داده‌اند که چنانچه طالبان به‌عنوان یک «دولت مسئول» عمل کند، بهتر است که دهلی نو با آن‌ها روابط دیپلماتیک داشته باشد، اما برخی دیگر از محافل حکومت هند می‌گویند که اوضاع در افغانستان همچنان در حال تغییر و تحول است و به ثبات نرسیده، و در این شرایط، بهتر است که «منتظر ماند و تماشا کرد»

  نگرانی دیگر کشورهای منطقه عبارت است از خطر شکل‌گیری و مبدل شدن افغانستان به لانه گروه‌های تروریستی ضد کشورهای منطقه و کشورهای همسایه افغانستان است. روسیه، هند و کشورهای آسیای میانه با نگرانی و جدیت، تحولات افغانستان را زیر نظر دارند. این در حالی است که پاکستان و هکذا افغانستان سال‌های متمادی میزبان گروه‌های جهادی ضد کشورهای منطقه بوده است، گروه‌های چون انصار الله تاجیکستان، ترکستان شرقی ضد ازبکستان، چند گروه تروریستی ضد هند و حتی اویغورهای ضد چین در خاک پاکستان توانستند آموزش‌های تروریستی ببینند و حالا این گروه‌ها در خاک افغانستان پناهگاه امن‌تری دست‌وپا کرده‌اند و به فعالیت‌های تروریستی‌شان ادامه می‌دهند. باید منتظر ماند و دید که کشورهای همسایه افغانستان در این نشست در قبال افغانستان و تهدیدهای امنیتی از خاک افغانستان چه رویکردی در پیش می‌گیرند و به همین دلیل نشست امنیتی هند بیشتر برای ایجاد یک اجماع کلی بین کشورهای منطقه در مورد افغانستان است و هند می‌خواهد بداند که کشورهایی شرکت کننده کنفرانس در قبال افغانستان و امارت اسلامی چه رویکردی در پیش می‌گیرد.

 

انجنیر سید عارف گهریک
انجنیر سید عارف گهریک

 صلح؛ نه به هر قیمت

 جنگ در افغانستان ناخواسته و در مالکیت افغان‌ها نیست و صلح حق و آرزوی دیرینه ئ مردم رنجدیده و مظلوم افغانستان است.

 در حقیقت آنانی که نمی‌توانند منافع و سود را از برنامه‌های مسالمت‌آمیز بدست بیاورند، با کشاندن شعله‌های خانمان‌سوز جنگ در کشورهای چون افغانستان به مقاصدشان می‌رسند و به گونه‌های تسلط استبدادی، استعماری و استثماری قدرت، به غارت و چپاول منابع اقتصادی و سرکوب اقتدار ملی کشورهای درگیر و متضرر از جنگ می‌پردازند.

 متأسفانه مالکان و مدیران جنگ با استفاده از عمال خاین و خود فروخته ئ داخلی، رویدادهای خونین و ننگین را تحت عناوین مختلف چون به‌اصطلاح جهاد، دولت اسلامی، امارت اسلامی و یا کدام سو استفاده ئ دیگری از ارزش‌های تاریخی و مقدسات دینی و مذهبی چندی ست بالای ما جاری ساخته و از آن بی‌شرمانه سود میبرند.

 مردم شریف افغانستان فاجعه‌های خونین و ننگین فراموش ناشدنی دوره‌های جنگ خاصتاً دهه‌ی هفتاد و تسلط سیاه ارتجاعی حاکمیت به‌اصطلاح امارت را در کشور عزیز خود تجربه نموده‌اند و می‌دانند عامل بدبختی و ویرانی افغانستان کدام های داخلی و بیرونی هستند.

  زندگی در فضای صلح و رفاه حق هر انسان خاصتاً ما افغان‌ها که حدوداً چهار دهه میشود در آتش و اثرات ناگوار جنگ‌های تحمیلی و تمویلی بیگانه، جان می‌بازیم و تا هنوز به یک آرامش نسبی در کشور خویش نیستیم، است و هر آن صلحی که باعث نابودی ارزش‌ها، دستاوردها و ساختارهای سازنده‌ی مدنی و ملی ما گردد، نا خواستنی ست.

 بناً در این زمان فهم، شعور و احساس وطن دوستی مردم شرافتمند افغانستان خاصتا نسل پویا و بالنده ئ جوان آن‌قدر است تا از برنامه‌های که وطن شان را به منجلاب بدبختی فرو می‌برد، آگاه و در محور برنامه‌های وطن‌پرستانه و دلسوزانه ئ رهبران و فرزندان واقعی کشور منسجم گردند و از حاکمیت ملی، تمامیت ارضی، شرف و عزت میهن آبایی‌شان دلیرانه و وطن‌پرستانه دفاع نمایند.

 صلح پایدار و باعزت غرور و عفت ملت افغانستان است نه صلح نمادین و تحمیلی که ما را به گذشته ئ خونین، ننگین و سیاه ببرد.

زنده باد افغانستان - ژوندی دی وی افغانستان - یشه سین افغانستان

انجنیر سید عارف گهریک
انجنیر سید عارف گهریک

تقاضای مادر وطن و مسؤولیت تاریخی نیروهای سیاسی ملی مترقی و دموکرات افغانستان:

 هر آن شخص و گروهِ که خود را منسوب به تشکیلات سابق حزب پر افتخار دموکراتیک خلق افغانستان و تشکیلات احزاب فعلی انفصال شده از آن، می‌دانند اگر هر چه زود در محور فراخوان و اعلامیه‌های وحدت‌طلبانه‌ی جریان‌های سیاسی معتبر‌ منسجم و گام‌های عملی برای تشکیل واحد و با اقتدار حزبی برندارند با قضاوت صریح و جدی نسل جوان و تشکل نوین راهرو آرمان سترگ انسانی حزب دموکراتیک خلق افغانستان روبرو خواهند شد آنگاه نمی‌توانند در مقابل ادعا و سؤال‌های مطرحِ نسل نوین تبرئه حاصل نمایند.

 چنانچه دیده می‌شود شرایط حساس است و تقاضای زمان بیشتر پای نیروهای سیاسی ملی مترقی و دموکرات را در میدان مبارزه به خاطر نجات و رهایی کشور از جنگ، مجبوریت های مختلف اعم سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و عقب مانده‌گی ها، می‌کشاند.

 بناً متوجه مسؤولیت تاریخی شده دین ملی و انسانی خود را یکبار دیگر وطن‌پرستانه ایفا نمایید تا به وحدت واقعی رسیده در آبادی، پیشرفت و ترقی کشور عزیز ما افغانستان گام‌های عملی موفقانه برداشته شود.

 قوت ما در وحدت ماست!

جفای که در این برهه زمانی صورت گرفته است غیرقابل بخشش است. با این معامله بر سر همه تلاش‌ها  برای ادامه خط مترقی و وطن‌پرستانه خط بطلان کشیدند. این‌ها رسوا شدنی هستند. این اقدام حتمی پلان همان انجوهای مفتن است که در این مقطع خواسته این‌ها را رسوا سازند تا سایر اعضای صادق حزب و راه و اندیشه دلزده شوند، سیاست و مبارزه را کنار بگذارند. این شیوه در ده‌ها کشور دیگر آزموده شده است. بدترین حالت زمانی است که صفوف صادق حزب ببینند که بنام آن‌ها تجارت صورت گرفته است.

 

مبارزه ادامه دارد. رفقا استقامت.

 

دوکتور حبیب منگل
دوکتور حبیب منگل

موضع گیری اصولی و ضرورت وحدت عمل

 

به نظر من؛ موضع گیری و سیاست اصولی در وضعیت کنونی و بحرانی کشور عبارت از این است که ما نیروهای جنبش چپ ملی؛ مترقی؛ دموکرات وداد خواه کشور از زد و بندها و ایتلاف‌های تنظیم‌های جهادی؛ حلقات حکومت‌های فاسد و ناکام ۱۸ سال اخیر و مافیای قدرت - ثروت؛ جنگ سالاران؛ غارت گران و شرکای سیاسی تکنوکرات آنان؛ دوری جویم و متحد شویم و به راه اندازی یک جنبش وحدت عمل و بدیل دموکراتیک در حل سیاسی قضیه ء کشور و تأمین صلح پایدار مبتنی بر ارزش‌های قانون اساسی و حفظ دستاورد‌های موجود در عرصه‌های توسعه ء سیاسی، آزادی‌ها، حقوق زنان و حقوق اساسی مردم و سایر عرصه‌های حیات ملی کشور و ایجاد یک دولت ملی قدرتمند و استقرار دموکراسی واقعی؛ آزادی و برابری؛ رفاه و عدالت اجتماعی و تحقق آرمان افغانستان آزاد و مستقل؛ امن و دموکراتیک؛ شگوفان و مرفه؛ نیرومند و سربلند که درراه آن مبارزات طولانی فداکارانه به عمل آمده است و قربانی‌های فراوان داده شده است به‌صورت متحدانه و یک پارچه مشارکت ورزیم و بدین گونه دین خود را در برابر وطن و مردم رنجدیده کشور ادا نمایم

داکتر حبیب منگل
داکتر حبیب منگل

موضع گیری و سیاست اصولی

 

به نظر من؛ موضع گیری و سیاست اصولی در وضعیت کنونی و بحرانی کشور عبارت از این است که ما نیروهای ملی؛ مترقی؛ دموکرات و داد خواه کشور از زد و بندها و ایتلاف های تنظیم‌های جهادی؛ حلقات حکومت‌های فاسد و ناکام ۱۸ سال اخیر و مافیای قدرت - ثروت؛ جنگ سالاران؛ غارت گران و شرکای آنان؛ دوری جویم و در یک جبهه ء واحد سیاسی متحد شویم و به راه اندازی یک جنبش صلح و بدیل دموکراتیک در حل سیاسی قضیه ء کشور و تأمین صلح پایدار مبتنی بر ارزش‌های قانون اساسی و حفظ دستاورد‌های موجود در عرصه‌های توسعه ء سیاسی؛ آزادی‌ها؛ حقوق زنان و حقوق اساسی مردم و سایر عرصه‌های حیات ملی کشور و ایجاد یک دولت ملی قدرتمند و استقرار دموکراسی واقعی؛ آزادی و برابری؛ رفاه و عدالت اجتماعی و تحقق آرمان افغانستان آزاد و مستقل؛ امن و دموکراتیک؛ شگوفان و مرفه؛ نیرومند و سربلند که در راه آن مبارزات طولانی فداکارانه به عمل آمده است و قربانی‌های فراوان داده شده است به‌صورت متحدانه و یک پارچه مشارکت ورزیم و بدین گونه دین خود را در برابر وطن و مردم رنجدیده کشور ادا نمایم.

 

پیام حقیقت

 

 طی سال‌های اخیر نشریه‌های چاپی زیادی با استفاده از آزادی نسبی مطبوعات و رسانه‌ها در کشور به شگوفه نشستند که از جمله یکی هم ماهنامه حقیقت زمان است. این ماهنامه معتبر با حفظ شرایط ناگوار طی شش سال اخیر توانسته است تا بعد از یک وقفه نسبتاً طولانی با نشر نخستین جرقه‌های اندیشه‌های دادگستری و ترقی‌خواهی در میان سایر نشریه‌های کشور که هر کدام شان جای پای درخشانی در راه بیداری مردم به دوش دارند، تابنده‌تر باشد.

 تارنمای حقیقت آغاز هفتمین سال نشراتی ماهنامه حقیقت زمان را شادباش گفته و برای گرداننده‌گان این ماهنامه پیروزی و مؤفقیت‌های مزیدی را در امر دادخواهی، ترقی پسندی و دموکراسی گرایی در کشور آرزو می‌برد.

 

عمر فیض مدیر مسؤول تارنمای حقیقت

 

عبدالله سپنتگر
عبدالله سپنتگر

نگاهی به نا آرمی های اخیر در کشمیر

 جدال هند و پاکستان در مرز دو کشور زمانی آغاز شد که در حمله جدایی طلبان کشمیری وابسته به پاکستان سربازان هندی کشته شدند و هند اینبار نه تنهادولت پاکستان را مسئول دانست بلکه با تهاجم هوایی بدان پاسخ داد و با عکس العمل پاکستان مواجه شد. دولت آقای مودی در هند و دولت آقای خان در پاکستان وسیله مناسبی را بدست آوردند تا ازین فرصت طلایی بنفع خود استفا ده کنند، یکبار دیگر تمامی رسانه جمعی پاکستان واحزاب سیاسی آن شیپور اسلام به خطر افتاده را بصدا در آوردند و دفاع از دولت اسلامی در مقابل هندوی کافر را فریضه اسلامی دانستند.

 در هند حزب حاکم آقای مودی و برخی احزاب دیگر بنام دفاع از هند بزرگ و کوفتن بر طبل ناسیونالیسم هندی و مذهب هندو به مقابله برخواستند. حزب آقای مودی مرکز تجمع گروه های ناسیونالیست و متعصبین مذهبی هندو است. هند در آستانه انتخابات قرار دارد و حزب حاکم میتواند از احساسات مردم هند بنفع خود بهره برداری کند.

 دولت پاکستان که بدون کمک خارجی توان پرداخت سود قرضه های خود را ندارد، درداخل با مشکلات سیاسی و نظامی روبروست و تحت فشار قدرت‌های بیرونی قرار دارد، می‌تواند همه توجه مردم پاکستان را به سمت بیرون انحراف دهد و بسادگی مخالفت ها را سرکوب کند.

 اشتراک افغانها در این جنگ چه عملی باشد و یا تبلیغاتی بطور قطع بنفع مردم افغانستان نیست. ما بکمک هند و پاکستان نیاز داریم، هردو کشور به دست پیشی ما نیاز ندارند. هردو کشور سلاح اتمی دارند و دوستان بیرونی .

به کشور خود به اندیشیم و هزاران سرباز قربانی وطن


عبدالمجید سکندری
عبدالمجید سکندری

ششم جدی را از چندین منظر میتوان دید:

 - ارتش سرخ بعد درخواست مکرر رژیم ترکی- امین به افغانستان لشکر کشی و انرا اشغال کرد.

 - امین کشته شد و دارو دسته اش از قدرت کنار زده شدند.

 - کارمل دومین شخصیت در رهبری ح.د.خ.ا (بعد از ترکی) در راس حزب و حکومت قرار گرفت.

 - برای ایالات متحده، غرب، پاکستان و رژیمهای مرتجع عرب بهترین فرصت مساعد شد تا افغانستان را به "ویتنام" برای شوروی تبدیل کنند و کردند.

 - درفرجام نه تنها ارتش رخ شکست خورد بلکه شوروی و پکت وارسا هم ازهم پاشید و جهان دو قطبی به یک قطبی تبدیل شد.

 ولی از منظر دیگر:

 رژیمخونتای "امین" در مدت یک ونیم سال موجودیت خود، بیش از پنجاه هزارتن از روشنفکران، اهل سواد و قلم و متخصصین کشور را که به قیمت گزافی طی یک قرن تربیت شده بودند، بشمول بزرگان قومی و علمای دینی را بدون هیچ گناه و خطایی از دم تیغ کشید.

 - در روزهای نزدیک به ششم جدی سال ۱۳۵۸ درزندانهای افغانستان (ازسطح علاقداریها تا ولسوالیها، ولایات و مرکز کشور شهرکابل) حدود صدهزار تن زندانی بودند و همه منتظر اعدام. اگر رژیم امین دوام میکرد مسلمآ اکثریت مطلق این زندانیها نیز سر به نیست میشدند.

 شش جدی اگر هیچ حسن دیگری نداشته باشد؛ این خوبی را داشت که ده ها هزار زندانی سیاسی منتظر به اعدام را آزاد ساخت.

 این، آن نکته ایست که مخالفین شش جدی کمتر به ان توجه دارند.

دوکتور حبیب منگل
دوکتور حبیب منگل

ما؛ و داعیه ء حراست وحدت ملی افغانستان

 آنچه امروز اهمیت درجه اول دارد و ما آن را در مرکز توجه خویش قرار می‌دهیم، وحدت ملی افغانستان و همزیستی مردمان سرزمین مشترک ماست. ما با صدای بلند میگوییم! این ملت وجود دارد! این ملت، تاریخ دارد، ریشه دارد، دلیل وجودی دارد و روح مشترک، ارادۀ زنده‌گی خود و اولاد خود را در همین وطن واحد و تقسیم ناپذیر دارد. ما، نه از کاسۀ کثیفِ نفاق ملی در گذشته خورده‌ایم و نه خواهیم خورد. در جریان بیش از نیم قرن زنده‌گی سیاسی؛ ما رهبرِ تاجیک، رئیس جمهورِ پشتون، صدراعظمِ هزاره، منشی اُزبک و رفیقِ ترکمن، نورستانی، بلوچ و پشه‌یی داشته‌ایم. از آنان آموخته‌ایم و آنان را دوست داشته‌ایم. ما مبارزه به خاطر درد مشترک را از آنان فرا گرفته‌ایم و این را که هزارۀ گرسنه و پشتونِ گرسنه، هردو گرسنه‌اند و باید بازو به بازوی هم بدهند؛ تا از گرسنگی رهایی یابند.

 طی دهه‌های گذشته، همان‌هایی که امروز ریا و تزویرشان برای مردم افغانستان ثابت شده است، وحدت ملی ما را اینک با آزمایش‌های جدی مواجه ساخته است. همان‌هایی که برای ثروتمند شدن و قدرتمند شدن زیر بیرق جهاد و قومیت؛ افراطیت مذهبی و قوم گرایی از هیچ جفایی در حق شما هموطنان رنجدیده دریغ نکردند، همان‌هایی که برای پُر کردن جیب‌های خود، به فساد، رشوت، اختلاس و چور ملکیت عامه متوسل شدند، جنگ اقوام، رقابت زبان‌ها و درگیری مذاهب را راه انداختند. ولی ما و شما هموطن با خون و عرق جبین ازین وطن واحد که دران یک پشه‌یی مساوی به یک پشتون؛ مساوی به یک ازبک مساوی به یک تاجیک مساوی به یک بلوچ و ترکمن و نورستانی و قزلباش و سادات و دیگران هستند و خواهند بود، حمایت و حراست خواهیم کرد.

محمد ولی
محمد ولی

نسل جوان باید از ناسیونالیسم عظمت طلبانه پشتون و ناسیونالیسم تنگ‌نظرانه محلی تاجیک خودداری کنند

 لجاجت و سرتمبگی شیوه خوب حکومت داری نیست دادن وعده‌های بزرگ و غیرعملی سردمداران را در برابر ملت ناکام می‌سازد بی‌توجهی به حال ملت جلوه نمایی موفقیت در کار و دروغ شیوه حاکمان محیل و عوام فریب است عکس‌العمل در برابر نا کارگی بی‌کفایتی جعِل و دروغ و عوامفریبی حق ملت است یک ملت زنده باید در مقابل این زمام داران از حق خود دفاع کند اما بهره گیری سیاسی اشخاص و گروهک‌های منفعت باخته شیوه محیلانه دیگریست که آن هم نمی‌تواند خواست ملت را بسر رساند به نسل جوان کشور بی‌پرده میگویم که یک مشت اقلیت غیرقابل حساب در نفوس سی و شش میلیونی کشور دچار واهمه‌های دو افراط در تفکر ملی‌شان شده‌اند و می‌خواهند برای حفظ و تحکیم موقف‌های زدوده شدنی آینده‌شان از آن بهره بگیرند این مشت قلیل دو خط فکری خود ساخته ناسیونالیسم عظمت طلبانه پشتون و ناسیونالیسم تنگ‌نظرانه محلی تاجیک را وسیله دسترسی به اهداف شان قرار داده‌اند که هر دو طرز تفکر از جانب ملت افغان مردود است زیرا ناسیونالیسم عظمت طلبانه پشتون با کلیت خواهی قرون گذشته افغانستان آمو تا به سند را شعار می‌دهند و خواهان افغانستان قرن ۱۸ اند که این طرز تفکر غیرعملی بوده درد ملت را دوا نمی‌کند و ناسیونالیسم تنگ‌نظرانه محلی تاجیک افغانستان شمول نبوده محدود به افغانستان دامنه‌های هندوکش می‌باشد که بوی تجزیه طلبی از آن برمخیز و باید نسل جوان افغان از توسل به هر دو افراط خود داری کنند. آرزو و انرژی فکری و جسمی خود را صرف بهبود اوضاع بیدار سازی ملت و ایجاد ظرفیت‌های فکری مناسب برای انتخاب رهبران وطن پرست و مردم دوست سازند ملت واحد سرزمین واحد افغانستان کشور افغان‌ها.

 

فهیم ادا
فهیم ادا

 

تاجیکیزم بدیل پشتونیزم نیست. برادر اندر پشتونیزم است

 سیستم سیاسی مبتنی بر قوم، بر قبیله، سیستمی بی‌ثبات و بالقوه غیر دموکراتیک است. سیستم اقتصادی مبتنی بر پیوندهای خونی قبیله‌یی، سیستمی عقب‌مانده و فلج‌کننده است. سیستم فرهنگی و ارتباطی مبتنی بر قوم، زمینه‌های زورگویی، تمامیت‌خواهی و تداوم جنگ را ایجاد می‌کند. این پدیده در کشور ما یک چهرۀ مشخص و روشن دارد و آن پشتونیزم است. هم در سطح قدرت سیاسی، هم در سطح بازار کار، هم در سطح انجمن فرهنگی، قرار گرفتن در برابر این پدیدۀ قرون‌وسطایی وظیفۀ مقدس هر پشتون دموکرات، هر غیر پشتون دموکرات است.

 این پدیده در افغانستان چهرۀ دیگری هم دارد و آن «تاجیکیزم» است. همینی که در برابر پشتونیزم، تازه در حال ایجاد کردن و تیوریزه کردن آن‌اند. تاجیک یک قوم نیست. هرگز نبوده و حالا نیز نیست. تاجیکیزم محصول تنبلی فکری و خصلت غیردموکراتیک چند تا وکیل گذر فارسی‌زبان است که برای تصاحب و تقسیم مساعد قدرت، صاف و ساده ـ ازآنجایی‌که قادر به تصور و قرار گرفتن در عقب پروژه‌یی دموکراتیک نیستند ـ پس می‌روند در برابر اقوام پشتون، قوم جدیدی را ایجاد می‌کنند و نامش را تاجک می‌گذارند تا در برابر زورگویی پشتونیست‌ها با زبانی مأنوس و قابل‌فهم حرف بزنند.

 

عارف عرفان
عارف عرفان

راهکارهای نجات

 

- تشدید فشارهای دامنه دار مدنی در چهارچوب نظم اجتماعی برای تغییر مهره‌ها، سیاست‌ها و استراتیژی ها؛

 - ایجاد کمیته‌های مردمی، برانگیختن قیام‌های مردمی در امر بسیج و همبستگی مردم و دفاع متحدانه از ولسوالی ها، شهرها و ولایات و ایجاد صندوق‌های تعاون برای هزینه‌های دفاعی؛

 - طرح مقدمات سیاسی، ایجاد ایتلاف‌های سیاسی، اتحادهای سیاسی و ایجاد جبهات بزرگ فارغ از رنگ‌های قومی و ایدئولوژیک برای دفاع مستقلانه و لاجرم ایجاد بدیل بایسته و ملی برای دولت تروریست پرور موجود.

 - راه‌یابی و همسوی خطوط واحد رسانه‌یی و تمرکز نقش قلم به دستان برای آفرینش‌ها و انگیزه‌های دفاعی و میهن دوستانه و تشدید خود آگهی مردم برای سمت یابی و بسیج اجتماعی؛

 

محمد نبی عظیمی
محمد نبی عظیمی