مساله روز!

روزگاري بود كه پوتين باب گفتگو را ميدان ميداد.

روزگاري بود كه پوتين غرب را به مذاكره فرا ميخواند.

روزگاري بود كه پوتين ميگفت لطفأ بشنويد حرف ما را.

روزگاري بود كه پوتين فروپاشي شوروي را فاجعه تاريخ خواند ولي روي تحكيم مناسبات با غرب اغوش باز كرد

اما روسيه تحقير شده خود را ميان اين شكاف هاي از هم گسيخته ديد.

روسيه در حقارت ديپلوماتيك خود را به مثابه يك هژموني از هم پاشيده موقف خود را گم كرد كه كي است و كي بود؛

بنأ هضم اين مسله برايمان دشوار است كه تاريخ، تكرار داستان دراماتيكي فصل هاي سياسي را، درهم تنيده ميابد.

امروز فصل شكست ها در پاي هژموني غرب و ناتو در جنگ اوكرايين طنين انداز يك فصل سياسي جديد است

امروز چه فرق ميكند كه در كأخ سفيد كي نشسته؟

ترامپ است يا (بايدن) يا جيمي كارتر يا بوش كه مقدمه فروپاشي شوروي را حربه استراتيژيكي دوران خود پنداشت و حماسه تاج افتخارات را مديون برنامه با سازي شوروي گرباچف دانست.

ديروز سرمدران كاخ سفيد و غربي ها اروپايي مست در اوج تكبر، شكست شوروي را به يك موفقيت روزگار مبدل كرده اند، ولي امروز پوتين غرب را در شطرنج سياسي روزگار، نه تنها كه مات نموده بلكه اطرافيان ناتو را (گرد فيل) كرده...

امروز حتي اگر روسيه در اين جنگ پيروز بيرون نشود، غرب را دچار يك انشعاب تمام عيار دروني نموده و اين به منزله يك دست اورد بر پوتين روسيه شناخته ميشود.

امروز رهبران كاخ سفيد به سراغ باز گشاهي ملاقات و صحبت تيلفوني ساعت ها به انتظار مي مانند.

ولي پوتين است كه خط نشأن ميكشد به غرب و تعين تكليف جنگ را از منظر يك قهرمان داستان خط كشي ميكند.

به اصل موضوع ميريم!

اين صحبت ها تاكتيكي و ابزاري است فقط بخاطر مصرف سياست پيراموني.

اوكرايين پروژه شكست خورده است كه امريكا خود را را در ايينه شكست خورده خود را ديده و بدين لحاظ ترامپ، اين مرد (كوبايي) چون يك اماتور گردانندگي اين تياتر خونين را در مرحله فرجام بطور شكننده بدوش ميكشد.

البته ترامپ تاريخ را مينوسد و تاجگزار صلح اوكرايين خود را كانديد ميكند و درست مانند گرباچف خواب جايزه نوبل را در روياي يك روحاني با نفوذ جستجو گري ميكند.

ولي بعيد است اين همه!

چرا كه تعين سرنوشت جنگ را در چار چوپ مذاكرات كه اگر برگذار شود تنها ان افسران و سربازان شجاع روس خواهد رقم زد كه در جبهه سلاخي ميشوند و سينه سپر ميكنند

در درجه دوم، منافع و ارزش هاي روسيه دراين جنگ، سنگ بناي مذاكرات را تعين خواهد كرد كه چارچوب تعين كند و دورنماي روسيه بزرگ را در شرايط جيوپولتيك منطقه به تصوير بكشد نه أرمان گرايي ترامپ و رهبران كاخ سفيد

شرايط كريملن از قبل تدوين شده است و خطوط سرخ ماسكو با خط درشت به رهبران كي يف ابلاخ شده ولي اين كي يف است كه طبل بي خبري ميكوبند و طناب خونين جنگ را بر مردم خود با گذشت هر دقيقه تحميل ميكنند.

روايت اين جنگ چقدر محاسبات غرب را بهم ريخت:

اول - اعتماد بنفس در يك تناسب نيرو و توانايي بيشتر به نفع ارتش و ساختار نظامي إبعاد مسله را تغيير داد.

دوم - غرب و استراتيژي ناتو در يك گسست نظامي خود را بعد از جنگ دوم جهاني نا متوازن تر يافتند.

سوم - امريكا ديگر جسارت نخواهد كرد كه اعمال نفوذ از طريق بافت هاي نظامي در يك تقاطع نا متمركز پيرامون ضديت با روسيه را به ازمون بكشد.

 چهارم - برد تسليحات استراتيژيك غرب بخصوص امريكا در ميدان محاربه و جنگ هاي نا متقارن بشدت أسيب پذير بوده و توانايي پدافند هوايي امريكا يعني (پترويوت و تاد) در مقايسه با (اس 400) روسي خيلي نا متوازن و غير قابل كاربرد ميباشد از لحاظ كاربرد عملياتي.

ششم - روسيه خطا ها و اشتباهات راهبردي را در اين جنگ از ديد يك قدرت بزرگ منطقوي با درگير شدن در جنگ كلاسيك و چريكي بعد از افغانستان بخوبي از نظر عبور نمود و همچنان قدرت تسليحات و مانور هاي تاكتيكي جنگ را تجربه كرد كه اگر جنگ ديگر را اغاز كند با اروپآ، بيشتر شكاف ها را موشكافي نموده و شناخت بيشتر از وضعيت اوپراتيفي جنگ داشته باشد وقدرت تاكتيك مرحله به مرحله را از خود بروز دهد.

در جبهه جنگ چه خبر است:

شهر استراتيژيك (پكروفسك) در آستانه سقوط است و روسها منطقه حايل را در امتداد شهر (سومي) و خاركوف ايجاد خواهد كرد و بزودي تهاجم به خاركوف اغاز خواهد شد چون اوكريين و تيم بازمانده كي يف كماكان نقطه ضعف را در نزديكي شهر هاي سرحدي به عنوان يك كارت برنده در مذاكرات استفاده ميكنند درست مانند (كورسك)

در جمع بندي هستم

پوتين بايد فرصت ها را از دست ندهد!

هيچ اتش بس به هيچ مناسباتي عطش انتقام اوكراييني ها و أزوف هاي خونخوار را فرو نخواهد شاند و همچنان اروپايي ها و ناتو هيچ انعطاف پذيري را در بدل اين اتش بس ها در تغيير سياست شان و نسبت به حمايت بيمار گونه شان از كي يف به چوكي نخواهند شاندبنأ عيد و روز هاي خوشي به روسيه زماني مفهوم دارد كه دشمن در سطح منطقه و حوزه نفوذش بكلي مها ر گردد بعدا ارزش هاي روزها تاريخي گسترده گي عظمت و پويايي روسيه را برجسته ميسازد نه حالا.

 توفيق تماس

20 / 05 / 2025

 

امريكا